ماهان شبکه ایرانیان

خط و نشان بیرانوند برای دو ستاره فوتبال جهان: شکارشان می کنم!

علیرضا بیرانوند می گوید: مسی را دوست ندارم اما شکارهای من در جام جهانی بعدی «نیمار» و «امباپه» خواهند بود. برای آنها نقشه دارم.

به گزارش مشرق، علیرضا بیرانوند در گفت و گویی جالب با ویژه نامه نوروزی کیهان ورزشی شرکت کرده که در زیر متن آن را می‌خوانید:
 

* 97 برایت رویایی رقم خورد؛ در مورد این سال صحبت کن.

خیلی خوب بود و به خاطر این سال همیشه خدا را شکر می‌کنم. در این سال جام جهانی و جام ملت‌های آسیا و لیگ قهرمانان را پشت سر گذاشتم که در کنار موفقیت‌هایی که به دست آمد تجربیاتی را کسب کردم. در این سال برکت زیادی به زندگی ورزشی من آمد. بخصوص در پرسپولیس که تا فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیدم.

بیشتر بخوانید:

بیرانوند: به تیمی در حد شخصیت پرسپولیس می‌روم

* همه خواب‌های طلایی روزهای دور زندگی ات تعبیر شد.

اگر بخواهم حقیقت را بگویم باید عنوان کنم آرزوهای من سقف ندارد و هنوز کامل نشده است.

* کلاً خواب می‌بینی؟

کسی هست که خواب نبیند؟ گاهی اوقات انسان‌ها خواب‌هایی را می‌بینند که می‌تواند به زندگی شان کمک کند. خواب‌هایی هستند که راههای پیشرفت را به شما نشان می‌دهد. من زیاد خواب می بینم. عادت دارم که هر شب قبل از خواب تصویرسازی کنم. در این سال این موضوع خیلی به من کمک کرد؛ بویژه قبل از جام جهانی روسیه. گاهی هم حتی نیم ساعت قبل از خواب تمرکز می‌کنم.

* کابوس چطور؟

خیلی وقت‌ها کابوس می بینم و بعد که از خواب بیدار می‌شوم از افرادی که می‌شناسم تعبیر آن کابوس‌ها را می پرسم. خواب‌های انسان‌ها به اعتقادات آنها ارتباط دارد. برخی خواب‌ها تصویر رنگی زیبایی دارد و برخی همان کابوس‌ها هستند.

* کدام کابوس‌ها در فوتبالت تعبیر شد؟

الان یادم نیست اما بعد از جام جهانی و قبل از فینال لیگ قهرمانان آسیا یک شب خواب دیدم که اطرافم پر شده از مار و مارها داخل جیب‌های کت و شلوارم می‌روند اما نیشم نمی‌زنند. خواب عجیبی بود و وقتی تعبیر آن را پرسیدم گفتند آن مارها دشمنان تو هستند. نمی‌دانستم آنقدر دشمن دارم و اتفاقاً بعدها آن دشمنان را شناختم. شما وقتی به خدا توکل کنید این کابوس‌ها به خیر می‌گذرد. یک عادت دیگر هم دارم که سریع صدقه می‌دهم و خون می ریزم.

* آیا خواب رونالدو را دیده ای؟

(می خندد) نه، او را در واقعیت دیدم و پنالتی اش را گرفتم.

* سال 97 را می‌توانیم بهتر سال زندگی فوتبالی علیرضا بیرانوند بدانیم؟

بله، یکی از بهترین سالهای زندگی ام بود و شاید به قول شما بهترین سال زندگی ام.

* دلیل اصلی اوج گیری ات در این سال چه بود؟

- خیلی مسایل بود اما اگر بخواهم خیلی خلاصه برای شما بگویم دلیل اصلی موفقیت من این بود که روی کارم تمرکز کردم. اجازه ندادم ذهنم را خراب کنند. به حاشیه‌ها کاری نداشتم و در این راه دوستان خوبم به من مشاوره می‌دادند.

* این بیرانوند با بیرانوند چند سال قبل فرق دارد، خیلی بی حاشیه جلو رفتی؛ آیا از کسی مشاوره می گیری؟

بله، افرادی را در کنار خودم دارم که خیلی کمکم می‌کنند. البته نامی نمی برم اما همینجا از آنها تشکر می‌کنم. درباره حواشی هم باید بگویم انسان‌ها وقتی بزرگ‌تر می‌شوند با تجربه تر هم می‌شوند. من از اتفاقات گذشته درس گرفتم. در گذشته شاید جوانی کرده ام و اشتباهاتی داشته ام اما امروز حواسم به همه چیز هست. یک روزهایی با آقای منصوریان حرفم شد و ایشان هم مرا بازی نداد و من هم رفتارهای اشتباهی انجام دادم که الان وقتی به آن روزها نگاه می‌کنم می بینم خودم در آن ماجرا ضرر کردم و عقب افتادم. الان اما می گویم مربی هر چه می‌گوید بازیکن باید اطاعت کند. باید هر اتفاقی حتی اتفاقات تلخ را به فال نیک گرفت. اینها درس‌هایی بود که من از گذشته گرفتم و الان بیشتر مراقب هستم.

* تو مهره قابل اطمینانی هم برای کی روش و هم برانکو بودی اما چگونه از جنگ بین آن دو نفر جان سالم به در بردی و قربانی آن اختلافات نشدی؟

خب خودتان در سوال قبلی گفتید که من بی حاشیه جلو رفتم. دلیلش همین بود. البته گاهی رسانه‌ها هم با بزرگ کردن یک ماجرا برای تیم‌ها و بازیکنان حاشیه درست می‌کنند. در داستان تیم ملی و پرسپولیس اگر من هم وارد آن دعوا می‌شدم شک نکنید خراب می‌شدم. من افتخارم بود که شاگرد آقای کی روش و آقای برانکو بودم. من سرباز هستم؛ هم در تیم ملی و هم در پرسپولیس. آن روزها وقتی به اردوی تیم ملی می‌رفتم پرسپولیس را فراموش می‌کردم و وقتی هم به پرسپولیس برمی گشتم دیگر تیم ملی را از یاد می‌بردم.

* به نظر می‌رسد در دوگانه تیم ملی و پرسپولیس بسیار با سیاست عمل کردی که جایگاهت را در دو تیم از دست ندهی؛ این را قبول داری؟

قبول ندارم چون از سیاست خوشم نمی‌آید. دنیای سیاست پیچیدگی‌هایی دارد که من آنها را بلد نیستم. همین دیروز در یک شرکتی بودم که در جمع حاضران گفتم من بلد نیستم شرکتی صحبت کنم اما تا صبح برایتان ورزشی حرف می زنم. در همان ماجرای تیم ملی و پرسپولیس هم فقط سعی کردم روی کار خودم تمرکز کنم. البته مشاورانم نیز خیلی کمکم کردند.

* صادقانه بگو بعد از مهار پنالتی رونالدو در جام جهانی روسیه، اولین مسئله‌ای که به ذهنت رسید چه بود؟

صادقانه بگویم؟ خب اولین فکر این بود که الان مردم در ایران چقدر خوشحال شده اند. بعد از مهار آن پنالتی چند ثانیه‌ای داغ بودم و نمی‌دانستم چه کار بزرگی کرده ام. حس عجیب و غریبی بود اما بعد که دیدم در دنیای مجازی آن صحنه چه بازتاب‌هایی داشته، تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است.

* شاید صد سال دیگر وقتی بخواهند از تو نام ببرند، بگویند همانی بود که پنالتی رونالدو را گرفت، فکر می‌کنی در آینده اتفاقی برایت بیفتد که مهار پنالتی رونالدو را تحت الشعاع قرار دهد؟

نمی‌توانم الان به این سوال جوابی بدهم.

* آن صحنه را چند بار دیده ای؟

من بازیکنی نیستم که یک صحنه چند بار نگاه کنم اما صحنه پنالتی رونالدو را در فضای مجازی شاید هزار بار دیدم. کامنت های مردم هم خیلی برایم جالب بود.

* چندی قبل کارشناسان در تحلیل فنی خود از عملکرد تو گفته بودند بیرانوند پس از مهار پنالتی رونالدو دوباره متولد شد و اعتماد به نفسش در کمتر از یک دقیقه به اوج رسید؛ خودت این موضوع را قبول داری؟

من در آن مسابقات کلاً خوب بودم. بازی با مراکش و اسپانیا هم بد نبودم اما چون گذشته سختی داشته ام و از صفر به اینجا رسیده ام و رسانه‌های داخلی و خارجی آن اتفاقات را می‌دانستند، بعد از مهار ضربه رونالدو حرکتم بازتاب زیادی در ایران و خارج ایران داشت. گرفتن پنالتی بهترین بازیکن جهان واقعاً لذت بخش بود. رونالدو می‌رفت برای گرفتن ششمین توپ طلای خود و آن پنالتی جدا از بحث توپ طلا سرنوشت تیم آنها را تغییر داد. پرتغال اگر بازی را می‌برد سرگروه می‌شد و به روسیه می‌خورد و می‌توانست صعود کند. آن پنالتی سرنوشت تیم آنها و خود رونالدو را عوض کرد.

رونالدو معمولاً پنالتی خراب نمی‌کرد و خب طبیعی بود که گرفتن پنالتی بهترین بازیکن دنیا اعتماد به نفس مرا بالا ببرد. خیلی‌ها قبل از آن بازی انتظار داشتند که رونالدو از 40،30 متری به من گل بزند اما او از فاصله 10 متری موفق به این کار نشد. من هم معتقدم بعد از جام جهانی چند پله پیشرفت کردم.

* پرسپولیس هم به موازات تیم ملی عملکرد خوبی داشت اما در فینال لیگ قهرمانان ترمز آن کشیده شد؛ صادقانه بگو که آیا فکر می‌کردی پرسپولیس با آن پنجره بسته به فینال برسد؟

بله اما حیف که در فینال باختیم. البته اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم زور ما به تیم ژاپنی نمی‌رسید. وقتی پنجره نقل و انتقالاتی ما بسته شد دیگر کسی از ما انتظار زیادی نداشت اما خود ما وقتی در اردوها با بچه‌های تیم دور هم جمع می‌شدیم می‌گفتیم: مردم از ما انتظار ندارند اما خودمان که از خودمان انتظار داریم. کسی فکر نمی‌کرد آن تیم بتواند تیم‌های الدحیل و السد را شکست دهد.

* حالا به جز رونالدو، ژاوی هم بخاطر مهار آن ضربه سر وی در دیدار نیمه نهایی برابر السد چهره تو در ذهنش هست؛؛ آیا تصور این موفقیت‌های ماندگار را داشتی؟

اتفاقاً یکی از بچه‌های تیم ملی تعریف می‌کرد که در دوحه ژاوی را دیده و او گفته اگر پرسپولیس بیرانوند را نداشت ما به فینال رفته بودیم.

* برای مسی نقشه‌ای نداری؟ شاید اگر فرصتی می‌شد تا یک موقعیت هم از او می‌گرفتی سال‌ها بعد نوه‌هایت برای معرفی تو می‌گفتند: بیرانوند همانی بود که آه و حسرت دو تن از بهترین تاریخ فوتبال دنیا را سبب شد.

به قول شما شاید همین حرف را بعداً بگویند. مسی را دوست ندارم اما شکارهای من در جام جهانی بعدی «نیمار» و «امباپه» خواهند بود. برای آنها نقشه دارم.

* پس منتظر «چطوری نیمار؟» و «چطوری امباپه؟» هم باشیم؟

(می خندد) احتمالاً برنامه دیگری داشته باشم.

*علیرضا، اگر به عقب برگردی کدام اشتباهت را تکرار نمی‌کنی؟

زندگی می‌آید و می‌رود و همه اشتباه می‌کنند اما من اگر به عقب برگردم اشتباهی که در دوران علیرضا منصوریان مرتکب شدم را انجام نمی‌دهم. چون علی آقا آدمی بود که در حق من پدری کرد و بازی ام داد و وقتی بازی نمی‌کردم مرا به تیم امید دعوت کرد. وقتی به عقب نگاه می‌کنم حسرت می خورم که چقدر اشتباه کردم.

* در این سال کدام اتفاق باعث شد بیش‌تر از قبل خدا را شکر کنی؟

یکی همان پنالتی رونالدو دیگری مهار ضربه ژاوی در بازی با السد.

* آخرین بار کی گریه کردی؟

- خیلی مواقع از خوشحالی گریه کرده ام اما بعد از حذف تیم ملی ایران در بازی‌های دور قبل جام ملت‌های آسیا در استرالیا گریه کردم. آخرین بار بعد از شکست در فینال لیگ قهرمانان آسیا برابر کاشیما گریه کردم. آن لحظات اگر به من چاقو می‌زدند خونم در نمی‌آمد.

* وقتی فرمایشات رهبری را شنیدی که به عملکرد تو اشاره داشتند چه احساسی پیدا کردی؟

مایه افتخارم بود که رهبر عزیزم از من یاد کردند. خیلی خوشحال شدم و مثل همه دوست دارم ایشان را از نزدیک ببینم.

* آیا شده علیرضا بیرانوند مشهوراین روزها به تنهایی سری به میدان آزادی تهران بزند؛ همان جایی که در روزهای گمنامی پاتوق او بود و با خودش خاطرات و روزهای سخت گذشته را مرور کند؟

نشده به آنجا بروم اما هر وقت جایی یک جوان را می بینم که مثل گذشته‌های خودم غرق در مشکل است سریع خودم را یاد می آورم. یاد کارهایی می افتم که خودم در آن روزها انجام می‌دادم. این کمک می‌کند تا قدر موقعیت الانم را بدانم.

* شنیده ایم که دانشجو شده ای.

بله، الان دانشجوی رشته تربیت بدنی در دانشگاه آزاد زاغه لرستان هستم.

* تا به حال بر سر مزار زنده یاد ناصر حجازی حاضر شده ای؟

بله، همین جا باید اعلام کنم که ناصر خان حجازی الگوی ورزشی بنده بوده و همه جوان‌ها ایشان را دوست داشتند.

* با مردم و مخاطبان این گفت و گو سخنی داری؟

- برای همه مردم ایران آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم سال 98 برای همه بهتر از 97 باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان