فیلم Inception هفتمین اثر سینمایی کریستوفر نولان، داستان سارقی به نام دامینیک کاب است که به ذهن افراد مختلف نفوذ کرده و اسرار و ایدههای آنها را میدزدد. او که به اتهام قتل همسر خود تحت تعقیب پلیس آمریکاست با وعدهی بازگشت به کنار فرزندانش که در این کشور زندگی میکنند، میپذیرد که طی عملیاتی ویژه یک اندیشه را داخل ذهن سرمایهداری جوان قرار دهد. در ادامهی این مطلب با بیان تعدادی از حواشی و حقایق جالب این اثر همراه ما باشید:
- کریستوفر نولان در سال 2002 پس از اتمام تولید فیلم بیخوابی (Insomnia)، پیشنهاد ساخت تلقین (Inception) را به برادران وارنر ارائه کرد و طرح کلی داستان نیز به تصویب استودیو رسید. با این حال، او که فیلمنامهی کاملی در اختیار نداشت، ترجیح داد به مرور زمان برای تکمیل آن اقدام کرده و در ظرف چند ماه آن را به سرانجام برساند که البته این چند ماه، 8 سال به طول انجامید.
- نولان تیم عملیاتی داستان و شرح وظایف هر یک از اعضای آن را به اجزای مختلف یک گروه فیلمسازی تشبیه میکند. به گونهای که کاب (لئوناردو دیکاپریو) حکم کارگردان کار را دارد، آرتور (گوردون لویت) تهیهکننده، آریادنی (پیج) طراح صحنه، ایمز (هاردی) بازیگر، سایتو (واتانابه) استودیو و در نهایت رابرت فیشر (مورفی) نیز تماشاگری که نتیجهی کار گروه را به نظاره مینشیند.
- برادران وارنر اصرار داشتند که فیلم به صورت سه بعدی تصویربرداری شود ولی نولان تا آخرین لحظه مقابل این ایده ایستادگی کرد. او معتقد بود که استفاده از تصاویر سه بعدی باعث میشود که ذهن بیننده از مفهوم داستان منحرف شود.
- با وجود اینکه در ساخت آثار علمی تخیلی، استفاده از جلوههای کامپیوتری امری کاملاْ طبیعی به حساب میآید، اما در طول ساخت تلقین (Inception) تا جایی که ممکن بود تصاویر واقعی جایگزین تصاویر کامپیوتری شد به گونهای که برای تصویربرداری صحنههای توالی پلهها، چرخش راهرو، نیروی گرانش صفر و صحنهی بهمن از جلوههای میدانی استفاده شد.
- نولان حال و هوای برفی سطح سوم رویایش را از فیلم محبوب خود، در خدمت سرویس مخفی ملکه (On Her Majesty's Secret Service) الهام گرفته است.
- ایدهی استفاده از فرفره برای تشخیص واقعیت یا رویا احتمالاْ ادای دینی است به رمان حلقهای دور خورشید اثر کلیفورد سیماک. در داستان این کتاب، شخصیتها برای افزایش تمرکز و انتقال از جهانی به جهان دیگر از فرفره استفاده میکنند. سیماک یکی از بزرگترین نویسندگان سبک علمی تخیلی بود که بیشتر به خاطر پرداختن به مسائلی همچون جهان موازی و تواناییهای ذهنی به شهرت رسیده بود.
- یک سری از اعداد به واسطهی ضمیر ناخودآگاه، دائماً در سطوح مختلف رویا تکرار میشوند. عددی که فیشر به کاب و آرتور میدهد 528491 است. رمز قاب صندوق قلعهی برفی هم همین عدد است. شمارهی اتاقهای هتل 528 و 491 است و شمارهای که ایمز در قالب یک زن به فیشر میدهد 528-491 است. 528491 از نظر ریاضی، عددی اول به حساب میاید. همچنین شمارهی قطار داخل فیلم 3502 است و شمارهی تاکسی 2305.
- در هنگام نمایش فیلم در ژاپن، برای جلوگیری از سردرگمی تماشاگران، سطح رویایی که در آن، فیلم در جریان بود در گوشهی بالای سمت چپ تصویر نوشته میشد.
- کریستوفر نولان چند صحنه از فیلم را در کالج لندن تصویربرداری کرده است. نولان علاوه بر اینکه فارغ التحصیل این دانشگاه است، در اکثر آثارش نیز از این مکان به عنوان یکی از لوکیشنهای فیلم استفاده میکند.
- صحنهی دو آینه و نمایش تصاویر تو در تو به دو اثر دیگر نولان، یادآوری (Memento) و دودلبرگ (Doodlebug) اشاره دارد.
- آهنگ نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم (Non, je ne regrette rien) با صدای ادیت پیاف چند مرتبه در طول فیلم توسط اعضای تیم پخش میشود. ماریون کوتیار که در این فیلم نقش شخصیت مال را بازی میکند، پیش از این به خاطر ایفای نقش پیاف برندهی جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن شده است. نولان پس از حضور کوتیار، به دلیل جلوگیری از این تصور که انتخاب این آهنگ نیز به همین دلیل بوده است، تصمیم گرفت از آهنگ دیگری استفاده کند اما در ادامه هانس زیمر به عنوان آهنگساز کار، وی را مجاب کرد که همچنان روی انتخاب خود باقی بماند. کوتیار پیش از این، در فیلم زندگی گلگون (La Môme) به اجرای این آهنگ پرداخته بود.
- تلقین پس از تعقیب (Following) نخستین فیلم نولان است که ایدهای کاملاْ اوریجینال دارد. تمام آثار میان این دو فیلم، یا بر اساس کتابهای کمیک بودند یا داستان کوتاه یا بازسازی.
- 6 تن از بازیگران اصلی این فیلم در سهگانهی بتمن نولان نیز به ایفای نقش پرداختهاند: مایکل کین، کیلین مورفی، جوزف گوردون لویت، تام هاردی، کن واتانابه و ماریون کوتیار.
- کیت وینسلت نخستین انتخاب برای ایفای نقش شخصیت مال بود. با این حال وی اظهار کرد که قادر به ارتباط برقرار کردن با این شخصیت نیست.
- در ابتدا جیمز فرانکو برای بازی در نقش آرتور با کریستوفر نولان به توافق رسیده بود ولی در ادامه به دلیل ترافیک کاری، حضور وی در این فیلم میسر نشد.
- پیش از انتخاب الن پیج به عنوان بازیگر نقش آریادنی، تیلور سویفت، ایوان ریچل وود، جسی شرام، امیلی بلانت، ریچل مک آدامز، کری مولیگان و اما رابرتز برای ایفای این نقش مد نظر نولان بودند.
- نولان پس از تماشای فیلم راکنرولا (RocknRolla) بود که تام هاردی را برای بازی در نقش ایمز در نظر گرفت. جالب اینجاست خود هاردی در ابتدا تصور میکرد که به واسطهی نقشآفرینی تحسین شدهاش در فیلم برانسون (Bronson) برای این نقش انتخاب شده ولی در ادامه فهمید که نولان هیچگاه این فیلم را ندیده است.
- نقش سایتو به طور اختصاصی برای کن واتانابه نوشته شده بود. نولان احساس میکرد که مقدار دقایق حضور وی در فیلم بتمن آغاز میکند (Batman Begins) بسیار کمتر از حد تواناییهای وی بود. از این رو در تلقین (Inception) نقش واتانابه را کاملاْ پررنگ کرد.
- با کنار هم قرار دادن حرف اول نام شخصیتهای اصلی فیلم یعنی Dom، Robert، Eames، Arthur، Mal و Saito واژهی Dreams حاصل میشود. با اضافه کردن سه شخصیت Peter، Ariadne و Yusuf به این مجموعه به عبارت Dreams Pay خواهیم رسید.
- برای انتقال این حس که ماموریت گروه یک ماموریت جهانی است، از تمام قارهها نمایندگانی در فیلم حضور دارند. کاب و آرتور از آمریکا (ایالت متحده)، آریادنی از اروپا (فرانسه)، یوسف از آفریقا (کنیا)، سایتو از آسیا (ژاپن) و فیشر از اقیانوسیه (استرالیا).
- در صحنهی پایانی فیلم، فرزندان کاپ به وی میگویند که روی صخرهها یک خانه درست کردهاند. در ابتدای فیلم نیز شاهد این هستیم که عمارت سایتو به شکل خانهای روی صخرههاست. با توجه به اینکه عناصر ناخودآگاه فرد در لایههای مختلف رویا به شکلهای مختلف منتقل میشود، این امکان به وجود میآید که کاب همچنان در رویا به سر میبرد یا چه بسا تمام فیلم یک رویا بود.
- کریستوفر نولان طی مصاحبهای دربارهی پایانبندی مبهم فیلم عنوان کرده است که دوست دارد هرکسی پایان مورد نظر خودش را برای داستان فیلم متصور شود. چیزی که اهمیت دارد این است که دام کاب در خانه است و در کنار فرزندانش. از نظر نولان، رها کردن فرفره توسط کاب و عدم توجه به آن، نشانگر این است که وی بر خلاف گذشته دیگر اهمیتی به حقیقت یا رویا بودن آن وضعیت ندارد.
دلایل انتخاب نام شخصیتها:
- نام شخصیت دیکاپریو در فیلم بر اساس نام معمار سرشناس آمریکایی، هنری ان کاب انتخاب شده است که وی، عمدتاْ به خاطر آسمانخراش های متعدد به شهرت رسیده است. جهان رویایی ساخته شده توسط شخصیت کاب نیز پر از آسمانخراشهاست. از طرفی نام کوچک کاب، دام (دامینیک) است که این واژه در زبانهای اسلاوی مانند زبانهای روسی و بلغاری به معنای خانه است. هدف اصلی دام کاب از پذیرفتن ماموریتش نیز، بازگشت به خانه و دیدن فرزندانش است.
- نام ایمز بر اساس نام خانوادگی چارلز و ری ایمز انتخاب شده است. این زوج هنرمند، طراح مبلمان و اسباب و اثاثیه، معمار و فیلمسازانی آوانگارد بودند.
- انتخاب نام شخصیت رابرت فیشر، ادای احترامی است به رابرت جیمز فیشر (بابی فیشر)، شطرنجباز افسانهای آمریکا
- نام شخصیت موریس فیشر نیز بر اساس نام هنرمند سرشناس هلندی، موریس اِشر انتخاب شده است. شهرت اِشر بیشتر به خاطر ترکیب معماری و ریاضیات و کار روی مفهوم بینهایت بود که بخشی از ایدههای فیلم هم از آثار وی الهام گرفته شده است.
صحنهی پلکان بسته الهام گرفته شده از نقاشی موریس اِشر
- نام کامل شخصیت مال، مالوری است. خود مالوری نیز از واژهی فرانسوی مالو (Malheur) گرفته شده که به معنای بدشانسی و بدبختی است.
- نام شخصیت یوسف به یوسف پیامبر اشاره دارد که در کتابهای آسمانی، مطالب زیادی در خصوص قدرت تعبیر رویای وی نقل شده است.
- نام شخصیت آریادنی بر اساس نام دختر شاه مینوس، یکی از اساطیر یونان باستان انتخاب شده است. آریادنی که عاشق پهلوانی به نام تزئوس بود با دادن نخی ابریشمی به وی کمک میکند تا بدون گم کردن مسیرش داخل یک هزارتو شده و موجودی را که نیمی از بدنش گاو و نیمی دیگر انسان بود، شکست دهد. هزارتوی پیچیدهای که شخصیت آریادنی برای کاپ طراحی میکند نمونهای از همین هزارتوی افسانهای است.