روایتی از نحوه شهادت شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی

ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانک‌های دشمن‌روی خاک‌ریز آمد ولی نیروهای پیاده‌نظام و خدمه تانک فرار کردند. غروب آن روز خاک‌ریزی پشت خاک‌ریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و شهید چراغچی نیازها را از طریق بی‌سیم به عقب اعلام کرد.

روایتی از نحوه شهادت شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی

به گزارش ایسنا، شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی «قائم مقام فرمانده لشکر 5 نصر (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)»، اول مهرماه سال 1337 در مشهد به دنیا آمد. پدربزرگ او در زمان حیات خادم مسجد گوهرشاهد بود و فانوس‌های مساجد را روشن می‌کرد شاید به‌همین دلیل فامیلی چراغچی را انتخاب کرد. سال 1356 در رشته علوم دانشگاه بیرجند قبول شد و با شروع انقلاب و تعطیلی دانشگاه‌ها، درس را رها کرده و وارد سپاه شد. سال 1361 ازدواج کرد.

ولی‌الله در دوران جنگ تحمیلی به صورت مداوم در جبهه حضور داشت. آنها پنج برادر بودند که سه نفرشان همزمان در جبهه حضور داشتند. ولی‌الله به مادر می‌گفت باید خمس پسرانت را بپردازی و با شهادت خمس برادرانش را پرداخت کرد. ولی الله چراغچی در عملیات «بدر» در بیست و چهارم اسفندماه سال 1363 در جاده خندق از ناحیه جمجه مجروح شد. همرزمانش ابتدا گمان می‌کنند که به شهادت رسیده و سپس شهید را به بیمارستان تهران منتقل می‌کنند و هجدهم فروردین 1364 به شهادت می‌رسد.

نحوه شهادت از زبان همرزم شهید شهید چراغچی

همرزم و بیسیم‌چی شهید چراغی بیان می‌کند: در جریان عملیات بدر ما در منطقه به عنوان بیسیم‌چی آزاد بودیم و مأموریت داشتیم تا هر یک از مسئولین که قصد سرکشی به خط مقدم را دارند همراهی کنیم؛ آن روز قرعه به نام من افتاد و به همراه آقا ولی عازم خط شدم. با دیدن وی نیروهایی که تعدادشان حدود 20 نفری می‌شد، روحیه تازه‌ای گرفتند. وضعیت در آن روز کمی سخت شده بود ازیک‌طرف بعضی فرماندهان تقاضای نیرو و مهمات داشتند و فشار بسیار زیادی بود و از طرفی هم دشمن پاتک بسیار شدیدی را آغاز کرده بود به‌نحوی‌که به چهل یا پنجاه متری ما رسیده بودند و صدای شنی‌های تانک را به‌خوبی می‌شنیدیم دشمن خاک‌ریز را مورد هدف قرار داده بود.

ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانک‌های دشمن‌روی خاک‌ریز آمد ولی نیروهای پیاده‌نظام و خدمه تانک فرار کردند. غروب آن روز خاک‌ریزی پشت خاک‌ریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و شهید چراغچی نیازها را از طریق بی‌سیم به عقب اعلام کرد. نماز مغرب را خواندیم و من مختصر استراحتی کردم وقتی بیدار شدم دیدم آقا ولی هنوز در حال نماز است و این کار تا صبح ادامه داشت بعد از نماز صبح باز دشمن اقدام به پاتک کرد. زمانی‌که وی برای بررسی وضعیت دشمن سر خود را از خاک‌ریز بالا برد مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در آن شرایط وی را با موتور به عقب انتقال دادیم و چون سردار قالیباف وضعیت شهید چراغچی را از نزدیک دید دستور داد که وی را با بالگرد به تهران منتقل کنند که باخبر شدم در بیمارستان شهدای تجریش بستری شده و در روز 18 فروردین بعد از گذشت 25 روز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر