زمینهای زراعی شهر الوان (عبدلخان) زیر آب رفته ولی شهر در امان مانده؛ اینجا حاشیه شهر و رودخانه با خاک ریز حفاظت شده و نیروهای مردمی کامیوندارانی هستند که خود با ماشینآلات صنعتی در حاشیه رودخانه با خاک دژی برای شهرشان درست کردهاند.
به گزارش به نقل از روزنامه همشهری ،اینجا آب رودخانه که بهگفته محلیها بهصورت معمول 3، 4 متر ارتفاع بیشتر ندارد، بالا آمده و به حدود 10متر رسیده است و تا پنهان کردن پل اصلی شهر فاصله چندانی ندارد. این پل چذابه و حمیدیه را به بخش شمالی خوزستان وصل میکند.
یکی از اهالی میگوید: تاکنون از بخشداری و فرمانداری به ما هشداری داده نشده است. احتمالا اینجا زیر آب نخواهد رفت ولی برای اطمینان ما سیلبند درست کردهایم. دیگری بین حرفهای او می پرد و میگوید :خواهش میکنیم به ما گازوئیل برسانید.
کنار این رودخانه تأسیسات یک پل معلق گذاشته شده تا در صورت لزوم بهجای پل اصلی شهر سریع جایگزین شود.
در زمینهای حدفاصل شهر الوان به سمت بستان خبری از سیل نیست و جاده خالی است؛ درحالیکه بسیاری از روستاها در اطراف بهدلیل طغیان رودخانه و باز کردن آب سد کم، کم غرق میشوند اما بستان روزی کاملا عادی را پشتسر میگذارد، البته کمی آن سو تر یعنی در سوسنگرد شرایط کاملا متفاوت است.
کنار حاشیه رودخانه کرخه در سوسنگرد نیروهای آب و فاضلاب و راهداری بهطول 3کیلومتر داکت یا سیلبند زدهاند تا آب وارد شهر نشود. خیابانهای منتهی به رود کرخه در این شهر تا حدودی تخلیه شده است. البته با وجود هشدارهای گسترده چند روز اخیر مبنی بر سیل هنوز خیلی از اهالی خبر ندارند یا خطر سیل را جدی نگرفتهاند. البته در گوشه و کنار می بینید که نیروهای امدادی خود را در این شهر برای سیل آماده میکنند و حتی جلوی در بسیاری از مغازهها را قیر اندود کردهاند تا در صورت آمدن سیل، آب وارد مغازه ها نشود.
در روستاهای اطراف سوسنگرد بهخصوص روستای سبحانیه و چند روستای کناری آن آب در حال پیشتازی است. راه جاده ابتدایی روستا را اهالی با یک تنه درخت خشکیده بستهاند، یکی از جوانان این روستا میگوید خانههای مردم در روستای بنده زیر آب رفته. روستای شاکریه در دشت آزادگان نیز کاملا غرق شده و مردم آنجا را خالی کردهاند ولی جوانها برای نگهبانی در قایق روی سیلاب ماندهاند.
2 روستای شموس و چبنهات (علیآباد) که در مسیر سیل است هم کمکم به زیر آب میرود. یکی از اهالی که شاهد غرق شدن روستاست، میگوید: ما انتظار داریم مسئولان برای ما خاک بیاورند تا اجازه ندهیم خانه و زندگیمان زیر آب برود.
دیگری هم با اعتراض میگوید: از صبح فقط برای ما 4، 5 بار با کامیون خاک آوردهاند. اول به ما گفتند اجازه نمیدهیم منطقه زیر آب برود، بعد گفتند نمیگذاریم اراضی کشاورزیتان زیر آب برود و پس از اینکه این اتفاق هم افتاد آمدند و گفتند اجازه نمیدهیم روستاهایتان غرق سیلاب شود؛ اما حالا خود شما شاهد هستید که هیچکدام از وعدههایشان عملی نشده است. فکر میکنم آب سد را آنها خودشان خالی میکنند.
جوان دیگری وارد گفتوگو شده و میگوید: می گویند اگر آب را باز نکنیم شهر سوسنگرد را آب خواهد برد. ما فدای شهر میشویم، قبول، فقط از آنها انتظار داریم به کمک ما روستاییان هم بیایند و برایمان خاک بیاورند.
کامیونها و وانتهای سپاه در روزهای اخیر بارها به اهالی گفتهاند که روستا را خالی کنند و برای حمل اسباب و اثاثیه آنها تجهیزات فراهم کردهاند از اتوبوس گرفته تا کامیون. یکی از اهالی روستای سبحانیه که 20روز است برای مقابله با سیل و ورد آن به روستایشان تلاش کرده است، میگوید: از خانه ای هزار تومان، 2هزار تومان و ... هرکس هرچقدر که داشته کمک کرده تا گونی و بیل بخریم و جلوی روستایمان سیلبند بسازیم. ما نگرانیم که همانطور که روستای شاکریه و سبور را زیر آب بردند روستای ما را هم شبانه غرق کنند.
بازار شایعه داغ است
بازار شایعه در مناطق سیلزده داغ است. بسیاری از اهالی این روستاها معتقدند که برای آسیب ندیدن تأسیسات نفتی داخل هورالعظیم مسئولان ترجیح داده اند که روستاها و مزارع مردم در اطراف سوسنگرد زیر آب برود. الهام یکی از زنان روستا میگوید: در چند روز گذشته سطح آب دائم بالا و پایین میرود و ما نگران هستیم که وارد روستا شود. همه مردان روستا شبانهروزی کار میکنند تا سیل بند بسازند. مسئولان محلی تا چند روز پیش اینجا پایگاه کوچک امدادی هم دایر کرده بودند که با جدی شدن حرف شکسته شدن بندها و بالا آمدن آب؛ روستا را ترک کردند. اما حالا نانوایی سیار داریم.
او ادامه می دهد: دیروز با ما اتمام حجت کردند که باید روستا را تخلیه کنیم و برویم به اردوگاههایی که در مزار شهدای هویزه و زمینهای شرکت نفت در سوسنگرد زده شده است. ولی ما حاضر نیستیم روستای اجدادیمان را ترک کنیم. او به تعدادی از مردان روستا که روی سیلبند ایستادهاند و به بالا آمدن آب با حسرت و بغض نگاه میکنند، اشاره کرده و میگوید: «به من بگویید کسی میتواند مردهای ما را که شبانهروزی برای حفظ خانهها و روستایمان تلاش کردهاند و جانشان را گذاشته اند تنها گذاشته و رها کند.
این کار مثل 8سال دفاع مقدس است برای ما.» او میگوید: «مردم سوسنگرد هم آنها را تنها نگذاشتهاند و همیشه برایشان غذا و مواد اولیه زندگی میآورند. امروز برادر و شوهرم باوجود مشکلات روستای خودمان برای کمک به روستاهای هوفل و سیدناصر که زیر آب رفتند، رفته بودند و دامها و وسایل مردم را خارج کردند. ماشینهای سپاه که حامل مواد منفجره هستند از کنار مردم روستا عبور میکنند.
2 روز و حسرت عروسی که عقب افتاد
علی چنانی یکی از جوانان روستا که دیگر نای حرف زدن ندارد و صدایش خسته و گرفته است، میگوید: «دیشب را همین جا روی زمین خوابیدم شما نمیتوانید بفهمید که من چه میگویم. 2روز دیگر عروسیام بود ولی مجبور شدیم فعلا همه چیز را عقب بیندازیم. با همسرم چند روز است که حرف نزدهام. زمین های کشاورزی بهدرک حتی زن و بچه هایمان هم غرق بشوند ما روستایمان را ترک نمیکنم.»
یکی دیگر از اهالی به میان حرفهای او میپرد و میگوید : محل اسکانی که برای ما در نظر گرفتهاند 20، 30کیلومتر دورتر از اینجاست. درحالیکه میتوانستند روی تپه اللهاکبر که 3کیلومتر جلوتر است برایمان چادر بزنند.
گفته اند اینجا را تخلیه کنیم
در یکی از کوچههای روستای سبحانیه زنی انگار یک روز عادی را سپری میکند، نمیتواند به زبان فارسی صحبت کند و دخترش برایم ترجمه میکند: به ما گفتهاند اینجا را تخلیه کنیم ولی جایی را نداریم که برویم هر کسی میتواند به کمک کامیونهای سپاه با وسایلش اینجا را ترک میکند. زمینهای کشاورزی ما با محصول شلتوک، گندم، گوجه و... زیر آب رفته است.بهنظر میرسد اینجا کسی باور ندارد که سیلبند ماحاصل تلاش مردان روستا هر لحظه ممکن است با بالا آمدن آب خراب شود.
روستای بنده غرق آب
اما آن سوی این دریایی که در اطراف این منطقه تشکیل شده روستایی قرار دارد که خانه برخی از ساکنان آن در سیلاب غرق شده و مابقی روستا هم آرام، آرام به داخل آب فرو می رود.
در روستای بنده که مسیر اصلیاش زیر آب رفته هنوز تعداد زیادی از زنان و مردان حضور دارند که با وجود هشدارهای نیروهای امنیتی و امدادی روستا را ترک نکردهاند. اما سیلاب سیلبندها را کنار زده و تا نیمه دیوار خانههای روستا بالا آمده است. یکی از اهالی این روستا میگوید: ماشینهای امدادی در تلاش هستند که ساکنان روستا را از یک مسیر فرعی که 20 کیلومتر جلوتر از روستا است جابهجا کنند.
در بنده اهالی باقی مانده در مدرسه روستا جمع شدهاند و آنجا مردم خیر سوسنگرد برایشان غذا و آب میبرند. یکی از زنان حاضر در جمع که مستاصل است، میگوید: خانههایمان تا نیمه پر از آب شده و منتظر هستیم که به کمک ما بیایند. سطح آب در این چند روز دائم بالا و پایین میشد و فکر میکردیم که روستایمان در نهایت با خاکریزها در امان خواهد بود.
او ادامه میدهد: چند روز پیش در پادگان قدس که کمی با اینجا فاصله دارد چند چادر برپا کردند ولی طوفان آنها را کند و به جنگلهای اطراف برد. در این شرایط ما چطور میتوانیم با امنیت فرزندانمان را داخل این چادرها ببریم. او که با دستهایش هم حرف میزند، میگوید: بچههایمان زیاد هستند و چادرهای بزرگ و مقاوم میخواهیم.
امیدواریم بتوانیم آب را منحرف کنیم
یکی از نیروهای سپاه در منطقه که کنار ماشینی با آرم این ارگان نظامی ایستاده و همه او را فرمانده صدا می کنند، میگوید: همه تلاشمان را میکنیم تا آب بیشتر نشود.
او به دوردست اشاره میکند و ادامه میدهد: فضای بازی به نام تپههای اللهاکبر در پشت این روستاها وجود دارد که معمولا مانورهای سپاه و ارتش در آنجا برگزار میشود هماکنون نیروهای ما به آنجا رفتهاند تا بررسی کنند و ببینند که آیا میتوان با انفجار مسیر آب را به دشتهای آن سمت منحرف کرد تا از فشار آب روی سیلبندهایی که مردم ساختهاند، کاسته شود و روستاها بیشتر زیر آب نروند.
او ادامه می دهد: اگرسیل به آنجا تخلیه شود امکان اینکه سوسنگرد زیر آب نرود وجود دارد، شدت آب هماکنون از نظر ما خوب است ولی همه چیز بستگی به انحراف آب دارد. او در پاسخ به اینکه مردم میگویند بهتر بود محل اسکان خانوادهها روی تپههای اللهاکبر که شما میخواهید آنها را تخریب کنید،باشد، می گوید:
«برای حفظ یک هدف بزرگتر اگر مجبور باشیم آنجا را منفجر کنیم این اقدام مهمتری خواهد بود و چاره ای وجود ندارد. او نیز به وابستگیهای عاطفی مردم منطقه و عدم ترک خانههایشان اشاره کرده و ادامه می دهد: دیروز در منطقه الوان زنی را مار نیش زده بود ولی هر چه به او اصرار کردیم که با ما به شهر بیاید قبول نکرد و مردش نیز گفت بگذارید تا بمیرد. این نیروی سپاه که لباس شخصی به تن کرده و همه او را فرمانده صدا می کنند، می گوید: برای ساکنان روستاهای اطراف سوسنگرد پادگانهای جوادالائمه و ثامن آماده شدهاند، البته نمیگویم مشکلاتی ندارند و همه چیز آماده است ولی باید با شرایط کنار بیاییم.
روز عادی در شهر
با وجود اینکه خبرهای شبکه مجازی نزدیکی سیلاب به سوسنگرد را گزارش میکنند ولی مردمان این شهر کاملا روزی عادی را پشت سر می گذارند و سیلبند قبل از شهر هم فعلا کاملا استوار است.
در پارک نزدیک میدان ساعت سوسنگرد پیرمردها نشسته و گپ میزنند. فلافلفروشی نزدیک میدان مشغول کار است و آن طرفتر هم مردی دکه میوهفروشی اش را خیلی عادی رنگ میکند. با خنک شدن هوا در عصر خیابانهای شهر شلوغتر میشود و در میدان اصلی شهر هر از گاهی یک وانت حامل اسباب و اثاثیه روستاییان اطراف شهر که خانه هایشان در حال غرق شدن است، دیده میشود.
یکی از پیرمردها به شلوغی و تردد کامیونها اشاره کرده و میگوید: «اینها افرادی هستند که برای کمک به روستاهای اطراف میروند و در تلاش هستند تا به مردم آب و غذا برسانند.» در شهر سوسنگرد هنوز خبری از اثر بحران سیل دیده نمیشود. فقط در آسمان سوسنگرد هلیکوپترهای نظامی برای رصد وضعیت منطقه دائم در پرواز هستند.