امروز صبح اولین نشست خبری رئیس ستاد هنرمندان حسن روحانی با حضور برخی هنرمندان تشکیل شد. پشت میکروفون کسی قرار گرفت که در احوالی نه چندان دور ریاست سازمان سینمایی را به عهده داشت و حالا بازیچه دولتی شده که او را از فرهنگ به سیاست پاسکاری می کند! از رایزن فرهنگی ایران در فرانسه تا ریاست سازمان طویل سینمایی و سپس عزلی که عنوان استعفاء به خود گرفت و در زمانی کاملا تعجب برانگیز صورت گرفت. اما پروژه از پیش تعیین شده بود و حجت الله ایوبی که بدون آشنایی با عرصه سینما گام به حوزه پُرهیاهو و پُرمخاطب سینما گذاشته بود، ماموریتی ویژه داشت و آن همراه سازی هنرمندان معترضی بود که 4 سال پیش با وعده بهتر شدن وضعیت فرهنگ و هنر عکس های یادگاری در کنار صندوق های رای با پوستر روحانی گرفتند و انگشت رای خود را به نشانه آزادی روبروی دوربین قرار دادند! آن هنرمندان در آن لحظه ی به خصوص و حتی فرداهایش گمان بردند که پیروز رقابتی مهم شده اند و خیلی زود و به تدریج هر یک به این نتیجه رسیدند که میدان سیاست با جهان رویایی هنر فرسنگ ها فاصله دارد و خیلی زود عطش اشتیاق شان در سردی فضای هنر فروکش کرد!
حالا دوباره همان بازی و همان بازیگران به میدان دعوت شدند. افرادی که خود را سردمدار درایت می دانند در پی نقشه ای دیگر هستند تا باز هم قدرت با رکاب هنر بتواند بالا برود اما این بار دیگر بازی عوض شده است!
در واقع مدت ها است که بوی اعتراض و عدم همراهی هنرمندانی که روزگاری خود را طالب «امید» دولت یازدهم می دانستند، بلند شده است. از پرویز پرستویی تا همین اواخر حمید فرخ نژاد که سابقه ای طولانی در همراهی با انواع دولت های اطلاحاتی و تدبیری دارد! خود را از گردونه چنین بساطی دور خوانده اند. آن ها به درستی فهمیدند که کارزار سیاست را با حقیقت فرسنگ ها فاصله خواهد بود و رشد هنر نیاز به افرادی درایت مند دارد و با بذر شعار سر برنمی آورد. در روزهای اخیر اگر هم مصاحبه ای رو در رو با خبرنگاران نبوده که بوده است، برخی از «دورخارج شده های دولت یازدهم» در فضای مجازی و در صفحه شخصی خود به هر زبانی نقد رفتاری را کردند که شاید نادانسته 4 سال پیش خود در آن دخیل بودند. دیگر در گفته ها صحبت از چپ و راست بودن نیست بلکه فریب روان هایی است که در آستانه اخذ آرای انتخاباتی، زبان امید و نوید رسیدن را روبروی حضار هنرمند و مردم بی ریا قرار می دهند و بلافاصله در فردای انتخابات و با خاموشی تنور رقابت باز همان سکوت در فضای هنر حکمفرما می شود و یا حتی علامت پسرفت در عرصه تلاش برای نجات فرهنگ و هنر می گیرد. دیگر دایره منتقدان دولت یازدهم تنها شامل صنف راستی های طرفدار شرایط پیشین نیست و در کنار همه معترضان به سیاست های فرهنگی و هنری دولتی که باید تابع نظام اسلامی ایران باشد، می توان دوستان و همراهان دیروز و خاموشان میدان سیاست را هم دید. از رضا میرکریمی که از تنهایی سینما در جشنی سینمایی سخن گفت تا مهران مدیری که با زبان طنز از «استراحت مطلق» مدیران در روزهای پس از انتخاب حرف زد. از منیژه حکمت که سال ها سابقه همدلی با دولت های اصلاحات و تدبیر را داراست تا سیروس الوند؛ کارگردانی از نسل قدیم سینمای ایران همه نسبت به مواضع متناقض دولتی که با وعده امید در بخش های مختلف کشور و به خصوص حوزه «فرهنگ و هنر» به صحنه آمده بود واکنش نشان دادند. آن ها دیگر با تامل بیشتری به انگشت های رنگی خود پای صندوق های انتخاباتی می نگرند!
با این شرایط بغرنجی که پیش پای دولت یازدهم در آستانه دوازدهمین آزمون ریاست جمهوری قرار دارد، مشاوران رئیس جمهور فعلی چاره ای جز به راه اندازی کاروانی هنری با همراهی مردی آشنا به خود ندیدند. آن ها خیلی زودتر به این نتیجه رسیدند که با چند خطابه و گفته های شعاری در مناظره های تبلیغاتی تلویزیونی و در دیدارهای مردمی راه به جایی نخواهد رفت و از این رو به این نتیجه رسیدند که ایجاد فضای کمپین و تدارک برنامه هایی ویژه و شاید وعده های درشت! بتواند قفل زنگ خورده نگاه هنرمندان را باز نماید! بدین منظور مهم ترین گزینه از داخل مدیریت سینمایی و در زمانی که هیچ کس فکرش را نمی کرد، آماده برای خدمت شد؛ «در لباس فرهنگ و برای سیاست» و او کسی نبود جز «حجت الله ایوبی» که نزدیک به 4 سال با متانت و از زبان شعر و از هر مسیری سعی کرد لبخند را به چهره غمزده هنرمندان بدوزد. مردی که از بازگشایی خانه سینما تا تزریق انواع شعارهای امیدبخش را خرج یک لبخند ساختگی برای هنرمندان کرد و هنگامی که آتش مدیریتش زودتر از آن چه تصور می کرد، به خاموشی گرایید به دنبال ایجاد آتشی دیگر به توصیه بالادستش برآمد که به طور حتم مقامی بالاتر از وزارت داشت؛ چرا که عمر وزیر فرهنگ حتی کوتاه تر از عمر ایوبی بود و او هم رفت تا شاید روزگاری دیگر در قامت لباسی نو همچون ایوبی بازگردد!
امروز صبح و در همین دقایقی که این یادداشت نوشته می شود، میثاق نامه ای دوباره با هنرمندان بسته می شود. این آخرین امید دولت در میدان فرهنگ است. دولتی که همواره می خواهد از امید حرف بزند اما شاید آن ها هم بالاخره متوجه شوند که ایجاد امید با حرف به دست نخواهد بود و فرهنگ و هنر برخلاف تصور برخی ها یکی از مهم ترین حوزه هایی است که نیاز به سال ها تلاش و ممارست و بذرافشانی خواهد داشت و اگر بذر جوانه ی فرهنگ با وعده و دروغ باشد به طور حتم جز خشکسالی و تصویری از برهوت نتیجه ای دیگر نخواهد داشت.
حالا «حجت الله ایوبی» تنها شانس دولت «تدبیر و امید» برای برپایی شوری دیگر در هنرمندان خواهد بود. با این روند نامناسب سوء استفاده از هنرمندان، حتی اگر در عرصه رسانه نخواهیم وارد آلودگی سیاست شویم، چاره ای جز ورود نخواهد بود! هر چند در جبهه هنرمندان شرایط با 4 سال پیش کاملا متفاوت است.آن ها تصمیم خود را گرفته اند و هر قدر هم به صداقت ایوبی اطمینان داشته باشند، از نیرنگ سیاست در حذر هستند و برخی نیز دیگر نمی خواهند در هیاهوی شعارهای سیاسی و پشت بنرهای تبلیغاتی وجهه ی مردمی خود را بیشتر خراب کنند که برخی مردم در دوره پیشین انتخابات به اطمینان گفته های ستاره های سینمایی و تلویزیونی خود بود که همراه با دولتی شدند که نوید پیشرفت می داد! حالا بسیاری از هنرمندان نه رمقی برای شعار دادن دارند و نه امیدی که برای 4 سال دیگر هم انتظارش را بکشند. دیگر بسیاری همچون «منیژه حکمت» از جمع آوری طومار امضای برای حمایت دولت روحانی پشیمان شده اند و وعده ها هر چقدر هم وسوسه کننده باشد دیگر پلی نمانده که بتوان از روی آن به سمت امیدِ وعده داده شده دولت «تدبیر و امید» حرکت کرد!
* آینه نیوز