«روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» Rogue One: A Star Wars Story یک اوپرای حماسی-فضایی ست که توسط گرت ادواردز (Gareth Edwards) کارگردان و توسط کریس ویتز ( Chris Weitz) و تونی گیلوری (Tony Gilroy) نوشته شده است. فیلمنامه این فیلم بر اساس داستانی از جان نول (John Knoll) و گری ویتا (Gary Whitta) نوشته شده است. این فیلم را کمپانی لوکاس فیلم (Lucasfilm) تهیه کرده و کمپانی والت دیزنی (Walt Disney Studios Motion Pictures) آن را پخش کرده است. این اولین فیلم از مجموعه جدید جنگ ستارگان است که قرار است ساخته شود. داستان این فیلم دقیقا قبل از داستانهای جنگ ستارگان اصلی ست. بازیگران این فیلم؛ فلیسیتی جونز (Felicity Jones)، دیگو لونا (Diego Luna)، ریز احمد (Riz Ahmed)، بن مندلسون (Ben Mendelsohn)، دونی ین (Donnie Yen)، مدز میکلسن (Mads Mikkelsen)، الان تودیک (Alan Tudyk)، جیانگ ون (Jiang Wen) و فورست ویتاکر (Forest Whitaker) هستند. داستانی دربارهی گروهی یاغی که به دنبال دزیدن ابر اسلحهی فرمانرواییِ گلکتیک (Galactic Empire) هستند.
ایدهی این داستان ده سال پیش توسط نول ارائه شده بود و قرار یر ساخت فیلمی متفاوت با دیگر فیلم های این مجموعه بود. اوائل اگوست 2015 بود که فیلم برداری فیلم در استدیویی در لندن شروع شد و در فوریه 2016 کار به پایان رسید و در دسامبر 2016 درآ مریکا به اکران عموم درآمد.
«روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» Rogue One: A Star Wars Story نقدی مثبت از منتقدین دریافت کرده و از بازیگران، صحنه های اکشن و موزیک آن تقدیر شده است. البته استفاده ی زیاد از جلوه های کامیوتری در بسیاری از نقدها جزو ضعف های فیلم خوانده شده ولی با این وجود فیلم بالای 1 میلیارد دلار فروش جهانی داشته که آن را دومین فیلم پر فروش 2016 کرده است. این فیلم برای دو اسکار میکس موزیک و جلوه های ویژه نامزد دریافت جایزه ی اسکار بود.
گرت جیمز ادواردز (Gareth James Edwards) متولد اول جون 1975، کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، فیلمبردار، طراح صحنه و طراح جلوه های ویژه ی انگلیسی ست. اولین بار با فیلم «هیولاها» Monsters در سال 2010 بر سر زبان ها افتاد، او در این فیلم کارگردانی، نویسندگی، فیلمبرداری و طراحی جلوه های ویژه را بر عهده داشت. در سال 2014 نیز بازساخت گودزیلا بر عهدهاش بود و در سال 2016 فیلم «روگ وان» را کارگردانی کرده است.
فلیسیتی روز هدلی جونز (Felicity Rose Hadley Jones) متولد 17 اوکتوبر 1983، بازیگری انگلیسی ست. از سن 12 سالگی به بازیگری پرداخته و در سریالی تلویزیونی نیز حضور داشته است. وی برای تحصیل در دانشگاه اکسفورد از بازیگری کناره گرفت ولی در دانشگاه نیز در جشنواره های دانشجویی تئاتر فعال بود و از سال 2006 و پس از فارق التحصیلی دوباره به عرصه سینما بازگشته است. از سال 2006 در فیلم هایی چون؛ «نورثنگر ابی» Northanger Abbey در سال 2007، Brideshead Revisited در سال 2008، Chéri در سال 2009، «طوفان» The Tempest در سال 2010 بازی کرده است . اما در سال 2011 بود که با بازی در فیلم Like Crazy نقدهایی بسیار مثبت دریافت کرد و جوایز زیادی از جمله جایزه ی جشنواره سان دنس (Sundance Film Festival) را از آن خود کرد. در سال 2014 برای بازی در فیلم «نظریه همه چیز» The Theory of Everything توانست برای جوایزی چون گلدن گلب (Golden Globe)، سگ (SAG)، بفتا (BAFTA) و اسکار نامزد شود. در سال 2016 در سه فیلم «دوزخ» Inferno، «هیولا فرا میخواند» A Monster Calls و جنگ ستارگان بازی کرد و جایزه ی هنرپیشه زن سال بریتانیایی (BAFTA Britannia Award) را از آن خود کرد.
دیگو لونا الکساندر (Diego Luna Alexander) متولد 29 دسامبر 1979 هنرپیشه، تهیه کننده و کارگردان مکزیکی ست. بازیگری را با سریال های تلویزیونی شروع کرد و در فیلم هایی چون «و مادرت را هم» Y tu mamá también، «رقص کثیف 2» Dirty Dancing: Havana Nights و جنگ ستارگان بازی کرده است. او همچنین صدا پیشه و راویِ برنامه ی «مهاجرت بزرگ» Great Migrations از کانال نشنال جئوگرافیک (National Geographic Channel) است.
دانشمند محقق گلن ارسو (Galen Erso) در سیارهی لاهمو (Lah’mu) قایم شده اند. اورسون کرنیک (Orson Krennic) از را می رسد تا او را برای ساخت ابر اسلحه تحت فشار قرار دهد. همسر گلن در این رودر رویی کشته می شود و دخترشان جین (Jyn) توسط یاغی افراطگر سا گررا ( Saw Gerrera) به جایی امن منتقل میشود. 15 سال بعد بودی روک (Bodhi Rook) با خارج شدن از فرمانروایی، پیام هلوگرامی از گلن برای گررا، را قاچاقی به جدها (Jedha– نام سیاره ایست) میبرد. مامور اطلاعات کسیان اندور (Cassian Andor) به سراغ جین می رود و او را از کمپ کاری بیرون میاورد. ریئس با او صحبت میکند و او را متقاعد می کند که برای پیدا کردن اطلاعات بیشتر درباره اسلحه و Death Star باید گلن را نجات دهند.
جین، کسیان و K-2SO به جدها میروند. پس از درگیری هایی به گررا میسند و پیغام گلن را به او نشان می دهند. پیغام نشانگر اینست که گلن چیزی در اسلحه جاسازی کرده است که می تواند بقای آن را به خطر بیاندازد. از Death Star فرمان ویرانی جدها داده میشود. جین و همراهانش به روک را برداشته و از انجا فرار می کنند ولی گلن به همراه سیاره نابود می شود.
روک دیگران را برای رسیدن به سازمان تحقیقاتی گلن راهنمایی میکند. کنریک برای درز اطلاعات توسط گلن و تیمش دستور به قتل آنها می دهد، بااینکه گلن اعتراف به اشتباه می کند از مرگ نجات پیدا می کند ولی تیمش انقدر خوش شانس نیستند. جین خود را به گلن و دیگران نشان می دهد و کمی بعد در حالی که کنریک به سازمان حمله کرده گلن زخمی می شود و در دست دخترش میمیرد. جین و همراهانش فرار می :نند و کنریک برای این حمله از طرف Darth Vader بازخواست میشود.
جین تصمیم به پس پایان دادن به ماموریت می گیرد ولی هیئت مسئول دیگر امیدی به کار ندارند و اجازه ماموریت به او داده نمی ؤود. اینجاست که او به همراه چندی داوطلب قصد اتمام کار شروع شده را می گیرند و بدون توجه به دستورات دست به کار می شوند.
در طول مسیر اتفاقات زیادی می افتد، K-2SO خود را قربانی می کند تا جین و کسیان بع اطلاعات دست پیدا کنند. یکی دیگر از همراهان س از فعال کردن راه ارتباطی کشته می شود حتی کسیان هم بر اثر حادثه ای در گودالی می افتد و جین تنها می ماند.
زمانی که کنریک با جین روبرو می شود سر و کله ی یکی از همراهان قدیمی برای نجات جین پیدا می شود و اتفاقات پایانی فیلم که بهتر است خود به دنبالش بروید.
اکثر منتقدین نظری مثبت و بالاتر از متوسط به این فیلم داشته اند. نگاهی می کنیم به نظر چند تن از این منتقدین؛
منقد راجر ایبرت (rogerebert) از جمله منتقدینیست که امتیاز بسیار بالایی به فیلم داده است. به نظر او جورج لوکاس و هم تیمی هایش همیشه برای نشان دادن جهان داستانشان موفق بوده اند حتی زمانی که داستان فیلم آنها را نا امید کرده است، اما اینجا و این فیلم جاییست که علاوه بر زیبایی جهان به تصویر کشیده شده برای اولین بار احساس می :نیم که این جهان و انسان هایش بسیار واقعی اند، فرهنگ و قولنین و اداب و سنت دارند و با آنها خود را می سنجند. پیام داستان نیز به نظر این منتقد پاسخ به سوالی ست که همیشه برای انسانیت وجود داشته. آیا در شرایط سخت باید تسلیم شد و یا باید شرایط را پذیرفت و پیش رفت؟
رولینگ استونیها (rollingstone) درباره ی این فیلم نظری مثبت داشتند و منتقد این فیلم می گوید این فیلم جایزهای از گذشته است که در حال آن را دریافت می کنیم. تمام فیلم های جنگ ستارگان و موفقیت سان به این بستگی دارد که آیا ما از کاراکترهای فیلم خوشمان بیاید یا نه؟ با بازی فوق العاده ای که از این بازیگران دیده شده بعید است کسی با آنها رابطه بر قرار نکند. البته بعضی از کاراکتر ها دیدن دوباره شان چندان هم مهم نیست ولی بازی جونز و قهرمان زنی که در این داستان ساخته شده قابل ستایش است.
منتقر پلی لیست هم با منتقدان بالا موافق است و می گوید؛ در چند سال گذشته داستان هایی این چنینی با جلوه های ویژه خوب زیاد ساخته شده اند، برخی مانند جوخه انحدام می شوند و برخی مانند روگ وان! طنز داستان هم جالب است و مهمتر اینکه بیتز طنز را رباط داستان برایمان میسازد. کسی که کمترین احساس را نسبت به طنز دارد. خوبی داستان این است که احتیاج به بازگشت به گذشته و آینده ندارد خود داستان انقدر قوی ست که بتواند بیننده را جذب کند.
منتقد هالیوود ریپورتر (hollywoodreporter) میگوید این فیلم برای طرفدارانش هیجان، جلوه های ویژه فوق العاده، طنز به موقع،
صحنه های خارق العاده از (آیسلند، اردن و مالدیو) و شمائی از فرمانردایی گالکتیک را به ارمغان آورده است. البته اینکه کدامیک از این کاراکتر های جدید را دوباره خواهیم دید معلوم نیست.
و اما منتقد ویلج ویس (villagevoice) از جمله معدود منتقدانیست که امتیازی متوسط به فیلم داده، یکی از اشکالات او به فیلم داستان آن و غیر احساسی بودن ان استو به نظر این منتقد داستان گیرایی لازم دا نداشته و احساساتش را بر نیانگیخته است. البته این منتقد کلا با کارهای گرت ادواردز رابطه بر قرار نکرده با این حال صحنه سازی های فیلم را بسیار هنرمندانه خوانده است. دومین اشکال او فیلمبرداری نزدیک از صحنه های اکشن در فیلم است. به نظر این منتقددیدن این صحنه ها از نزدیک در اول جالب است ولی پس از مدتی حوصله سر بر و کسل کننده می شود. کارهای انجام شده توسط کاراکتر ها بیشتر از سر اجبار است تا علاقه و متاسف است که نتوانسته با این فیلم رابطه برقرار کند.
نظرهای متفاوتی در مورد فیلم داده شده ولی اکثر منتقدین و بینندگان از فیلم راضی بوده اند. می تولنید فیلم را در نماوا ببینید و نظرتان را با ما در میان بگذارید.
Post Views:
5