روزنامه همشهری: بهمن کشاورز حقوقدان برجسته و از وکلای تمامعیار کشور روز گذشته در سن 75 سالگی درگذشت. او در جایگاه یک حقوقدان، تسلط کاملی بر جزئیات قانون و احکام قضایی داشت و همیشه تلاش میکرد تا با یادداشتهای کارشناسی و حقوقی خود سواد جامعه را نسبت به مسائل روز جامعه از منظر حقوقی و قضایی بالاتر ببرد. او کسی بود که نسبت به جامعه مسئولیت اجتماعی بالایی را احساس میکرد و این روحیهاش در مشاورههای حقوقی و ارتباطش با رسانهها و... به خوبی نمایان بود تا جایی که او را باید یک فعال مدنی و اجتماعی هم دانست؛ کسی که تلاش میکرد همیشه وکیل مدافع مردم باشد.
او در طول چند دهه فعالیت وکالت بهخصوص با پذیرش پروندههای سنگینی همچون اتهامات غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و دفاع جانانه در پروندهها تصویر جدیدی از وکالت و دفاع از حقوق متهمان را ارائه و نشان داد که چگونه یک وکیل میتواند با داشتن علم قضایی و نگاه قوی در جلسه دادگاه اثرگذار باشد و قوی ظاهر شود.
کشاورز از نظر صنفی نیز در بین حقوقدانها و وکلا جایگاه ویژهای داشت، علاوه بر اینکه در طول چند دهه فعالیت عضو کانون وکلا، رئیس کانون وکلا مرکز و رئیس اتحادیه کانونهای وکلای کل کشور بود، همیشه دلسوزانه از جایگاه وکالت در کشور دفاع میکرد و در برابر قوانینی که این جایگاه را میتوانست پایین بیاورد، سینه سپر میکرد. بهمن کشاورز یک وکیل تمامعیار و مردمی بود.
علاقه بهمن کشاورز به حقوق از کجا شکل گرفت؟
علاقه من به حقوق عوامل متعددی داشت؛ قرارگرفتن اعضای فامیل و تیره و طایفه ما در موضع اپوزیسیون همواره ما را با بحث محاکمه، قانون و دعوا و مرافعه درگیر میکرد. این بحث که وکلایمدافع طرفدار حق هستند، خیلی زودتر از آنچه در جامعه فراگیر باشد، در خانوادههایی نظیر ما مطرح بود.
شوهرخالهام -فریدون منو- از وکلای برجسته زمان خودش و یکی از ٥٣ نفر وکلای مطرح کشور بود. ما همیشه ناظر فعالیتهایشان بودیم و طبیعتا رفتار و کردار ایشان بسیار تأثیرگذار بود. همینطور صحبتهایی که درباره سایر کسانی که وکیل دادگستری بودند و گرایشهای سیاسی داشتند؛ مانند «محمود هرمز» را میشنیدم.
یکی از عواملی که در این انتخاب تأثیرگذار بود، کتابی است که هنوز هم دارم. فکر میکنم پنجم یا ششم ابتدایی به دستم افتاد، اگر اشتباه نکنم، مرحوم «مدحت امیدواری» (که قبلا قاضی دادگستری بودند) به یکی از اقوام داده بودند. کتاب «جنایاتی که آمریکا را تکان داد»، مجموعه پروندههای یک وکیل مشهور نیویورکی -ساموئل لی بووتیز- که همکار بسیار دانشمند ما، مرحوم «آلبرت برناردی»، آن را ترجمه کرده بود. خواندن این کتاب، بهشدت بر من تأثیر گذاشت و همانموقع تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم. بعدها هم بارها خواندنش را تکرار کردم.
2 پرونده مهم بهمن کشاورز
مشهورترین پرونده آقای وکیل
واقعا پرونده آقای کرباسچی مشهورترین پرونده من بود؛ بعد از آن و به اعتبار آن پرونده موارد متعددی به من مراجعه شد. پرونده ایشان صورت تلویزیونی و رسانهای پیدا کرد و در آن زمان یک نوعی هم دال بر تقابل دو عقیده و دو نظر بود و بازتاب بیشتری داشت. حتی اینکه حنجره من گرفته بود، برای برخی جای سؤال داشت. هرچند گاهی دچار حساسیت میشود و صدایم میگیرد. متأسفانه در زمان آن محاکمه همین مشکل برایم پیش آمده بود؛ اما باید بگویم هر پروندهای برای وکیل اهمیت خاص خودش را دارد. بسیار برخوردم با موکلینی که میگویند میدانم این کار برای شما اهمیت چندانی ندارد؛ اما همیشه در پاسخ میگویم این مسئلهای که برای من طرح کردید، احتمالا و قطعا مهمترین مسئله فعلی شماست و من اگر قرار است بهعنوان وکیل یا مشاور همراه شما باشم، این مسئله به همان اندازه برای من هم مهم است و همان دیدگاه را دارم.
استیصال در یک پرونده
یک موردی که واقعا احساس استیصال کردم، درباره پرونده دوست و همکار ارجمندم آقای عبدالفتاح سلطانی است. تقاضای ملاقاتهایی کردم و بهزحمت وقت گرفتم و رفتم و مذاکراتی انجام دادم و البته هیچکدام از این اقدامات به نتیجه نرسید. همواره معتقد بودم و هستم جای ایشان در زندان نبود. استنباط من با استنباط دادگاه عالی و تجدیدنظر متفاوت و البته متأثر از تفاوت دیدگاههای علمی است. در نامهای تمام اقدامات را به کانون وکلا اعلام کردم و دقیقا از کلمه استیصال استفاده کردم. روزی نیست که ذهنم به این قضیه مشغول نباشد؛ اما کاری از دستم ساخته نیست.
محمد جندقی، رئیس سابق کانون وکلای دادگستری
در مسیر عدالت حرکت میکرد
مرحوم بهمن کشاورز شخصیتی محترم، مطلع و باسواد در حوزه وکالت و یک وکیل حرفهای دادگستری تمام عیار بود که فقدان ایشان ضایعه جبران ناپذیری را به جامعه وکالت ایران وارد کرده است. مرحوم بهمن کشاورز فردی بود که خدمتگزار مردم و جامعه وکالت بود. ایشان سالها بهعنوان رئیس اتحادیه اسکودا فعالیت کرد و چندین دوره نیز رئیس و عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز و از افراد شاخص جامعه وکالت بود و من در فقدان ایشان چیزی جز اظهار تأسف نمیتوانم بیان کنم. مرحوم کشاورز فردی اهل مطالعه بود، بسیار مینوشت و میخواند و این موضوع را میتوان در تمام مصاحبهها، یادداشتها و مقالاتی که از ایشان بر جای مانده است به خوبی مشاهده کرد. ایشان در تمام نقدهایی که انجام میداد نیز مراقب بود پا را از مسیر قانون و عدالت فراتر نگذارد و همیشه با استناد به مواد و بندهای قانونی درخصوص موضوعات حقوقی و قضایی صحبت میکرد و همین مستنداتی که در صحبتهایش بیان میکرد باعث میشد تا کمترین شک و شبههای به سخنان وی وارد شود. مرحوم بهمن کشاورز یکی از بهترین وکلایی بودکه جامعه وکالت ایران در یکصد سال اخیر در ایران بهخود دیده است و زمان زیادی لازم است تا جامعه وکالت بار دیگر وکیل مسلط و آگاه و خبرهای همچون مرحوم کشاورز را بهخود ببیند. فقدان مرحوم کشاورز ضایعه جبرانناپذیری برای جامعه وکالت، کانون وکلا و اتحادیه اسکوداست و امیدواریم روحش قرین آرامش و در سایه غفران الهی باشد.
عیسی امینی، رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز
شخصیتی تأثیرگذار در صنف وکالت
مرحوم بهمن کشاورز صرفا یک وکیل دادگستری نبود و در کنار کار وکالت یک فعال مدنی، فعال صنفی و فعال حقوق بشر بود.
شاید یک نقطه بارز در شخصیت و کارنامه مرحوم کشاورز این بود که ایشان با نقد مسائل و مشکلات اجتماعی و بررسی ابعاد حقوقی این موارد در عرصه رسانهها در ارتقای جنبه مدنی نهاد وکالت نقش مهمی را ایفا کرد. مرحوم کشاورز بیش از 50 سال سابقه حضور در عرصه وکالت بهصورت حرفهای و کامل و در دورههایی نیز ریاست کانون وکلای مرکز و اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) را بر عهده داشت و پلههای مدیریت صنفی را از جزء به کلان طی کرده بود و به همین دلیل از صنف و مشکلات آن به خوبی آگاه بود و در دفاع از صنف وکالت و فعالیتهای صنفی نیز حضوری فعال و مؤثر داشت.
مرحوم کشاورز قلم روان و خوبی داشت و از دانش قضایی بسیار خوبی برخوردار بود و این ابعاد باعث شده بود تا نام مرحوم بهمن کشاورز هم در صنف وکالت و هم در میان مردم به خوبی شناخته شده باشد چرا که ایشان یکی از نامهای مؤثر در عرصه حقوقی با نگاه اجتماعی- حقوقی بود. از این جهت فوت ایشان موجب تاثر جامعه وکلا و مردم شد و خبر بسیار ناراحت کنندهای بود. مرحوم بهمن کشاورز اگر چه درنظر عموم مردم با دفاع از پرونده شهردار اسبق تهران و پخش مستقیم آن از رسانه ملی شناخته شد، اما جامعه حقوقی کشورمان ایشان را بهعنوان مدیری تأثیرگذار در مدیریت صنف دهههاست میشناخت.
در صنف وکلا بزرگترین شاخصه ایشان حضور مؤثر در اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران و کانون وکلای مرکز بود که در دفاع از صنف وکالت نسبت به لوایح محدودکننده نهاد وکالت اقدامات در خور توجه و شایستهای را انجام داد. شاید اگر مرحوم بهمن کشاورز صرفا در جایگاه حرفهای خود بهعنوان یک وکیل فعالیت میکرد تا این حد از شهرت برخوردار نمیشد و این شخصیت علمی و اجتماعی ایشان در نگاه عمومی بود که تأثیرگذاری زیادی داشت و همین میتواند الگویی برای فعالیت وکلای جوانی باشد که تازه پا به عرصه وکالت گذاشتهاند.
علی نجفیتوانا، حقوقدان
کشاورز نقادی منصف در صنف وکالت بود
زندگی انسانها مشحون از حوادث و رویدادهای متعددی در ارتباط با خود، خانواده ومحیط اجتماعی است؛ بهویژه زمانی که در رابطه تنگاتنگ با مسائل صنفی، سیاسی و... است و به نوعی بسترساز ارتباطات بین انسانها میشود. در فرایند آن شادکامیها، موفقیتها در کنار ناکامیها و برخی حوادث و غصهها خودنمایی میکند. برخی رویدادها در زندگی و فعالیتهای صنفی تأثیری دو چندان دارد. نهاد وکالت در کشور از زمان مرحوم داور و هاشم وکیل تاکنون شاهد تحولات متعددی بوده است که راقمین آن چهرههای متفاوتی در حوزه وکالت بودهاند. هزاران وکیل در نهاد وکالت مشغول بهکار بوده و هستند و هر یک به نوبهخود در دفاع از حق و قانون و مبارزه با ظلم و بیقانونی جلوههایی از قدرت دفاعی را نشان دادهاند؛ اما در این میان برخی عمر خود را نهتنها در مقام دفاع از حقوق موکل، بلکه در دفاع از ارزشهای قانونگرایی و قانونمندی حق طلبی و عدالت در تمام میادین مرتبط مانند مراجع قضایی، اداری، رسانهها و مجامع و پستهای مدیریتی صرف کردهاند. متأسفانه این چهرهها تابع قانون طبیعت هستند و جامعه را از فیض وجود خود به دلایل مختلف محروم میکنند. در میان فعالین عرصه وکالت در چند دهه اخیر، نام دو تن از بزرگوارانی که هر یک به نوعی در صنف وکالت در دفاع از ارزشهای آن مستمرا و با پشتکار فعالیت کردهاند میدرخشد. آنها خدمات ارزشمندی به مردم و جامعه حقوقی کشور ارائه کردهاند.
در یک هفته گذشته جناب آقای بهمن کشاورز و آقای مصباح اسکویی را از دست دادیم؛ آنها از زمره وکلای مدافع مطرح و در عین حال از مدیران برجسته نهاد وکالت بودند که فعالانه در زمان اجرای وظایف خود به خوبی از قداست نهاد وکالت در قانونگرایی دفاع کردند. مرحوم بهمن کشاورز در فراز و نشیبهای روابط صنفی 4 دهه حضور فعال داشت، او فردی با پشتکار، خوشقریحه و دائمالحضور بود. کشاورز قبل از اینکه عضو هیأت مدیره کانون وکلا شود، عهده دار مسئولیت اداره معاضدت قضایی بود؛ جایی که وکلا به رایگان به مردم خدمات مشورتی مجانی میدهند. در 20 سال گذشته او بهعنوان شخصی مؤثر در مدیریت صنفی در کانون وکلا و در اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) در سمتهای مختلف مشغول بهکار بوده است. بهمن کشاورز با شیوههای مخصوص بهخود و با کمک بسیاری از همکاران سعی در دفاع از ارزشهای نهاد وکالت داشت. من با بهمن کشاورز در برخی از انتخابات در عین رفاقت، رقابتی نزدیک داشتم، اما هیچگاه نمیتوانم نقش او را در تبیین مفاهیم حقوقی، اظهارنظر نسبت به چالشهای قانونمندی و قانونگرایی و مشکلات مربوط به مسائل عدالت قضایی را نادیده بگیرم. او جزو چهرههایی بودند که در تمام نشستها و همایشها بهعنوان حقوقدانی خبره حضور داشت و با نقدگرایی در ادبیات صنفی که شیوه مخصوص ایشان بود در مورد مسائل مختلف حقوقی بحث میکردند. در واقع او نقادی منصف در صنف وکالت بود.
بهمن کشاورز حقوقدانی مطرح در جامعه حقوقی و وکیلی توانمند در دفاع از موکل خود بود. کشاورز زود از این دنیا رفت، تجربه سنگین سالهای دفاع از موکلین و حضور در جمع مدیران نهاد وکالت میتوانست برای جامعه حقوقی بهویژه جوانان بستر ساز تحکیم و تعمیق دانش حقوقی شود. او در حفظ استقلال وکالت نقش برجستهای داشت. متأسفانه چند روز پیش از بهمن کشاورز، اسماعیل مصباح اسکویی، حقوقدان برجسته در دعاوی تجاری، شخصی فروتن، اصیل، خوشنام و بیحاشیه هم جامعه حقوقی کشور را تنها گذاشت. وی هم مانند مرحوم کشاورز، از دو دهه قبل در چارچوب فعالیتهای صنفی همراه جامعه وکالت بود و با شیوه مخصوص خود که سرشار از ادب، احترام و مردمداری بود از ارزشهای نهاد وکالت دفاع کرد. بنده افتخار همکاری با او در هیأت مدیره کانون وکلا را دارم. او در یک دوره نایبرئیس کانون بود. خدا هر دوی این دو بزرگوار را بیامرزد و امیدواریم رفتن آنها تلنگری برای فعالین امور صنفی، حقوقدانها و مسئولین باشد که همه چیز فانی است. آن زمان که هستیم باید از ارزشها دفاع کنیم و نگذاریم شیوههای غیرمتعارف و ناشی از برداشتهای شخصی و جناحی رسم شود.
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان
الگوی بینظیر برای وکلای جوان
مرحوم بهمن کشاورز از حقوقدانهای برجسته و تأثیرگذار در موضوع وکالت و دانش حقوق در کشور بود. او در پرونده قضایی مربوط به اتهامات غلامحسین کرباسچی که از صدا و سیمای ملی پخش میشد بهصورت عینی و ملموس چهره و جایگاه یک وکیل توانا را به نمایش گذاشت، وکیلی که در چارچوب قانونی و به دور از هیاهوی رسانهای از حقوق متهم دفاع میکرد. من تصور میکنم قبل از پرونده مربوط به شهردار اسبق تهران عامه مردم تصویر گنگی از چهره، جایگاه و مسئولیت یک وکیل در جامعه ایران داشتند و با دفاعیات کارشناسانه و محکم مرحوم کشاورز در دادگاههایی که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران آن را دنبال میکردند جایگاه وکالتش بیشتر شناخته شد.
بهنظر من از مهمترین و تأثیرگذارترین پروندههای قضایی که مرحوم کشاورز در دفاع از خود به جای گذاشت همین پرونده بود. در این پرونده مردم مشاهده کردند که یک وکیل دادگستری چطور میتواند در تبیین قانون، دفاع از حقوق متهم و یا موکل خود تأثیرگذار باشد و در دادگاه، دفاعیات محکمی داشته باشد. مرحوم کشاورز در یکی از مهمترین پروندههای قضایی کشورمان طی چند دهه گذشته مهمترین تأثیرگذاریها را بهعنوان یک وکیل داشت و در اذهان مردم کشورمان ماندگار شد. او ضمن اینکه یک وکیل برجسته و تأثیرگذار بود در مسائل اجتماعی، فرهنگی و مسائل مهم روز جامعه بهطور کلی از زاویه حقوقی اظهارنظرهای دقیق و کارشناسی میکرد و مسائل را از دیدگاه قانونی مورد بررسی قرار میداد و متوجه بود که در مورد این مسائل دچار تندروی نشود و موضوعات را کاملا کارشناسانه مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. مرحوم کشاورز حتی اگر درخصوص مسائل سیاسی هم نقد و انتقادی داشت صرفا از زاویه و بعد قانونی و حقوقی مسائل را نقد و بررسی میکرد و ضمن مطابقت دادن مسائل با موارد قانونی نقد خود را مطرح میکرد.
من معتقدم که وکلا باید از این مرحوم درس بگیرند و همانگونه که مرحوم کشاورز در تمام سالهای فعالیت خود خارج از قانون درخصوص هیچ موضوعی صحبت نکرد، نباید پا را از قانون فراتر بگذارند و ضمن تطبیق مسائل مطروحه با قانون از این طریق آنها را نقد و دربارهاش اظهارنظر کنند. وکیلی که بخواهد برخلاف این قضیه عمل کند در واقع نقض غرض کرده است. ما اشراف به قانون و پایبندی به مسائل حقوقی را در تمام نقدها و نوشتههای مرحوم کشاورز به وضوح میدیدیم و این کار ماندنی مرحوم کشاورز در اذهان جامعه قضایی نقش بسته و ایشان بهعنوان الگوی مناسب برای وکلای جوان مطرح هستند. هر انسانی روزی به دنیا میآید و از دنیا میروداما مهم چگونه زیستن است و اینکه در زمان حیاتش چه اثر و رد پایی از خود در زندگی و دنیا به جای گذاشته است. مرحوم کشاورز بهعنوان یک وکیل، آگاه، دانا و مسلط به مسائل قاونی و حقوقی در کار وکالت توازن و تعادل را رعایت میکرد و یاد ایشان هیچگاه از ذهن جامعه وکالت کشور فراموش نخواهد شد.
محمد شریف، حقوقدان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی
وکالت را بهعنوان یک علم معرفی کرد
وکالت و روزنامهنگاری و مشاغلی مانند اینها ویژگی خاصی دارند؛ پیوند با یک یا چند مورد از حقهای مندرج در اعلامیه حقوق بشر و سایر اسناد مرتبط با حقوق بشراز ویژگی خاص این حرفه است. حق دفاع، یک حق بشری شمرده میشود همانطور که روزنامهنگاری را با حق آزادی بیان میشناسیم. اینگونه حرفهها، منشور اخلاقی دارند و پایبندی اشخاصی که به این مشاغل مشغول هستند این منشور سرمایه اجتماعی آنها را فراهم میآورد.
نکتهای که به آن باید پرداخت توجه به شخصیتهایی است که اولا آگاه بودند که سرمایه اجتماعی در حرفه وکالت به تاراج رفته و ثانیا با عملکرد حرفه ایشان بهشدت در تلاش بودند که این سرمایه اجتماعی را اعاده کنند. بهمن کشاورز از معدود وکلایی بود که در این مسیر کوشید و توانست یک تنه بخش مهمی از این سرمایه باارزش را با حرفه وکالت بازگرداند. متأسفانه از دست دادن او خسارت عمدهای به این موضوع وارد کرد.
بهمن کشاورز، عهدهدار سرمایه اجتماعی بود و بر این کار اصرار داشت و به آن عمل میکرد. اساسا نهاد وکالت یک فن شمرده میشود و عموما از وکالت بهعنوان یک فن یاد میکنند. اما بهمن کشاورز که الان به هیچ عنوان برایم ممکن نیست واژه «مرحوم» را برای آن عزیز بهکار ببرم، چرا که مرگ ناگهانی او همچنان جامعه وکالت و حقوقدانان را در شوک عمیقی فرو برده و باورکردنی نیست، حرفه وکالت را بهعنوان یک علم مطرح کرد تا یک فن. آثار متعددی که به قلم ایشان نگاشته و منتشر شده برای نخستین بار وکالت را نهتنها بهعنوان یک فن بلکه بهعنوان یک علم معرفی کرد. از این حیث همواره بهمن کشاورز را بهعنوان یک آکادمیسین وکالت مینگریستم. معتقدم او باید بهعنوان استاد دانشگاهی معرفی شود. بدون تردید آثار قلمی بهمن کشاورز در توسعه علم وکالت تأثیربسیار تعیینکنندهای دارد و اشخاصی که بعدا در این باب قلم پردازی کردهاند در واقع راهی را ادامه دادهاند که ابتدا بهمن کشاورز آغازگر آن بود. فی الواقع این ضایعه بزرگ را به جامعه وکالت تسلیت میگویم و تصور نمیکنم در این حرفه جایگزینی برای بهمن کشاورز داشته باشیم.
کامبیز نوروزی، حقوقدان و روزنامه نگار
وکیلی که مسئولیت اجتماعی داشت
بهمن کشاورز را از 25 سال پیش میشناختم. در طول این سالها بهعنوان دو فرد حقوقی ارتباط محترمانه و صمیمانهای داشتیم. برای من مهم نیست که بهمن وکیل خوبی بود، در احیای کانون وکلای دادگستری نقش خوبی داشت، از بنیانگذاران کانون وکلا بود و... این اهمیت دارد که او جزو معدود وکلایی بود که مسئولیت اجتماعی داشت. اخلاق و مرام بهمن کشاورز در حرفه وکالت بهنظرم از هر چیزی باارزشتر بود. بهمن کشاورز نسبت به مسائل جامعهای که در آن میزیست احساس مسئولیت میکرد. او همیشه در مورد مسائل اجتماعی و اتفاقاتی که در اطرافش رخ میداد مینوشت و در مورد آن صریح و آشکار صحبت میکرد. مسئولیت اجتماعی، حلقه گمشدهای است در جامعه وکالت ایران. این شیوه و رفتار در بین وکلا بسیار نادر و کمیاب است و ما به وضوح مشاهده میکردیم که دغدغههای بهمن کشاورز خارج از مسائل اجتماعی روز نبود. تعداد وکلایی که بدون چشمداشت، بدون مقاصد شهرت طلبی و بهرهبرداریهای سیاسی و تبلیغاتی مسئولیت اجتماعی دارند انگشت شمار است.
اندک وکیلی حاضر میشود نسبت به بهبود شرایط جامعه در عرصه عمومی صحبت کند. بهمن کشاورز از معدود وکلایی بود که صحبت میکرد و این موضوع رفتار بسیار باارزشی بود. او بهدنبال سخنان گزنده، سیاه نمایی و دور شدن از واقعیت نبود. حقیقت را به زبان میآورد بیآنکه مقاصد سیاسی داشته باشد، بیآنکه بخواهد برای خود شرایط پناهندگی و... دست و پا کند. بهمن کشاورز از بیان واقعیت ابایی نداشت و هرگز نخواست خودش را از این طریق تبلیغ کند. او صادقانه در زمینه مسائل حقوقی و اجتماعی سخن میگفت و بسیار متأسفم بابت از دست دادن بهمن کشاورز. بهمن کشاورز ازجمله کسانی است که جای خالیاش بهشدت احساس میشود.