درحالیکه کمتر از بیستوچهار ساعت از توزیع و پخش قسمت اول مجموعه «سالهای دور از خانه»، گذشته بود، این مجموعه تبدیل به یکی ترندهای سرچ گوگل شد و استقبال فوقالعاده مخاطبین از این مجموعه نشان داد که در شبکه نمایش خانگی هم میتوان یک سریال کمدی خوب ساخت و با مخاطب ارتباط برقرار کرد.
در میان نظرات مخاطبان این قسمت، نکته برجستهای وجود دارد و آن سالم بودن کمدی این مجموعه است.
«سالهای دور از خانه»: بازگشت صولت خنجری ملقب به شهرام
“سالم بودن کمدی”، شاید اصطلاحی کلیشهای و نخنما باشد، اما در فضای کمدی این روزهای ایران، که حتی سریالهای تلویزیون ملی هم از آن در امان نیستند، پیدا کردن یک کمدی که به سطحیترین و آسانترین شیوه خنداندن مخاطب، یعنی شوخیهای جنسی دست نینداخته باشد، کاری اگرنه بعید اما سختی است.
«سالهای دور از خانه»، بدون آنکه از شوخیهای رایج این روزهای فضای مجازی استفاده کند، یا سوار بر برداشت ذهنی مخاطب از نوع شوخیهای جنسی خود، بخواهد زیرآبی برود، توانست مخاطب را راضی کند و او را بخنداند؛ تنها با کاراکترها و موقعیتهای خاصی که برایشان تعریف کرده بود، با یک ریتم مناسب و مهمتر از همه، شوخیهای سادهای که به ذات کمدی وفادارند و این فضا مهمترین امتیازی است که «سالهای دور از خانه» دارد.
در قسمت اول، نگاهی به زندگی صولت خنجری انداختیم و همانطور هم که انتظار داشتیم، در قسمت دوم، امیر یل زهره خان، وارد قصه شد.
حالا در قسمت، دوم، بعدازآنکه خنجری را تا خانهای که آیندهاش را زیرورو میکند همراهی کردیم، نوبت به زهره است تا به دوست قدیمیاش بپیوندند و این دو بار دیگر باهم ماجراهای جدیدی رقم بزنند. زهره که بعد از ماجراهای کلانتری 100 ملت، بهجای کارت معافی، کارت پایان خدمتش را گرفته، با کمک سرگرد سرخی ( با بازی درخشان حمیدرضا آذرنگ در «شاهگوش») به راهنمایی و رانندگی واردشده است، در آستانه ازدواج قرار دارد.
اگر نگاهی به مجموعه «شاهگوش»، بیندازیم، درمییابیم، آنچه بیش از هر چیزی، کاراکتر زهره و خنجری را نزد مخاطب محبوب کرد، چیزی ورای سادگی این دو شخصیت و سوتیهای تاریخیشان بود. بیننده، زهره و خنجری را با همه دستوپا چلفتی بودنشان، به دلیل دیگری دوست داشت.
خنجری و زهره، دو جوان ساده و شهرستانی در یک کلانتری بزرگ در تهران، با رفاقتشان برای بیننده جذاب شدند و تلاش مذبوحانه و بینتیجهشان برای کمک به یکدیگر در مواقع بحرانی بود که آتش این دوستی را روشن نگه میداشت. درواقع،دو جوانک تنها و معصوم، در یک شهر بزرگ، در سالهایی که دور از خانه بودند به هم پناه برده بودند و همین موضوع نقطه برجسته رابطه زهره و خنجری بود که بعدتر جرقه «سالهای دور از خانه» را زد. البته نباید از طنازی احمد مهران فر و هادی کاظمی در به تصویر درآوردن این دو کاراکتر همچشم پوشید.
«سالهای دور از خانه» بهخوبی توانسته در دو قسمت اولش، علاوه بر معرفی کاراکترها، روایت را نیز پویا و روان بهپیش براند تا بیننده در مسیر معرفی کاراکترها خسته و بیحوصله نشود.
تعقیب و گریزها، موقعیتهای طنزی که برای خنجری در فضاهای ناآشنا و نامأنوسی که در آنها قرارگرفته است شکل میگیرد، مثل ماجراهای مطب دامپزشکی در قسمت اول، در کنار اصل و اساس دو کاراکتر محبوب زهره و خنجری، علاوه بر اینکه بیننده را برای حوادث بعدی آماده میکند، درعینحال او را با همین قصههای ساده، سرگرم میکند و میخنداند.
باوجوداینکه، ماجرای سگی که خنجری بهاشتباه از کلانتری دزدیده، پای او را به ماجراهای جدید و عجیبی بازخواهد کرد و حتی شاید همانگونه که همیشه انتظار داشته، این بار بالاخره بختش هم باز شود، و در این راه حتماً از همراهی دوست و رفیق قدیمیاش، زهره نیز بهره میبرد. «سالهای دور از خانه» در همین دو قسمت، نشان داده که هم گرهای پیچیدهتر در مسیر روایت دارد و هم با گرهافکنیهای کوچک در مسیر قصه میتواند بیننده را تا رسیدن به نقطه اوج روایت راضی و همراه نگه دارد.
در ضمن، باوجود اشاراتی که در این مجموعه به «شاهگوش»، میشود نیازی ندارید که این مجموعه را دیده باشید و هر چیزی که باید از «شا گوش»، بدانید تا بتوانید با قصه «سالهای دور از خانه»، همراه شوید را خنجری در قسمت اول برایتان بازگو کرده است.
در پایان اینکه، یکی از آخرین هنرنماییهای مرحوم حسین محب اهری در «سالهای دور از خانه» بوده و شاید این فرصتی برای وداعی باشد که هیچگاه سر نرسید. میتوانید هنرنمایی حسین محب اهری در نقش پزشک خانم را در قسمت دوم تماشا کنید.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
88