به گزارش سیانان، آکیهیتو، محبوبترین امپراتور این کشور به حساب میآید که ارتباط خوبی هم با عموم مردم دارد و بابت اتفاقاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داده اظهار تاسف عمیقش را ابراز کرده است. او که اخیرا عمل جراحی قلب داشته و توانسته از سرطان پروستات جان سالم به در ببرد، گفته بهخاطر درگیری با بیماری از سمت خود کنار میرود. هیتومی تونومورا، مورخ دانشگاه میشیگان در مرکز مطالعات ژاپن میگوید: او احترام و توجه مردم را بهدست آورد و در واقع با اراده خودش کنار میرود. این آخرین کار آکیهیتو، امپراتور سنتشکن این کشور بهشمار میرود. او همچنین نخستین امپراتور این کشور بهشمار میرود که با یک فرد غیراشرافی ازدواج کرده است.
کودکی امپراتور
زمانی که امپراتور آکیهیتو در سال 1933 بهدنیا آمد، ژاپن در موقعیتی متفاوت بود. شیپور جنگ نواخته شده بود و پدرش هیروهیتو، در حد خدایان باستانی ستایش میشد. در سال 1937، ژاپن، شهر نانجینگ پایتخت جمهوری خلق چین را به اشغال خود در آورد و بنا به تخمین چینیها حدود 300 هزار چینی را در طول چند هفته بهمنظور اشغال این شهر به قتل رساند و کشتاری در حد یک نسلکشی بهراه انداخت. به گزارش سیانان، در سال 1940، ژاپن بهطور رسمی وارد جنگ جهانی دوم شد و به اردوگاه آلمان و ایتالیا رفت. این جنگ برای سالیان متمادی یکی از مباحث جنجالی تاریخ این ملت باقی مانده است. بنا به گزارشهای سازمان ملل، در طول جنگ جهانی دوم حدود 200 هزار زن که عمدتا کرهای بودند، بهعنوان بردگان جنسی در خدمت سربازان ژاپنی بودند. ژاپن بهخاطر این رفتار خود از کرهجنوبی عذرخواهی کرده اما کرهجنوبی خواستار چیزی بیشتر از عذرخواهی است. زمانی که امپراتور هیروهیتو، از طریق رادیو، خبر محاصره شدن را اعلام کرد، تا پیش از آن بسیاری از ژاپنیها صدای وی را نشنیده بودند در حالی که او نزدیک به 20 سال بر سریر قدرت نشسته بود. پس از جنگ جهانی، ژاپن به اشغال ایالات متحده در آمد. قانون جدید دیگر اجازه نداد تا خاندان سلطنتی در سیاست دخالت داشته باشند و هیروهیتو لقب خدایگانی خود را کنار گذاشت. از آن پس آنها دیگر جزو خدایان بهحساب نمیآمدند، بلکه انسان بودند.
التیام زخمها
در سال 1989، امپراتور آکیهیتو با کشوری روبهرو بود که هنوز با زخمهای جنگ درگیر بود. دوران حکومت وی به نام «دوره هیسی» شناخته میشود که به زبان ژاپنی به معنای دوره دستیابی به صلح است و عملکرد وی ثابت کرد که این اسم برازنده این دوران است.در ماه مه سال 1990، درست یک سال پس از اینکه وی تاجگذاری کرد، میزبان «روح تایی وو»، رئیسجمهوری کرهجنوبی شد و مسوولیت تجاوزات دوران جنگ را بر عهده گرفت.در سال 1992، او به نخستین امپراتوری تبدیل شد که از چین دیدن کرد و به دلیل عملکرد ژاپنیها در این کشور و رنجی که مردم چین در دوران جنگ بردند، اظهار تاسف کرد.
او همچنین چند سفر به اوکیناوا هم داشت، جایی که 110 هزار سرباز ژاپنی و 100 هزار غیرنظامی جان خود را در دوران امپراتوری هیروهیتو از دست دادند. این تحولات اما با رشد احساسات ضدامپریالیستی و ضد آمریکایی جزایر کوچک ژاپن همزمان شد. در جریان سفر سال 1995، جوانان رادیکال مواد آتشزا به سمت اوپرتاب کردند. همچنین ابراز تاسفهای امپراتور نسبت به رفتار ژاپن در دوران جنگ، با دیدگاههای شینزو آبه، نخستوزیر این کشور در تعارض بود. آبه گفته است که نسل جدید ژاپن نباید بهخاطر گذشته عذرخواهی کند. آبه همچنین بهدلیل بازدید از معبد یاسوکونی در توکیو که یک محل جنجالی بهحساب میآید، چراکه نام سربازان جنایت جنگی ژاپن در آن دیده میشود، با انتقاد چین و کرهجنوبی روبهرو شد. وی البته از سال 2013 به این سو از آن مکان دیدن نداشته است. هر چند که اوایل سال جاری تشریفات مراسم بزرگداشت آن سربازان را بهجا آورد. جرمای یلن، مورخ ژاپن مدرن در دانشگاه چینی هنگکنگ، میگوید: «امپراتور بیش از نخستوزیر ژاپن به پیشبرد آشتی و صلح کمک کرد.» او میافزاید: «این تلاشها کمک کرد که ملت ژاپن دوباره بزرگی خود را در میان آن تصاویر دهشتناک بهدست آورد.»
امپراتور مردمی
در طول سه دهه حکمرانی امپراتور آکیهیتو، او بیش از همه غرق زندگی نرمال شد. برای شروع باید ذکر کرد که او اولین امپراتوری بود که با یک غیراشرافی ازدواج کرد. امپراتور همسر خود میچیکو را در سال 1957 در حین مسابقه تنیس در منطقه کوهستانی شهر کاریوزاوا دید. بعد از اینکه این دو ازدواج کردند هر دو هرازگاهی به جایی که با همدگیر آشنا شدند باز میگشتند. او زمانی که کودک بود، از پدر و مادر خود جدا نگه داشته شد و برای تربیت بهدست معلمان خانگی سپرده شد. البته زمانی که آنها صاحب سه بچه شدند، یعنی ناروهیتو، فومیهیتو و سایاکو کودورا، دیگر معلم خانگی استخدام نکردند و حتی گفته میشود که خودشان غذای مدرسه بچههایشان را تهیه میکردند. امپراتور همچنین در اوقات فراغتش، مقالاتی علمی از جمله در مورد راکونها و ماهی گوبی نوشت. پس از سال 2011، و زمانی که آن سونامی و زلزله مرگبار در این کشور رخ داد، او مردمیتر از قبل شد و محبوبیت بیشتری پیدا کرد. امپراتور بهشکل بیسابقهای یک سخنرانی تلویزیونی کرد، این برای نخستینبار بود که یک امپراتور از طریق تلویزیون صحبت میکرد، و گفت: «واقعا امیدواریم که قربانیان این فاجعه هرگز ناامید نشوند، از خودشان مراقبت و برای فردا قدرتمندانه زندگی کنند.»
عصر جدید
نام ناراهیتو در زبان ژاپنی به معنای مردی است که فضایل آسمانی بهدست میآورد. اما امپراتور جدید هم نشان داده که قصد ندارد تا ژاپن را در روز اول ماه مه، به عصر خدایان بازگرداند. شاهزاده ناراهیتو در دانشگاه آکسفورد درس خوانده و عاشق مباحث زیستمحیطی است. او همچون پدرش با یک خانم غیراشرافی بهنام ماسوکو اوودا ازدواج و پیشتر بهعنوان دیپلمات نیز کار کرده است. جفری کینگستون، مدیر مطالعات آسیایی دانشگاه تمپل ژاپن میگوید: «کسانی که ناراهیتو را میشناسند وی را فردی میانهرو، متواضع و باهوش توصیف میکنند.» ناراهیتو همچنین گفته که در باب مسائل جنگ جهانی دوم ادامهدهنده راه پدرش خواهد بود. او در تولد 55 سالگی خود در سال 2015 گفته است: «من بهشخصه تجربه جنگ نداشتم اما به نظرم مهم است که به گذشته بازگردیم و خطاهای خود را اصلاح کنیم.» او بعدها از این هم پیشتر رفت و گفت که میراثدار پدرش خواهد بود. او در یک کنفرانس خبری گفت: «من میخواهم وظیفه خودم را که نزدیک شدن به مردم است، انجام دهم و با آنها در غم و شادیشان شریک شوم.» بزرگترین چالش ناراهیتو اما این است که چگونه میتواند از زیر سایه پدرش خارج شود و خود را یک رهبر واقعی نشان دهد.