سرویس فرهنگ و هنر مشرق - اولین نمایشگاه انفرادی نقاشیهای تهمینه میلانی با عنوان «فیلمهایی که نساختم»، روز جمعه 16 شهریورماه 1397 در گالری ایوان افتتاح شد. رویدادی که انتظار میرفت با توجه به فعالیت میلانی در حوزه سینما، با استقبال اهالی فرهنگ و هنر مواجه شود. اما این نمایشگاه از روز نخست با حاشیههای فراوانی مواجه شد.
آنسوتر از گالری ایوان، چند هنرمند جوان در حرکتی اعتراضی مقابل در ورودی گالری ایستادند و تعدادی از کارهای هنری استادان شاخص تجسمی (از جمله محسن وزیری مقدم و بهمن محصص) را در دست داشتند و از مردم سوال میکردند آیا هنرمندان خالق این آثار را میشناسند، آنان قصدشان از این حرکت، نمایش هنر واقعی به مردم بود.
آنطور که خبرگزاری موج گزارش میدهد هنوز تب و تاب و التهابات ناشی از اولین نمایشگاه نقاشی میلانی در گالری ایوان با عنوان «فیلم هایی که نساختم» فروکش نکرده و شنیده می شود، با شکایت این او، چند روز دیگر دادگاه دانشجویِ هنر معترضی که در فضای این نمایشگاه حضور پیدا کرده بود برگزار خواهد شد.
این مقدمه اعتراضی بسیار طبیعی بود، چون بسیاری از علامند عرصه طراحی و نقاشی ورود سینماگری مثل میلانی برایشان چندان خوشایند نبود. مثل اهالی تئاتر که از ناموفق بودن اهالی سینما روی صحنه لذت میبرند. این حواشی و اعتراضات خلاصه به همان حضور سینماگران در عرصه فعالیتی خودشان نبود و آتش حواشی از جایی زبانه کشید که کارشناسان هنری متوجه کیفیت ضعیف این تابلوها شدند و در ارزیابی و تحلیل تابلوها متوجه شدند که این آثار عمدتاً کپی هستند. شاید دست میلانی در کپیکاریهای سینماییاش رو نشد، اما کپی آثار جنی میلیهو « jenny meilihove» طراحی کتابهای کودکان و کارت پستال و برخی آثار کپی شده از «آمادئو مودیلیانی» نقاش مشهور ایتالیایی در نهایت تعجب 25 میلیون تومان قیمتگذاری شده بودند.
تهمینه میلانی و مهناز افشار در بروز واکنش، رفتارهای مشابهی دارند. وقتی رسانهها و کاربران فضای مجازی محاصرهشان میکنند، نمیتوانند پاسخ مناسبی دهند، سکوت پیشه کنند، بلکه با ارائهپاسخهای عجیب و غریب زمینه تفریح مجازی بزرگی را برای مردم فراهم میکنندو به دلیل واکنش سریع عمدتاً به دردسرهای بزرگتری میافتند. تهمینه میلانی در نخستین واکنش به کپی بودن آثارش در نمایشگاه «ایوان» تحت عنوان فیلمهایی که نساختن نوشت:
«دوستان عزیز! من الان رفتم در صفحه خانم jenny-meilihoveو این تصویررو دیدم و متوجه شباهت نقاشی خودم با کار ایشان شدم. از این بابت قلبا متاسفم، این تابلو را از نمایشگاه خارج و صدمه وارد شده را جبران می کنم. حقیقتاً نمیدانستم که این تصویر که احتمالاً روی یککارت پستال برایم ارسال شده در ناخودآگاهم نقش بسته است . ایشان را تا دیشب نمی شناختم و حتماً از ایشان هم عذرخواهی خواهم کرد . در ضمن به دوستانی که گالری ایوان را متهم به کسب درآمد می کنند ، عرض میکنم که کلیه عواید این نمایشگاه صرف خیریه می شود.»
بیشتر بخوانید:
هیولانگاری از انقلاب اسلامی در سینمای ایران از کجا آغاز شد؟ +عکس و فیلم
اما این پایان ماجرا نبود و میلانی خود را در حلقه وسیعی از فشارها و گروههای فشار میدید و در یک گفتوگوی تصویری، از حاشیههای پیش آمده برای نمایشگاه نقاشیهایش گفت و آن را حرکتی سازماندهنده دانست. میلانی، در گفتوگوی تصویری با ایرنا از واکنشهای منفی به این اتفاق انتقاد کرد.
وی ضمن اشاره به آنچه در نمایشگاه نقاشیاش گذشت، گفت: «جریانی که از طریق برادرها و گروه فشار حمایت میشد، با ترفندی شروع کردند به جدا کردن نقاشیهای من و گذاشتنشان در کنار آثاری دیگر و القای اینکه کارهای من کپی است. آنان توهینهای بسیار غم انگیزی به من کردند اما درد اینجا بود که بسیای از آدمهای ساده دل شروع به قضاوت کردند. در ادامه، حمله گروه فشار به صفحات من شروع شد و توهینهای بسیار رکیک به من کردند.»
او ادامه داد: «شبکههای تلویزیون ایران هم که اهمیتی به آدمهایی مانند من نمیدهند، هر چقدر که کارهای خیر و انسانی انجام دهیم، شروع کردن به همراهی با این حملات. برنامه «دخترانه» شبکه سه، خبر 20:30 و شبکههای دیگر، به ویژه آقایی به نام سرشار که ظاهراً مسئول بخش کودک تلویزیون هستند، یک توییت توهینآمیز کردند.
من چند نقاشی دارم که قبلاً در فضای مجازی گذاشتم و برخی از دختران که آنها را دوست داشتند از من اجازه گرفتند تا از رویشان نقاشی کنند و من هم اجازه دادم اما نقاشیهایشان ضعیف بود. آقای سرشار نقاشی یک دختر جوان کم سن و سال از نقاشیهای من را گذاشت و درباره آن نوشت تهمینه میلانی هفت ساله از تهران.» میلانی افزود: «این آقا به من توهین نکرد، بلکه به بچهها توهین کرد، بعد هم میتوانست تحقیق کند تا متوجه شود که این نقاشی متعلق به من نیست. پس چرا این کار را کرد؟ چون هدفمند است و این جایگاهی که دارد حقش نیست و نباید مدیر جایی شود که با کودک سر و کار دارد. بنابراین امیدوارم بتوانیم اینها را از جایگاهی که هستند جابهجا کنیم.»
فایل ویدئویی مورد اشاره تهمینه میلانی
این گفتوگو بسیار بازتاب وسیعی داشت و استفاده از عبارت گروههای فشار و برادران، نسبت دادن حواشی به گفتمان سیاسی خاصی بود. متاسفانه با مراجعه به آرشیو تلویزیون و با اینکه مشرق آرشیو برنامههای دخترانه را به صورت کامل نگهداری میکند، در برنامه مذکور با چنین خبرخوانی درباره نمایشگاه خانم میلانی مواجه نشدیم. نکته مهمتر این است که حتی با فرض انتشار این خبر در اخبار 20:30، آیا ابعاد تاثیر پخش و تحلیل خبر شبکه دوم غیر از اثربخشی داخلی، تاثیری دیگری هم دارد؟!
در عوض رسانههای فارسی زبان خارج از کشور اخبار نمایشگاه میلانی و نمایش نقاشیهای کپی شده را توام با پیگیری رسانهای پخش کردند تا اینکه جنی میلیهوف، تصویر ساز که گفته میشود نقاشی اصلی از اوست و ساکن اورشلیم است، در اینستاگرام نقاشی خود را منتشر کرد و نوشت: "فردی سرشناس نقاشی من را کپی کرده و قصد فروش آن را دارد. خیلیها این موضوع را به من اطلاع دادند، بسیار ممنونم." او بعدتر خبر لغو نمایشگاه نقاشی تهمینه میلانی را در اینستاگرام منتشر و از کسانی که باعث این اتفاق شدند، تشکر کرد.
ویدئوی سینا ولی الله مجری سابق فارسیوان و رادیو جوان
به هر حال میلانی که به لحاظ روانی همچنان در دهه هفتاد زندگی میکند و مثل خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی فقید، گروههای موتوری را مخل رویه سیاسی کشور توصیف میکرد، تهمینه میلانی از گروههای فشاری در فضای مجازی سخن به زبان میآورد که اغلب آنها مونث بودند و عکسهای آواتارش عمدتاً بدون حجاب است. اغلب افراد متحصن و معترض به گالری ایوان دختران و پسران جوانی هستند که هیچ شباهتی به گروههای فشار دهه هشتاد ندارند. اغلب حملهکنندگان به خانم میلانی که به مسئله کپی بودن آثار نقاشی در نمایشگاه ایشان پرداخت، رسانههای اصلاح طلب هستند که به دلیل نوع گرایشات به شخص خانم میلانی سمپاتتر هستند.
به هر حال این روند کپی کاری سبب شد که میلانی دست برادران و گروههای فشاری که زمینه تعطیلی نمایشگاهش را فراهم آوردند، رو کرد. با این توصیف باید بیبیسی و شبکه من و تو که گزارشهای متنوعی و فراوانی درباره این نمایشگاه منتشر کردند، به عنوان رسانه برادران و گروههای فشار شناسایی کنیم.
با وجود این رسوایی بزرگ در گالری ایوان و کمی قبل از آن شکست فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» میلانی اصرار به برگزاری نمایشگاه دوم داشت. البته ضروری است که یادآور شویم فیلم «ملی و …» که با هجمه گسترده ماهنامه فیلم مواجه شد. با تفسیر اخیر میلانی حتی ماهنامه فیلم را نیز به جای اینکه مجله ارگانی روشنفکران بدانیم، در جرگه گروههای سینمایی فشار و برادران دسته بندی میکنیم. این مجله در دو مطلب جداگانه به قلم استاد مصطفی جلالی فخر و بانوی منتقد با سابقه ایران، آنتونیا شرکا، فیلم ملی را مورد تفقد قرار داد و اغلب رسانههای اصلاح طلب به بی مایگی فیلم اشاره داشتند. با شکستهای متعددی که طی سالهای اخیر در سینما نصیب میلانی شده او بازهم به سری دوزی خود ادامه داد و از اصرار و تلاش به الگوهای نمایشی دمودهاش دست برنداشت. در حوزه نقاشی هم میلانی همان روش را در پیش گرفته است و از کپی کردن آثار مشهور جهانی خسته نشد و همچنان این روند را ادامه میدهد.
***انفجار اتمی کپی هنرمند ایرانی در گالری آریانا
اما نمایشگاه جدید تهمینه میلانی در گالری آریانا روند تکرار لو رفتن کپیهای میلانی را متوقف نکرد و گروههای فشار و برادران که عمدتاً از هنرمندان سرشناس تجسمی بودند، پرده از کپیکاری خانم میلانی برداشتند.
افشین پرورش یکی از برادران گروه فشار (با تعبیر و تفسیر میلانی) از فعالان حوزه تجسمی و نقاشی که ظاهراً در آمریکا سکونت دارد، در گروه تلگرامیاش نوشت: از رسانه ها این انتظار می رود که به جای تلطیف ماجرا و محدود کردن تخلفات بی سابقه میلانی و مدیران گالری آریانا به تنها یک اثرکپی، حقایق را بطور کامل پوشش دهند. بی شک استخدام نقاشان اجاره ای جهت تولید آثار برای یک متقاضی متمول و مشهور، بدعت خطرناک و مسمومی است که پیشتر در آموزش عالی ایران و همچنین ادبیات و ترجمه ایران و توسط چهره هایی نظیر نیکی کریمی رخ داده بود و اینک با این نمایشگاه، به عرصه ی هنرهای تجسمی ایران هم کشیده شده استمیلانی در این نمایشگاه سعی کرده به مبارزه به قوانین جهانی کپی رایت بپردازد و بدینوسیله شعور مخاطبان را به سخره بگیرد. به همین جهت اکثر آثار به نمایش درآمده، از روی آثار هنرمندان ایرانی و غربی کپی شده اند.
نظر افشین پرورش درباره نمایشگاه تهمینه میلانی
نمایش مجدد تولیدات کپی نقاشان با امضای تهمینهمیلانی حواشی دیگری هم داشت و تهمینه میلانی احتمالاً سری دوم نقاشیهای کپی شده را با برنامه ریزی قبلی برگزاری کرد و وجود افرادی که با عنوان بادیگاردهای آموزش دیده شناخته میشوند، نشان داد که میلانی آماده است که حتی با معترضان احتمالی برخوردهای دیگری کند و از خجالت معترضان احتمالی، درآید.
به هر حال از واکنشها و فضای افکار عمومی اینطور برداشت میشود که میلانی با هر نمایشگاهی، با انتشار هر کتابی، با ساختن هر فیلمی میان طیفهای مختلف فکری و هنری نامحبوبتر میشود. شخصیت او با موضع گیریهای اخیرش در مورد نیروهای مردمی در کمک به سیل زدگان، مخدوشتر از گذشته شد، با تقلبهای هنری در مسیر نفرت روشنفکران قرار گرفت و باید آماده باشیم که با یک موضعگیری راهی همان مسیری شود که مهناز افشار نیمی از آن طی کرده است؛ این مسیر جدید همان "قهقرایی" که بارها از دهان نقی معمولی شنیدیم؛ در این برهه زمانی برای خانم میلانی، همه برادرند و همه گروه فشار.