شناسه : ۱۵۹۳۴۸۵ - سه شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۲۷
یک سال حقوق، برای یک پراید!
این مطالب گوشهای از اظهار نظر مردمی است بعضیهاشان کارت ملی به دست در صف خرید گوشت قرمز ایستادهاند، برخی دیگر بلافاصله بعد از پرسیدن قیمت یک کیلو شکر یا یک بسته ماکارونی، با اضطراب وضعیت موجود را تحلیل میکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همدلی، بیاعتمادی به تصمیمهای اقتصادی، لا به لای در گوشیهای مردم موج میزند؛ اکثر بازنشستگان به دنبال تبدیل حداقل بخشی از داراییشان به ارز و سکه هستند، به قول آقایی 68 ساله که بازنشسته مخابرات بود: « همه سرمایهزندگیمان را هم که روی هم بگذاریم در بهترین حالت پول خرید یک پراید را جور میکنیم، فعلا ارز، بهترین جایگزین است تا ببینیم اوضاع چه میشود... » جوانترها جنس نگرانیهایشان کمی متفاوت است. مجردها کمی خیالشان راحتتر است که دردسری برای پرداخت اجاره خانه و قسط و وام ندارند. برخی دیگر ناراحت هستند که با این هزینههای سرسام آور چگونه از پس تشکیل زندگی بر بیایند!
باید گران شود!
این گفتوگوها در تاکسی و مترو، هیجان و آب و تاب بیشتری دارد. دقیقا همان زمان است که فرصت ارائه چند آمار در باره احتمال افزایش 300 درصدی قیمت خانه در آیندهای نزدیک هم فراهم میشود،حالا کسی چه میداند این عددها تا چه اندازه واقعی باشد اما هر چه هست، نگرانی از آینده اقتصادی را برایشان بیشتر میکند. گاهی وقتها بحث که داغ میشود مناظره اتفاق میافتد، یکی میگوید گران کردن بنزین یعنی پول برداشتن از جیب کارگران، دیگری اما نظر دیگری دارد و معتقد است ایران تنها کشوری است که قیمت بنزین حتی از آب معدنی هم ارزانتر است.
چند سالی میشود که مردم کوچه و بازار با خیلی از اصطلاحات اقتصادی آشنا شدهاند، نه از سر علاقه یا تخصص؛ درگیر شدن هرروزشان با مشکلات اقتصادی، از هرکدامشان، با هر طبقه درآمدی، سطح تحصیلات و میزان رفاه، یک تحلیلگر اقتصادی ساخته است. از شکاف طبقاتی که حرف میزنند به ضریب جینی هم اشاره میکنند: « خبر دارید که ضریب جینی در ایران 40 درصد شده؟ حتی از افغانستان و پاکستان هم بد تر شدیم!»
این روزها از بزرگ و کوچک میدانند که «رکود»، قاتل «تولید» است، افزایش بیحساب و کتاب تورم ایجادمیکند و قیمتخانهها بدون دلیل بالا میرود. صفهای خرید، تاکسی و مترو بهترین مکان برای تبادل اطلاعاتشان است. اخباری را که در فضای مجازی میبینند، برای یکدیگر میخوانند و تحلیل میکنند. نقطه اشتراکشان این است که همگی نگران آینده زندگیشان هستند اما برخیشان هنوز اندک امیدی به بهبود اوضاع دارند، در مقابل، عدهای دیگر بالاتر از این سیاهی رنگی نمیبینند، بخصوص حالا که فروش نفت هم تحریم شده است.
کارشناسان چه میگویند؟
وحید شقاقی یک تحلیلگر اقتصادی در باره وضعیت اقتصاد در ماههای پیشرو میگوید: «در حوزه قیمت دلار روند اقدامات دولت و وضعیت سیاستهای پیش رو نشان میدهد که ما شاهد یک روند افزایشی نرخ دلار در ماهها و سال آینده باشیم. البته این روند افزایشی کاملا تدریجی رخ خواهد داد؛ بنابراین اگر دولت تحولی در سیاستهای خود ایجاد نکند و یک هدفگذاری مشخص انجام ندهد، قطعا در ادامه سال جاری شاهد تشدید تلاطم در بازار ارز خواهیم بود.
او ادامه داد: «موضوع بعدی قیمت مسکن است. سال گذشته با افزایش 90 درصدی قیمتها نسبت به سال 96 مواجه بودیم. ولی با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و تحولاتی که در حوزه مسکن صورت گرفت، به نظر میرسد بازار مسکن نهایتا در شهر تهران حدود 20 درصد افزایش قیمت داشته باشد و بیشتر از این شاهد بالا رفتن قیمتها نخواهیم بود. اما در شهرستانها به نظر میرسد شرایط متفاوت باشد. »
او در خصوص وضعیت رکود در کشور معتقد است: «متاسفانه رکود بسیار شدیدی در انتظار اقتصاد ایران است و بخش زیادی از بنگاههای تولیدی ما یا تعطیل و یا به به حالت نیمه تعطیل در خواهند آمد. با وجود تاکید کارشناسان، نقشه راه تولید نداریم و حمایتهای بنیادی و اساسی هم از این بخش صورت نمیگیرد. دلیلش هم این است که متاسفانه حاکمیت بخش عمده تمرکز خود را بر بخش تورم معطوف کرد و تولید را نادیده گرفت. این در حالی بود که تمام توجه و توان غربیها متمرکز بر ضربه زدن به تولید داخلی ما است. زیرا با از کار افتادن تولید ما شاهد اعتراضات مردمی در بازار کار خواهیم بود.»
حرف آخر...
حرفی نمیماند جز اینکه چند سالی است دخل و خرج مردم با هم جور در نمیآید. تورم ماه به ماه بالا میرود اما دستمزد هیچ تکانی نمیخورد. سبد غذایی مردم روز به روز کوچک میشود و همه چشم به تدابیر مردان اقتصادی دوختهاند...