ماهان شبکه ایرانیان

هواداری‌هراسی

بدون تردید همه جای دنیا حتی سیاستمداران ارشد هم به راحتی نام تیم محبوب‌شان را فاش می‌کنند اما در ایران چنان حساسیت کاذبی به وجود آمده که هیچ کس جرات ابراز علاقه ندارد.

هواداری‌هراسی

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: بعد از اتفاقات بازی نفت آبادان و استقلال، فرهاد مجیدی علیه وزارت ورزش موضع گرفت و پس از آن در چرخشی عجیب، پیکان انتقاداتش را به سمت معاون وزارت خارجه چرخاند. عباس عراقچی طی سال‌های گذشته به دفعات از علاقه خودش و تخت‌روانچی به پرسپولیس سخن گفته و حتی یک بار مدعی شده بود در دل مذاکرات هسته‌ای هم نتایج سرخپوشان را پیگیری می‌کرده است.

او صبح روز شنبه هم در انتهای یک گفت‌وگوی تلویزیونی با اصرار مجری برنامه برای پرسپولیس آرزوی موفقیت کرده بود. حالا همین مساله به دستاویزی برای فرهاد مجیدی تبدیل شده تا صراحتاً از نقش احتمالی ابراز علاقه عراقچی به پرسپولیس، روی داوری بازی استقلال گلایه کند! البته منطق سست مجیدی در این مورد طی دو روز گذشته دستمایه انتقادات زیادی شده، اما خوب است با استفاده از فرصت پیش آمده، فرهنگ نامناسب «هواداری‌هراسی» در فوتبال ایران به بوته نقد کشیده شود. واقعاً این چه عادت مخربی است که برخی از ما پیدا کرده‌ایم و بر اساس آن، مدام دنبال اثبات هواداری دولتمردان از تیم رقیب هستیم؟ آیا این که فلان وزیر، معاون، مدیر یا حتی رئیس‌جمهوری هوادار تیم مقابل است، به خودی خود سند مظلومیت تیم ما به شمار می‌آید؟ آیا مسئولان عالی‌رتبه حق ندارند طرفدار یک تیم باشند؟ اصلاً این هواداری آنها، فرصت است یا تهدید؟

بدون یک سر سوزن تردید باید گفت همه جای دنیا حتی سیاستمداران ارشد هم به راحتی نام تیم محبوب‌شان را فاش می‌کنند. از این دست موارد در اروپا آن قدر زیاد است که طرح هر مثالی به معنای اتلاف وقت خواهد بود. ما اما در ایران چنان حساسیت کاذبی در این مورد درست کرده‌ایم که خیلی‌ها نمی‌توانند راحت حرف دل‌شان را بزنند. هواداری از یک تیم فوتبال، جزو حقوق شهروندی است و هیچ‌کس را نباید از این حق محروم کرد. بر این اساس نه استقلالی بودن محمود احمدی‌نژاد و حمیدرضا آصفی ایراد دارد و نه پرسپولیسی بودن عراقچی و رئیس دولت اصلاحات. هواداری سیاسیون از تیم‌های فوتبال فقط در صورتی محل اشکال است که بحث دخل و تصرف احتمالی در نتایج و کم‌وکیف آماده‌سازی تیم‌ها پیش بیاید. طبعاً در این صورت با شکلی از سوءاستفاده از قدرت مواجه هستیم که مثل سایر انواع آن مذموم و غیرقابل دفاع است. در غیر این صورت چه اشکالی دارد که یک رئیس‌جمهور یا حتی وزیر ورزش طرفدار ساده پرسپولیس یا استقلال باشد؟

خنده‌دار است که ما در ایران چنان برخورد وسواس‌گونه‌ای با این مساله داشته‌ایم که حتی به گزارشگران فوتبال هم اجازه نمی‌دهیم در خلوت‌شان هوادار یک تیم خاص باشند. مگر ممکن است کسی چنان شیفته فوتبال باشد که دیوانه‌وار اطلاعات جمع کند و به درجه گزارشگری برسد، اما طرفدار هیچ تیمی نباشد؟ مگر اینها از کره مریخ روی سطح زمین فرود می‌آیند؟ کاش بیهوده هواداری هراسی نکنیم؛ مخصوصاً در مورد سیاسیون. اتفاقاً حالا که دولت خودش را موظف کرده یک ریال هم برای ورزش قهرمانی هزینه نکند و مجلسی‌ها هم در گرفتن حق پخش تلویزیون ناموفق بوده‌اند، لااقل همین تعلق خاطر معنوی دولتمردان به فوتبال ممکن است در برخی بزنگاه‌ها گشایش ایجاد کند. این‌قدر الکی و از سر منافع آنی اینها را نترسانید که علاقه قلبی‌شان را قورت بدهند و زیر خاک چال کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان