به گزارش مشرق، گیم روشی نسبتاً جدید و تقریباً قرن بیستویکمی در عالم فیلمسازی است که البته تا به حال منتقدان روی خوشی به آن نشان ندادهاند. چنین جریانی در قرن بیستم فقط یک نمونه شاخص داشت و آن هم فیلمی بود که پل اندرسن براساس بازی رزمی کمبات ساخت. مورال کمبات (1995) با سرمایه 18 میلیون دلاریاش توانست در گیشهها به 700 درصد سود برسد و این شروع خوبی برای سینما-گیم به نظر میآمد، در حالی که نمیشود گفت تمام فیلمهای بعدی هم مسیر را با همین کیفیت ادامه دادهاند. مثلاً فیلم 200 میلیون دلاری «شاهزاده ایرانی» که توسط کمپانی با تجربه دیزنی ساخته شده بود، نهایتاً توانست هزینه تولیدش را به سازندگان بازگرداند یا Doom هم در سال 2005 چهار میلیون دلار کمتر از بودجه ساختش فروخت.
فرمول ساخت یک فیلم موفق براساس بازیهای کامپیوتری روز، آنقدرها هم که در ظاهر به نظر میرسد ساده نیست. اینطور نیست که بعد از اپیدمی یک گیم الکترونیکی، بلافاصله بشود با سناریویی ساده که به اتمسفر و کاراکترهای آن اشاره دارد، فروشی بیدردسر و پروپیمان داشت. حتی گاهی علاقه پرشور هواداران یک بازی، کار سازندگان فیلم آن را سخت میکند، چون ممکن است سمپاتهای گیم، توقعشان بالا رفته باشد و فیلم را در حد و اندازههای بازی آن نبینند. بازی فنلاندی «انگریبردز» که چندسال پیش اولین سری از فیلمهای آن به بازار آمد، از چند وقت پیش میدانست قرار است تبدیل به فیلم شود و نهتنها آنونسهایی دو سه دقیقهای بهعنوان پیش درآمد انیمیشن آن، روی خروجیهای اینترنت قرار گرفتند، بلکه ورژنهای متأخر بازی هم در حال آمادهسازی فرآیند فیلم شدن ماجرای پرندهها و خوکها بودند. پس از اینها «وارکرافت» هم توانست به یک رکورد گیشهای درخور توجه دست پیدا کند. البته این تماشاگران چینی بودند که «وارکرافت» را به یک فیلم بلاکباستر تبدیل کردند و نمیشود گفت کاملاً مشخص است که این فروش بالا به معنای سوددهی پروژه هم هست. به هرحال ژانر جدیدالتاسیس سینما-گیم آخرین نمونهاش را درهفتهای که گذشت، روانه پرده سینماهای جهان کرد.
بازی «پوکمون» بهدنبال تسخیر سینماها
«پوکمون کارآگاه پیکاچو» اولین هفته اکرانش را در آمریکایشمالی با فروش 58 میلیون دلاری به پایان رساند تا در مجموع، آمار فروش آن در بازار جهانی به 161 میلیون دلار رسیده باشد. داستان این فیلم (که احتمالاً در سریهای بعد ادامه خواهد داشت)، هنگامی آغاز میشود که هری گودمن (Harry Goodman) به همراه پسر 21 ساله خود تیم(Tim) به یک ماموریت سری میرود اما به طرز اسرارآمیزی ناپدید میشود. دستیار هری در این تحقیق، کارآگاه پیکاچو بود؛ پیکاچو در اصل یک پوکمون است؛ یعنی یک هیولای کوچک خندهدار، لجباز، عاقل و شایسته احترام. پوکمون تقریباً چیزی است شبیه یک خرگوش زرد. پس از ناپدید شدن هری، پسر او و همکارش پیکاچو، برای پی بردن به اصل ماجرا متحد میشوند.
عملیات احیای جاسوسهای بیمزدو مواجب، روی پرده سینما
«پوکمون کارآگاه پیکاچو» براساس بازی معروف پوکمونگو طراحی و ساخته شده است. بازی Pokemon Go توسط شرکت آمریکایی بازیهای ویدئویی نیانتیک (Niantic) طراحی شده است؛ یکی از شرکتهای زیرمجموعه گوگل که در زمینه توسعه نرمافزارهای کامپیوتری فعال است و در شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا قرار دارد. نیانتیک این بازی را با همکاری شرکت چندملیتی نینتندو (Nintendo)، مستقر در ژاپن طراحی کرده است. در این بازی که برای گوشیهای تلفن همراه طراحی شده، دنیای واقعی و مجازی با یکدیگر ترکیب شدهاند. این بازی از اطلاعات منطقه جغرافیایی که هر کاربر در آن قرار دارد و قابلیتهای دوربین تلفن همراه او استفاده میکند تا موجوداتی را که «پوکمون» نامیده میشوند، روی صفحههای نمایش گوشی تلفن همراه خلق کند. به این ترتیب مکان جغرافیایی که هر کاربر در آن هست، تبدیل به مکان بازی و رقابت پوکمونها میشود.
هدف در این بازی این است که هر کاربر تا جای امکان پوکمونهای بیشتری را جمع کند واز این طریق قدرتش را افزایش دهد. او برای پیدا کردن و شکار پوکمونهای پنهان شده، باید دوربین گوشی تلفن را فعال کند، در دنیای واقعی بگردد و همانطور که راه میرود، برای پوکمونهاگوی یا پوکبال (poke ball) بفرستد.
کاملاً مشخص است که این بازی میتواند چه ابزار مناسبی برای جاسوسی توسط شرکت سازندهاش باشد. اما اطلاعاتی که پوکمونگو برای شرکت نیانتیک فراهم میکند، فقط مختصات جغرافیایی نقاط مختلف جهان نیست. آدام ریوه که یک مهندس نرمافزار است، در اظهارنظری فنی اعلام کرد پوکمونگو میتواند به بخشی از حساب کاربری شما در گوگل دسترسی داشته باشد. او گفت این بازی، یک خطر بزرگ امنیتی است.
این بازی که در سال 2016 میلادی ارائه شد، انتقادهای دیگری هم نسبت به خودش ایجاد کرد، ازجمله اینکه محلهای طراحی شده بهعنوان مخفیگاههای پوکمونها چالشبرانگیز شد تا جایی که گاهی مسیر شکارچیان پوکمون از اتاقهای بیمارستان یا از روی خطوط راهآهن میگذشت و این مساله خطرهای بسیاری را بهعنوان مثال در کشور هلند به همراه داشت. موزه آشویتس در لهستان انجام بازی Pokemon Go را در زمان حضور در این اردوگاه برای بازدیدکنندگان ممنوع کرده و آن را نوعی «بیاحترامی» خواند. این دست مسائل برخورد امنیتی با بازی پوکمونگو را برای بسیاری از دولتها راحتتر کرد زیرا طبیعتاً کسی که دنبال یک خرگوش زرد دیجیتالی و خیالی، تا اتاق بیمار بستری شده در بیمارستان هم میرود، چندان از وضع نرمال شخصیتی و عقلی برخوردار نیست که بتوان او را به دلیل جاسوسی بودن این نرمافزار گیم، نسبت به استفاده از آن منصرف کرد.
نکته جالب اینجاست که یک شرکت آمریکایی در سانفرانسیسکو توانسته به جای خرج کردن برای جاسوسی جغرافیایی در کشورهای مختلف، از این کار پول هم دربیاورد. افزایش محبوبیت این بازی در سراسر جهان باعث شد که ارزش سهام شرکت نینتندو در بورس توکیو در یکی از پنجشنبههای ژوئیه 2016، به مقدار 8/16 درصد افزایش پیدا کند.
میزان دانلود این اپلیکیشن در همان سال بیش از دانلود اپلیکیشنهایی مثل تیندر یا حتی واتسآپ و فیسبوکمسنجر بود و هفت برابر بیشتر از اسنپچت دانلود شد. اما با افول پوکمونگو در میان کاربران گوشیهای تلفن همراه و همینطور ایجاد موانعی از طرف بعضی دولتها برای فعالیت این بازی در داخل خاک کشورشان، شرکت نیانتیک برای اینکه بتواند توفیقات اولیهاش را مجدداً به دست بیاورد، یک فیلم سینمایی براساس این بازی کامپیوتری روانه پرده سینماها کرد.