سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ریخت شناسی سریال «از یادها رفته»، از حیث زمانی، مکانی، روایی، رویدادهای روایی، در ساختار، فرم و محتوا، طراحی صحنه و لباس و فضاسازی به شدت یادآور سریال «شهرزاد» است.
وقتی روایت را رج میزنیم و به صورت جزئی آنرا بررسی میکنیم، متوجه خواهیم شد از حیث داستانی ایجاد یک مثلث عشقی و تنش آفرینی دراماتیک میان دو مرد به خاطر یک زن، پیش فرض شباهت به سریال شهرزاد را تقویت میکند.
از ملاتهای داستانی دیگری که شباهت این سریال را با شهرزاد تقویت میکند، میتوان به فرمول مافیاسازی در قلب تاریخ پهلوی اشاره کرد که میان دو سرکرده سرشناس خاندان مهرگان و مستوفی جدلی عشقی بر سر تصاحب مهربانو، بانوی تحصیل کرده، فرنگ رفته شکل میگیرد.
بیشتر بخوانید:
در واقع با استفاده از الگوهایی روایی مشابه سریال «شهرزاد» در حال بازفراهم آوری مجدد است با این تفاوت که شهرزاد در فضایی فاقد ممیزی، میتوانست نتایج نمایشی متناسب با استانداردهای شبکه نمایش خانگی کسب کند، یعنی روابط را سادهتر و بازتر نمایش دهد، اما در فضای پرممیزی سیما، شهرزاد سازی آیا به بنبست نخواهد خورد؟ خبر توقف و عدم پخش سریال را روزنامه جمهوری اسلامی درج کرد و گزارش این روزنامه موید این مطلب است که مدیران سیما نیز متوجه شدهاند که برخی انگارههای نمایشی در متن این سریال فراتر از خطوط قرمز سیماست.
نکته دیگری که در شبکه یک سیما لطمه بسیار بزرگی میزند، تسلط و مشارکت عباس نعمتی نویسنده و فیلمنامه نویس، در بسیاری از سریالهای تلویزیونی است. این فرد با پیشینهای که جای تأمل دارد چگونه میتواند در مهمترین سریالهای الف ویژه سیما در مقام نویسنده یا سرپرست نویسندگان حضور داشته باشد؟
نعمتی نویسنده بسیاری از سریالهای تلویزیونی در سالهای گذشته، همان دانشجوی مشهور حقوق دانشگاه آزاد است که به عنوان دانشجوی دانشگاه امیرکبیر در جریان نشریه موج نامش مطرح شد و حتی شایعه حکم اعدام او در جراید منتشر شد. اما در دادگاه بدوی به سه سال حبس تعزیری و در دادگاه تجدیدنظر به یک سال محکومیت تقلیل یافت.
حضرت آیتالله خامنهای همان زمان نویسنده نشریه موج را دچار ضعف اندیشه و ضعف قلم توصیف کردند و فرمودند که این رفتار ایشان از روی تعمد و عداوت نبوده است. این پرونده تمام شد و ماجرای این حاشیه بزرگ عباس نعمتی به پایان رسید. اما مدیران سیما چرا توصیف کلیدی آیت الله خامنهای را درباره ایشان در تصمیمات و انتخاب و نگارشهای سریالهای مختلف سیما لحاظ نمیکنند؟ وقتی فردی دچار ضعف اندیشه و قلم است، به واقع مؤلف نیست؛ عرصه هنر نمایش، عرصهای تألیفی است و بازنویسی و بازسازی پر از شباهت از یک سریال وطنی که با هیاهوی فراوانی در شبکه نمایش تولید و توزیع شده با هیچ مخالفتی در مجموعه سیما فیلم مواجه نمیشود. در واقع یکی از سفارتخانهها و کلونیهایی که باید در ساختار آن تجدیدنظر کرد، همین مجموعه سیمافیلم است.
متأسفانه عباس نعمتی در مقام سرپرست نویسندگان، سریالی را به نگارش درآورده که از حیث فرمی و ساختار، نسخه دیگری از سریال شهرزاد است که هر قسمت چنین سریالهایی با توجه به لیست عوامل فنی در تیتراژ درج شده و زمان پنج دقیقهای تیتراژ، اگر سرانگشتی دستمزد عوامل را محاسبه کنیم، هر قسمت سریال تقریباً معادل 300 الی 700 میلیون تومان هزینه داشته است. آیا چنین هزینهای، چنین پروداکشنی و صرف زمان طولانی برای ساخت سریال، از سال 1396 تا کنون، میتواند اعتباری برای «سیمافیلم» آورد؟
بدون هیچ اغراق نویسنده و کارگردان در کنار هم چیدن کلاژهای نمایشی سریال شهرزاد بسیار ناموفق عمل میکنند، هفت قسمت از سریال میگذرد و تنها یک لایه داستانی طرح شده در قسمت اول و دوم، تا قسمت هفتم استمرار پیدا میکند در واقع تنها راه نجات مؤلف و وجه تمایز با سریال شهرزاد میتوانست ریتم سریع روایت، پیچشهای داستانی بکر باشد. اما مهربانو میان عشق یک بوکسور - خواننده و یک سوداگر مافیایی گرفتار شده، نیمنگاهی به خواننده میکند او برایش یک آواز میخواند و گاهی در چشمان عاشق سینهچاک دیگر چشم میاندازد، با او به ماشین سواری میرود و مخاطب بینوای رسانه ملی باید هفت قسمت کرشمه ریزان را تحمل کند تا روایت سریال تکانی بخورد.
متأسفانه مقوله کپی در سریال سازی به مساله ای جدی تبدیل شده است؛ مثال بارز آن استفاده از فرمول روایی سریال موفق «پایتخت» در قالب «نون.خ» بود. از یادها رفته نیز عملاً بازتکرار سریال شهرزاد است. البته کارگردان این کار بهرام بهرامیان، کارگردان پرحاشیه سینماست که علی رغم حواشی قابل اشاره در متن و فرامتن فعالیتهایش بازهم در لیست برگزیدههای سریالساز سیما قرار دارد.