سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«مدافعان حرم» یا اصلاح‌طلبان؛ چه کسی مانع جنگ شد؟
«مصطفی تاجزاده»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه همشهری گفته است:
«تا وقتی اصلاح‌طلبان حضور و نفوذ داشته باشند، نه جنگ داخلی صورت می‌گیرد نه جنگ خارجی به راه می‌افتد.. ترامپ به‌راحتی نمی‌تواند با کشوری دربیافتد که وزیر خارجه آن ظریف است، که چندین دوره نامزد جایزه نوبل شد، یا رئیس‌جمهور سابق آن منادی گفت‌وگوی تمدن‌هاست و از دولت فعلی دفاع می‌کند… بنابراین اصلاح‌طلبان نقش تاریخی دارند که ایران، سوریه یا لیبی نشود.»
او همچنین در ادامه می‌افزاید:
«شما میزان خشونت در جامعه ازجمله در ورزشگاه‌ها و… را ببینید، به دلایل مختلف بسیار بالاست که اگر مجال بروز یابد و فعال شود، یک وقت چشم باز می‌کنیم، می‌بینیم مثل برخی کشورهای منطقه شده‌ایم. نقش اصلاحات کنترل حکومت است تا نظم سیاسی حفظ شود. به‌همین دلیل جنگ‌طلبان به ما می‌گویند استمرارطلب! منظورشان این است که ما استبداد را استمرار می‌دهیم. بدون توجه به اینکه ما ثبات سیاسی را استمرار می‌دهیم، چون باور داریم راه نجات کشور در شرایط فعلی این است و این استمرار را به نفع ایران و مردم می‌دانیم. با این ثبات می‌توانیم به سمت انتخابات آزاد و تحقق حقوق شهروندی و… گام برداریم.» [1]
*آقای تاجزاده نسبت به واقعیات تاریخ و ایران، جعل سند کرده و حقایق را به مردم نگفته است.
بله! اصلاح‌طلبان هم مثل تمام جریانات سیاسی دیگر همیشه مخالف جنگ بوده‌اند اما با کدام ابزار؟
چیزی که تاجزاده به مردم نگفته این است که ابزارهای آنها برای حفظ کشور شامل مقولاتی مثل ریشخند کردن رزمایش‌های موشکی، ارسال نامه تسلیم به دشمن موسوم به نامه 2003، کم‌عقلی خطاب کردن رزمایش‌های موشکی، مضحکه حضور نظامی ایران در بوسنی و سوریه، مخالفت علنی با فعالیت‌های محور مقاومت و بله گفتن به تمام درخواست‌های آمریکاست.
ابزارهایی شبیه «دوستی خاله خرسه» که می‌رفت تا ایران را دچار جنگ‌های خانمانسوز کند.
و البته به این راهبردهای ضد جنگ عجیب! بایستی افزود تقلّای چند دوره‌ای چپ‌ها برای براندازی و ایجاد جنگ خیابانی در ایران در رخدادهای سال 78 و 88 را...
جالب است که تاجزاده توضیح نمی‌دهد آنچه که خطر جنگ داعش را از سر ایران دور کرد؛ مجاهدت‌های مدافعان حرم بود یا راهبردهای آقای ظریف که می‌گفت راه حل سوریه سیاسی است و حزب‌الله باید از سوریه خارج شود ؟![2]
فی‌الجمله این قضاوت چندان سخت نیست که مردم بدانند جریانی که مخالف رزمایش‌های موشکی است و تأکید دارد ایران باید بر سر موشک‌هایش مذاکره کند! عامل ایجاد ناامنی است یا عامل بسط امنیت؟
از قِبَل دانستن همین حقایق می‌توان به بخش دوم اظهارات تاجزاده نیز پُل زد و اشاره کرد که در ایران اسلامی هرکسی می‌تواند مدعی مخالفت با خشونت و تلاش برای حفظ ثبات سیاسی نظام باشد الّا اصلاح‌طلبان و لیدر آنها!
بایستی به تاجزاده یادآوری کرد که اگر این تلاش اصلاح‌طلبان برای مخالفت با خشونت و حفظ ثبات سیاسی! در فتنه 88 و در فتنه دیماه 96 (که با تشویق اصلاح‌طلبان رخ داد) نبود؛ هم‌اکنون ده‌ها کشته روی دست مردم ایران باقی نمانده بود...
اظهارات تاجزاده همچنین در حالی است که فعالان اصلاح‌طلب مدتیست که بر رویارویی مردم با نیروهای نظامی کشور، حضور خیابانی مردم، تظاهرات میلیونی مسالمت‌آمیز در خیابان، بروز ناآرامی‌های فیزیکی و چروکیدگی جامعه ایران اصرار دارند.
***
سرایت ویروس بی‌اختیاری دولت به مجلس!
«غلامرضا حیدری»، نماینده اصلاح‌طلب تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در مصاحبه با ایلنا گفته است:
«شما را به فرموده امام (ره) ارجاع می‌دهم، ایشان می‌گوید مجلس عصاره و فضائل ملت است و در رأس امور قرار دارد، اما اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم، خانه ملت نه تنها در سطح یک تصمیم‌گیری‌ها قرار ندارد بلکه در اواخر سطح دو جایگاهی دارد که همین امر در بازتاب رفتار و عملکرد مجلس و نمایندگان تاثیرگذار است و باعث می‌شود آنطور که باید و شاید نتوانند دغدغه‌های مردم را پاسخ گویند.»
او در ادامه می‌افزاید:
«سال اول مجلس دهم برنامه ششم آمد آنجا متوسط درآمد سالانه را 8 درصد در نظر گرفته بودند. در مجلس گفتیم 8 درصد را با چه حساب و کتابی رقم زدید، مسئولان سازمان برنامه و بودجه آمدند و جوابی برای این پرسش ما نداشتند، بنابراین سراغ مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتیم آنجا به ما گفتند کارگروه اقتصادی مقام‌های ارشد باید نظر دهند، از این افراد دعوت به عمل آوردیم در جلسه گفتند دستور مقام‌های ارشد نظام است، گفتند که باید بلند پروازانه عمل کنید.
آن روز گفتیم که این رشد سالیانه که مد نظر است بسیار با واقعیت فاصله دارد. همان زمان هم برای کسانی که عدد و رقم سرشان می‌شد و فهمی از اقتصاد و بودجه داشتند، اظهرمن الشمس بود که نمی‌شود. درست است که اینجا مجلس رأی داده اما تصمیم نگرفته است بلکه یکسری مسائل دیگری مطرح است.
بله این رفتارها به پای مجلس نوشته می‌شود اما تصمیم‌گیری‌ها جای دیگری صورت می‌گیرد. بنابراین بایستی مجموعه عوامل را در نظر گرفت تا بتوانیم ارزیابی واقع‌بینانه داشته باشیم.»
حیدری همچنین در ادامه اثبات مدعای خود مبنی بر اینکه مجلس بی‌اختیار است، می‌گوید:
«به دستور رئیس مجلس هیأت رئیسه مامور شد جلساتی را با 5 نفر از اعضای فراکسیون‌های مستقل، ولایی و امید با موضوع مسائل اقتصادی برگزار کند، جالب این است که 5 اولویت اولی که از سوی اعضای این جلسات بیرون آمد، اجتناب از تنش و تسریع در برقراری روابط بین‌الملل بود. این نشان می‌دهد همین مجلس با تمامی انتقاداتی که به آن وارد می‌کنند مکنونات قلبی مردم را دارد منتها اختیارش با ما نیست.» [+]
*پر واضح است که این قبیل خوش‌خدمتی‌ها دیگر خریداری در ستاد اصلاحات ندارد و معاریف جریان سیاسی خاص امروز صراحتاً تأکید دارند که نمایندگان فراکسیون امید فاقد کارکرد هستند.
اصرارهای حیدری مبنی بر در رأس نبودن مجلس و دخالت مقام‌های ارشد! نیز در حالی است که مردم ایران به رأی‌العین تصویب برجام ظرف مدت 20 دقیقه در مجلس را دیده‌اند.
رخدادی که علیرغم بدبینی‌های صریح مقام‌های ارشد! و صرفاً بر اساس شهوات نمایندگان فراکسیون امید و برخی دیگر به وقوع پیوست و شد آنچه که نباید می‌شد.
حیدری باید پاسخ بدهد که مقام‌های ارشد آن روز کجا بوده‌اند و چرا اِعمال نظر نداشته‌اند؟
و همینطور تصویب CFT و پالرمو در مجلس و سکوت مجلس نسبت به خباثت‌های آمریکا که مورد گلایه رهبری انقلاب نیز واقع شد.
به راستی آن مقام‌های ارشد! در هنگام این خودمختاری‌های مجلس کجا بوده‌اند و چرا اِعمال نظر نکرده‌اند؟
ضمن اینکه مجلس دهم مگر غیر از برجام و پالرمو چالش دیگری هم داشته است که در هر دو به خواسته‌های خود عمل کرد و امروز هم مدعی بی‌اختیاریست!
این رفتارهای ناشی از بی‌اصالتی سیاسی همچنین در حالی است که فرض بر این بوده که آقای حیدری و سایر همقطاران ایشان ملتزم و معتقد به اصل «ولایت مطلقه فقیه» هستند که تأیید صلاحیت شده و بعنوان نماینده ملت وارد مجلس شده‌اند.
آیا اگر مردم از روز اول می‌دانستند که امثال حیدری قصد دارند نمایش‌های مجلس ششم را اجرا کنند و بعد از روشن شدن بی‌کارنامگی سیاسی، پای مقام‌های ارشد! و بی‌اختیار بودن را پیش بکشند؛ به آنها رأی می‌دادند؟
همچنین بایستی به حیدری توضیح داد که ولایت فقیه در کنار رأی مردم، یک «مدیریت کلان ارزشی» است که می‌تواند تواصی و سفارشاتی داشته باشد.
اما اینکه اکثریت مجلس فعلی به برخی از این تواصی عمل نکرده و مثلاً برجام را ظرف مدت 20 دقیقه به تصویب می‌رسانند و یا بر خلاف خواست رهبری هیچ تحرّک خاصی در مقابل آمریکا از خود نشان نمی‌دهد [3]؛ اتفاقاً به مردم نشان می‌دهد که عده‌ای دروغ می‌گویند و مجلس در تصمیم‌گیری‌های خود کاملاً آزاد است.
پیش از این، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور روحانی هم در اظهاراتی مدعی شده بود که اختیار برکناری منشی خود را ندارد!
رئیس‌جمهور روحانی هم مدتیست که از بی‌اختیاری در اجرائیات کشور سخن می‌گوید...
***
استندآپ کمدی اسحاق جهانگیری؛
مزد کار چاق کنی دولتی‌ها و اصلاح‌طلبان برای ناامید کردن مردم را چه کسی می‌دهد؟
«اسحاق جهانگیری»، معاون اول رئیس‌جمهور روحانی، به تازگی در اظهاراتی که خبرگزاری دولتی ایرنا آنها را منتشر کرد، گفته است:
«آمریکایی ها بسیار می کوشند که مردم ایران نسبت به خودشان و آینده شان ناامید شوند و بگویند هیچ آینده‌ای در این کشور وجود ندارد اما نخبگان کشور و سرمایه های نمادین آن و نیز همه کسانی که حرفشان در مردم تاثیر دارد، برایشان هیچ رسالتی مهمتر از این نیست که نسبت به بالا بردن سرمایه اجتماعی و امید مردم به آینده تلاش کنند.»[4]
* حرف جهانگیری کاملاً درست اما سؤال اینجاست که چرا شخص او تاکنون دو مرتبه تأکید کرده است که ایران در «شرایط ته درّه» قرار دارد و البته در ادامه، عذرخواهی و اصلاح هم نکرده است .[5]
چرا داماد رئیس‌جمهور یادداشت مطبوعاتی می‌نویسد و می‌گوید «ایران در چاله» است ؟[6]
چرا دوستان اصلاح‌طلب آقای جهانگیری مثل قاتق نان مشغول تأکید بر ناامید بودن مردم ایران و بی‌اعتمادی به حاکمیت هستند؟
چرا اصرار بر ناامیدی مردم در خبرگزاری دولت هم منتشر می‌شود؟
چرا علی ربیعی (مقام سابق دولتی) و سعید حجاریان بعنوان حامیان دولت، مدام می‌گویند جامعه ایرانی چروکیده و تکیده است؟
چرا محمدباقر نوبخت، همکار اسحاق جهانگیری در دولت در اظهاراتی غیر عقلانی می‌گوید: اینکه ضریب جینی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون کاهش یافته مورد قبول است اما رضایتبخش نیست ؟![7]
و چرا معاون محیط زیست رئیس‌جمهور در صحبت‌هایی غیر کارشناسی، غیر مسئولانه و عوامانه می‌گوید: بدانید تا کمتر از 3 سال آینده زعفران‌کاران ما باید کسب و کار خود را تعطیل کنند، چرا که یک شرکت انگلیسی ماده موثره زعفران را از طریق مهندسی ژنتیک به یک باکتری منتقل کرده است ؟[8]
یقیناً اگر اسحاق جهانگیری به این چراها پاسخ مشخص و اِقناع‌کننده‌ای ندهد؛ در صورت بروز «فتنه اقتصادی» جزو متهمان اصلی خواهد بود.
گفتنیست، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز بصورت علی‌الدوام در ستاد تبلیغات اقتصادی مشغول تأکید با سیاه‌نمایی‌های اقتصادی و اظهارات غیر مسئولانه است اما تاکنون خبر دندانگیری از اجرایی شدن این تأکیدات و فی‌المثل برخورد با اظهارات بالا به گوش کسی نرسیده است.
***
1_ http://newspaper.hamshahri.org/id/56129
2_ mshrgh.ir/279918
3_ http://akharinkhabar.ir/politics/5109677
4_ http://www.irna.ir/fa/News/83321613
5_ mshrgh.ir/818894
6_ mshrgh.ir/958923
7_mshrgh.ir/934803
8_mshrgh.ir/934803
