ماهان شبکه ایرانیان

دعا و خواستن

قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «و إذا سَألَک عبادی عنّی، فإنّی قریبٌ اجیب دعوة الدّاع إذا دعان. فلیستجیبوا لی وَ لیؤمنوا بی لعلّهم یرشدون».

قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «و إذا سَألَک عبادی عنّی، فإنّی قریبٌ اجیب دعوة الدّاع إذا دعان. فلیستجیبوا لی وَ لیؤمنوا بی لعلّهم یرشدون».

در دعا، سه چیز نهفته است که این سه چیز، فواید و دستاوردهای دعاست. دعایی نیست که از دو تای این سه چیز، خالی باشد؛ چه دعاهای مأثور که از معصومین علیهم السّلام رسیده است و چه دعاهایی که یک انسان، خودش از روی طلب و نیاز به خدای خود عرض میکند. دو چیز حتماً در این دعاها هست. و اما بعضی دعاها، سه چیز (یک چیز دیگر) علاوه بر این دو چیز دارند که این سه چیز، خیلی مهم است.

خواستن

یکی از این سه چیز، عبارت است از آن مقصودِ عمومی از دعا؛ یعنی خواستن و گرفتن از خداوند متعال. ما انسان ها نیازهای زیادی داریم و وجودمان سر تا پا نیاز است. اگر در وجود خودتان دقّت کنید، می بینید از تنفّس کردن و غذا خوردن گرفته تا راه رفتن و گوش کردن و دیدن، همه و همه حاکی از نیاز ما انسان هاست. یعنی خدای متعال، مجموعه ای از امکانات و نیروها را در اختیار من و شما قرار داده است که با آنها می توانیم زندگی کنیم و همه نیز تحتِ اراده پروردگار است. هر کدام از این نیروها و امکانات کمبود پیدا کند، انسان دچارِ مشکلِ اساسی در زندگی خود میشود. مثلاً یک رگ یا یک رشته عصب از کار بیفتد، یک عضله مشکل پیدا کند، تا برسد به مسائلِ بیرون از وجودِ انسان یا مسائل روحی یا مسائل اجتماعی.

بشر، سر تا پا نیاز است. رفع این مشکلات و تأمین این نیازها را از چه کسی باید بخواهیم؟ از خدای متعال که او حاجات ما را میداند. «و اسئلوا اللَّه من فضله إن اللَّه کان بکلّ شیءٍ علیماً». خدا میداند شما چه می خواهید، چه لازم دارید و چه چیز از او می طلبید و سؤال میکنید. پس از خدا بخواهید. در جای دیگر می فرماید: «و قال ربّکم: ادعونی استجب لکم» پروردگار شما فرموده است: «دعا کنید مرا» یعنی «بخوانید مرا؛ من به شما جواب میدهم». البته این جواب دادن، به معنای برآمدنِ حاجت نیست. میگوید: «جواب میدهم و لبیک میگویم»؛ استجب لکم. اما این استجابت الهی در بسیاری از موارد با دادنِ حاجت و آن چیزِ مورد درخواست شما همراه است. پس، این مطلب اوّل که انسان نیازهایی دارد و رفع این نیازها را باید از خدا بخواهد. باید درِ خانه خدا رفت تا از تضرّع پیش دیگران، بینیاز شد...

در حدیثی آمده است: «افضل العبادة الدّعا». بهترین عبادت ها دعاست. حدیث دیگر، حدیث نبوی است. آن حضرت به اصحابِ خود فرمود: «ألا ادُّلکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم و یدر ارزاقکم؟» «آیا می خواهید سلاحی را به شما نشان دهم که هم شما را از دشمن حفظ می کند و نجات می دهد و هم روزیتان را فراوان می کند؟» این، همان خواستن از خدا برای برآورده شدن حاجات است. «قالوا: بلی یا رسول اللَّه»، «عرض کردند: بلی؛ بفرمایید». فرمود: «قال تدعون ربّکم». «خدا را دعا کنید؛ خدا را بخوانید»، «باللّیل و النّهار» «شب و روز»، «فإنّ سلاح المؤمن الدّعا» «سلاح مؤمن، دعاست»؛ یعنی دنبال حاجات رفتن با سلاح دعا. با دشمن، با حادثه و با بلیه در افتادن با سلاح دعا.

یک روایت از حضرت سجاد علیه السّلام است که میفرماید: «الدّعاء یدفع البلاء نازل و ما لم ینزل»؛ هم بلایی که به سوی شما آمده است با دعا دفع می شود و هم بلایی که نیامده است. یعنی اگر دعا نکنید، آن بلا متوجّه شما خواهد شد.

مسأله بسیار مهمّی است. خداوند متعال، وسیله ای به انسان داده است که انسان میتواند حوائج خود را -مگر در موارد استثنایی که به آن اشاره می کنم- با آن برآورده کند. آن وسیله چیست؟ خواستن از خدای متعال است.

کلامی از امیرالمؤمنین علیه السّلام نقل شده است که ایشان -بنا بر نقل- فرموده اند: «ثم جعل فی یدک مفاتیح خزائنه، بما اذن فیه من مسألته»؛ «خدای متعال، به این که به تو اذن داد از او بخواهی، کلید همه گنجینه های خود را در دست تو قرار داد». پس اذنی که خداوند متعال داد تا هرچه می خواهی از او بخواهی، کلید همه خزائن الهی است. اگر انسان این کلید را به شکل درست به کار ببرد -از خدا بخواهد- مسلّماً آن را در اختیار انسان می گذارد. «فمتی شئت استفتحت بالدّعاء أبواب خزائنه»؛ هر وقت بخواهی، به وسیله دعا درِ خزائن الهی را باز می کنی. ببینید! این مسأله بسیار مهمّی است. چرا انسان خود را از این وسیله مهم محروم کند؟!

چگونه بخواهیم؟

1. تلاش کنید!

در این جا، چند سؤال مطرح می شود: یکی این که اگر دعا چنین نقش معجزه آسایی دارد، پس این وسایل دنیوی و این ابزارها و علم و صنعت و نظایر آن چیست؟ جواب این است که دعا رقیب ابزارهای مادّی نیست. این طور نیست که وقتی انسان میخواهد به مسافرت برود، یا با خودرو و قطار و هواپیما عازم شود و یا با دعا برود! همچنین این طور نیست که اگر انسان بخواهد وسیله ای به دست آورد، یا پول خرج کند و یا اگر پول نداشت به دعا متوسّل شود و آن وسیله را به دست آورد! معنای دعا این است که شما از خدا بخواهید تا او این وسایل را جور بیاورد. آن وقت علل مادّی هر کدام در جای خودشان قرار میگیرند. دعای مستجاب این گونه است.

وقتی دعا می کنید که حاجتی از شما برآورده شود، اگر خدای متعال آن دعا را مستجاب کند، استجابتش این است که ابزارهای مادّی و عادّی و معمولی این خواسته، جور می شود. یعنی خدا جور میآورد. فرضاً شما از کسی طلبی دارید که آن کس طلب شما را نمی دهد. اما یک وقت به دلش میافتد و می آید طلبتان را می دهد. این یک وسیله است. چه مانعی دارد که دعا این وسیله را برای انسان جور کند؟ همه وسایل عالم از این قبیل است. بنابراین دعا موجب نشود کسی تنبلی کند. دعا موجب نشود که کسی از دانش و علم و ابزار مادّی و علّت و معلولِ طبیعی، دست بشوید؛ نه. دعا رقیب آنها نیست، بلکه در طول آن هاست. دعا، جورآورنده آن هاست.

البته غالباً این طور است. ضمناً بعضی مواقع، خدای متعال معجزه هم نشان می دهد که آن بحث دیگری است. معجزه در موارد استثنایی رخ می دهد و در غیرِ مواردِ استثنایی، دعا جورکننده روال عادّی است. وقتی شما از خدا می خواهید حادثه ای اتفاق بیفتد که به آن نیاز دارید، در کنار دعا باید نیرویتان را هم به کار ببندید. مثلاً اگر احساس تنبلی به شما دست میدهد و دعا می کنید که خدای متعال این احساس را از شما بگیرد، در کنار دعا باید اراده و همّت نیز به خرج دهید. یعنی در این جا هم باز وسیله مادّی و وسیله طبیعی دیگری هست که همان همّت کردن است. باید همّت و اراده کنید. هیچ کس خیال نکند که اگر در خانه بنشینیم و به تلاش و اقدام نپردازیم، حتی اراده هم نکنیم و فقط به دعا مشغول باشیم، خدا حاجاتمان را برآورده می کند؛ نه. چنین چیزی امکان ندارد. پس دعا در کنار تلاش و با تلاش است. بعضاً خیلی از تلاش ها به نتیجه نمی رسد؛ اما همین که دعا کردید، به نتیجه خواهد رسید. این یک نکته.

2. شدنی باشد!

مطلب دیگر این است که گاهی هرچه انسان دعا میکند، مستجاب نمیشود. علت چیست؟ روایات دینی، این مشکل را برای ما حل کرده اند. مثلاً در روایات آمده است که اگر شرایط دعا وجود نداشته باشد، دعا مستجاب نمی شود. بالأخره دعا هم شرایطی دارد. بزرگان دین فرموده اند: «کارهای نشدنی را از خدای متعال نخواهید!» در روایتی آمده است که روزی یکی از اصحاب نبی اکرم صلّی اللَّه علیه آله و سلّم در حضور پیغمبر دعا کرد و گفت: «اللّهم لاتحتجنی علی أحداً من خلقک»؛ «خدایا مرا محتاج هیچ آفریده ای نکن»؛ «فقال رسول صلّیاللَّه علیه و آله: لا تقولنها کذا». «پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: این طور نگو!» «فلیس من احد إلّا و هو محتاج إلی النّاس». مگر میشود که یک انسان، محتاج دیگران نباشد؟ «نگو که خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن. این، خلافِ طبیعت بشری، خلافِ سنّت الهی و خلافِ طبعِ نهاده پروردگار در وجودِ انسان است». چرا می گویی خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن؟ این دعا مستجاب نمی شود. آن فرد عرض کرد: «یا رسول اللَّه! پس چگونه دعا کنم؟» فرمود: «قل اللّهم لاتحتجنی علی شرار خلقک». «بگو: خدایا! مرا محتاج اشرار از بندگان خود مکن. مرا نیازمند مردمان شریر مکن. مرا محتاج انسان های لئیم مکن. این درست است. این میشود. این را از خدا بخواه!» پس اگر چیزی را از خدای متعال طلب کردیم که نشدنی و به خلاف سنّت های معمولی عالم است، برآورده نمیشود.

3. با توجه بخواهید!

یکی از شرایط استجابت دعا این است که آن را با توجه مطرح کنیم. گاهی لقلقه زبان، جملاتی چون «خدایا ما را بیامرز»، «خدایا به ما سعّه رزق بده» و «خدایا قرض ما را ادا کن» است. ده سال انسان این گونه دعا می کند، اصلاً مستجاب نمی شود. این فایده ای ندارد. یکی از شرایط دعا این است که فرمود: «اعلموا ان اللَّه لا یقبل الدّعاء عن قلب غافل»؛ «خداوند متعال از صاحب دلِ غافل -دلی که متوجه نیست چه خواسته ای را مطرح میکند و با که دارد حرف می زند- دعایی را قبول نمی کند.» معلوم است که دعای دارای این ویژگی ها، مستجاب نمیشود. باید تضرّع کنید و جدّی بخواهید. باید از خدای متعال با الحاح بخواهید. باز بخواهید و باز بخواهید. در این صورت البته خدای متعال دعاها را مستجاب خواهد کرد.

3. خواسته ها را بزرگ ندانید!

یک مطلب دیگر در باب دعا این است که برای برآمدن حاجات، هیچ حاجتی را آن قدر بزرگ نشماریم که بگوییم: «این حاجت را دیگر نمیشود از خدا خواست، چون خیلی بزرگ است». نه؛ اگر حاجت، به خلاف طبیعت و سنن آفرینش نیست، اگر محال نیست، هرچه هم بزرگ باشد، مسأله ای نیست و از خدا بخواهید. شما در هر روز از ماه رمضان -بنا بر مأثور- بعد از هر نماز میگویید: «اللّهم ادخل علی اهل القبور السّرور. اللّهم اغن کلّ فقیر» از خدا می خواهید همه فقرا را غنی کند. فقط فقرای ایران را نمیگویید. «اغن کلّ فقیر» یعنی همه فقرای اسلام غنی شوند. این ها خیلی مهم است. خواسته و حاجت بزرگی است، وقتی می گویید «خدایا همه فقرا را غنی کن!» خوب؛ از خدا می خواهیم. چرا نشود خواست؟! اگر موانعِ بر سر راه غنی شدن برطرف گردد، چرا نشود؟! پدیده فقر که یک امر ذاتی در جامعه نیست. فقر در جوامع بشری یک امر تحمیلی است. فقر را قدرت های ستمگر و زورگو و زیاده طلب عالم بر افراد و بر ملت ها تحمیل می کنند. اگر این قدرت ها از میان بروند، چرا دعای «الّلهم اغن کلّ فقیر» مستجاب نشود؟! ممکن است چنین حاجتی برآورده شود.

در ادامه این دعا میگویید: «اللّهم اشبع کلّ جائع. اللّهم اکسُ کل عریان». انسان حاجتی به این کلانی از خدا می خواهد! در دعای سحر روز جمعه -که مستحبّ است؛ دعایی کوتاه اما بسیار خوب است، اگر توفیق پیدا کردید، حتماً این دعا را بخوانید- اوّل درخواست هایی از خدا می شود و بعد این عبارت میآید: «الهی طموح الآمال قد خابت إلا لدیک و معاکف الهمم قد تعطّلت إلّا علیک»؛ خدایا! آرزوهای سرکش و بزرگ و خواسته های عظیم، محکوم به نومیدی هستند؛ مگر وقتی که با تو مطرح شوند. کاروان طلب های ما، از راه رفتن، محکوم به بازماندنند؛ مگر وقتی که در خانه تو بیایند.

خداوند از حاجت بزرگ انسان که هراسی ندارد! از خدا هرچه بزرگ تر بخواهید. مبادا یک وقت انسان با خود بگوید: «خوب؛ من این چیزی را که می خواهم، اگر برای خودم بخواهم، قابلِ شدن است. اما طلبِ عافیت برای همه انسان ها، خیلی بزرگ است. چطور این را از خدا بخواهم؟!» نه؛ بخواهید. برای بشرّیت بخواهید. برای همه انسان ها بخواهید. بعضی چیزها را برای همه مسلمین بخواهید. در همین دعا، عبارتِ «اللّهم اصلح کلّ فاسد من امور المسلمین»، از آنِ مسلمانان است. دعایی است که مخصوصِ اهلِ اسلام است. البته آن هم عللی دارد که چرا؟ شاید در غیر اهل اسلام، امکانش نیست و شاید بدون حاکمیت اسلام، ممکن نیست که خدای متعال همه مفاسد را برطرف کند. اصلاً نمی شود. شرطش، اسلام است. پس این یک طرف قضیه است.

5. کوچک نشمرید!

ضمناً از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواسته های کوچکِ کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتی بندِ کفش خود را -که چیز خیلی حقیری است- از خدا بخواهید. روایتی است از امام باقر علیه الصّلاة والسّلام که میفرماید: «لا تحَّقروا صغیراً من حوائجکم فإنَّ أحبّ المؤمنین إلی اللَّه أسئلهم»؛ «حاجت های کوچک را حقیر نشمارید و از خدا بخواهید».

خوب؛ انسان به بند کفش احتیاج دارد؛ به درِ مغازه می رود و می خرد. این هم دعا لازم دارد؟! بله! تا احساس کردید که به بند کفش و یا هر چیز دیگرِ به این کوچکی نیاز دارید، دل را متوجّه خدا کنید و بگویید: «پروردگارا! این را هم به من برسان!» رساندنش به چه ترتیب است؟ به این ترتیب است که پول در جیبم بگذارم، سرِ کوچه بروم از مغازه بخرم و بعد هم آن را مورد استفاده قرار دهم. به هر حال باید از خدا بخواهید. اگرچه به درِ مغازه رفتید، پول دادید و بند کفش خریدید اما باز هم آن را خدا به شما داد. از غیر طریق خدا که چیزی به دست انسان نمی رسد. هرچه به ما می رسد خدا به ما می دهد.

چیزی را که خدا می دهد، قبلاً باید از خدا بخواهیم. چرا بخواهیم؟ یکی از عللِ این که گفته اند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حوائج و عجز و حقارت و تهیدستی خودمان توجّه پیدا کنیم تا ببینیم که چقدر تهیدستیم. اگر خدای متعال کمک نکند، امکان ندهد، نیرو ندهد، فکر ندهد، ابتکار ندهد و وسایل را جور نیاورد، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. اگر شما به قصد خریدنِ بند کفش از خانه بیرون آمدید، در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه مورد نظر بسته بود و یا در بین راه حادثه مهمّی پیش آمد که مجبور شدید برگردید، بند کفش گیرتان نیامده است. بنابراین هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی کوچک ترین اشیا را و حتّی قوت روزانه خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما -که می گوییم «من» و خیال می کنیم مجمع نیروها ما هستیم- بشکند. این «من» انسان ها را بیچاره می کند. این هم مطلبی در باب دعا که انسان خواسته های خود را از طریق دعا به دست آورد...

خطبه های نماز جمعه تهران؛ 28/11/73

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان