سرویس فرهنگی فردا: روز گذشته در حالی دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که یکی از محورهای اصلی این برنامه براساس آنچه که از قبل اعلام شده بود، موضوعات فرهنگی بود. موضوعاتی که مثل همیشه قرار گرفتن آنها در کنار سیاست در نهایت فقط منجر به قربانی شدن فرهنگ و هنر شد!
برای فرهنگ برنامه نداریم!
مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم بیشتر با سوالاتی از جنس سیاست برگزار شد و هر جا هم که سخنی از فرهنگ و هنر آمد، جز چند مورد تقریبا هیچکدام از کاندیداها برنامه مشخصی در ارتباط با فرهنگ ارائه ندادند و بیشتر به بیان جملات و نظراتی کلی در این زمینه اکتفا کردند؛ نظراتی که اغلب مردم از خوب بودن آنها آگاه هستند ولی برنامهای که بخواهد آنها را عملیاتی کند هنوز مشخص نیست!
اما روز گذشته اتفاقات جالبی نیز در جریان مناظرهها به وقوع پیوست؛ اتفاقاتی از جنس تقلای مدیران یازدهم برای دلجویی از هنرمندان و طرح سخنانی که موردپسند اهالی فرهنگ و هنر قرر بگیرد تا شاید یک بار دیگر به مدیران این دولت اعتماد کنند و به انجام وعدههایی که هیچوقت اجرایی نشد دل خوش کنند.
فریب مردم با ادعای دفاع از هنرمندان
اولین اشاره فرهنگی روز گذشته مربوط به رئیس دولت یازدهم بود؛ کسی که در تبلیغات انتخاباتی دوره قبل ریاست جمهوری خود مانور زیادی بر بازگشت دوباره محمدرضا شجریان استاد موسیقی سنتی کشورمان به عرصه فرهنگ و هنر میداد در حالی که عملا در چهار سالی که عهدهدار ریاست دولت یازدهم بود؛ به جز شعارهای هر روزه چند وزیر برای نبود هیچگونه مشکلی در زمینه ادامه فعالیتها شجریان در داخل کشور عملا کار خاص دیگری در این زمینه انجام نداد.
حسن روحانی در حالی از عدم پخش دعای ربنای شجریان در رسانه ملی گلایه کرد و از لزوم آزادیهای فردی و فکری افراد در جامعه گفت که همه آگاهان و اهالی فرهنگ و هنر به خاطر دارند که نزدیک به 8 سال پیش و درست در روزهایی که کشورمان درگیر فتنه 88 بود، آقای شجریان با نگارش نامهای خطاب به رئیس رسانه ملی نسبت به پخش آثارش از این رسانه اعتراض کرده بود؛ در این شرایط جناب روحانی انتظار چه برخوردی را از سوی مدیران صداوسیما دارند؟ آیا تلویزیون رسمی کشور برای ادامه پخش این آثار باید به آقای شجریان التماس میکرد؟ و از همه اینها گذشته ایکاش آقای روحانی یک بار هم نگاهی به مصاحبه جناب شجریان با شبکه بیبیسی فارسی میانداخت و صحبتهای ایشان را در ارتباط با نسبت رابطه اسلام و هنر گوش میداد، تا شاید به حرمت لباسی که بر تن دارد اینگونه از شجریان دفاع نمیکرد.
یک پاسخ دندان شکن!
اما این بحث به همینجا ختم نشد و در ادامه محمدباقر قالیباف در پاسخ به اظهارات روحانی به استفاده ابزاری روحانی از محبوبیت هنرمندان اعتراض کرد و گفت: اگر اینجا به طور ابزاری از یک شخصیت در حوزه موسیقی نام میبریم، این خوب نیست، ما بگوییم برای موسیقی چه کردیم، در شهر تهران به همه مجموعه خانه موسیقی دهها میلیارد کمک شد، امروز آثار اقتصاد سینما در شهر تهران «کشوری» بوده است و در شهرداری این اتفاق افتاد، برای تئاتر نیز همینطور، دهها سالن تئاتر در شهر تهران، چندین هزار صندلی سینما اضافه شد، 12 سال است توفیق خدمت به خانه هنرمندان، خانه سینما و خانه تئاتر و خانه موسیقی را داشتهایم، شعار ندهیم بگوییم برای ما مهم هستند، ولی کاری برای آنان انجام ندهیم.»
وقتی اسحاق دست به دامن فرهادی شد
اسحاق جهانگیری کاندیدای پوششی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری یکی دیگر از کسانی بود که در جریان مناظره دوم و در خلال بیانیههای از پیش نوشتهای که به جای پاسخ سوالات مناظره در آنتن زنده تلویزیون قرائت میکرد اشاراتی نیز به حضور اصغر فرهادی در عرصه بینالمللی کرد. او در این زمینه گفت: «فرهادی یک فرد است که از طرف ایران در جامعه بینالمللی اسکار جایزه میگیرد و این تبدیل میشود به یک فرهنگ که ایران چنین جایگاهی دارد. او به عنوان یک کارگردان با تمام محدودیتهایی که دارد میتواند فیلم تولید و به جهان عرضه کند.»
حمایت جهانگیری از اصغر فرهادی و اسکار کسب شده توسط او در حالی صورت گرفته است؛ که اولین اسکار این کارگردان شاخص سینمای کشورمان در سال 89 و در اوج تحریمهای ظالمانه غرب به کشورمان به او داده شد؛ جایزهای که برخلاف اسکار سال گذشته حداقل برچسب لجبازی هالییود با ترامپ و سیاستهای مخالفتی هالیوود با ترامپ را نخورده بود! چرا که بنابر اذعان اغلب کارشناسان داخلی و خارجی این جایزه در دوره دوم بیشتر به واسطه مخالفت هالییود با قوانین وضع شده از سوی ترامپ در ارتباط با مسلمانان به فرهادی داده شد.
جالب آن که جهانگیری به نحوی از جایزه گرفته شده از فرهادی سخن گفت که گویا «فقط» دولت یازدهم ارزش فعالیتهای این هنرمند را میدانسته و از او حمایت کرده است در حالی که در دولتهای قبل نیز از او حمایت شده است؛ نمونه بارز آن اعطای 5 سیمرغ بلورین جشنواره بیست و نهم فجر به فرهادی و فیلمش در دولت دهم بود. نکته دیگر آنکه فروشنده فرهادی نه با حمایت دولت که با سرمایه یک کمپانی قطری ساخته شده است.
پای «ابد و یک روز» هم به مناظرهها باز شد
سیدمصطفی آقا میرسلیم دیگر چهرهای بود که در مناظره روز گذشته، در ارتباط با فرهنگ و مسائل مرتبط با آن حبت کرد. میرسلیم با اشاره به تحلیلهای ارائه شده از سوی هنرمندان گفت: «ما باید به اهل فرهنگ و هنر بها دهیم چون بسیاری از تحلیلهایی که آنها میکنند دقیقتر از تحلیلهای سیاستمداران است. مثلاً کارگردان جوان ما سعید روستایی که در فیلم ابد و یک روز با زبانی هنرمندانه روایتگر مشکلات بیکاری، اعتیاد و ضعف روابط عاطفی در گوشههایی از جامعه ایران است مفتخر به دریافت جایزه بهترین فیلم در سال 94 شد.»
اشاره میرسلیم به فیلم سینمایی «ابد و یک روز» و نگاه تحلیلگرانه کارگردان آن به مسائل اجتماعی روز جامعه از سوی کاربران فضای مجازی با واکنشهای مختلفی روبرو شد.
با این همه آنچه که در نهایت به عنوان خروجی دومین مناظره ریاست جمهوری دوازدهم در ذهن مردم ماند؛ عدم ارائه برنامه مدون فرهنگی از سوی از سوی کاندیداها بود.