مشرق: از جمله رموز موفقیت قالیباف در مدیریت شهر تهران، یکی همین فرار قالیباف از مسئلهسازی بود؛ مجال ندادن به حاشیه به نفع خدمت! بگذارید با قیاس 2 موضوع، واضحتر تشریح سخن کنم! چند سال آخر دوران خدمت قالیباف در شهرداری تهران بخش مهمی از صندلیهای شوراها تعلق به اصلاحات گرفت! قالیباف اما وارد بگومگو با اصلاحاتچیهای شورای شهر نشد! دعوا راه نینداخت! زد و خورد نکرد! اعصاب خرد نکرد! قالیباف خیلی جاها از حق خود گذشت تا مبادا سیاست، جای خدمت را بگیرد!
قالیباف خوب میدانست که اگر تهران اسیر سیاسیبازی شود یا اگر شهردار بخواهد مدام جواب این و آن عضو شورا را بدهد، دیگر وقتی برای تونل نیایش و پل صدر باقی نمیماند! اگر امام علی ساخته میشود و اگر کمربندی آزادگان تکمیل میشود و اگر باکری و باقری در غرب و شرق تهران کمک به حل معضل عبور و مرور میکنند؛ اینها میسر نمیشود مگر آنکه شهردار، تماموقت به متن خدمت بپردازد، ولو با وجود دوم خردادیها در شوراها! این یک جنم، منش، روش، روحیه و یا بالاتر، یک مکتب است و یک مکتب دیگر، مکتب اصرار بر مسئلهسازی و ابرام بر مدیران مسئلهدار است که اخیراً حتی صدای کرباسچی و این اواخر خرازی را درآورد!
قصه روشن بود! کارگزاران استدلال میکرد که مهندس محسن هاشمی به الحاظ مختلف، فرد شایستهتری برای نشستن بر صدارت شهرداری تهران است؛ اولاً جوان است! ثانیاً رابطهی معقول و عاطفی با حاکمیت دارد! ثالثاً عزم کار دارد! رابعاً در هر 2 جناح به عنوان فرزند خوشخیم و غیرمسئلهدار هاشمی شناخته میشود که میتواند تداعیگر دوران خدمت هاشمی در عصر سازندگی باشد! متانت این استدلال وقتی بیشتر خودنمایی میکند که بهیاد بیاوریم رقیب محسن هاشمی همین محمدعلی نجفی بود!
و شگفتا! زور کارگزاران باز هم به مشارکت نرسید! مکرر امثال کرباسچی با خاتمیون نشست گذاشتند که نجفی، مسئلهدارتر و بلکه پروندهدارتر از آن است که از پس مدیریت تهران برآید لیکن اینجا هم محمد خاتمی حاضر شد با تکرارش تهران را به عزا بنشاند و خدمت را فدای مسئله کند اما زیر بار منطق نرود! کاری که 2 بار با کل ایران کرد با تکرار روحانی! اساساً نجفی دستپخت خاتمی است؛ دستپخت تشکیلاتی که بهخصوص بعد از 88 قدرت را نه برای خدمت به ملت، بلکه برای دعوا با حکومت میخواهد! و بعد هم چشمک به دشمن که الان اگر وقت عملیکردن تهدید نیست، حتماً موسم عملیکردن تحریم هست! راز توئیت کرباسچی نهفته در همین نکته است؛ چرا برخی اینقدر مصرند به مسئلهسازی و مسئلهسازان؟!
حسین قدیانی