خبرگزاری فارس: در هفتهها و روزهای اخیر خبرهای بسیاری از نشست سهگانه روسیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی در بیتالمقدس در خصوص سوریه منتشر شده است؛ همچنین شایعاتی که میگوید آمریکا قصد دارد در ازای خروج ایران از سوریه، دولت بشار اسد را به رسمیت بشناسد.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه الکترونیکی رأی الیوم در این خصوص نوشته است که «سرگئی ورشینین» معاون وزیر خارجه روسیه روز پنجشنبه گذشته با تکذیب این شایعه، آمال و آرزوهای بسیاری را که به این نشست سهگانه دل بسته بودند، بر باد داد.
ورشینین گفته بود که هیچ معاملهای میان کشورش و تل آویو در خصوص سوریه وجود ندارد و روسیه در چنین موضوعات استراتژیکی به حساب همپیمانانش دست به معامله نمیزند.
به نوشته عطوان، معاون وزیر خارجه روسیه در شرایطی مجبور به تکذیب هرگونه معاملهای با رژیم صهیونیستی و آمریکا شد که بسیاری در جبهه آمریکایی و عربی در خصوص این نشست و انجام معامله در خصوص حضور ایران در سوریه مبالغه کرده و بدان پرداخته بودند.
«جیمز جفری» فرستاده ویژه آمریکا در سوریه نیز شایعات در خصوص نشست بیتالمقدس را نادرست دانسته و گفته است که رایزنیها در خصوص مسائل مورد بحث در این نشست در جریان است.
این نویسنده فلسطینیالاصل در پایان این بخش تأکید کرد: با این وجود هیچ دودی بدون آتش نیست و همچنین احتمال تحت فشار قرار گرفتن روسیه برای خروج ایران از سوریه نیز حقیقت دارد؛ مخصوصا در شرایطی که عملیات ادلب نیز در آستانه آغاز شدن است و از سوی دیگر نیز لشگرکشی آمریکا برای ترساندن ایران نیز شکست خورده و ایران حاضر به قبول زورگوییهای آمریکا نیست.
عبدالباری عطوان در ادامه به بیان نکاتی در خصوص مسائل بیان شده در رسانههای ضد ایرانی پرداخته و نوشته است:
1) روسیهای که جنگ را در سوریه به نفع منافع خود و همپیمانانش پیش برده ممکن نیست که تن به یک برنامه اسرائیلی-آمریکایی بدهد تا بدین وسیله تمامی دستاوردهایش از بین برود و بخواهد ایران را از سوریه خارج کند؛ چه بسا اینکه این مسکو نیست که نیروهای ایرانی را به سوریه دعوت کرده و این نیروها پیش از ورود روسیه به سوریه حداقل دو سال در آنجا بودند.
2) سرنوشت هرگونه معاملهای میان روسیه، آمریکا و اسرائیل در صورت انجام، همانند «معامله قرن» محکوم به شکست است و به اعتقاد ما روسیهای که دست برتر را در سوریه و بیشتر مناطق خاورمیانه دارد دلیلی ندارد خود را گرفتار کند، همچنین «ولادیمیر پوتین» عاقلتر از این است که خود را در این مخمصه بیاندازد.
3) آمریکا و اسرائیل و همراهانش از بیش از 65 کشور (دوستان سوریه) به شکل مستقیم و غیر مستقیم هشت سال در سوریه جنگیدند و بیش از 90 میلیارد دلار هزینه کرده و صدها هزار نفر را به جنگ با دولت سوریه فرستادند و با همه این وجود در تغییر حکومت سوریه شکست خوردند. بنابراین شناسایی یا عدم شناسایی دولت سوریه از سوی آمریکا در عمل ارزشی ندارد.
4) آمریکا و اسرائیل از گسترش نقش سیاسی و نظامی ایران در خاورمیانه ترسیدهاند و همزمان در آستانه جنگ با تهران قرار گرفتهاند و میخواهند روسیه را راضی کنند تا به آنها در خروج از این مخصمه کمک کند.
5) ایران همپیمان روسیه است و مسکو این کشور را یک قدرت بزرگ منطقهای میداند و شریک روسیه در ترسیم آینده امن و با ثبات سوریه به شمار میرود. خاصه اینکه دو کشور در یک خندق علیه تروریسم میجنگند و این همان تفسیر سخنان «سرگئی ورشینین» معاون وزیر خارجه روسیه است که به خبرگزاری اسپوتینک گفت: «ما در جهت ثبات و حل و فصل بحران در سوریه و تمامی منطقه با یکدیگر همکاری میکنیم...»
6) نشست سهگانهای که قرار است «جان بولتون» از آمریکا و «نیکولاس باتروچف» از روسیه و «مائیر بن شابات» از اسرائیل در آن شرکت کنند در چارچوب یک جنگ روانی برای ایجاد فتنه در بین طرفهای پیروز در سوریه است و تلاش دارد میان ائتلاف قوی میان ایران و سوریه از یک جهت و همپیمان روسی از سوی دیگر اختلاف بیاندازد.
7) هیچ نیرو یا مستشار نظامی پیش از آغاز توطئه آمریکایی در سوریه وجود نداشت. بنابراین پس از شکست کامل این توطئه و بازپسگیری تمامی خاک سوریه به دست ارتش و بازگشت ثبات و امنیت، طبیعی است که نقش نیروهای ایرانی در سوریه نیز به پایان میرسد و آنها پیروزمندانه به کشورشان باز میگردند.
***
رأی الیوم در بخش پایانی نوشت: آمریکا و همپیمانانش از جمله اسرائیل و برخی کشورهای عربی بار دیگر شکست خوردند و نتوانستند آتش جنگ علیه ایران را بیافروزند. هنگامی که ترامپ خواستار گفتوگو با ایران میشود و برای اینکه بتواند با همتای ایرانی خود حسن روحانی پشت یک میز بنشیند ژاپن، عراق، عمان و سوئیس را واسطه میکند و هنگامی که «مایک پامپئو» شروط 12 گانه خود را کنار میگذارد، یعنی اینکه آمریکا طرف پیروز نیست و این رفتار نشان دهنده کشوری نیست که به پیروزی خود اطمینان دارد.
چرا ترامپ خواهان گفتگوی بدون پیششرط با ایران است؟
پایگاه اینترنتی یورواسیا ریویو به بررسی این مسئله پرداخت که چرا دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا خواهان گفتگوی بدون پیششرط با ایران است.
چرا ترامپ خواهان گفتگوی بدون پیششرط با ایران است؟به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی یورواسیا ریویو در مقالهای به بررسی این مسئله پرداخت که چرا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا خواهان گفتگوی بدون پیش شرط با ایران است.
نگارنده این مقاله مینویسد: من درباره تغییرِ لحن اخیر آمریکا در قبال ایران کنجکاو شدم و کمی عمیقتر تحقیق کردم. بلافاصله دلیلی برای آن پیدا کردم: «تریلیونها دلار آمریکا که در مشتقات مالی سرمایه گذاری شده است». بانک تسویه حسابهای بینالمللی پارسال اعلام کرد مقدار اسمی قراردادهای معوقه مشتقات 542 تریلیون دلار است، هرچند ارزش ناخالص بازار فقط 12.7 تریلیون دلار اعلام شده بود. دیگران این مبلغ را 1.2 کادریلیون دلار یا بیشتر اعلام کردند. اما مشتقات چه ربطی به خصومت آمریکا با ایران دارد؟
جواب ساده است، بخش اعظم مشتقات بر محصولات انرژی و عمدتا بر نفت خام مبتنی است. در نتیجه، همه چیز به تنگه هرمز ربط دارد. مسدود کردن تنگه هرمز ممکن است راه صادرات نفتی و گازی از عراق، کویت، بحرین، قطر و ایران -- 20 درصد از نفت جهان -- را ببندد.
به گفته آنهایی که به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند، یک رشته بررسیها روی میز ترامپ قرار گرفت و نگرانیهایی را در واشنگتن به وجود آورد. این بررسیها نشان داد در صورتی که تنگه هرمز به هر دلیلی مسدود شود، ایران این توان را دارد که با مختل کردن تجارت جهانی مشتقات نفتی بر نظام مالی جهان ضربه بزند. این اطلاعات طبق روال مقرر در اختیار فرانسه، انگلیس و آلمان، اعضای ئی یو-3 در توافق هستهای ایران یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) قرار گرفت که موجب نگرانی آنها نیز شد.
کارشناسان مشتقات نفتی خوب میدانند که اگر جریان انرژی در خلیج فارس مسدود شود ممکن است قیمت نفت به 200 دلار در هر بشکه و در صورت طولانی شدن آن، حتی به بالاتر از این رقم نیز برسد. استیو منوچین، وزیر خزانه داری آمریکا نیز این را بهتر از هر کسی دیگر میداند.
به نظر میرسد ترامپ خودش این راز را لو داده است. او واقعا دنبال یک راه آبرومندانه برای برون رفت از مشکلی است که مشاورش، جان بولتون و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه برایش درست کرده اند. واشنگتن حالا به یک راه حل آبرومندانه نیاز دارد. این ایران نیست که خواستار دیدار و مذاکره است، بلکه ابرقدرت جهان، آمریکا، است که چنین تقاضایی دارد.
در انتهای این مطلب آمده است: نتیجه آن شد که آمریکا پس از چند هفته شاخ و شانه کشیدن برای ایران، اعلام کرد "بدون هیچ پیش شرط" آماده است با تهران گفتگو کند و این را از خاک سوییس اعلام کرد.