به گزارش ایسنا، هشتم اردیبهشتماه سال 1394 پیکرهای مطهر 270 شهید دفاع مقدس، از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدند. این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات به دست آمده بودند.
بر اساس اعلام سردار سید محمد باقرزاد ه فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح پیکر 175 شهید از این 270 شهید تازه تفحص شده، جمعی از غواصان و خط شکنان شهید عملیات «کربلای 4» بودند که با دستان بسته در یک گور دستهجمعی در منطقه «ابوفلوس» کاوش شدند. پیکر مطهر این شهدا در 26 خردادماه سال 94 با استقبال بینظیر مردم در تهران تشییع شد. این مراسم تشییع به دلیل نوع شهادت تعدادی از این شهیدان از جمله غواصان و خط شکنان و همچنین بازتاب آن در بین مردم و رسانهها بیش از 5 ساعت به طول انجامید.
اوج مظلومیت شهدای غواص زمانی به نمایش درآمد که اصحاب رسانه در نشست خبری سردار باقرزاده حضور یافتند. در این نشست خبری پیکر یکی از شهدای دست بسته در تابوتی شیشهای قرار داده شده بود. شهیدی که چند ماه بعد از طریق آزمایش «دی. ان. ای» هویتش شناسایی شد.
نام این شهید «منصور مهدوینیاکی» بود که در سومین روز فروردین 1346 در آمل متولد شده بود. اعزامی از لشکر 25 کربلا بود که در جریان عملیات کربلای 4 در منطقه امالرصاص به شهادت رسیده بود.
از سوی دیگر در مصاحبهای که پیرامون شهدای غواص و خط شکن با مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در ایام کاوش پیکرهای این شهدا انجام داده بود درباره سو برداشتهای رسانههای خودی و سوءتعبیرهای رسانههای بیگانه از ماجرای این 175 شهید یادآور میشود: «هنوز بیدقتیها درباره این ماجرا ادامه دارد.»
همچنین سردار باقرزاده با شرح مفصل ماجرای کشف پیکر 20 شهید در منطقهای دور از خطوط درگیری افزود: در اطراف همان مکان اقدام به جستجوی بیشتری کردیم که به یک گور دسته جمعی رسیدیم. در این گور جمعی، پیکر 175 تن را یافتیم که دستهای اکثر آنها با سیم و مفتول و طناب بسته شده بود و معلوم بود عمدتاً اسرای مجروحی بودهاند که وابسته به یگانهای 25 کربلا، 41 ثارالله، 14 امام حسین (ع) و 7 ولیعصر هستند. تعداد اندکی از این افراد، کمتر از انگشتان یک دست، فاقد هرگونه اثری از تیرخوردگی هستند و احتمال میرود زندهبهگور شده باشند.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین با تاکید بر بی دقتی رسانهها و بازیهای رسانهای در این زمینه، از مخلوط کردن ماجرای این شهدا با سایر شهدای دیگر که در مناطق دیگری یافت شده بودند، سخن گفت و افزود: رسانهها باز در این زمینه دقت نکردند و داستان هر ماجرایی را به جا و مکان خودش نقل نکردند.
دلیل اجرای عملیات کربلای 4
سردار حسین علایی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در رابطه با عملیات «کربلای 4» یادآور میشود: «در آن زمان تصور بر این بود که یک عملیات گسترده و مؤثر میتواند سرنوشت ساز باشد و دولت عراق را وادار به پذیرش خواستهها و شرایط ایران برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی کند. اسم این عملیات کربلای 4 انتخاب شد و برنامه عملیات این بود که با عبور یگانهای رزمی سپاه از اروندرود از یک سو و حمله از محور شلمچه به عنوان یکی از معابر وصولی به شهر بصره، بخشی از اهداف عملیات بیت المقدس در سال 1361 را که به دلیل کمبود نیرو و توان رزمی، محقق نشده بود، تأمین کند و سر پل فاو را توسعه دهد. در چنین شرایطی برنامهریزی برای انجام عملیات کربلای 4 به منظور رسیدن به «شرق بصره و منطقه تنومه» در محدوده سپاه سوم ارتش بعثی از یک سو و «عبور از اروندرود و رسیدن به منطقه زبیر» در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثی از سویی دیگر در دستور کار قرار گرفت. بنابراین عملیات کربلای 4 با هدف تصرف منطقه ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب، و نیز همزمان با عبور از شمال منطقه جهت رسیدن به کانالهای زوجی و کانال ماهیگیری طرحریزی شد.
طرح عملیات این بود تا سرزمین منطقه عملیاتی والفجر 8 یعنی شبهجزیره فاو را که در تصرف ایران بود به جنوب بصره وصل کرده و کل اروندرود را به تصرف قوای ایران درآورد. این عملیات در واقع تکمیلکننده اهداف عملیات والفجر 8 بود و قرار بود با انجام آن، همه منطقه جزیره فاو آزاد شود. در نتیجه با انجام عملیات کربلای 4، سرپل تصرف شده در منطقه فاو توسعه یافته و از خطر بازپسگیری توسط ارتش بعثی عراق، نجات مییافت. عملیات کربلای 4 در شب چهارم دی ماه 1365 انجام شد ولی با وجود تلاشها برای غافلگیر کردن ارتش عراق، قوای دشمن از قبل از شروع عملیات هوشیار شده بودند و برای مقابله با این عملیات آماده بودند.
صدور دستور عقب نشینی
لذا عملیات گرچه چند ساعتی بیشتر طول نکشید، اما باعث تلفات سنگینی به نیروهای خودی شد و هیچ گونه دستاوردی دربرنداشت. با آغاز تهاجم قوای اسلام، ارتش بعثی بلافاصله علیه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و تعداد زیادی از رزمندگان عزیز به رودخانه اروند افتادند؛ به طوری که اجساد آنها تا چند روز پس از پایان عملیات در کنار ساحل رودخانه یافت میشد. با آغاز روشنایی صبح، پاتکهای ارتش بعثی و بمبارانهای جنگندههای عراق ادامه یافت. صدام، این ضد حمله را حصاد الاکبر یعنی «دروی بزرگ» نامگذاری کرد. اما در محور شلمچه که تلاش فرعی در آن صورت گرفت، نیروهای تیپ 57 ابوالفضل و لشکر 19 فجر توانستند با شکستن خط اول دشمن، نظم و توانمندی دفاعی سپاه سوم ارتش عراق را بر هم ریخته و در مواضع آن نفوذ کنند.
این اقدام نشان داد که محور شلمچه نفوذ پذیر است. فرمانده کل سپاه، پس از اطمینان از اینکه ادامه عملیات و تهاجم، موفقیت چندانی را در پی نخواهد داشت با وجود اینکه برخی از یگانها توانسته بودند از اروندرود عبور کرده و تا حدی جلو بروند و خطوط اول دشمن را شکسته و حتی قسمتی از منطقه ابوالخصیب را نیز تصرف کرده بودند، ادامه عملیات را متوقف کرد و در اوایل صبح به نیروها دستور بازگشت داده شد و تا اندکی گذشته از بعدازظهرِ روز اول عملیات، همگی لشکرها و تیپهای تککننده، به مواضع قبلی خود بازگشتند. در مجموع حدود 60 گردان در عملیات کربلای 4، وارد عمل شدند و بقیه نیروها دست نخورده باقی ماندند. با عدم موفقیت عملیات، هدف اجرای آن در تبلیغات پاسخ به شرارتهای اخیر عراق اعلام شد.
آماری از شهدا، مجروحین و مفقودین کربلای 4
در نهایت این عملیات موفقیتی را در برنداشت و موجب شد تا ارتش عراق، حمله قوای ایران را متوقف نماید، عراق این عملیات را «روز بزرگ» نامید. از این پس جایگاه بخش اطلاعات در ارتش عراق بار دیگر اوج گرفت و موقعیت خود را باز یافت. در این عملیات حدود 1000 نفر از رزمندگان عزیز شهید و نزدیک به 2 هزار نفر نیز مفقود شدند و حدود 11 هزار نفر هم مجروح شدند.»
آمریکا و حمایت از عراق در جنگ تحمیلی
همچنین همزمان با تشییع افسانهای پیکر شهدای غواص و خط شکت؛ «رابین رایت» خبرنگار آمریکایی در گزارشی در نشریه نیویورکر نوشته بود: «واشنگتن نمیخواست ایران برنده جنگ باشد، بنابراین سازمان اطلاعات آمریکا تصاویر ماهوارهای از مواضع ایران به همراه گزینههای نظامی برای عراق فراهم کرد. با کمک و راهنمایی آمریکا و سایر کشورهای خارجی، عراقیها ماکتی از فاو برای انجام تمرینات بنا کردند. همچنین عراق از اطلاعات آمریکا برای استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه ایرانیها در فاو استفاده کرد. بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل استفاده مکرر عراق هم از گاز خردل و هم از عوامل تأثیرگذار بر عصب بین سالهای 1983 و 1988 را تأیید کردهاند. واشنگتن تصمیم گرفت این مسئله را نادیده بگیرد.»