سرویس سیاست مشرق- در دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با دانشگاهیان و اعضای هیات علمی دانشگاهها(8 خرداد 98)، در جمع سخنرانان در محضر حضرت آیتالله خامنهای، سخنان یکی از اساتید خانم دانشگاه، دکتر سهیلا صادقی فسایی، توجهات زیادی به خود جلب کرد.
این چهره دانشگاهی که دانشیار باسابقه رشته جامعه نشاسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است، در سخنان خود در این جلسه، به موضوع مهم «عدم شایسته سالاری» و نقش پررنگ «باندبازیهای سیاسی» در عزل و نصب اساتید و اعضای هیاتهای علمی دانشگاهها پرداخت. دکتر صادقی به رواج نوعی پوپولیسم و تعلقات باندی-جناحی در ارتقای علمی افراد در سیستم وزارت علوم و جامعه دانشگاهی اشاره کرد که در آینده نه چندان دور، بحران صلاحیت علمی را در دانشگاهها به دنبال خواهد داشت.
بخش بسیار مهم و قابل توجه سخنان دکتر صادقی آنجا بود که گفت در حوزه پژوهش، بخش عمده بودجههای پژوهشی به جای ان که بر اساس اولویتهای علمی و نیازهای معرفتی و دانشی جامعه تخصیص یابد، بر اساس دوری و نزدیکی حزبی-سیاسی توزیع می شود و عمدتا کسانی بهرهور اصلی این بودجههای کلان هستند که دارای «اتصالات خاص» با نهادهای دولتی و باند و جریان حاکم بر وزارت علوم هستند. او از «صاحبمنصبان» نوپا و نوظهوری در فضای دانشگاهی گفت که تنها قابلیت آنها جذب بودجههای کلان پژوهشی و استفاده از رانت روابط و «اتصالات خاص» در برخورداری از این بودجهها است. نکته بسیار تلخ و تاسفبار در سخنان این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران این بود که تقریبا هیچ نظارتی بر نحوه هزینهکرد و خروجی این بودجههای پژوهشی نیست و «ارزیاب» و «ناظر» پروژههای علمی معمولا با زدو بند مجریان طرح انتخاب می شوند و به تعبیر گوینده یاور و داور و سرور همه از یک قبیله و باند سیاسی هستند. دکتر صادقی در همین سخنرانی این صاحبمنصبان «آکادمیک» اهل زد و بند را «رانتپژوه» نامید که عملکردشان موجب آسیب جدی به نظام علمی-پژوهشی کشور و سرخوردگی و یاس شدید متخصصان و صاحبنظران واقعی شده است.
دکتر سهیلا صادقی فسایی، به اساس و پایه مفسدهآمیز چاپ مقاله در ژورنالهای خارجی به عنوان اصلیترین معیار ارتقای علمی در دانشگاهها گریزی زد و گفت که عجیب است که در حالی که مسولان نهادهای دولتی که دهها میلیارد تومان از پول بیتالمال را به یک پژوهش اختصاص می دهند، کوچکترین علاقهَای به دانستن نتایج این پژوهش و کاربست ان در نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری نشان نمی دهند، اما نتایج این پژوهشها(به ویژه در حوزههای علوم اجتماعی و علوم انسانی) به راحتی و بدون یک دلار هزینه، تحت قالب مقاله آی اس آی، در اختیار خارجیها قرار می گیرد تا نتایج و یافتهها را صرف توطئهچینی و طراحی نقشه علیه کشورمان کنند.
این جامعهشناس باسابقه، در بخش دیگری از سخنان خود در محضر رهبر معظم انقلاب، به رهاشدگی حوزه فرهنگ در دانشگاهها و افول فرهنگی فضای دانشگاهی ما هم اشاره کرد و مدعی شد که معاونت فرهنگی وزارت علوم، زیر سیطره سیاستبازی و شعارهای سیاسی، عملا هر گونه نظارت و برنامهریزی و طراحی فرهنگی را در دانشگاههای کشور رها کرده است. به گفته صادقی، در حالی که جوانان این کشور در دوره دانشجویی، در حساسترین برهه زندگی خود از لحاظ مواجهه با رفتارهای پرخطر و مخاطرات اجتماعی و آسیبهای روحی و فکری هستند، معاونت فرهنگی وزارت علوم هیچ طرح و برنامه ای برای امور فرهنگی و اجتماعی در سالیان اخیر تدارک ندیده است.
گفتنی است که سخنان خانم دکتر صادقی چندین با تشویق و تکبیر حضار(که خود از خانواده دانشگاهیان و اعضای هیات علمی دانشگاهها) بودند، مواجه شد و البته خود او پیش از ورود به بحث، پیشبینی کرد که برخی سخنان صریحش در این جلسه، تبعات جدی برای او در محل کار به دنبال خواهد داشت.
این پیشبینی خانم صادقی اما چندان برای تحقق منتظر نماند و طبق گزارشهایی که در ماه اخیر منتشر شد، ظاهرا بعد از این سخنرانی فشارها بر این منتقد مدیریت وزارت علوم و دانشگاهها آغاز شد و البته این فشار درون-دانشگاهی، با پیوست رسانهای هم همراه بوده است.
در تاریخ 4 تیر 98، خبرگزاری دولتی ایرنا، کلیپی ویدیویی با عنوان «فضاحت علمی را متوقف کنید» درباره بحث تقلب علمی در دانشگاههای ایران منتشر کرد. [1] در این کلیپ، در کنار مرور چند نمونه کلاهبرداری و تقلب علمی بیّن و آشکار و اثبات شده چهرههای دانشگاهی در سالهای اخیر، نام دکتر سهیلا صادقی فسایی از زبان عباس عبدی(که به عنوان پژوهشگر اجتماعی و فعال سیاسی در کلیپ معرفی شده) تلویحا به عنوان یک متقلب علمی ذکر شده است. عبدی در این کلیپ مدعی است که کتابی از دکتر سهیلا صادقی با عنوان «مطالعه ابعاد جنسیتی برنامه های سوم و چهارم توسعه و میزان تحقق اهداف جنسیتی در برنامه سوم توسعه»، در واقع تحقیق یک محقق دیگر(احتمالا منظور خود عباس عبدی است) بوده که «کارفرما» (که طبق ادعای عبدی، دکتر صادقی بود) به نام خود و همکار خود(سمیرا کلهر) منتشر کرده است(و این ماجرا مربوط به حدود 10 سال قبل بود). عبدی در ادامه ادعای خود می گوید که از این بابت شکایت هم کرده بود ولی "در نظامات دانشگاهی، چون اینقدر با این مسایل سر و کار دارند، به شکایت او ترتیب اثر ندادند"!
بلافاصله بعد از انتشار این کلیپ، خانم صادقی جوابیهای به خبرگزاری ایرنا با این مضمون فرستاد:
" نظر به انتشار کلیپ تخریبی خبرگزاری ایرنا با عنوان «فضاحت علمی را متوقف کنید» مورخ 4 تیرماه 1398 و با توجه به ایراد اتهاماتی که کاملاً کذب و غیرموجه می باشند، مقتضی است وفق ماده 23 قانون مطبوعات، پاسخهای اینجانب را به نحو مقتضی و متناسب منتشر فرمایید.
1- جناب آقای عباس عبدی در این کلیپ مدعیاتی غیرمربوط مطرح کردهاند که قبلاً مکرراً مردود اعلام شده و در یک مرجع حکمیت معتبر دانشگاهی که مورد تأیید ایشان هم بوده، مختومه گردیده است. ادعای ایشان واهی و نشر اکاذیب تلقی میگردد
و قابل پیگیری در مجامع قضایی است.
2- طرح نام اینجانب در کنار نام افرادی که کلیپ مذکور آنها را متقلب میداند و القاء تقلب در مخاطب نسبت به شخص اینجانب، مصداق توهین و افترا و تشویش است.
3- علاوه بر این جوابیه، حق تعقیب قضایی مرتکبین و متهمین در این کلیپ، برای اینجانب محفوظ خواهد بود. "[2]
بعد از این جوابیه دکتر صادقی، ایرنا اقدام به حذف این کلیپ از صفحه خود کرد، اما کاملا مشخص بود که هدف از انتشار این کلیپ در واقع تخریب و خدشهدار کردن ذهن مخاطب نسبت به دانشیار قدیمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود. نکته اصلی در اقدام خبرگزاری ایرنا این است که، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا، کسی جز سید ضیاء هاشمی نیست که از «صاحب منصبان» عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که در سال 96، چند ماهی سرپرست وزارت علوم هم بود.
حقیقت آن است که وقتی چینش اساتید و مسوولان اجرایی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران را بررسی می کنیم، آن را مصداق بارز «باندبازی» علمی-سیاسی مورد نظر خانم دکتر صادقی در سخنرانی در محضر انقلاب می یابیم.
رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سیدمهدی اعتمادی فرد نام دارد. او که متولد 1360 است، ظاهرا تنها چهار یا پنج سال بعد از اخذ مدرک دکتری خود، به ریاست این دانشکده رسیده است، بدون این که برجستگی علمی خاصی در او مشاهده شود. جالب این جاست که در صفحه «رزومه علمی» اعتمادی فرد در سایت دانشگاه تهران، برخلاف اساتید دیگر که سال و محل اخذ مدارک سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارش د و دکتری ذکر شده، صرفا به «دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران» بسنده شده است. البته مسولیتهای او در این دانشکده خیلی پیش از این شروع شده است. او که در آذر 96 به عنوان سرپرست دانشکده علوم اجتماعی منصوب شده بود، [3] در تیرماه 97 به عنوان رییس این دانشکده برگزیده شد و قبل از آن، سمتهایی چون معاونت دانشجویی و فرهنگی، معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی و سرپرستی دانشکده را بر عهده داشته است.
اعتمادی فرد داماد ابوالحسن ریاضی است که از سال 93 تا 97، مدیرکل امور دانشجویان داخل وزارت علوم بود و در سال 97 به سمت مدیرکلی دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران رسید. [4] ریاضی در دولت اصلاحات(از 76 تا 80)، معاون امور فرهنگی وزارت علوم بود. در دورهای که ریاضی مدیرکل امور دانشجویان در وزارت علوم دولت روحانی بود، عملکرد پر حرف و حدیثی از خود به جا گذاشت که در نهایت منجر به عزل او گردید. [5]
دیگر «صاحبمنصب» حاضر در هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی، محمدرضا جوادی یگانه است. یگانه که مدیر گروه جامعهشناسی این دانشکده است، همزمان سمت معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران را هم بر عهده دارد. روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «گروکشی و باندبازی در گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران»، دعوت از سمیه توحیدلو، از محکومان امنیتی فتنه 88 به عنوان مدرس به این دانشکده و همچنین مانعتراشی در تمدید قرارداد حامد حاجی حیدری، از اساتید انقلابی دانشکده علوم اجتماعی که اولین بار ماجرای کپیکاری حمیدرضا جلایی پور، عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت و بدیل آن، حزب اتحاد ملت و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی، را در کتاب «جامعه شناسی ایران»، افشاء کرد[6] ، از اقدامات جوادی یگانه به عنوان رییس گروه جامعهشناسی خواند. [7]
یکی دیگر از «صاحبمنصبان» حاضر در این دانشکده، غلامرضا غفاری است که در دوره ریاست جوادی یگانه بر گروه جامعهشناسی، از گروه برنامهریزی اجتماعی به گروه جامعهشناسی رفت. ظاهرا این اقدام، برخلاف رویه معمول و قانونی دانشگاه ها در جذب هیئت علمی اتفاق افتاد و مثلا برخی از اعضای هیئت علمی گروه جامعه شناسی اصلا از برگزاری جلسهای با این موضوع مطلع نبودهاند. تا آنجا که این اتفاق منجر به اعتراض برخی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی نیز شد.
غفاری در 14 آذر 96 از سوی وزیر علوم به عنوان «معاون فرهنگی و اجتماعی» این وزارتخانه منصوب شد.
روزنامه صبح نو در یادداشتی با عنوان «واهمه وابستگان دولتی از شفافیت در دانشگاه» (9 تیر 98) درباره ماجرای هجمه و فشار بر دکتر صادقی نتیجهگیری قابل تاملی کرد:
"ماجرای هجمه به دکترصادقی یا شائبههای پروژههای دولتی به دانشکده علوم اجتماعی منحصربهفرد نیست و ریشههای بنیادین در وضعیت فعلی دانشگاه و نسبتش با تاریخ، جامعه و دولت دارد. پیشازاین، نوشته بودیم پروژهبازیهای دانشگاه با دولت باعث شکلگیری فساد، قدرتیابی بوروکراتها و تشکیل باندهای هیأتعلمی برای پروژهگیری شده و خواهد شد و گفتوگوی علمی بهمحاق میرود و منتقدان هم با فشار حاشیهنشین خواهند شد (مگر تا پیشازاین، گفتوگویی در جریان بوده است؟). قطعا دکترصادقی آخرین سوژه چنین حملاتی نیست و در آینده، گسترش چنین وضعیتی را شاهد خواهیم بود؛ چراکه هرروز دامنه پروژهبازیهای اعضای هیأتعلمی دانشگاهها با نهادها و ارگانهای دولتی گسترش مییابد و در این فرایند، بوروکراتها، یعنی کسانی که خوب پروژه میگیرند، منافع آن را بین خود و اطرافیان تقسیم و در آخر، نتایج را سرهمبندی میکنند، رشد بیشتری مییابند و منتقدان آنها هم متحمل فشار بیشتری میشوند. "[8]
[1] https://www.irna.ir/news/83369760/archive?tp=1000
[2] https://www.irna.ir/news/83385538
[3] https://ut.ac.ir/fa/news/4944
[4] https://www.hamshahrionline.ir/news/413563
[5] https://www.tabnak.ir/fa/news/804021
[6] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/02/07/351530
[7] https://www.mashreghnews.ir/news/971482
[8] https://www.mehrnews.com/news/4654122