به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، طبیعتا پول را زیر بالشمان پس انداز نمی کنیم. به ویژه در شرایط تورمی اقتصاد ما، پس انداز به صورت نقدی اصلا به صرفه نیست! به قول استادان اقتصاد، ما ایرانی ها «تورم زی» شده ایم پس الگوی سرمایه گذاری یا پس اندازمان هم باید متناسب با آبشش هایمان، باشد! در این پرونده قصد داریم درباره الگوی سرمایه گذاری خودمان صحبت کنیم؛ بانک، بورس، بیمه، مسکن، طلا و ارز یا بیمه عمر یا کسب و کار؟! و این که در چه مواقعی، کدام روش را ترجیح می دهیم؟ الگوی سرمایه گذاری (میزان سرمایه گذاری و توزیع آن در بازارهای مختلف) را با کشورهای دیگر مقایسه می کنیم و نشان می دهیم که ما از نظر میزان پس انداز ضعیف نیستیم اما از نظر توزیع آن خیلی خوب عمل نمی کنیم. شرایط پیرامونی اقتصاد ما (تلاطم ها و جهش ها و ...) در کنار ضعف سواد مالی، باعث شده است، پس اندازمان را عمدتا در یک سبد قرار دهیم. اما چرا؟ واقعیت این است که ما به دور و برمان نگاه می کنیم و با توجه به گزینه های موجود، دست به سرمایه گذاری می زنیم. گاهی ممکن است یک رفیق یا یک رهگذر یا همراه در اتوبوس، مسیری پیش رویمان قرار دهد و وضعیتی خوب یا بد برایمان رقم بزند. حال اگر این فرصت ها و گزینه ها را خودمان ایجاد و بین گزینه های متنوع تر انتخاب کنیم، قطعا شرایط بهتری خواهیم داشت. همان حکایت همیشگی که می گوید همه تخم مرغ هایت را در یک سبد نگذار را آویزه گوشمان کنیم و البته برای مهیا کردن سبدهای مختلف و مطمئن تر تلاش کنیم. نه این که به محض تورمی شدن اقتصاد، راهی بازار ارز یا طلا شویم و در غیر آن شرایط راهی بانک!
پولی برای سرمایه گذاری هست؟
در سطح کلان، نسبت سرمایه گذاری ما ایرانی ها به کل درآمد سالانه بیش از 30 درصد است (طبق آخرین آمار ارائه شده توسط بانک جهانی). اما از آن جا که این پس انداز و سرمایه گذاری، عمدتا توسط شرکت ها و نهادها انجام می شود، قابل تطبیق به سطح خانوار نیست. اگر فرض کنیم که نیمی از این سرمایه گذاری مربوط به خانوار است، می توان تخمین زد که ما ایرانی ها به طور متوسط 15 درصد درآمدمان را پس انداز می کنیم. یعنی خانواری که ماهانه 30 میلیون تومان درآمد دارد حدود 5/4 میلیون تومان پس انداز می کند. به نظر شما، این میزان پس انداز کم است یا زیاد؟ آمارهای جهانی می گوید که اگر این گونه باشد (تخمین 15 درصد پس انداز درآمد توسط خانوار ایرانی) رقم بسیار بالایی است!
چینی های خسیس، یونانی های بدهکار
چنان چه نمودار زیر نشان می دهد، چینی ها بیشترین سطح پس انداز را دارند. آن ها بسیار کار می کنند، حقوق خیلی زیادی هم نمی گیرند اما طبق آخرین آمار OECD حدود 36 درصد درآمدشان را پس انداز می کنند. برخی، بر این اساس می گویند که این سطح از پس انداز خیلی زیاد است و نشانه نوعی خست است. متوسط جهانی پس انداز به درآمد خانوار (household saving) حدود 12 درصد است که چینی ها سه برابر این مقدار پس انداز می کنند. در سوی دیگر، وضعیت در برخی کشورها آن قدر بد است که میزان دریافت وام (با منشأ پول ها و استقراض های بین المللی) بیشتر از پس انداز است. در این زمینه یونانی ها یک رکورد ثبت کرده اند. طبق آخرین آمار OECD یونانی ها به اندازه 16 درصد درآمدشان استقراض می کنند. یعنی نه تنها درآمدشان را کامل مصرف می کنند بلکه به اندازه 16 درصد آن هم، وام می گیرند و خرج می کنند. چند کشور دیگر، مثل لیتوانی، پرتغال و حتی فنلاند هم نرخ پس انداز منفی دارند که البته بسیار محدود است و به رکورد یونانی ها نمی رسد. فارغ از مقدار پس انداز، این که این پس انداز را چگونه و کجا سرمایه گذاری کنیم هم مهم است و البته موضوع اصلی این پرونده است.
از این جا تا فرنگ؛ سبک سرمایه گذاری چگونه است؟
چند روز قبل نتایج یک نظرسنجی منتشر شده که نشان می داد حدود 34 درصد مردم پس اندازی ندارند. اما آن هایی که پس انداز دارند و در جایی غیر از کسب و کار سرمایه گذاری می کنند، عمدتا بانک را ترجیح می دهند. به این ترتیب که 47 درصد از مردم (از کسانی که پس انداز دارند و مشغول کارآفرینی و سرمایه گذاری در کسب و کار هم نمی شوند) پول خود را در بانک سپرده می کنند. سهم بورس کمتر از 3 درصد و ارز هم حدود 2 درصد است. طلا و سکه هم با 19 درصد جزو پرطرفدارهاست. زمین و مسکن هم با بیش از 28 درصد، گزینه دوم (بعد از سپرده بانکی) برای سرمایه گذاری است. اما در بقیه کشورها چگونه است؟ نمودار زیر مربوط به یک نظرسنجی در آمریکا در سال 2018 است. چنان چه پیداست، بانک و حساب بانکی در رتبه چهارم قرار دارد. دارایی های واقعی مثل زمین و مسکن اول است و بورس رتبه دوم را کسب کرده است. سرمایه گذاری آمریکایی ها در طلا نیز، حدود دو برابر ایرانی هاست. آن چه از این مقایسه پیداست، سهم اندک بورس در ایران و سهم بالای بانک است. چرا این گونه است؟
ثبت یک رکورد بورسی و یادآوری یک عقب ماندگی
همزمان با انتشار آمار نظرسنجیِ ایسپا که نشان می داد کمتر از 3 درصد مردم در بورس سرمایه گذاری می کنند، یک اتفاق مهم دیگر هم رخ داد. رکورد حضور افراد در یک عرضه اولیه بورسی با حضور بیش از 500 هزار نفر شکسته شد. هم امیدوارکننده است و هم ناامیدکننده! از سویی تعداد کدهای بورسی در یک سال اخیر شدید رشد کرده است و یک رکورد جدید در حضور در عرضه اولیه ثبت شده است (می دانید که عرضههای اولیه بورسی بسیار جذاب است و بادزهی بسیار مناسبی در زمانی کوتاه می دهد) و از سوی دیگر با تقسیم کردنِ تعداد شرکت کنندگان در این عرضه اولیه بر کل جمعیت به رقم ناامید کننده6 /0 درصد می رسیم! یعنی نظرسنجی ایسپا، مشارکت در بورس را، کمی هم بالا ارزیابی کرده است! اما چرا این گونه است؟
چرا بانک را به بورس ترجیح می دهیم؟
البته، این که سرمایه گذاری در بورس این قدر کم و در بانک آن قدر زیاد است، اصلا عجیب نیست! اقتصاد ما در حوزه های مختلف بسیار پرتلاطم است و در شرایط نااطمینانی، قطعا یک جای مطمئن و کم ریسک بر بازارهای متلاطم ارجحیت دارد. ضمنا بورس و بازار سهام در کشور ما بسیار کمتر از سایر کشورهای جهان، توسعه پیدا کرده است.
اما این همه ماجرا نیست. چرا که: 1- هرچه نوسانات بیشتر باشد، در کنار ریسک بیشتر، انتظار سود هم بیشتر است
2- برخی برهه ها، مثل همین عرضه های اولیه بورسی، ریسک نزدیک به صفر و بازدهی قابل توجه است اما حضور کم است 3- در برخی برهه ها(مثل دوره جهش تورمی سال گذشته) سپرده گذاری بانکی عملا ضرر است چرا که نرخ تورم بسیار بالاتر از نرخ سود بوده و سپرده گذاری عملا به معنی کاهش ارزش دارایی (سود منفی) است.
در این شرایط باید علت نبود تنوع در سرمایه گذاری و تسلط بانک زدگی را در سطح سواد مالی خودمان و مخصوصا نبود نهادها و موسسات مشاور سرمایه گذاری مطمئن جستجو کرد.
جای خالی موسسات مشاوره سرمایه گذاری
یکی از مهم ترین اصول در سرمایه گذاری، تحلیل پذیری بازار است. یا این که حداقل کسانی باشند که در این خصوص به شما مشورت مناسب بدهند و درباره کم و کیف آن، یاریتان کنند. چندی پیش، یکی از دوستان یک ارز مجازی( بیت کوین نبود، آن قدر ناشناخته بود که من با ادعای مالی و اقتصاد، اسمش هم یادم نماند!) خریده بود. می گفت آینده اش چه می شود؟ ضرر کرده بود و حالا مانده نگه دارد یا بفروشد! از منظر تحولات نرخ ارز (با توجه به وابستگی بازدهی ریالی این ارز به نرخ ارز) توضیحاتی دادم اما درباره اصل موضوع هیچ نظری نداشتم. خودش هم مانده بود که چه کند!
واقعیت این است که ما برای تنوع دادن به سرمایه گذاری هایمان نیاز به سواد مالی بیشتر و البته مشاوران بهتر داریم. حداقل یکی از دو مورد ضروری است تا آن قدر مطمئن شویم که بتوانیم پولمان را در محلی قرار دهیم و خیالمان هم راحت باشد.
اگرچه جای موسسات مشاوره سرمایه گذاری خرد معتبر در کشورمان خالی است اما، متاسفانه ما همین امکانات موجود در اطرافمان را هم به خوبی نمی شناسیم. شناخت این موارد، می تواند کمکمان کند سبدمان را متنوع تر کنیم و تخم مرغ هایمان را با آرایش بهتری بچینیم.
چند گزینه تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری
وقتی صحبت از سواد مالی در حوزه سرمایه گذاری می کنیم دو نکته مهم مدنظر است؛ اول این که بازارها و گزینه های بیشتری برای سرمایه گذاری بشناسیم تا بتوانیم به اصل اول سرمایه گذاری یعنی چیدن سبد متنوع و محدود کردن ریسک عمل کنیم (وقتی سبد متنوع است ریزش یا ضرر در یک بازار، توسط سایر گزینه ها خنثی خواهد شد). اصل بعدی هم محاسبه و اعمال میزان سود و ریسک انتظاری هر گزینه سرمایه گذاری و تعادل بخشی به نسبت ریسک به سود است. مورد دوم شاید نیاز به مشاوره هم داشته باشد. برای این که این دو اصل را رعایت کنید، برایتان پیشنهاداتی داریم.
صندوق های سرمایه گذاری؛ هم فال و هم تماشا
همان طور که در آمار مربوط به ایالت های آمریکا داشتیم صندوق های سرمایه گذاری، در کنار بورس یک گزینه مهم سرمایه گذاری است. خوشبختانه تعداد زیادی از این صندوق ها در کشور وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آن ها به صورت غیرمستقیم در مجموعه ای از دارایی ها سرمایه گذاری کنید. این صندوق ها بسته به نوع خود (در سهم، مختلط و درآمد ثابت)، دارایی ها را در بازارهای مختلف سرمایه گذاری می کنند؛ از سهام بورسی تا سپرده بانکی و اوراق قرضه و .... . یعنی با یک تیر، دو نشان می زنید؛ هم در یک سبد متنوع سرمایه گذاری می کنید (اصل اول) و هم این که این شرکت ها مجموعه ای از کارشناسان و تحلیلگران دارند و بر اساس بررسی های آن ها سرمایه گذاری می کنند.
فهرست، درس و بازدهی صندوق های سرمایه گذاری
البته عملکرد همه آن ها مثل هم نیست. به نشانی زیر بروید و فهرست حدود 200 صندوق فعال همراه با وبسایتشان را ببینید.
http://www.fipiran.com/Fund/MFAll
همچنین به نشانی زیر رفته و بازدهی آن ها را در دوره های زمانی مختلف ملاحظه کنید. طبیعتا آن هایی که قبلا بازدهی بهتری داشته اند، احتمال خبره ترند و در آینده هم عملکرد بهتری خواهند داشت. شما حتی همین جا هم می توانید اصل اول را رعایت و به جای یک صندوق در 2 یا 3 صندوق سرمایه گذاری کنید. سایت fipiran.com «بخش صندوق ها» قسمت وسط (بین انواع صندوق ها انتخاب کنید). مثلا صندوق های با درآمد ثابت، در سهام، مختلط، طلا و ...
در قسمت سبز رنگ می توانید صندوق ها را بر اساس بازدهی در دوره های مختلف به صورت صعودی یا نزولی مرتب کنید و پربازده ترین صندوق ها را ببینید. نمودار زیر، میانگین بازده صندوق های مختلف را نشان می دهد.