ماهان شبکه ایرانیان

بی عدالتی و تبعیض والدین در تربیت فرزندان

اگر پدر و مادری بین فرزندانشان تبعیض قائل شوند و موجبات رنجش خاطر بعضی از آنها را فراهم کنند، این کار ظلم محسوب می شود و گناه است

بی عدالتی و تبعیض والدین در تربیت فرزندان

اگر پدر و مادری بین فرزندانشان تبعیض قائل شوند و موجبات رنجش خاطر بعضی از آنها را فراهم کنند، این کار ظلم محسوب می شود و گناه است. متأسفانه برخی از والدین با اصول تربیتی آشنایی کافی ندارند به همین دلیل، در تربیت فرزندان دچار تبعیض و بی عدالتی می گردند. اساساً یکی از چیزهایی که امر تربیت را مختل می کند، تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان می باشد. تبعیض و بی عدالتی در برخورد با فرزندان از هر جهتی (عاطفی، روحی و روانی و ...) روی فرزندان تأثیر می گذارد و موجب حسادت، کینه، مقایسه های ناروا و بروز برخی مشکلات بین فرزندان می شود. تا تبعیض بین فرزندان هست، پیدایش خصومت، حسادت، مقایسه کردن ها، عقده و سایر مشکلات عاطفی، روحی و روانی بین فرزندان دور از انتظار نخواهد بود. پدر و مادر باید بدانند که همه فرزندان در یک سطح نیستند و هر کدام در زمینه ای استعداد دارند و این نباید سبب تبعیض بین فرزندان شود.

اگر مادری بین فرزندانش تفاوت و تبعیض قائل شود و باعث خراب شدن رابطه آنها شود ظلم کرده است؟ وظیفه فرزند در مقابل مادر چیست؟  البته این را بدانید که بسیاری از این گونه بی مهری ها، تبعیض ها و فرق گذاشتن ها به واسطه ضعف فرهنگی و ناآگاهی والدین یا یکی از آنها نسبت به وظایف خود نسبت به فرزندان و عدم آشنایی آنان از اصول صحیح تربیتی ناشی می گردد و ممکن است خیلی عمدی نبوده باشد. گاهی برخی از فرزندان، توانایی و استعداد خاصی دارند و یا جذابیت و زیبایی چشمگیری دارند و یا حتی بیماری و معلولیت و مشکل خاصی دارند که همه این ها به نوعی باعث می شود که توجه والدین بیش از سایر فرزندان به آنها معطوف گردد که همین عامل ممکن است خواسته یا ناخواسته، زمینه تبعیض و بی عدالتی را فراهم کند. اگر پدر و مادر از روی آگاهی و عمد رفتار تبعیض آمیز با فرزندان خود داشته باشند، مرتکب گناه و ظلم شده اند و باید در پیشگاه الهی جوابگو باشند. پدر و مادر باید بدانند که اگر رفتار تبعیض آمیز آنها باعث شود فرزندان به گناه حسادت و قطع رابطه و جدایی کشیده شوند و یا دچار بیماری گردند، مقصر اصلی خود آنها هستند. به هر حال، وقتی در خانواده ای به هر علت، تبعیض بین فرزندان باشد و پدر و مادر بین فرزندان فرق بگذارند؛ مسأله بی مهری ها، تبعیض ها گاهی آزار دهنده و عذاب آور خواهد بود؛ اما اگر قرار باشد از این گونه رفتارها آزرده و عصبی شوید و در یک سیکل معیوب بیفتید، چیزی جز ابتلا به انواع بیماری‌های اعصاب و روان و اختلالات روحی و روانی از جمله افسردگی، وسواس فکری، بدبینی، حس انتقام جویی و... عایدتان نخواهد شد. باید توجه داشت که همه ما انسانیم و غیر از معصومین(علیهم‌السلام) و بندگان خاص الهی، هیچ کس دیگری از تیر رس شیطان و وسوسه های زهرآگین او در امان نیست. پدر شما نیز از این مسئله مستثنی نیست. یادتان باشد پدرتان در حال حاضر دو نقش را بر عهده دارد، مهم ترین نقش او، نقش پدری است که در هر صورت و در هر حال به قوت خود باقی است و پدرتان هر گونه که باشد و هر گناه و جرمی که مرتکب شود، بالاخره پدر شماست و شما در قبال او وظیفه ای دارید. دومین نقش پدرتان، نقش یک فرد خاطی و گنهکار است که این نقش اگر چه برای شما آزار‌ دهنده و بسیار رنج‌آور است، ولی بدانید که نقش دوم ارتباطی به شما ندارد، او خود مسئول رفتارهای ناشایست خویش است که اگر توبه نکند، باید تقاص اَعمال خود را بپردازد.

رعایت عدالت در خصوص فرزندان

اگر پدر و مادری بین فرزندانشان تبعیض قائل شوند و موجبات رنجش خاطر بعضی از آنها را فراهم کنند، این کار ظلم محسوب می شود و گناه است. اما این چیزی است بین خود و خدایشان که باید نزد او پاسخگو باشند و چیزی از وظایف شما نسبت به آنها کم نمی کند. البته شما می توانید به آنها اعتراض کنید و یا ناراحتی خود را از کار آنها بروز دهید؛ اما به هرحال به خاطر تمام زحماتی که از کودکی تا الآن برایتان کشیده اند، حق ندارید به آنها توهین کنید. پدر و مادر، از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد و در دوران شیرخوارگى و بعد کودکى مشکلات بسیار زیادى را متحمل شده اند. بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه ای را براى آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطى احترام آنها را نگه داشت؛ هر چند در بعضى اوقات در برخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند. اشتباهات آنها در بسیاری از مواقع، نتیجه تربیت نادرست آنها، رفتار پدر و مادرشان با آنها و نیز بر اثر عدم آگاهی و سواد کافی در زمینه تربیت فرزند و تحت تأثیر محیط زندگی آنها و شرایطی بوده که در آن به سر می برده اند. بنابراین آنها زیاد هم مقصر نیستند و معمولا عمدی در این کار ندارند.

اگرچه رعایت عدالت در خصوص فرزندان کاری بس مشکل است و برخی از والدین در این خصوص دچار تبعیض و بی‌عدالتی می‌گردند، اما همانطور که اشاره شد بخش عمده‌ای از این گونه رفتارهای پدر و مادرها، ناشی از عدم آگاهی و جهل آنهاست. متأسفانه برخی از والدین با اصول تربیتی صحیح آشنایی کافی ندارند؛ به همین دلیل در تربیت فرزندان دچار تبعیض و بی ‌عدالتی می ‌گردند. اساساً یکی از چیزهایی که امر تربیت را مختل می ‌کند، تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان است. تبعیض و بی عدالتی در برخورد با فرزندان از هر جهتی (عاطفی، روحی و روانی و ...) روی فرزندان تأثیر منفی می‌ گذارد و موجب حسادت، کینه، مقایسه های ناروا و بروز برخی مشکلات بین فرزندان می ‌شود. تا تبعیض بین فرزندان هست، پیدایش خصومت، حسادت، مقایسه کردن ها، عقده و سایر مشکلات عاطفی، روحی و روانی بین فرزندان دور از انتظار نخواهد بود. پدر و مادر باید بدانند که همه فرزندان در یک سطح نیستند و هر کدام در زمینه ای استعداد دارند و این نباید سبب تبعیض بین فرزندان شود.

آثار بد تبعیض

بسیاری از این گونه بی ‌مهری ‌ها، تبعیض ها و فرق گذاشتن ها به واسطه ضعف فرهنگی و ناآگاهی والدین نسبت به وظایف خود نسبت به فرزندان و عدم آشنایی آنان از اصول صحیح تربیتی ناشی می‌گردد و ممکن است خیلی عمدی نبوده باشد. گاهی برخی از فرزندان، توانایی و استعداد خاصی دارند و یا جذابیت و زیبایی چشمگیری دارند و یا حتی بیماری و معلولیت و مشکل خاصی دارند که همه این‌ها به نوعی باعث می‌شود که توجه والدین بیش از سایر فرزندان به آنها معطوف گردد و یا ترجیح جنسیت پسر برای والدین که همین عوامل ممکن است خواسته یا ناخواسته، زمینه تبعیض و بی ‌عدالتی را در خانواده ها فراهم کند. وقتی در خانواده ای به هر علت، تبعیض بین فرزندان باشد و پدر و مادر بین فرزندان فرق بگذارند؛ مسأله بی ‌مهری‌ ها، تبعیض ‌ها گاهی آزار دهنده و عذاب آور خواهد بود؛ اما اگر قرار باشد از این گونه رفتارها آزرده و عصبی شوید و در یک سیکل معیوب بیفتید، چیزی جز ابتلا به انواع بیماری ‌های اعصاب و روان و اختلالات روحی و روانی از جمله افسردگی، وسواس فکری، بدبینی، حس انتقام ‌جویی و... عایدتان نخواهد شد.

برای این که زندگی آرام و شادی داشته باشید و احساس شادی و خوشبختی کنید و بتوانید بی ‌توجهی ‌ها و بی ‌مهری‌ های پدر و مادرتان و سوء رفتارهای آنان را به راحتی تحمل کنید، بهتر این است که این موهبت الهی را وابسته به یک چیزی در بیرون خود نکنید. چرا که هزاران متغیر در بیرون از شما هست که لزوماً همه آنها را نمی ‌توانید کنترل کنید. مثلاً شما نمی ‌توانید گذشته را جبران کنید و یا به این سادگی ها و در کوتاه مدت، چنان پدر و مادرتان را تغییر دهید که رفتار تبعیض آمیز با شما نداشته باشد و در عوض رفتار و اعمالی انجام دهند که طبق میل شما بوده و موجب شادی شما بشود؛ بنابراین بهتر است شاد بودن را به درون خود ببرید و نسبت به توانایی ها، اعتقادات، علائق، استعدادها و رشدهای خود احساس شادمانی داشته باشید. به این ترتیب هر وقت هم که ناشاد باشید، کلیدش دست خودتان هست و می‌ توانید با کمی تلاش، شادی را به دست بیاورید. نیازی نیست که منتظر بمانید تا پدر و مادرتان و دیگران شما را دوست بدارند و یا در مرکز توجه خود قرار دهند و بدین شیوه شادی را به شما هدیه و پیشکش کنند. اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و توانایی ‌های خودتان کار کنید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و خودتان را با خواهر یا برادرتان و یا دیگران مقایسه نکنید و اصلاً برای‌ تان مهم نباشد که پدر و مادرتان و دیگران در مورد شما چه می گویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد». اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد می‌گیرید که در روابط تنگاتنگ با اطرافیان از مورد توجه قرار نگرفتن آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه به طرف مقابل انرژی مثبت در قالب یک تعریف یا تمجید دوستانه بدهید. به هر حال، تا سبک فکری شما اصلاح نشود، تا روی افکار و ذهن خود کار نکنید، توقع نداشته باشید که زندگیتان تغییر کند. در واقع آن چیزی که شما در بیرون از خود دنبالش می‌گردید و می‌خواهید آن را به دست بیاورید، در درون شماست، کافیست خوشبختی، شادی، آرامش و دوست داشتن را در درون خود حس کنید. از راز و نیاز به درگاه الهی غافل نباشید و از خدا بخواهید که مهرتان را در دل پدر و مادرتان روز افزون گرداند و برای آنها طلب مغفرت کنید و در دل آنها را ببخشید و در عمل نیز با حفظ حرمت و گرامی داشت خاطر آنها به گونه‌ای با آنها رفتار کنید تا به تدریج متوجه رفتار اشتباه‌شان گردند و بکوشند آن را اصلاح کنند.

باید به گونه‌ای با پدر و مادرتان برخورد نمایید که به شخصیت واقعی، حرمت و تکریم آنها خدشه ‌ای وارد نگردد؛ چه بسا ممکن است جوان پاکدل پاک رفتار، با نحوه عملش و با ادب، گرامی داشت خاطر، تحویل گرفتن آنها، نیکى و مراقبت، بر پدر و مادرش تأثیر بگذارد تا ایشان متوجه کردار زشت ‌شان بشوند و تصمیم جدی بگیرند که دگر بار اَعمال و رفتار ناپسند و زشتی انجام ندهند. به هر حال، قرآن کریم انسان ‌ها را از تندى و پرخاش نسبت به پدر و مادر نهى مى کند و به سخن نیک و لحن شایسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خیرخواهى و دعا در حق آنان دعوت مى کند. رفتار صحیح شما با پدر و مادرتان و مداومت در آن، نوعی امر به معروف و نهی از منکر عملی به حساب می ‌آید و می ‌تواند همانند تلنگری، آنها را از خواب غفلت بیدار کند. این احتمال نیز وجود دارد که پدر و مادرتان در گذشته رفتاری از شما دیده ‌اند به طوری که ذهنیت ‌شان نسبت به شما تغییر یافته و کاملاً منفی شده است؛ به همین خاطر کارهای خوب شما در نظر آنها کوچک جلوه می‌ کنید و آنها کارهای شما را نادیده می ‌انگارند. توصیه می ‌شود در صورت امکان آن ذهنیت منفی را شناسایی و در صدد تغییر آن بربیایید. به هر حال، هرگز نباید خطاها و اشتباهات خود را در این جریان نادیده بگیرید و همه تقصیرها را به گردن پدر و مادرتان بیندازید.

وظیفه فرزندان نسبت به والدین

در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی، تأکید فراوان به احترام نمودن و حفظ حرمت والدین شده است. از روایات معصومین(علیهم‌السلام) استفاده می‌شود که والدین چه مؤمن باشند و چه کافر و چه نیکوکار و چه معصیت کار باید مورد احترام قرار گیرند و استثنا بردار نیست. امام ‌رضا (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید: «بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَیْنِ وَ لَا طَاعَةَ لَهُمَا فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ نیکی و احسان به والدین واجب است گرچه آنها مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید آنان را اطاعت کرد».[1]

امام صادق (علیه‌السلام) نیز در روایت دیگری می‌فرماید: «ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ؛ سه چیز است که خداوند در آنها به هیچ کس رخصت نداده است و عذر و بهانه ای را از کسی قبول نمی‌کند: اداى امانت به صاحبش چه نیکوکار باشد و چه بدکار، وفاى به عهد خواه طرف‏ پیمان نیکوکار باشد و یا بدکار و نیکی و احسان به پدر و مادر چه نیکوکار باشند و چه بدکار و گنهکار».[2]

توجه داشته باشید مادرتان در حال حاضر دو نقش را بر عهده دارد، مهمترین نقش او، نقش مادری است که در هر صورت و در هر حال به قوت خود باقی است و مادرتان هر گونه که باشد و هر خطا و جرمی که مرتکب شود، بالاخره مادر شماست و شما در قبال او وظیفه ای دارید. دومین نقش مادرتان ، نقش یک فرد خاطی و گنهکار است که این نقش اگر چه برای شما آزار‌ دهنده و رنج‌آور است، ولی بدانید که نقش دوم ارتباطی به شما ندارد، او خود مسئول رفتارهای ناشایست خویش است که اگر توبه نکند، باید تقاص اَعمال خود را بپردازد. به نظر می‌رسد که شما باید، این دو نقش مادرتان را از هم تفکیک و مجزّا کنید و همواره به مادرتان بر اساس نقش مادری که دارد، به دیده مادر بنگرید و با او رفتار صحیح و منطقی بر اساس تعالیم قرآنی و اسلامی داشته باشید.

به طور کلی، والدین در قبال فرزندان وظیفه ای دارند و فرزندان نیز در قبال والدین وظیفه ای دیگر دارند و هر کدام در برابر وظیفه ای که بر عهده دارند مورد بازخواست و سؤال قرار می گیرند. بنابراین اگر مادرتان به وظیفه خود در قبال شما عمل نکند دلیل بر این نمی شود که شما هم به وظیفه خود در قبال او عمل نکنید. اگر فرزندان نافرمان و ستم کار مورد عاق والدین خود قرار می گیرند، در مقابل والدین ظالم نیز مورد عاق فرزندان قرار می گیرند. هر کس مسئول اعمال ناشایست خود است. اگر مادرتان در خصوص فرزندان دچار تبعیض و بی عدالتی گردد، وی در مقابل این گونه رفتارش مسئول است و باید در درگاه الهی پاسخگو باشد. با این وجود، شما به هیچ وجه مجاز نیستید در برابر بدرفتاری مادرتان، واکنش و عکس العمل نامناسب نشان دهید، بلکه همچنان موظفید، حرمت او را نگه دارید و به وی احترام کنید. وظیفه شما هم در همه حال این است که حرمت و احترام مادرتان را نگه دارید و به هیچ وجه سعی در بی‌احترامی به او و مقابله به مثل نسبت به رفتارهای ناروای وی نداشته باشید بلکه، به جای آن در حق او دعا کنید تا به راه راست هدایت شود و خداوند از سر تقصیرات او بگذرد.

راهکارهای کاربردی

 

1. ارتباط عاطفی خود را به وی تقویت کنید.

ذهنیت خود را نسبت به مادرتان تغییر دهید و سعی کنید ارتباط عاطفی خود را به وی تقویت کنید و با او به نرمی و ملاطفت رفتار نمایید.  چه بسا ممکن است جوان پاکدلِ پاک رفتار، با نحوه عملش و با ادب، گرامیداشت خاطر، تحویل گرفتن او، نیکى و مراقبت، بر پدرش تأثیر بگذارد تا ایشان متوجه اشتباه خود گردد و دگر بار رفتار تبعیض آمیز با شما نداشته باشد. این را بدانید، در آغاز بعثت پیامبر (ص) و صدر اسلام جمعی از جوانان تازه مسلمان شده بودند؛ ولی هنوز والدین آن‌ها بر شرک و کفر خود باقی بودند. جوانان تازه مسلمان طبق دستور اسلام و قرآن آن چنان زیبا و با نرمی و ملاطفت با پدر و مادر خود رفتار می‌نمودند که در نهایت، باعث گرویدن آنها با اسلام شدند. این مسئله گویای تأثیرگذاری رفتار پسندیده بر تغییر و اصلاح زشتی ها و ناهنجاری هاست. شما نیز می‌توانید این گونه عمل کنید و تا جایی که می تواند با مادرتان به نیکی رفتار کنید. یادتان باشد در آموزه‌های دینی، حفظ نظام خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است بنابراین، بهتر است نهایت تلاش خود را به کار گیرید و با ایجاد همدلی و تفاهم به همه اعضای خانواده و با برادران و خواهران تان، محیطی گرم و صمیمی به وجود آورید تا تمام اعضای خانواده نسبت به یکدیگر احترام بگذارند.

2. نگرش تان را تغییر دهید.

شما نمی توانید گذشته را جبران کنید و یا رفتار تبعیض آمیز مادرتان را به سهولت عوض کنید، ولی می توانید کاری کنید که کمبودها جبران گردد، اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و توانایی‌های خودتان کار کنید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و خودتان را با خواهرتان و دیگران مقایسه نکنید و اصلاً برای‌تان مهم نباشد که پدر و مادرتان و دیگران در مورد شما چه می گویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد». اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد می‌گیرید که در روابط تنگاتنگ با اطرافیان از رفتار تبعیض آمیز آنان و یا مورد توجه قرار گرفتن آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه به طرف مقابل انرژی مثبت در قالب یک تعریف یا تمجید دوستانه بدهید.

3. بکوشید خاطرات تلخ گذشته را از ذهن خود بیرون بریزید و اجازه ندهید تا آن خاطرات در قالب افکار منفی و مزاحم به ذهن تان هجوم بیاورند تا با نشخوار ذهنی دچار وسواس فکری در این زمینه گردید به صورتی که آن افکار، در یک چرخه بی پایان و تکرار شونده شما را آزار دهند. می توانید کش نازکی به مچ دست خود ببندید و با شروع افکار منفی و مزاحم، آن کش را بکشید و رها کنید تا اندک سوزشی در مچ دست‌تان ایجاد شود و سپس شروع به شمارش معکوس نمایید. مثلاً عدد 100 را انتخاب کنید و سعی نمایید هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به صفر برسید؛ تا با احساس دردى که روى مچ دست‌تان ایجاد مى شود و نیز با شمارس اعداد، از آن فضاى روانى بیرون آیید و ناخودآگاه موضوع ذهنى‌تان عوض شود.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. اسکندری فر، سمیه، جایگاه پدر و مادر در اسلام: بررسی پدیده‌ی نیکی به والدین و نافرمانی آن‌ها در پرتو آیات و احادیث، تربیت جام: شیخ الاسلام احمد جام، 1388.

2. خوش فهم تبریزی، عبدالجلیل، حقوق والدین از نظر اسلام، قم: حق بین، 1389.

3. دلیری، برات الله، حقوق پدر و مادر از دیدگاه قرآن و روایات، مشهد: شاملو، 1388.

4. طالبی، محرم، احترام به پدر و مادر، اصفهان: بنی‌هاشم،1390.

5. گوردون، تامس، فرهنگ تفاهم در ارتباط والدین فرزندان، ترجمه‌ی: پریچهر فرجادی، آیین تفاهم، 1384.

6. ملک‌محمودی الیگودرزی، امیر، هنر رفتار با والدین: چگونه با پدر و مادر خود رفتار کنیم؟، قم: مشعل هدایت، 1392.

7. ناجی، سیدهاشم، آثار و برکات و ثمرات نیکی نمودن والدین به فرزندان و پیامدهای شوم بدی کردن والدین به فرزندان در دنیا و آخرت، تهران: ناجی جزایری،1390.

پی نوشت ها


[1] ابن بابویه، محمد بن على،‏ عیون أخبار الرضا علیه السلام‏، ج2، ص124، تهران، نشر جهان‏، 1378ق‏.

[2] شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج21، ص490،‏ قم، ‏مؤسسه آل البیت علیهم السلام، 1409ق‏.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان