1- جمیعت فعال و غیرفعال
- جمعیت فعال: بررسیها نشان میدهد طی سه سال منتهی به بهار 1397 ، جمعیت فعال در هر سال به طور متوسط 598 هزار نفر افزایش داشته است که تقریباً 53 درصد از آن مردان و مابقی زنان بودهاند. اما در بهار 1398 نسبت به فصل مشابه سال قبل، y فعال 43 هزار نفر کاهش داشته است.
این کاهش عمدتاً به دلیل کاهش در جمعیت فعال زنان (حدود 170 هزار نفر) رخ داده است و جمعیت فعال مردان در این فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل 127 هزار نفر افزایش یافته است.
البته همین افزایش جمعیت فعال مردان نسبت به متوسط این رقم در سه سال منتهی به بهار 1397 ( 520 هزار نفر افزایش در سال) به یک پنجم خود رسیده است.
نمودار زیر نشان میدهد افزایش جمعیت در سن کار کشور در این فصل نسبت به سالهای قبل رشد داشته، بنابراین کاهش جمعیت فعال به دلیل خروج افراد از بازار کار رخ داده است.
به نظر میرسد کاهش جدی در جمعیت فعال، بیشتر به دلیل دلسردی افراد از یافتن کار رخ داده و این رویه در کاهش جمعیت فعال زنان بسیار مشهود است (حدود 81 درصد از کاهش جمعیت فعال زنان از ناحیه کاهش جمعیت بیکار زنان است.)
مرکز پژوهشهای مجلس در بخشی از گزارش خود آورده است، ارائه تحلیلی دقیق از دلایل خروج افراد بیکار از بازار کار نیازمند دسترسی به دادههای خام طرح آمارگیری نیروی کار است که این موضوع به دلیل عدم انتشار دادههای خام به موقع از سوی مرکز آمار ایران، در حال حاضر امکانپذیر نیست.
- نرخ مشارکت: نرخ مشارکت در بهار 98، 40.6 درصد بوده است که نسبت به بهار 97 (41.1) 0.5 درصد کاهش داشته است و نرخ مشارکت زنان طی این دوره 0.7 درصد کاهش داشته و به 16.1 درصد و نرخ مشارکت مردان در حدود 0.3 درصد کاهش را تجربه کرده و به 65 درصد رسیده است.
- جمعیت غیرفعال: در فصل بهار 98، جمعیت غیرفعال 840 هزار نفر نسبت به فصل مشابه سال قبل افزایش داشته است. این در حالی است که به طور متوسط طی سال منتهی به بهار 97، جمعیت غیرفعال هر سال 275 هزار نفر کاهش را نشان می دهد و در بهار 97 نیز این رقم 49 هزار نفر کاهش داشته است.
از 840 هزار نفر افزایش جمعیت غیرفعال در فصل بهار 98، 30 درصد مربوط به جمعیت غیرفعال مردان و در حدود 70 درصد آن مربوط به جمعیت غیرفعال زنان است.
2-اشتغال
- تغییر در جمعیت شاغلان: طی سه سال منتهی به بهار 97 به طور متوسط سالیانه 723 هزار نفر به جمعیت شاغل اضافه شده است که 367 هزار نفر آن مرد و 356 هزار نفر آن زن بوده اند، اما در بهار 98 نسبت به بهار 97، 321 هزار نفر به جمعیت شاغلان اضافه شده است که در این میان 354 هزار نفر آن مردان بوده اند و جمعیت شاغلان زن، 32 هزار نفر کاهش داشته است.
- ترکیب بخشی اشتغال: از رقم نزدیک به 320 هزار نفر افزایش اشتغال رخ داده در بهار 1398 ، حدود 116 هزار نفر در بخش کشاورزی، 40 هزار نفر در بخش خدمات و 168 هزار نفر در بخش صنعت بوده است.
- ترکیب منطقهای اشتغال: بررسی ترکیب شهری و روستایی افزایش اشتغال 321 هزار نفری رخ داده در بهار 1398 نشان میدهد این افزایش اشتغال متوازن رخ نداده است به گونهای که 420 هزار نفر در مناطق شهری به شاغلان اضافه شده و 98 هزار نفر در مناطق روستایی از تعداد شاغلان کاسته شده است. البته با توجه به در دست اجرا بودن قانون اشتغال روستایی، لازم است ارزیابی عملکرد این قانون با دقت نظر بیشتری مدنظر قرار گیرد و در حال حاضر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، این امر را در دستور کار خود قرار داده است.
نمودار بالا نشان میدهد، که از 420 هزار نفر افزایش اشتغال رخ داده در مناطق شهری، 97 هزار نفر آن به بخش خدمات، 183 هزار نفر به بخش صنعت و 140 هزار نفر به بخش کشاورزی مربوط است. همچنین در مناطق روستایی به ترتیب در بخش کشاورزی 25 هزار نفر، در بخش صنعت 16 هزار نفر و در بخش خدمات 57 هزار نفر، کاهش اشتغال وجود داشته است.
3-بیکاری
- تغییر در جمعیت بیکار: طی سه سال منتهی به بهار 1397 به طور متوسط سالیانه 262 هزار نفر به جمعیت بیکار اضافه شده است که در این میان 153 هزار نفر آن مرد و 102 هزار نفر آن زنان بودهاند، اما در بهار 1398 نسبت به بهار 1397 ، جمعیت بیکار 365 هزار نفر کاهش داشته است و جمعیت بیکار مردان 227 هزار نفر و جمعیت بیکار زنان 138 هزار نفر کاهش داشته است. همچنین جمعیت بیکار جوان 24 - 15 ساله، 130 هزار نفر و بیکاری فارغالتحصیلان عالی نیز، 20 هزار نفر کاهش را نشان میدهد.
کاهش جمعیت بیکار به همراه کاهش نرخ مشارکت و جمعیت فعال و افزایش قابل توجه جمعیت غیرفعال در مردان و زنان، نشان میدهد که به دلیل نامساعد بودن وضعیت بازار، افراد بیکار از جستجوی کار دلسرد شده و از بازار کار خارج شده اند و در این بین سهم عظیم زنان با توجه به ترکیب 50 درصدی جمعیت زنان از جمعیت در سن کار، قابل تأمل و توجه است. لازم است برای جلوگیری از تداوم این اتفاق در فصول آتی، انگیزه و دلایل خروج این افراد از بازار کار مورد بررسی جدی قرار گیرد.
کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل افزایش اشتغال قابل توجه بلکه به دلیل خارج شدن افراد از بازار کار و افزایش قابل توجه جمعیت غیرفعال رخ داده است. در صورتی که این افراد از بازار کار خارج نمیشدند نرخ بیکاری کل کشور به 13.9 درصد می رسید که نسبت به نرخ اعلام شده 3.1 درصد بیشتر است.
نرخ بیکاری: هر چند آمار نشان می دهد نرخ بیکاری در فصل بهار 1398 نسبت به فصول مشابه در سه سال اخیر کاهش داشته است اما با توجه به سایر شاخصهای بازار کار، بایستی توجه داشت کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل افزایش اشتغال قابل توجه بلکه به دلیل خارج شدن افراد از بازار کار و افزایش قابل توجه جمعیت غیرفعال رخ داده است.
نتایج برآوردهای مرکز پژوهش های مجلس نشان میدهد در صورتی که این افراد از بازار کار خارج نمیشدند نرخ بیکاری کل کشور به 13.9 درصد می رسید که نسبت به نرخ اعلام شده 3.1 درصد بیشتر است.
در واقع در صورتی که افراد خارج شده از بازار کار در فصل بهار 1398 همچنان تقاضای شغل داشتند نه تنها نرخ بیکاری 1.3 درصد کاهش نمی یافت بلکه 1.6 درصد نیز افزایش مییافت. این موضوع در نرخ بیکاری زنان بسیار جدی تر است به طوری که با این فرض نرخ بیکاری زنان به جای 17.3 درصد به 28.1 درصد میرسید.
نرخ بیکاری به ترتیب برای جوانان 24 - 15 ساله و فارغالتحصیلان آموزش عالی، 1.8 درصد و 1.2 درصد کاهش را نشان می دهد. نرخ بیکاری شهری در بهار 1398 نسبت به بهار 1397 ، 1.6 درصد و نرخ بیکاری روستایی 0.6 درصد کاهش را نشان میدهد.
- وضعیت استانها: بررسی نرخ بیکاری در استانهای مختلف کشور نشان میدهد که در بهار 1398 نسبت به بهار 1397 ، استانهای آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان در نرخ بیکاری کاهش محسوسی داشتهاند و استان گلستان و هرمزگان بیشترین افزایش را در نرخ بیکاری داشتهاند.
همچنین استانهای زنجان و مازندران با 44.6 درصد بیشترین نرخ مشارکت را داشتهاند. البته تحلیل شرایط بازار کار این استانها منوط به بررسی سایر شاخصهای بازار کار است به عنوان مثال با اینکه نرخ بیکاری استان چهارمحال و بختیاری کاهشی در حدود 6.1 درصد داشته است اما در همین فصل نرخ مشارکت این استان نیز کاهش 4.3 درصدی داشته است.
4- مهمترین سیاستهای دولت در بهار 1398
مهمترین سیاست اشتغالزایی دولت در سه ماهه اول سال 1398 اجرای بند الف تبصره 18 قانون بودجه سال 1397 کل کشور، اجرای قانون حمایت از توسعه و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری و پیشنهاد «سیاست ها و برنامه های اشتغالزایی و توسعه کارآفرینی در سال 98» از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد با وجود تلاشهایی که در جهت اجرای تبصره 18 انجام شده، اجرای
برنامههای تولید و اشتغال موضوع این بند با چالشها و موانع فراوانی روبه رو بوده است. برخی از این موارد به شرح ذیل است:
- عدم ثبات اقتصاد کلان و تحریمهای آمریکا
- عدم انسجام مدیریت و وجود متولی مشخص
- گستردگی و پراکندگی برنامهها
- تنگناهای بودجهای دولت و عدم تأمین منابع
- عدم تمکین بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی به مصوبات شورای پول و اعتبار در مورد حداکثر نرخ سود
- انحراف منابع و ضعف در نظام پایش و نظارت
- عدم توجه دستگاههای اجرایی به ضرورت توجیه پذیری طرحهای اشتغالزایی
- تعارض بین کارکرد دستگاههای اجرایی ملی و استانی
- کندی و تأخیر در فرایند اجرای تبصره
- پیچیدگی ناشی از ترکیب سه منبع اعتباری (بودجه، صندوق توسعه ملی و بانک).
- چالشهای فوق باعث شده است تا کلیت اقدامات اجرایی انجام شده در این خصوص شامل چندین دستورالعمل و تفاهمنامه بین دستگاهی باشد که به عنوان اقدامات اولیه برای اجرای برنامههای اشتغالزایی به حساب میآید و تابع تزریق منابع، شرایط اقتصاد کلان و همکاری و هماهنگی سایر دستگاهها است.
همچنین با توجه به در دست اجرا بودن قانون اشتغال روستایی، کاهش 98 هزار نفر از تعداد شاغلان مناطق روستایی در بهار 1398، نیاز به بررسی و تحلیل دارد.