ماهان شبکه ایرانیان

همسرداری را از علی و فاطمه علیهماالسلام بیاموزیم

چندی پیش در جلسۀ مشاوره، خانمی مراجعه کرد و مشکلات خانوادگی دخترش را شرح می داد و می گفت که شوهرش رفتار مناسبی ندارد و دخترم با بچه هایش گرفتار رفتارهای ناشایست اوست

همسرداری را از علی و فاطمه علیهماالسلام بیاموزیم

طلیعه

چندی پیش در جلسۀ مشاوره، خانمی مراجعه کرد و مشکلات خانوادگی دخترش را شرح می داد و می گفت که شوهرش رفتار مناسبی ندارد و دخترم با بچه هایش گرفتار رفتارهای ناشایست اوست. این مرد در حالی که خود را انسانی پیشرفته و مسلمان می داند؛ ولی هرگز به باورها و حرفهای خانواده اش توجهی نمی کند و نگرانی من آن است که با عدم تغییر رفتار دامادم، آنها از هم جدا شوند و زندگی پانزده ساله آنان از هم بپاشد.

با مشاهده رفتارهای افراطی و تفریطی که متأسفانه در جامعه ما کم هم نیستند به این می اندیشیدم که امروزه یکی از مهم ترین نگرانیهای خانواده ها نداشتن مدیریت صحیح در زندگی است. اختلافات؛ چالشها و بگو مگوی بیجا است که زمینه فروپاشی خانواده ها را فراهم می کند و ناشی از نداشتن الگویی کامل در اداره خانواده است.

آری، برای رسیدن به خوشبختی و مدیریت موفق یک خانواده، داشتن راهنما و الگوی کامل امری ضروری است و هرگز بدون آن نمی توان به اهداف مقدس زندگی دست یافت. بنابراین برای رسیدن به یک زندگی سعادتمندانه به تمام زنان و شوهران اکیداً توصیه می کنیم که این مقال را بخوانند و به کار گیرند و از داشتن یک زندگی زیبا و رشک برانگیز لذت ببرند.

نقش الگو در زندگی

من درین بادیه، صاحب نظری می جویم

راه گم کرده ام و راهبری می جویم

زندگی مشترک حضرت فاطمه و علی(ع) برای ما و تمامی خانواده های مسلمان، بهترین الگو است. آنان چنان با عشق، صفا، محبت و صداقت با همدیگر زندگی می کردند که مطالعه فرازهایی از زندگانی آن دو بزرگوار، برای همه درس آموز است. در این مقاله چند درس از زندگی حیاتبخش آن گرامیان را به نظاره می نشینیم:

گل باصفای خانه

صفا و شادابی کانون خانواده، به حضور بانشاط «زن» بستگی دارد؛ امّا نشاط و سرزندگی یک زن به محبت «مرد» وابسته است. حضرت علی(ع) در باره لطافت شخصیت زن فرمود: «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَةٌ؛[1] زن، گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش.»[2] زن همانند گل است و به راستی، طراوت یک گل، مرهون مراقبت های باغبانی مهربان است تا در سایه مواظبت و انس با آن، از جلوه، زیبایی، عطر و رنگش، بهره و لذت برد و روحش از دیدار آن تازه گردد. بنابراین هر گونه رفتار خشونت آمیز و قهرگونه، آرامش و نشاط خانه را به هم می ریزد.

آرامش زندگی در سایه مدارا

کوتاه آمدن در مسایل خانوادگی مانند خطای همسر و فرزندان و یا حساس نشدن در مقابل عادات و سلیقه های ناموزون اعضای خانواده، سعادت دنیا و آخرت و عزّت و سربلندی در پی دارد و بنیان خانواده را از تزلزل و فروپاشی باز می دارد. خداوند در توصیف مؤمنان می فرماید: «آنان خشم خود را فرو می برند، لغزشهای مردم را عفو می کنند و خداوند، نیکوکاران را دوست دارد.»[3] علی(ع) هم در توضیح این آیه فرمود: «در هر حال با همسرت مدارا کن و با او به شیوه ای نیکو رفتار نما تا زندگی باصفا و آرامی داشته باشی!»[4]

کدام یک خسته ترید؟

امام باقر(ع) فرمود: «حضرت فاطمه همسر بزرگوار علی(ع) خانه داری می کرد، خمیر کردن و نظافت منزل از جمله کارهای او بود و علی(ع) نیز بیشتر به کارهای بیرونی منزل مانند آوردن هیزم و تأمین مواد خوراکی اقدام می نمود.»[5]

روزی رسول خدا(ص) به منزل آنان وارد شد و مشاهده کرد که این زن و شوهرِ نمونه، گندمها را با آسیاب دستی آرد می کنند. پیامبر فرمود: کدام یک خسته ترید؟ علی (ع) فرمود: فاطمه، خسته تر است. پیامبر به او فرمود: دخترم برخیز! من کار تو را انجام دهم. فاطمه برخاست و پیامبر(ص) خود، علی (ع) را در آرد کردن گندم، یاری نمود.[6]

یاری به همسر

حضرت علی(ع) و حضرت زهرا در آغاز زندگی مشترک برای تقسیم مسئولیتها خدمت رسول خدا(ص) رسیدند و از ایشان درخواست تعیین تکلیف نمودند.

پیامبر(ص) کارهای داخل منزل را به فاطمه و کارهای بیرون منزل را به حضرت علی(ع) سپرد. پس از این رهنمود واقع بینانه، حضرت زهرا فرمود: «فلَا یعلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکفَائِی رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ؛[7] خدا می داند که چقدر از این تقسیم کار خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا(ص) مرا از انجام کارهای مربوط به مردان معاف فرمود و مرا وادار نکرد که دوشادوش مردان نامحرم به کار بپردازم.»

با این حال، علی(ع) در کارهای خانه نیز شرکت می جست. آن گرامی با علاقه ای که به زهرا داشت، به او یاری می رساند؛ مثلاً در پاک کردن عدس ، جارو کردن خانه و دستاس کردن، همسرش را یاری می نمود. امام صادق(ع) می فرماید: علی(ع) هیزم و آب می آورد و خانه را جارو می کرد. حضرت زهرا نیز گندمها را آرد می کرد، خمیر آماده می نمود و نان می پخت.[8]

رابطه ایمان و محبت به همسر

امام صادق(ع) می فرماید: «الْعبْدُ کلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِی الْإِیمانِ فضْلًا؛[9] هر چه محبت همسر در قلب مرد زیادتر می شود، فضیلت ایمانش زیادتر گردد.» حضرت علی(ع) آن چنان با متانت، دلجویی و احترام در برابر ناراحتی و شکوه حضرت زهرا برخورد می نماید که حضرت فاطمه آرام می گیرد و می فرماید: خداوند، مرا کفایت می کند. و بدین گونه کار آنها را به خدا وامی گذارد و ساکت می شود.[10]

امام علی(ع) درباره چگونگی برخورد با همسرش می فرماید: به خدا سوگند! هرگز کاری نکرده ام که فاطمه، خشمگین شود و او را به هیچ کاری مجبور نکرده ام، او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنی من، قدمی برنداشت.[11]

روزی حضرت فاطمه به امیر مؤمنان (ع) فرمود: از روزی که با تو زندگی مشترک را آغاز کرده ام هرگز با تو مخالف نکرده ام.»[12]

رابطه مهرانگیز علی(ع) و فاطمه

علی(ع) درباره بانوی بانوان و همسر نمونه تاریخ می فرماید: «لَقَدْ کنْتُ أَنْظُرُ إِلَیهَا فَتَنْکشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان؛[13] ..به او نگاه می کردم و با نگاه کردنم به او تمام غم و اندوه های دلم برطرف می شد.»

حضرت فاطمه در خانه علی(ع) با عشق، صفا و صمیمیت زندگی کرد و در آخرین لحظات زندگی به شوهر وفادار خویش، صادقانه اظهار داشت: «یا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِی کاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُک مُنْذُ عَاشَرْتَنِی؛ ای عموزاده! هیچ گاه دروغ و خیانتی در زندگی از من ندیدی و از وقتی که با من زندگی مشترک آغاز نمودی، هرگز با دستورهایت مخالفت نکردم.» امام علی (ع) هم در جواب او فرمود: «مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَی وَ أَکرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَک بمُخَالَفَتِی؛[14] پناه بر خدا! تو نسبت به خدا داناتر، نیکوتر، پرهیزگارتر، بزرگوارتر و هراسناک تر از آنی که بخواهم درباره مخالفت با خود، تو را سرزنش و توبیخ کنم.»

پاداش خدمت به زن در خانه

رسول گرامی اسلام(ص) همسران را به کمک در کارهای خانه توصیه می کرد و دست آوردهای بزرگ این امر مقدس را یادآور می شد. علی(ع) در این باره فرمود: روزی رسول اکرم(ص) به حجره ما وارد شد؛ در حالی که فاطمه کنار دیگ غذا نشسته بود و من عدس پاک می کردم. به من فرمود: یا ابا الحسن! عرض کردم: لبیک یا رسول الله(ص). فرمود: گوش فرادار که آنچه می گویم به فرمان پروردگار من است:

1- «مَا مِنْ رَجُلٍ یعِینُ امْرَأَتَهُ فِی بَیتِهَا إِلَّا کانَ لَهُ بِکلِّ شَعْرَةٍ عَلَی بَدَنِهِ عِبَادَةُ سَنَةٍ صِیامُ نهَارِهَا وَ قِیامُ لَیلِهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَ دَاوُدَ النبِی وَ یعقُوبَ وَ عیسَی(ع)؛ هیچ مردی نیست که در خانه به همسرش کمک دهد، جز آنکه به عوض هر موی بدنش، ثواب یک سال عبادت که شبهایش به نماز و روزهایش به روزه گذشته برای او مقرّر شود و خدایش همانند ثواب صابران: داود پیغمبر، یعقوب و عیسی(ع) ببخشد.»

2- «یا عَلِی مَنْ کانَ فِی خِدْمَةِ الْعِیالِ فِی الْبَیتِ وَ لَمْ یأْنَفْ کتَبَ اللَّهُ اسمَهُ فِی دِیوَانِ الشُّهَدَاءِ وَ کتَبَ لَهُ بِکلِّ یوْمٍ وَ لَیلَةٍ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ کتَبَ لَهُ بکلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ حِجَّةٍ وَ عمْرَةٍ وَ أَعطَاهُ اللَّهُ بِکلِّ عِرْقٍ فِی جَسَدِهِ مَدِینَةً فِی الْجَنَّة؛ یا علی! هر که در خانه به خدمت عیال پردازد و تکبّر نورزد، خدا نامش را در دفتر شهدا ثبت فرماید و به عوض هر شب و روزی که می گذراند، ثواب هزار شهید در حقّ او می نویسد و به عوض هر گامی که برمی دارد، ثواب حجّ و عمره برای او می نویسد و به عوض هر رگی که در تن دارد، شهری در بهشت به وی می بخشد.»

3- «یا عَلِی سَاعَةٌ فِی خِدْمَةِ الْعِیالِ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سنَةٍ وَ أَلْف حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ خَیرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ عِیادَةِ مَرِیضٍ وَ أَلْفِ جُمُعَةٍ وَ أَلْفِ جَنَازَةٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ یشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ یکسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ یوَجِّهُهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ خیرٌ لَه مِنْ أَلْفِ دِینَارٍ یتَصَدَّقُ عَلَی الْمَسَاکینِ وَ خَیرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یقْرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِیرٍ اُسَرَ فَأَعْتَقَهَا وَ خَیرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ یعْطِی لِلْمَسَاکینِ وَ لَا یخْرُجُ منَ الدُّنیا حَتَّی یرَی مَکانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ؛ یا علی! یک ساعت در خدمتِ عیال بودن، بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و هزار بنده آزاد کردن و هزار بار جهاد کردن، عیادت کردن هزار بیمار و گزاردن هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه و تجهیزات هزار اسب برای جهاد در راه خدا است، و بهتر از دادن هزار دینار صدقه به مساکین و خواندن تورات، انجیل، زبور و قرآن کریم و گرفتن هزار اسیر و آزاد کردنشان، و بهتر است از هزار شتر که به تهیدستان ببخشد، و از دنیا نمی رود تا جایگاه خود را در بهشت ببیند.»

4- «یا عَلِی مَنْ لَمْ یأْنَفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِیالِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِغَیرِ حِسَابٍ؛ یا علی! هرکس از خدمت به همسرش شانه خالی نکند و تکبر نورزد، بدون حساب به بهشت می رود.»

5- «یا علِی خِدْمَةُ الْعِیالِ کفَّارَةٌ لِلْکبَائِرِ وَ یطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِینِ وَ یزِیدُ فِی الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَات؛ یا علی! خدمت کردن به عیال، کفاره گناهان بزرگش می شود و خشم پروردگار را خاموش می کند و مهریه حوریان بهشتی می گردد و بر حسنات و درجات می افزاید.»

6- «یا عَلِی لَا یخْدُمُ الْعِیالَ إِلَّا صَدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ أَوْ رَجُلٌ یرِیدُ اللَّهُ بِهِ خَیرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَة؛ یا علی! به عیال خدمت نمی کند، مگر صدّیق یا شهید یا مردی که خدا برایش خیر دنیا و آخرت بخواهد.»[15]

راز فرمایش پیامبر اکرم(ص) در بیان این همه ثواب برای خدمت در خانه، زمانی کشف می شود که بدانیم طبق آمار رسمی از جمله علتهای فروپاشی خانواده ها، عدم همکاری مردان در امور خانه و خانواده است. اگر مرد در انجام امور خانه کمک نکند، این احساس در زن پیدا می شود که کلفت خانه است، وانگهی چون کارهای خانه، یکنواخت و خسته کننده است و به علاوه شوهر را شریک زندگی خود می داند، این سؤال برای او پیش می آید که چرا همسرش در کارهای خانه کمک نمی کند.

ادب کردن شوهر بی معرفت

علی(ع) نه تنها خود شوهری نمونه بود؛ بلکه می کوشید خانواده ها را نیز اصلاح کند و شوهرانی را هم که حقوق همسر خویش را رعایت نمی کردند ادب می کرد. آن گرامی در یکی از روزهای بسیار گرم، خسته و عرق کرده به مقرّ حکومت مراجعت کرد. زنی ستمدیده جلوی مقرّ حکومتی اش سرگردان بود. وقتی چشم زن به علی(ع) افتاد. جلو آمد و گفت: شکایتی دارم: شوهرم مرا از خانه بیرون کرده و تهدید کرده است که اگر به خانه بروم مرا کتک خواهد زد. اکنون به دادخواهی نزد تو آمده ام.

حضرت علی(ع) فرمود: بنده خدا! الآن هوا خیلی گرم است، صبر کن هنگام عصر هوا قدری بهتر بشود، آن گاه خودم به خواست خدا با تو خواهم آمد.

زن گفت: اگر توقف من در بیرون خانه، طول بکشد، می ترسم خشم او افزون شود و بیشتر مرا اذیت کند. امام علی(ع) لحظه ای سر خویش را پایین انداخت. سپس سر را بلند کرد؛ در حالی که با خودش زمزمه می کرد و می گفت: «نه، به خدا قسم نباید رسیدگی به دادخواهی مظلوم را تأخیر انداخت. حقّ مظلوم را حتماً باید از ظالم ستاند و رعب ظالم را باید از دل مظلوم بیرون کرد تا با شهامت و بدون ترس در مقابل ظالم بایستد و حقّ خویش را مطالبه کند.»

آن گرامی، همراه زن حرکت کرد تا به خانه اش رسید؛ سپس پشت در ایستاد و فریاد کرد: «سلام بر اهل خانه!» جوانی بیرون آمد که شوهر همین زن بود. جوان، علی(ع) را نشناخت. دید مردی که حدود شصت سال دارد به اتفاق زنش آمده است. فهمید که زنش این مرد را برای حمایت و شفاعت آورده است؛ امّا حرفی نزد. امام علی(ع) فرمود: این بانو که زن تو است از تو شکایت دارد، می گوید: تو به او ظلم کرده ای و او را از خانه بیرون رانده ای؛ همچنین تهدید کرده ای که او را کتک خواهی زد؛ آمده ام بگویم از خدا بترس و با زن خویش نیکی و مهربانی کن. آن مرد با گستاخی گفت: به تو چه مربوط است که من با زنم خوب رفتار کرده ام یا بد؟! آری، من او را تهدید کرده ام که کتک خواهم زد؛ امّا حالا که تو را آورده و تو از جانبش حرف می زنی او را زنده زنده آتش خواهم زد.

حضرت از گستاخی جوان برآشفت، دست به قبضه شمشیر برد و از غلاف بیرون کشید. آن گاه گفت: من تو را اندرز می دهم و امر به معروف و نهی از منکر می کنم، تو این طور، جواب مرا می دهی؟! صریحاً می گویی من این زن را خواهم سوزاند؟! خیال کرده ای دنیا این قدر بی حساب است؟! فریاد علی که بلند شد، عابران از گوشه و کنار جمع شدند. هر کس که می آمد، در مقابل علی(ع) تعظیمی می کرد و می گفت: السلام علیک یا امیر المؤمنین.

جوان مغرور که تازه متوجه شد با چه کسی روبه رو است، خود را باخت و به التماس افتاد و گفت: یا امیر المؤمنین! مرا عفو کن، به خطای خود اعتراف می کنم. از این ساعت قول می دهم مطیع زنم باشم و هر چه فرمان دهد اطاعت کنم. علی(ع) به آن زن رو کرد و فرمود: اکنون به خانه خود برو! امّا مواظب باش طوری رفتار نکنی که وی را به چنین اعمالی وادار کنی.[16]

دلجویی و دلداری

حضرت زهرا پس از رحلت رسول مکرّم اسلام(ص) وقتی «فدک» را به ناحق از او گرفتند، برای دفاع از حقّ خویش و بازگرداندن آن، نزد خلیفه وقت رفت؛ امّا با استدلالهای منطقی، موفق نشد آن را بستاند. بنابراین با ناراحتی و تأثر شدید، وارد منزل شد و اظهار ناراحتی کرد. حضرت زهرا به شوهرش علی(ع) گفت: . . . هیچ کس از من، دفاع و از ظلم آنها جلوگیری نکرد. خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و افسرده بازگشتم، و تو این گونه پریشان نشسته ای! تو همان بودی که گرگهای عرب را صید می کردی و اکنون زمین گیر شده ای! یا علی! نه گویندگان را مانع هستی و نه یاوه گویان را دافع! اختیار از کفم رفته. . . ؛ از اینکه با تو این گونه سخن می گویم از خدا عذر می خواهم، خواه مرا یاری کنی یا واگذاری! ای وای بر من در هر صبح و شام که تکیه گاهم از کف بیرون رفت و بازویم بی رمق شد.

حضرت علی(ع) با لحنی محترمانه، همسر مهربانش را دلداری داد و فرمود: «لَا وَیلَ لَک بَلِ الْوَیلُ لِشَانِئِک نَهْنِهِی عَنْ وَجْدِک یا بنَیةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِیةَ النُّبُوَّةِ فَمَا وَنَیتُ عَنْ دِینِی وَ لَا أَخْطَأْتُ مَقْدُورِی؛[17] وای بر تو مباد، بلکه وای بر دشمنان تو باد! ای دختر برگزیده خدا و یادگار نبوت، از اندوه و غصه، دست بردار. به خدا سوگند! من در انجام وظیفه، سستی نکردم و آنچه قدرت و توان داشتم، انجام دادم.»

پرستاری از همسر

هنگامی که زمان ارتحال حضرت زهرا نزدیک شد، درباره تشییع بدن، محلّ دفن و چگونگی غسلش به شوهرش علی(ع) سفارشهایی کرد. آن حضرت نیز وصیتهای همسر خویش را انجام داد. همچنین علی (ع) هنگام بیماری همسرش، مانند پرستاری دلسوز از او مراقبت می نمود.

امام سجاد(ع) از پدرش امام حسین(ع) نقل می کند: وقتی حضرت زهرا بیمار شد، به علی (ع) سفارش کرد جریان کسالت او را به کسی خبر ندهد. علی (ع) نیز چنین کرد و کسی را در جریان کسالت زهرا قرار نداد و خود آن حضرت، پرستاری و مراقبت از همسرش را عهده دار شد و اسماء نیز به او یاری می رساند. وقتی هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا به شوهرش سفارش کرد که او عهده دار مراسم تجهیز و دفنش شود، شبانه او را دفن نماید و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. علی(ع) نیز چنین کرد؛ امّا پس از دفن آن حضرت، حزن و اندون فراوان، وی را فرا گرفت و اشکهای مبارکش بر گونه هایش جاری شد، سپس به مرقد مبارک پیامبر(ص) رو کرد و فرمود: «السَّلَامُ علَیک یا رَسولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَةِ فِی جِوَارِک وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِک قَلَّ یا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیتِک صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی...لَقَدْ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فمُسَهَّد؛ سلام و درود من بر تو ای رسول خدا! و سلام دختر عزیزی که پس از رحلت به سرعت به تو پیوست! یا رسول الله! بر اثر مفارقت زهرا، توانم به ناتوانی و صبرم به کم صبری تبدیل شده.

یا رسول الله! امانت از من گرفته شد! امّا بدان که پس از این، دیگر حزن و اندوه من همیشگی است و شبها از فراق فاطمه، خواب به چشمم نخواهد آمد.»[18]

پی نوشت ها

[1] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیة، 1388 ق، ج 5، ص 510.

[2] نهج البلاغه، سیدرضی، نشر هجرت، قم، 1404 ق، نامه 13.

[3] آل عمران/ 135.

[4] من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، مؤسسه الاعلمی، بیروت، بی تا، ج 3، ص 556.

[5] تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود سمرقندی، مکتبة العلمیة، تهران، ج 1، ص 171.

[6] الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، نشر رضی، قم، 1363 ش، ص 112.

[7] مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ق، ج 13، ص 48.

[8] من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 169.

[9] همان، ص 384.

[10] احتجاج، احمد بن علی طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، 1403 ق، ج 1، ص 108.

[11] کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، مکتبة بنی هاشم تبریز، 1381 ق، ج 1، ص 362.

[12] بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1402 ق، ج 43، ص 191.

[13] مناقب خوارزمی، موفق خوارزمی، مؤسسة نشر اسلامی، 1411 ق، ص 354؛ بحار الانوار، ، ج 43، ص 134.

[14] بحار الانوار، ج 43، ص 191.

[15] عن علی(ع) دَخلَ علَینَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ فَاطِمَةُ(ع) جَالِسَةٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّی الْعَدَسَ قَالَ یا أَبَا الْحَسَنِ قلْتُ لَبیک یا رَسولَ اللَّهِ قَالَ اسْمَعْ وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَا أَمَرَ رَبِّی... مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)، ورام بن ابی فراس مالکی، انتشارات فقیه، ج 1، ص 42.

[16] مجموعه آثار، استاد شهید مطهری، نشر صدرا، تهران، ج 18، ص 492.

[17] احتجاج، طبرسی، نشر مرتضی، تهران، ج 1، ص 108.

[18] نهج البلاغه، سیر رضی، خطبه 202.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان