سینماسینما، محسن جعفری راد
کمتر پیش می آید در مراسمی سینمایی شرکت کنم. نه اینکه آدم مهمی باشم که نیستم. چون مراسمی که معمولا دعوت می کنند یا اکران خصوصی فیلمهاست که چند بازیگر می آیند و موجی از تین ایجرها هم سلفی می گیرند و گاه بدون آنکه فیلم را ببیند می روند!،یا جشنواره های دیگر هم که اغلب باید سرپا بمانیم با اینکه دعوتنامه داریم! یا تشییع جنازه هایی که نمیخواهم در صف مرده پرستان دیده شوم! اما در چند سال اخیر، سایت سینماسینما که از ابتدای برپاییاش نویسنده ثابتش بودهام و هم اکنون در آن، ستون ثابت هفتگی دارم، جشنی به راه انداخته به ریاست کیانوش عیاری و دبیری کیوان کثیریان که جزو معدود مراسم هایی است که از آن لذت بردهام.
سال قبل، زیاد دست و دلم نمی رفت که حاضر باشم اما وقتی رفتم و دیدم با چه نظم و ترتیبی برگزار شد و چه احترامی برای مدعوین قائل بودند و از امیر نادری تا ابراهیم گلستان هم با جشن ارتباط تصویری برقرار کردند به خود افتخار کردم که در این سایت می نویسم.
اما امسال قضیه فرق می کرد. سال دوم بود و خب طبعا مثل فیلم دوم یک کارکردان، سنگ محک جدی برای کیفیت و کمیت جشن و آکادمی به شمار می رفت. اما به معنی دقیق کلمه از سال قبل بهتر، پیشرو تر و منظمتر بود و این، در مراسم سینمایی، کمتر به چشم میخورد. دقیقا چی؟ اینکه تمام کاندیداهای یک رشته، دور یک میز بنشینند به خصوص بازیگران زن! اینکه مراسم به موقع آغاز شود، اینکه هرکسی روی سن رود ابراز خوشحالی کند از حضور در جشن، اینکه جایزه ها دقیقا تخصصی اهدا شوند و هیچ ربطی به جناح و حزبی نداشته باشند؛ از جایزه آشغالهای دوست داشتنی گرفته تا جایره نوید محمدزاده، اینکه نسلهای مختلف هنرمندان حضور پیدا کنند. از علی عباسی و رضا کیانیان و سعید پور صمیمی و محمد متوسلانی و سیروس الوند و فاطمه معتمد آریا و مهتاب نصیرپور و مسعود رایگان و احترام برومند و رضا میرکریمی و مازیار میری گرفته تا بازیگران نسل جدید مثل سارا بهرامی و سحر دولتشاهی و نوید محمدزاده و باران کوثری و هومن سیدی و …. تا منتقدان صاحب قلمی مثل هوشنگ گلمکانی، مهرزاد دانش و امیر پوریا و … یا کارگردانان مستقلی مثل کیانوش عیاری، مجید برزگر، جعفر پناهی و…
یکی دیگر از امتیارات جشن اهدای جوایز به کسانی بود که درجشنواره های قبلی مهجور واقع شده بودند. از جمله زهرا داودنژاد برای بازی در فیلم شماره 17 سهیلا، یا فیلم آشغالهای دوستداشتنی که جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت یا فیلم مغزهای کوچک زنگ زده که دقیقا برعکس جشنواره فجر که ابتدا قرار بود جوایز اصلی را بگیرد و دقیقه نود نگرفت! در این جشن گرفت و بهترین فیلم و کارکردانی و بازیگری و .. را دریافت کرد.
مهمتر از همه اینها اینکه کمتر حاشیه و انتقادی بعد از مراسم شاهد بودیم. حاشیه که اصلا نداشت. انتقاد هم طبعا همیشه کسانی یافت میشوند که حکم فله ای و بدون مصداق و فکت و مثال می زنند و کیسه سنگهایشان! برای ضربه زدن به قطار در حال حرکت همیشه همراهشان است! و این کمیت ناچیز حاشیه و انتقاد، جشن آکادمی سینماسینما را جزو معدود جشن های معتبر می کند.
البته طبعا ضعف هایی هم دارد که امتیازات مثبتش، آنها را کمرنگ می کند. از حضور بی نظم عکاسان که واقعا نمی گذاشتند خیلی ها سن جشن را ببینند و برخی از آنها هرج و مرج ایجاد می کردند که چند سینماگر از جمله سیروس الوند به این قضیه واکنش جدی نشان داد که البته در اواخر جشن حل شد یا شکل اجرای جواد یحیوی که آن هیجان و طراوت لازم را نداشت و چند ایراد کوچک دیگر که امیدواریم در سال بعد حل شود. پس از همین حال منتظر دوره بعد و جشن باشکوه تر هستیم