ماهان شبکه ایرانیان

محمدرضا مهدی‌زاده عنوان کرد

تعداد شاعران از مخاطبان بیشتر شده است

محمدرضا مهدی‌زاده می‌گوید شاعران جدید در جذب مخاطب موفق نبوده‌اند و تعداد شاعران از تعداد مخاطبان بیشتر شده است.

تعداد شاعران از مخاطبان بیشتر شده است

این شاعر و روزنامه‌نگار در گفت‌وگو با ایسنا، درباره رسانه‌دار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آن‌ها می‌شود، اظهار کرد: به نظر من امروزه با وجود فضای مجازی همه شاعران رسانه دارند. گرچه این فضا آفت‌هایی را هم دارد، اما محاسنی هم دارد که باعث می‌شود خود شاعران صفحه داشته باشند و با این امکان بتوانند آثارشان را عرضه کنند. این روزها با توجه به این‌که تیراژ مطبوعات و حتی تعداد مخاطبان رادیو و تلویزیون پایین آمده، دیگر کسی به‌دنبال رسانه نیست. حالا هر شاعری در دستش یک رسانه دارد و کسی نمی‌تواند بگوید در فراموشی و گمنامی به سر می‌برد چون می‌تواند شعرش را به راحتی عرضه کند.

او افزود: در سال‌های اخیر انجمن‌ها و نشست‌های ادبی بسیاری داریم که هرچند آفت‌های مخصوص خودشان را دارند اما باعث گمنام نماندن شاعران شده‌اند. اما وقتی تعداد این انجمن‌ها از حد عرف بیشتر می‌شود، معایب‌شان از مزایای‌شان بیشتر می‌شود. امروزه در همین تهران، روزانه تعداد زیادی نشست ادبی داریم، که من این‌ها را تایید نمی‌کنم چون انجمن‌ها و نشست‌ها برای دیده شدن است. این نسل از شاعران بیشتر از این که مطالعه و تمرین کنند و بیشتر ببینند، می‌خواهند بیشتر دیده شوند، به جای این‌که بخوانند، می‌خواهند خوانده شوند. همین باعث شده در جلسات ادبی‌ای که در کافه‌ها و جاهای مختلف برگزار می‌شود، از بین 30 نفر، 27 نفر شاعر باشند که می‌خواهند شعر بخوانند و آن چند نفر دیگر هم همراهان آن‌ها هستند و عملا مخاطبی وجود ندارد. این واقعیت تلخی است که شاعران این نسل در جذب مخاطب موفق نبوده‌اند و تعداد شاعران از تعداد مخاطبان بیشتر شده است.

مسئول صفحه ادبی مجله «اطلاعات هفتگی» همچنین از کم شدن علاقه شاعران برای چاپ کردن آثارشان در نشریات گفت و بیان کرد: قبلا شاعرانی از تهران و شهرستان‌ها در نوبت می‌ماندند تا شعرشان چاپ شود و چقدر هم برای چاپ شدن کارهای‌شان شادی می‌کردند، چون نشریات تنها رسانه‌ای بود که محل نمایش شعرهای‌شان بود، اما الان شاعر صبح شعر می‌گوید و یک ساعت بعد بدون این‌که آن را ویرایش کرده باشد، در صفحه‌اش منتشر می‌کند و اگر هم کسی به او ایرادی بگیرد، یا بلاکش می‌کند یا آن انتقاد را برنمی‌تابد. 

او با بیان این‌که مطبوعات دیگر جاذبه قبل را ندارند، اظهار کرد: دست هر کسی یک رسانه است و یکی از دلایلی که تیراژ مطبوعات پایین آمده اصلا همین است. اگر 20 سال پیش برای من روزی 50 تا نامه می‌آمد که حاوی شعرهای شاعران از جاهای مختلف بود، الان شاید فقط پنج نامه بیاید. این یک واقعیت است که ممکن است تلخ باشد یا شیرین. چاپ شدن شعر در مجله  دیگر برای شاعران جاذبه‌ای ندارد، چون شاعر می‌بیند که خودش مثلا پنج‌هزار دنبال‌کننده دارد، اما تیراژ مجله فقط سه‌هزار نسخه است که برگشتی هم دارد. زمانه عوض شده و با همه این‌ها ما نمی‌توانیم بگوییم شاعری رسانه ندارد و در مطبوعات جایگاهی ندارد و حقش خورده شده است؛ چون نه تنها خودش صفحه‌ مجازی دارد بلکه دوستانش هم او را تبلیغ می‌کنند. این روزها یک مجموعه شعر با تیراژ 500 نسخه منتشر می‌شود، وقتی شاعر و دوستانش آن را در صفحات‌شان تبلیغ می‌کنند، تبلیغ کتاب از شمارگان آن بیشتر می‌شود. در واقع این تعداد اصلا کتاب را ندیده‌اند و فقط خبرش را خوانده‌اند. ایراد این ابررسانه‌ها این است که هر کار نپخته‌ای را عرضه می‌کنند. وقتی در گذشته شاعر برای مجله شعر می‌فرستاد، حداقل می‌دانست کسی هست که این شعر را نگاه و کارشناسی و انتخاب می‌کند اما اکنون شاعران اجازه این انتخاب را نمی‌دهند و به محض نوشتن، شعر را ارائه می‌کنند. 

مهدی‌زاده در پاسخ به پرسش مطرح‌شده درباره وضعیت عملکرد صفحات ادبی مطبوعات و نشریات و میزان دخالت سلیقه‌های شخصی افراد در آن‌ها بیان کرد: وقتی یک فرد مسئول صفحه است نمی‌تواند سلیقه شخصی خودش را دخالت ندهد. ممکن است در مسئولان یک صفحه، افراد تغییر پیدا کنند اما به هر حال سلیقه‌شان در انتخاب آثار اعمال می‌شود، چون بخشی از انتخاب شعر به سلیقه برمی‌گردد و ترازویی برای ارزیابی آثار ادبی وجود ندارد. شعر  یک مسئله زیبایی‌شناختی است. اما نکته این است که آیا کسانی که مسئولیت صفحات شعر را بر عهده دارند به‌حق سر جای‌شان هستند و  به شعر اهمیت می‌دهند یا نه. خود من در طول این سال‌ها، در انتخاب شعرها دو چیز را در نظر گرفته‌ام؛ توقعی که از یک شاعر به‌عنوان یک شاعر پخته دارم که باعث می‌شود دقتم در کارشناسی کارش بیشتر شود و توقعی که از یک شاعر نوپا و شهرستانی با امکانات کم دارم که وظیفه ام این است که او را کشف کنم و دستش را بگیرم. البته در این میان ممکن است سفارش‌هایی هم باشد ولی هیچ مسئول صفحه‌ای راضی نمی‌شود شعر سستی را در صفحه‌اش چاپ کند، چون اسم خودش هم در آن‌جا درج می‌شود، اما ممکن است ارفاق‌هایی کند.

شاعر مجموعه «دور از چشم فرشته‌ها» با اشاره به این‌که خمیرمایه اصلی روزنامه‌نگاری و شعر هر دو کلمه است، گفت: یکی از خوشبختی‌ها، شانس‌ها و اقبال‌های من در زندگی این بوده که در شغل روزنامه‌نگاری بوده‌ام و عشق شخصی من هم شعر، ترجمه و نثر ادبی بوده است. اگر من کارمند بانک بودم هم می‌توانستم شاعر باشم اما وقت زیادی را با کاری می‌گذراندم که با شعر ارتباطی نداشت. اما در روزنامه‌نگاری من با کلمات، شعر، داستان و مقالات سر و کار دارم که همه این‌ها در حوزه ادبیات است. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان