خبرگزاری تسنیم: سید محمود مصطفوی کاشانی متولد سال 1321 در تهران، فرزند آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت است.
وی در سال 1350 از دانشگاه تهران دکتری حقوق خصوصی گرفت و از سال 1351 و به عضویت هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی درآمد. او بخش عمدهای از جهتگیری سیاسی خود را پس از انقلاب اسلامی، معطوف به دفاع از عملکرد آیتالله کاشانی در نهضت ملی ایران کرد و روایتی منحصر بهفرد از واقعه 28 مرداد سال 32 ارائه میدهد.
وی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات نقش داشت، پس از 22 بهمن از موسسان حزب جمهوری اسلامی بود و بههمراه هیئت موسس این حزب و شهید سید حسن آیت شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند.
محمود کاشانی در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 1364
کاشانی همچنین داور ارشد جمهوری اسلامی ایران در دیوان داوری ایران و ایالات متحده آمریکا، برای حل و فصل دعاوی میان دو دولت و اتباع آمریکا علیه ایران در سالهای 1359 تا 63 در لاهه هلند بود. محمود کاشانی دوبار تاکنون در انتخابات ریاستجمهوری کاندیدا شده است. یکبار بصورت مستقل نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال 64 بود که در رقابت با آیتالله خامنهای و حبیبالله عسگر اولادی با کسب یک میلیون و 300 هزار رای در جایگاه دوم قرار گرفت و یک بار دیگر در سال 1380 برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اقدام کرد و با کسب حدود دویست و پنجاه هزار رأی در رتبه پنجم قرار گرفت.
متن زیر مشروح گفتوگوی تسنیم با فرزند آیتالله کاشانی درباره وقایع تیر و مرداد سال 32 است:
** حزب توده را مصدق وارد صحنه سیاسی کشور کرد
تسنیم: جناب آقای دکتر کاشانی، با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، کودتای 28 مرداد در تاریخ معاصر ایران یکی از نقاط عطف و موثر است که با حمایت برخی دولتهای خارجی و نقش آفرینی برخی در داخل در حمایت از سلطنت محمدرضا پهلوی جوان رخ داد. به نظر شما چه پیشزمینههایی در کشور وجود داشت که منجر به وقوع کودتای 28 مرداد شد؟
کاشانی: من معتقد به وقوع کودتا نیستم و به نظرم به جای کودتا باید از عنوان رویدادها و حوادث مردادماه یا تابستان سال 32 نام برد. در تیر و مرداد سال 1332، سناریوی منحل کردن مجلس به اجرا درآمد. پرسش کلیدی این است که چرا کسانی که از کودتای 28 مرداد سخن میگویند، درباره رویدادهای تیر و مرداد سکوت اختیار میکنند و تمامی این رویدادها را به فراموشی میسپارند و تنها مدعی میشوند روز 28 مرداد علیه دولت ملی مصدق کودتا شد؟
یکی از نکات بسیار مهم این است که مصدق، حزب توده را وارد صحنه سیاسی کشور کرد. تودهایها نیز پشتیبان مصدق بودند. اینان رودروی آیتالله کاشانی و هواداران نهضت ملی ایران صف آرایی کرده بودند. این اقدام دو هدف داشت. نخست آنکه نهضت ملی ایران را به شکست بکشانند و دوم اینکه آمریکاییها را از پیشرفت کمونیسم در ایران نگران سازند.
یکی از نکات بسیار مهم این است که مصدق، حزب توده را وارد صحنه سیاسی کشور کرد. تودهایها نیز پشتیبان مصدق بودند. اینان رودرروی آیتالله کاشانی و هواداران نهضت ملی ایران صف آرایی کرده بودند. این اقدام دو هدف داشت: نخست آنکه نهضت ملی ایران را به شکست بکشانند و دوم اینکه آمریکاییها را از پیشرفت کمونیسم در ایران نگران سازند؛ بنابراین با این شِگرِد انگلستان توانست رضایت آمریکا را برای انتقال نخست وزیری از مصدق به زاهدی به دست آورد.
** سفیر آمریکا درخواست نخستوزیری زاهدی را به شاه داد
با انتشار بخش اول اسناد وزارت خارجه آمریکا در سال 1368 خورشیدی، اطلاعاتی در اینباره به دست آمد. سندی به تاریخ 9 خرداد 32 انتشار یافته است که مربوط به دیدار سفیر آمریکا با محمدرضا شاه در کاخ سعدآباد است. سفیر آمریکا از شاه درباره نخست وزیری فضلالله زاهدی نظرخواهی کرده است. شاه موافقت نکرده و گفته بهتر است که موضوع نفت به دست مصدق حل بشود، اما سفیر آمریکا پافشاری کرده و سرانجام شاه چند شرط گذاشته است. شرط نخست این بود که زاهدی از راه قانونی و نه با کودتا به نخست وزیری برسد. از این پس انگلیسیها در تلاش برای یافتن راه قانونی برای نخستوزیری زاهدی بودند. در همین راستا به دنبال برچیدن بساط مجلس دوره هفدهم رفتند.
روز 6 تیر 1332 مصدق در گفتگو با جمعی از هواداران خود از تعطیل کردن مجلس سخن گفت که در روزنامهها نیز بازتاب پیدا کرد. شخصیتهای سیاسی مجلس از جمله سیدابوالحسن حائریزاده به تهدید مصدق واکنش نشان داد و در روز 7 تیر به خبرنگاران گفت: "هیچ قدرت قانونی قادر نیست که دستور تعطیلی مجلس ایران را بدهد. نه برای شاه چنین اختیاری است و نه برای رئیس دولت. فقط یک راه برای انحلال مجلس باقیست و آن قدرت مسلح دیکتاتوری است که مانند محمدعلی شاه مجلس را به توپ ببندد. "
عبدالرحمن فرامرزی از دیگر شخصیتهای برجسته مجلس نیز روز هفتم تیر بیانیهای صادر کرد که در روزنامه آتش منتشر شد. او در این بیانیه به بررسی ریشه تهدید مصدق به تعطیل کردن مجلس پرداخت. در بخشی از این بیانیه آمده است: "در ایران یک احساسات ضدانگلیسی شدیدی به وجود آمد. اگر انگلیسیها با این احساسات میجنگیدند، مغلوب میشدند و اگر آن را رها میکردند، تمام رشتههای آنان در ایران پنبه میشد. پس بهتر دیدند که زِبردستترین عُمال خود را وارد این جریان سازند و او را وادار کنند که در تظاهر به دشمنی با انگلیس، از دیگران تندتر برود تا بتوانند عنان این احساسات را در دست بگیرند. "
آیتالله کاشانی نیز که در این هنگام رئیس مجلس بود، واکنش نشان داد. او در اعلامیهای تفصیلی که در روز 9 تیر منتشر کرد آورده است: "هر خودسر و مطلق العنانی که پای خود را در راه بدکاری و به خیال ایجاد دیکتاتوری و نابود کردن اصول قانون اساسی بگذارد، محکوم به شکست است و بر طبق قوانین مملکتی مُقدِم (اقدامکننده) علیه مشروطیت ایران بوده و تسلیم چوبه دار خواهد شد. "
روز 22 تیر 1332، مصدق سناریوی انحلال مجلس را کلید زد و فکر نظرسنجی از مردم برای منحل کردن مجلس را مطرح کرد. در هیچ یک از اصول قانون اساسی مشروطیت به درستی رفراندوم پیش بینی نشده بود. ضمن اینکه رفراندوم برای منحل کردن مجلس، فرمول مبتذلی بود.
به هر حال مصدق یک برنامه زمانبندی اعلام کرد تا در روز 12 مرداد در تهران و در روز 19 مرداد در شهرستانها این رفراندوم برگزار شود. این رفراندوم که خلاف قانون اساسی بود در فضای استبدادی برگزار گردید. روزنامههای منتقد دولت توقیف شدند. اجتماعاتی که در منزل آیتالله کاشانی در اعتراض به منحل کردن مجلس برگزار میشد، با فرستادن اراذل و اوباش و گروهکهای وابسته به دولت مصدق سرکوب شدند. یکی از هواداران آیتالله کاشانی نیز از سوی مزدوران دولتی به شهادت رسید. اسناد حملاتی که از روز 7 تا 10 مرداد به منزل آیتالله کاشانی انجام شد، منتشر شده و در دسترس هستند. آیتالله کاشانی در روز 11 مرداد، رفراندوم را تحریم کرد و مردمی که طرفدار روحانیت و نهضت ملّی ایران بودند در این رفراندوم شرکت نکردند.
مصدق در قبال دریافت فرمان برکناری، رسیدی داد و با روشنی هرچه بیشتر برکناری خود را پذیرفت. او در رسید دریافت فرمان نوشت: "دستخط مبارک به اینجانب رسید. " و عنوان نخستوزیر را نیز از کنار امضای خود حذف کرد.
در این رفراندوم، اعضای حزب توده صندوقها را پر از رأی میکنند و صحنهسازیهایی انجام میدهند که اسناد آن موجود است. در نهایت هم اعلام نتایج این رفراندوم نمایشی با تأخیر انجام شد و این پرسش پیش آمد که منحل کردن مجلس بر پایه اصل 48 قانون اساسی نیازمند صدور فرمان انحلال از سوی شاه است. سید ابوالحسن حائری زاده از همین رو روز 21 مرداد شاه را تهدید کرد و گفت:"اگر شاه به استناد این رفراندوم، فرمان انحلال مجلس را صادر کند، شریک جرم مصدق خواهد بود. "
در نهایت شاه به دلیل اینکه تمایل به صدور چنین فرمانی نداشت و یا به دلیل تهدید از سوی حائری زاده فرمان انحلال مجلس هفدهم را صادر نکرد.
به گفته محمود کاشانی، مصدق در قبال دریافت فرمان برکناری، رسیدی داد و با روشنی هرچه بیشتر برکناری خود را پذیرفت.
سرانجام ساعت 9 شب 22 مرداد نتایج رفراندوم از سوی وزیر کشور مصدق اعلام شد و بیدرنگ صبح روز 23 مرداد، فرمان نخست وزیری زاهدی و برکناری مصدق صادر شد. این تقارن و همزمانی محل تأمّل است. به این ترتیب برنامهریزی انگلستان با کارگردانی مصدق این بود که مجلس هفدهم منحل بشود تا صدور فرمان نخست وزیری زاهدی و برکناری مصدق در اختیار شاه قرار بگیرد.
فرمان نخست وزیری زاهدی ساعت 11 شب 23 مرداد به او ابلاغ شد. زاهدی همچنین به سرهنگ نصیری دستور داد که برکناری مصدق را ساعت 11 شب 24 مرداد به او ابلاغ کند. مصدق در قبال دریافت فرمان برکناری، رسیدی داد و با روشنی هرچه بیشتر برکناری خود را پذیرفت. او در رسید دریافت فرمان نوشت: "دستخط مبارک به اینجانب رسید. " و عنوان نخستوزیر را نیز از کنار امضای خود حذف کرد. مصدق در دوران 2 سال و 4 ماهی که نخست وزیر بود، همواره در کنار نام خود، عنوان نخست وزیر را هم مینوشت. اکنون پرسش روشن این است که شخصی که دیگر نخست وزیر نیست، چگونه ادعا میشود که در روز 28 مرداد علیه او کودتا شده است؟
رویدادهای روزهای 24 تا 28 مرداد نیز بسیار پیچیده بوده اند مصدق همه موانع را از پیش روی زاهدی برای آنکه قدرت دولتی را به دست گیرد برداشت، زیرا زاهدی رأی تمایل نمایندگان مجلس را نداشت. حزب توده در صحنه بود و گروههای طرفدار مصدق نیز در راه نخستوزیری زاهدی اخلال ایجاد میکردند، اما هیچیک از صدور و ابلاغ این فرمانها خبر نداشتند، زیرا زاهدی، نیمه پنهان بسر میبرد و مصدق نیز فرمان برکناری خود را حتی به آگاهی وزیران خود نرسانید تا بتواند برنامه ریزی برای انتقال قدرت به زاهدی را به سرانجام رساند.
روز 28 مرداد، مصدق با روشهای بسیار مرموز، نیروهای نظامی و شهربانی را تحویل زاهدی داد و زاهدی توانست پس از تسلیم نیروهای نظامی و شهربانی به او، نخست وزیری خود را از رادیو اعلام و مسئولیتهای نخست وزیری را به دست گیرد. رویدادهای تیر و مرداد 1332، نمونه فاجعه آمیزی از دخالتهای بیگانگان در امور داخلی ایران هستند که برآنها سرپوش نهاده میشود و به ناروا و با تکرار دروغ تاریخی ادعای کودتا علیه مصدق میشود.
تسنیم: گفته میشود که روز 25 مرداد قصد کودتایی علیه مصدق وجود داشت، اما مصدق یک روز قبل با اطلاع یافتن از این موضوع به تیمسار ریاحی دستوراتی داد که در نتیجه کودتا متوقف شد.
کاشانی: روز 24 مرداد هیچ اتفاقی نیفتاده است که بتوان آن را کودتا یا یک حرکت نظامی علیه مصدق برشمرد. سرهنگ نصیری با یکی دو تن از دستیاران خود با پای پیاده ساعت 11 شب 24 مرداد به خانه مصدق رفت. چهارراههای اطراف خانه مصدق برای ایست و بازرسی بسته شده بودند و کسی با خودرو نمیتوانست به خانه مصدق برود. سرهنگ نصیری فرمان برکناری مصدق را به او میدهد، رسید آن را دریافت میکند و هنگامی که در حال بازگشت بوده است مصدق دستور بازداشت او را میدهد.
تسنیم: پس شما انتقال نخست وزیری به زاهدی را از سوی شخص مصدق با برنامه ریزی امریکا و انگلستان میدانید؟
کاشانی: همه مقدمات این انتقال قدرت را مصدق آماده کرد و اینها با برنامهریزی پیچیدهای انجام شدند که در آن روزها و تا سالها و چندین دهه بعداز آن ناشناخته ماندند.
روز 24 مرداد هیچ اتفاقی نیفتاده است که بتوان آن را کودتا یا یک حرکت نظامی علیه مصدق برشمرد. سرهنگ نصیری با یکی دو تن از دستیاران خود با پای پیاده ساعت 11 شب 24 مرداد به خانه مصدق رفت. چهارراهها اطراف خانه مصدق برای ایست و بازرسی بسته شده بودند
تسنیم: به روز 28 مرداد میرسیم. وقایع این روز را چگونه تحلیل میکنید؟
کاشانی: همانگونه که دیدیم برگزاری رفراندم نمایشی در فضای استبدادی و سرکوب انجام شد. روز 28 مرداد نیز مردم و حتی وزیران و اطرافیان مصدق در ناآگاهی کامل از چند و، چون زمینه چینیهای مصدق برای انتقال قدرت بهسر میبردند. تا آنکه زاهدی بعدازظهر روز 28 مرداد فرمان نخست وزیری خود را از رادیو تهران اعلام کرد. البته از ظهر روز 28 مرداد دستگاههای نظامی با کارگردانی سرتیپ محمد دفتری که از سوی مصدق به سمت فرمانداری نظامی و رییس شهربانی منصوب شده بود گروههایی به طرفداری از شاه تظاهراتی کردند که آن هم بیشتر با کارگردانی سرتیپ دفتری بود. در حقیقت روز 28 مرداد، مصدق ابتکار کامل سناریوی انتقال قدرت به زاهدی را کارگردانی کرده است.
همچنین پس از آنکه خبر نخستوزیری زاهدی منتشر شد، مردمی که از اقدامات ضدمیهنی مصدق در یک سال پایانی نخست وزیری او به جان آمده بودند، تظاهرات کردند. مصدق حزب توده را تقویت کرد. حزب توده غیرقانونی و در غائله آذربایجان در سال 1325 به دنبال جداسازی آذربایجان از ایران بود. افکار و اندیشههای حزب توده، مارکسیستی و ضدمذهبی بود. علما و مراجع به شدت نگران قدرتنمایی حزب توده بودند و این حزب را تهدیدی علیه امنیت ملی ایران میدانستند.
هنگامی که امکانات نظامی بعداز ظهر روز 28 مرداد از دست مصدق خارج شد، گروههای گوناگون مردم به سوی خانه مصدق حرکت کردند. مصدق گروهی از نظامیان را درخانه خود گردآوری کرده و جنگ افزار نظامی و چند تانک در اطراف خانه خود گذاشته بود؛ چون پیشبینی میکرد زمانی که امکانات حکومت نظامی از دست او خارج شود، مردم نارضایتی و خشم خود را ابراز میکنند.
هنگامی که مردم خشمگین به سمت خانه مصدق هجوم بردند، نظامیان هوادار مصدق دستور تیراندازی به مردم را صادر کردند. مصدق هم آنان را تشویق کرد. بنابر گزارش پزشکی قانونی، عصر روز 28 مرداد، 41 نفر در مقابل خانه مصدق کشته شدند. 75 نفر نیز مجروح شدند که راهی بیمارستانها شدند. نکته مهم این است که سرانجام زاهدی، مصدق را نجات داد و به مقر نخستوزیری خود در باشگاه افسران برد تا مصدق از خشم مردم در امان بماند.
بنابر گزارش پزشکی قانونی، عصر روز 28 مرداد، 41 نفر در مقابل خانه مصدق کشته شدند. 75 نفر نیز مجروح شدند که راهی بیمارستانها گردیدند. نکته مهم این است که سرانجام زاهدی، مصدق را نجات داد و به مقر نخستوزیری خود در باشگاه افسران برد تا مصدق از خشم مردم در امان بماند.
تسنیم: با توجه به گفتههای شما، پس دلیل محاکمه دکتر مصدق در دادگاه بعد از 28 مرداد چه بود؟
کاشانی: در دوران نخست وزیری مصدق، برخی جرمها علیهاش اعلام شد، ولی هیچ گاه پیگرد و محاکمه قانونی برگزار نشد. رسیدگی به اتهامهای مصدق میبایست در دیوان عالی کشور برگزار میشد، اما برای یک اتهام بی پایه علیه او در روزهای 25 تا 28 مرداد، دادگاهی نمایشی برگزار کردند. برای مصدق سه سال حبس تعیین کردند که این مدت حبس به نفع او بود؛ چراکه از جان او حفاظت شد.
تسنیم: قبل از کودتای 28 مرداد، آیتالله کاشانی خانه نشین شده بود و بعد از کودتا هم چندان در ساحت سیاست حضور و بروز چندانی نداشتند. دلیل این خانهنشینی چه بود؟
کاشانی: این ادعاها که آیتالله کاشانی خانهنشین شد، از دروغهای تاریخی است که پس از شکست نهضت، مورد تبلیغ قرار گرفته است. آیتالله کاشانی به مبارزات سیاسی خود ادامه داد. یک بخش از مبارزات آیتالله کاشانی بعد از 28 مرداد 32 بود. آمریکا و انگلیس به شاه فشار میآوردند تا فرمان انحلال مجلس را صادر کند. آیتالله کاشانی و نمایندگان مجلس با گفتگوهای سیاسی با خبرنگاران و ایستادگی در برابر صدور فرمان انحلال مجلس، نقش مهمی در ماههای پس از مرداد 1332 ایفا کردند. پس ازآنکه فرمان انحلال مجلس سرانجام از سوی شاه صادر شد، اتفاقات دیگری در دوره نخست وزیری زاهدی رخ داد. یکی از آنها انتخابات مجلس هجدهم بود. در این دوره هم آیتالله کاشانی وارد صحنه شد و هشدارهای متعددی درباره دخالت دولت در انتخابات داد.
** آیتالله کاشانی دولت زاهدی را خلاف قانون اساسی میدانست
در 20 بهمن 32 آیت الله کاشانی نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشت. این نامه در اسناد تاریخی این دوران ثبت شده است. در بخشی از آن آمده است: "غرض از این نامه آن است که اولاً توسط آن سازمان بینالمللی، صدای اعتراض مردم ایران را به گوش دنیای آزاد برساند و در ثانی اعلام بدارد دولت زاهدی که اصول مسلم قانون اساسی مملکت و مواد منشور ملل متفق و اعلامیه جهانی حقوق بشر را زیرپا گذاشته، نمیتواند مظهر اراده ملت و منبعث از ملت ایران باشد؛ بنابراین هر قرارداد و تعهدی را بنماید و مجلسینی که چگونگی انتخاباتآن ذکر شد تصویب کنند، فاقد ارزش و نفوذ قانونی بوده و ملت ایران خود را ملزم به احترام و اجرای آن نخواهد دانست... "
آیا با این مبارزات سیاسی رواست کسی بگوید آیت الله کاشانی خانه نشین شد و سکوت کرد؟ وقتی که انتخابات مجلس هجدهم برگزار شد و انگلیس و آمریکا به دنبال تحمیل قرارداد کنسرسیوم نفت به ایران بودند، باز بیانیههای متعددی از سوی آیتالله کاشانی منتشر شد. همین مبارزات سیاسی موجب شد تا در دی ماه 1334 و در آستانه انتخابات مجلس نوزدهم، آیت الله کاشانی بازداشت شود. انگیزه بازداشت آیتالله کاشانی نیز پیشگیری از تکرار مبارزات سیاسی در انتخابات مجلس نوزدهم بود. برای بازداشت آیت الله کاشانی هم برنامهریزی و پروندهسازی کردند تا بتوانند او را بازداشت کنند.
** مصدق قانون ملی شدن صنعت نفت را به شکست کامل کشاند
تسنیم: در این سالها مصدق و دیپلماسی او موفق معرفی شده است. به نظر شما دیپلماسی او در ملی شدن صنعت نفت چه مقدار موثر بود؟
کاشانی: اسناد و مدارک نشان میدهند که مصدق در سال 1328 تا اسفند سال 1329 موافق ملی کردن صنعت نفت نبوده است. دوران نخستوزیری مصدق نیز ناکامی و شکست مطلق بود. او دو برنامه برای نخست وزیری خود پیشنهاد داد و در مجلس تصویب شد. یکی اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت و استفاده از درآمدهای آن برای رفاه و آسایش عمومی بود، ولی او قانون ملی شدن صنعت نفت را اجرا نکرد. مردم ایران در 2 سال و 4 ماه نخستوزیری مصدق، از درآمدهای نفتی محروم شدند، زیرا مصدق قانون ملی شدن صنعت نفت را به شکست کامل کشاند. برنامه دوم مصدق برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه بود. همانطور که ذکر شد، بدترین انتخابات در دوران مشروطیت در دوران مصدق برگزار شد.