چندی پیش از تشکیل کمپینی با عنوان «مادران شریف» خبر داده شد. که این توئیت با حواشی زیادی در فضای مجازی روبرو شد. الهیان «با یکی از دانشجویان دانشگاه شریف صحبت می کردم که میگفت کمپین مادران شریف را تشکیل دادیم و با هم پیمان بستیم به لطف خداوند هر یک از ما 10 فرزند بیاوریم و به نوبت از بچه های هم مراقبت کنیم تا به این صورت درسمان را هم ادامه دهیم، در دلم هوش مندی و آینده نگری جوانان و دختران این سرزمین را تحسین کردم».
توئیت این نماینده پیشین مجلس با واکنش های متعددی از سوی اهالی توئیتر مواجه شد. دامنه حمله ها و اهانت های توئیتری به رسانه های داخلی و حتی اپوزسیون هم کشیده شد، تا جایی که این مادران جوان تصمیم گرفتند با انتشار یک بیانیه نظرات خود را اعلام کنند. این 24 زن جوان نخبه ایرانی اعلام کردند که اصل تصمیم شان چیست. با وجود انتشار این بیانیه اما همچنان واکنش های مختلف به توئیت زهره الهیان و این گروه از مادران شریفی ادامه یافت تا اینکه مادران شریف تصمیم گرفتند برای معرفی بیشتر اهداف شان و پاسخ به سوالات به خبرگزاری بیایند؛ از میان این 24 مادر جوان پروانه شکوری، هاجر محمدی، فاطمه جباری و طاهره اکبری به خبرگزاری آمدند و درباره تصمیم و اهداف شان به گفتوگو پرداختند.
پروانه شکوی26 ساله با رتبه کنکور 615 کشوری و 348 منطقه یک، سال 91 در رشته مهندسی شیمی دانشگاه شریف پذیرفته شده است، همسرش هم ورودی همان سال دانشگاه شریف در رشته صنایع است، پسرش 6 ماه بعد از اتمام تحصیل او به دنیا می آید و حالا هم 4 ماه است که صاحب یک فرزند دختر شده است. شکوری می گوید: از 8 ماهگی پسرم شروع به تحصیل مجازی کردم و به برکت وجود فرزندانم زبان عربی و انگلیسی را فرا گرفته ام و در حال گذراندن دوره های مطالعاتی دیگری هم هستم.
هاجر محمدی ورودی سال 91 رشته مهندسی برق شریف با گرایش سیستم های دیجیتال است که با رتبه کنکور 74 منطقه 2 و 197 کشوری در این دانشگاه پذیرفته شده است، او بعد از فارغ التحصیلی با یک شرکت دانش بنیان به صورت دورکاری همکاری می کند و همسرش هم در حال حاضر دانشجوی دکترای برق دانشگاه شریف است. او در حال حاضر یک پسر دارد.
فاطمه جباری ورودی سال 92 رشته فیزیک 24 ساله است و همسرش نیز فارغ التحصیل دانشگاه علم و صنعت است. در سال دوم دانشگاه ازدواج کرده است. او می گوید: با وجود تاهل وضعیت درسی خوبی نسبت به هم دوره هایم داشته ام و پیش از اکثر آنها دوره کارشناسی ام را به پایان رساندم و در سال آخر دانشگاه هم باردار شده ام. او اکنون صاحب یک دختر است.
طاهره اکبری با رتبه 460 منطقه یک در سال 90 و در رشته هوافضای دانشگاه شریف پذیرفته شده و در ترم ششم دانشگاه بچه دار شده است. می گوید: دوران تحصیلش را با همراهی دو فرزندش ادامه داده است و در سال آخر دانشگاهش فرزند سومش را به دنیا آورده است. اکنون نیز در حال راه اندازی کسب و کاری نو در حوزه آموزش و تقویت خلاقیت کودکان است. همسرش نیز فارغ التحصیل ارشد همین دانشگاه است و دوران ارشد را همزمان با کار فشرده و با وجود کودکانش گذرانده است.
آنها در دوران دانشجویی گروه دوستی تشکیل می دهند و به فاصله کمی از هم ازدواج می کنند و بچه دار می شوند. با تشکیل خانواده پیوند دوستی شان هم شکل جدیدی به خود میگیرد، یک گروه مادرانه در فضای مجازی راه می اندازند و به انتقال تجربه می پردازند. گپ وگفت هایشان درباره فرزندآوری به مرور شکل جدی تری به خود می گیرد و این مادران جوان تصمیم می گیرند، از کانون گرم و نوپای خانواده شان برای پیشبرد اهداف بزرگ تری استفاده کنند. در میان هیاهویی که 7 فرزندشان در خبرگزاری به پا کردهاند با صبر و آرامش مادرانه از این نیت شریف می گویند.
شکوری: ما سعی کردیم نقش مادریمان را جدی بگیریم و برای ایفای هرچه بهتر این نقش، از تجربیات یکدیگر استفاده کنیم. در گروهمان، که در واقع یک گروه دوستانه از همدورهایهایمان است، درباره مسائل مختلف مادری، از نکات تربیتی و علمی گرفته تا تغذیه و بهداشت و مسائل پزشکی و بازیها و سرگرمیهای مناسب بچه ها و... صحبت می کنیم. یکی از دغدغه های ما این بوده که به یک یا دو فرزند اکتفا نکنیم. این تصمیم هم دلایل مختلفی دارد.
ببینید در سابقه فرهنگی کشور ما، خانواده یک کانون گرم و صمیمی بوده ، با تعداد زیاد فرزندان که در طول زندگی حامی یکدیگر و در دوران پیری عصای دست پدر و مادر بودند. اما امروز خانواده تبدیل به یک کانون سرد شده است. اکثر خانواده ها یک یا دو فرزند با فاصله سنی زیاد دارند. بچه ها از نعمت خواهر و برادر و هم بازی محرومند. خیلی از مهارت های اجتماعی را با آزمون و خطا در جامعه یاد می گیرند، چون در خانواده فضایی برای تجربه نداشتند. وقتی هم به سن جوانی برسند و برای تحصیل یا ازدواج از پدر و مادرشان جدا شوند، این پدر و مادر می مانند با کوهی از دلتنگی و افسردگی و ناراحتی.
ما تصمیم گرفتیم به خاطر رفاه و آسایش امروز خودمان، بچه ها یمان را از داشتن خواهر و برادر و همبازی محروم نکنیم. نوه های ما حق دارند لذت داشتن خاله و دایی و عمه و عمو را بچشند. از همه مهم تر خودمان هم دوران پیری دوست نداریم تنها بمانیم. می خواهیم تا آخر خانواده گرم و صمیمی داشته باشیم.
در جمع دوستانه ما اکثر افراد تصمیم دارند 5 یا 6 بچه داشته باشند و البته همگی دوست داریم آنقدری که در توان مان هست در کنار بچه داری فعالیت های اجتماعی هم داشته باشیم. می توانم بگویم در جمع دوستانه ما اکثر افراد تصمیم دارند 5 یا 6 بچه داشته باشند. و البته همگی دوست داریم آنقدری که در توانمان هست در کنار بچه داری فعالیت های اجتماعی هم داشته باشیم. چندی پیش یکی از دوستان ما در یک مهمانی خانوادگی با حضور خانم دکتر الهیان ، در میان صحبت های شان می گوید که ما در گروه مان چند نفری هستیم که قصد داریم 10 فرزند داشته باشیم و در کنارش درس و کارمان را هم ادامه بدهیم. در توضیح این موضوع باید بگویم که هرچند تعدادی از اعضا هدف شان همان ده فرزند است، اما این عدد بیانگر نظر همه اعضا نیست. اکثر اعضای گروه همان 5 یا 6 فرزند مد نظرشان هست. هم چنین ما در حال حاضر تشکیلات و کمپین نیستیم. یک گروه دوستانه کاملا مستقل هستیم که می خواهیم برای رسیدن به اهداف مان به یکدیگر کمک کنیم.
فرزند آوری و بچه داری برای زنان جوانی که عمرشان را صرف تحصیلکردهاند سخت نیست؟ چطور از پس آن بر می آیید؟
اکبری: با فاصله کم بچهدارشدن و درس خواندن البته کار آسانی نیست، اما ما همه تلاشمان را میکنیم چون به فکر آینده خودمان و بچه ها هستیم. هرچه فاصله سنی بین بچهها کمتر باشد بهتر رشد میکنند. برای مثال فرزند سومم آنقدر از راه رفتن دویدن 2 برادرش به هیجان می آمد که اکثر اوقات به عشق همراه شدن با برادرهایش روی دو پا میایستاد و کلمات شان را تقلید می کند. جنس سختی و شیرینی های مادری متفاوت با همه سختی ها و شیرینی های دیگر است، طوری است که باید آن را تجربه کرد تا قابل درک شود. نمیشود گفت بچه داری همه اش خوشی و شیرینی است، واقعیت این است که سختی های خودش را دارد ولی شیرینی هایش واقعا سختی ها را از یاد آدم می برد. جباری: درست است بچه داری سختی هایی دارد مخصوصا برای امثال ما که از کودکی با درس و کتاب و مدرسه عجین بودهایم و به این بهانه دست به سیاه و سفید نمی زدیم، اما داشتن انگیزه، انجام هرکار سختی را دلچسب میکند، ما هم برای فرزندآوری انگیزه های بزرگ و قوی داریم. جنس سختی و شیرینی های مادری متفاوت با همه سختی ها و شیرینی های دیگر است، طوری است که باید آن را تجربه کرد تا قابل درک شود. نمی شود گفت بچه داری همهاش خوشی و شیرینی است، واقعیت این است که سختی های خودش را دارد ولی شیرینی هایش واقعا سختی ها را از یاد آدم می برد.
محمدی: بچه داری نسبت به قدیم با وجود امکانات مختلفی که در خانه ها هست، راحت تر شده است، دسترسی به اینترنت هم شرایط را برای کسب اطلاعات روز دنیا در این زمینه فراهم کرده است. از طرفی واقعا آدم وقتی می بیند بچه، یک حرکت جدید انجام می دهد یا یک کلمه جدید بر زبان می آورد، یا وقتی شیرین کاری هایش را می بیند، دلش غنج می رود. این را تا کسی خودش بچه دار نشده، درک نمیکند و این شیرینی ها، تحمل سختی ها را راحت می کند. زنان 20 تا 30 ساله از نسل سیاست کنترل جمعیت هستند؛ چون در خانواده های کم جمعیت رشد کرده اند مواجهه ای با نوزاد و بچه های کوچک نداشته اند، مادری به نظرشان سخت و غیر ممکن است.
شکوری: زنان 20 تا 30 ساله امروز اکثرا از نسل سیاست کنترل جمعیت هستند و چون در خانواده های کم جمعیت رشد کرده اند مواجهه ای با نوزاد و بچه های کوچک نداشته اند و تازه وقتی فرزند خودشان به دنیا می آید، با آزمون و خطا مادری را یاد می گیرند. وقتی تعداد بچه های یک خانواده زیاد باشد، خواهر و برادرهای بزرگ تر با ذوق و شوق بخشی از کارهای بچه های کوچک تر را انجام میدهند. در واقع بچه های بزرگ تر قبل از اینکه در نقش مادر و پدر قرار بگیرند، تا حدی در محیط خانواده آن را فراگرفته اند. در نتیجه مادری به نظرشان سخت و غیر ممکن نیست. اصلا یکی از لذت های مادری وقتی حس می شود که تعداد بچه ها زیادتر شود. چند بار پیش آمده که فرزند تازه متولد شده ام در گهواره از خواب بیدار شده است، پسرم با وجود اینکه خردسال است به سراغ خواهرش رفته و او را آرام کرده است، این واقعا لذت بخش است.
به نظرتان شرایط کشور به لحاظ اقتصادی برای فرزند آوری مناسب است؟ منتقدانتان می گویند: اینها نفس شان از جای گرم در می آید.
ما تقریباً همگی از نظر اقتصادی در سطح متوسط و شاید متوسط رو به پایین هستیم، اما رفاه نداشتن برایمان دغدغه نیست و به سادگی زندگیهای مان اعتقاد داریم و حتی برای داشتن این سبک زندگی تلاش کرده ایم
جباری: اتفاقاً ما تقریبا همگی از نظر اقتصادی در سطح متوسط و شاید متوسط رو به پایین هستیم، به معنای واقعی زندگی های ساده ای داریم و ازدواج های دانشجویی داشته ایم و مرفه نیستیم. اما رفاه نداشتن برای مان دغدغه نیست و به سادگی زندگیهای مان اعتقاد داریم و حتی برای داشتن این سبک زندگی تلاش کرده ایم، لوازم غیر ضروری و دست و پا گیر را در جهیزیه های مان نگرفته ایم، برای خرید سیمونی هم خیلی از وسایل غیر ضروری را نخریدیم. ما هم شرایط اقتصادی کشور را لمس می کنیم و با آن دست و پنجه نرم می کنیم. اما در تشکیل زندگی و بچه دار شدن بیشتر از شرایط اقتصادی جامعه، به اعتقادات و باورهای مان تکیه کردیم. خیلی جاها قناعت می کنیم، خیلی جاها توقعات مادی مان را کم می کنیم، بعضا به کارهای تولیدی و درآمد زا هم فکر میکنیم تا بچه های مان هم اهل قناعت و تلاش بار بیایند.
اکبری: خانه ما 40 متر است. اما برای بچه هایم فضای بازی و رشد را ایجاد می کنم، ساعتی به پارک می رویم و ساعتی را برای مسجد بردن بچه ها در نظر می گیرم تا انرژی شان تخلیه شود. الحمدالله چند روانشناس هم گفتند بچه های سالم و خلاقی دارم.
شکوری: همه ما از لحاظ اقتصادی متوسط هستیم. تصور نشود که پولداریم و به همین خاطر به تعداد زیاد فرزندان فکر کردیم، اما سعی کردیم برای بچهدار شدن سبک زندگیمان را تغییر دهیم تا شرایط زندگی متناسب با بچه دار شدن باشد. از همان شروع زندگی جهیزیه مان ساده بوده است. مبل و تخت و خیلی از لوازم تجملاتی که کاربرد چندانی ندارند و حتی برای بچههای کوچک دست و پاگیر هم هستند را نخریدیم. از خرید بسیاری از اقلام غیر ضروی سیسمونی چشم پوشی کردیم، کمد و تخت و سیسمونی آن چنانی نخریدیم، از خرید انواع و اقسام اسباب بازی هایی که به درد بچه ها نمی خورد هم چشم پوشی کردیم، چرا که مهم ترین چیز برای یک بچه هم بازی است. البته طبق آیه قرآن ما معتقدیم خدا خودش روزی بچه های مان را میدهد. این را ما به عینه در زندگی مان دیده ایم. اگر مثلا یک فرد پولدار، به ما بگوید من به تو 20 میلیون پول می دهم تا خرج اولیه بچه ات را تأمین کنی، ما به حرفش اعتماد می کنیم. خدا که در حرفش شکی نیست، چرا به خدا اعتماد نکنیم؟ حالا که خداوند وعده داده روزی بچه ها را می رساند.
محمدی: خیلی از وسایلی که بقیه اصلا به نبودشان در زندگی فکر نمی کنند، ما نداریم؛ مثل تخت و مبل و بوفه و ... . ما حتی در ابتدای زندگی مان تلویزیون هم نخریدیم. ولی در طول زندگی ما به عینه دیدیم که بچه روزی اش را با خودش می آورد. مثلاً فقط یکی از روزی هایی که با آمدن پسرمان، خدا به ما عنایت کرد، ماشینی بود که بدون سرمایه اولیه چندان، دو هفته قبل از تولدش خریدیم.
دکتر و بیمارستان و زایمان چطور؟ از اینها که نمی شود چشم پوشی کرد؟
شکوری: می توان آسان گرفت. من به جای اینکه بیمارستان خصوصی و فلان دکتر معروف را برای زایمان در نظر بگیرم، در همان بیمارستانی که بیمه درمانی ام پذیرفته بود، و بدون هزینه زایمان کردم. اگر کمی سخت گیری ها را کنار بگذاریم، هزینه های زندگی کم می شود.
محمدی: من هم در یک بیمارستان دولتی بودم، با هزینه خیلی کم. برای بچه های بعدی هم همین کار را خواهم کرد. دکترم هم، همان دکتر شیفت بیمارستان بود، که تا آن موقع او را ندیده بودم.
جباری: اتفاقا یکی از فایده های همین گروه برای خود من بحث انتخاب بیمارستان برای زایمان بود. دیدم که بعضی از دوستانم در بیمارستان های دولتی زایمان کرده اند و تجربه خوبی داشتهاند، من هم تصمیم گرفتم همین کار را انجام بدهم و بدون صرف کمترین هزینه ای زایمانم انجام شد.
برای بچهها چطور هزینه می کنید؟ برای آینده شان فکری کرده اید؟
اکبری: بسیاری از هزینه ها و نیازهای کاذب و چشم و هم چشمی های بچه ها، در فضای آرام و آزاد و سرشار از محبت خانواده، با وجود خواهر و برادر و همبازی کاهش پیدا می کند و بچه ها کمتر بهانه رفاه و امکانات غیر ضروری را می گیرند. بعضیها خرده می گیرند که آیا به آینده بچه های تان هم فکر می کنید. ما تصمیم گرفته ایم برای بچههای مان به جای امکانات نامعقول و غیر ضروری، مهارت و بینش کارآفرینی بیاموزیم، تا خودشان گلیم شان را از آب بیرون بکشند. بله! فکر میکنیم ولی به اعتقاد ما آنچه به عنوان نیازهای آینده فرزندان عنوان می شود از رفاه و چشم و هم چشمی نشات می گیرد وگرنه تعداد زیاد فرزندان آینده آنها را به مخاطره نمی اندازد. ما تصمیم گرفته ایم برای بچههای مان به جای امکانات نامعقول و غیرضروری، ضمن فراهم نمودن امکانات لازم، مهارت و بینش کارآفرینی بیاموزیم، تا خودشان گلیم شان را از آب بیرون بکشند. اگر فضای خانه گرم باشد بچه ها نیازی به وسایل و اسباب بازی های رنگارنگ ندارند و با خواهر و برادرهای شان هم بازی می شوند و با هم می سازند. باید این نکته را تذکر بدهم که با وجود اینکه خانواده های پر جمعیت از خیلی از آسیب های تربیتی مصون هستند اما ممکن است برخی خانواده ها با تعداد فرزند بالا هم آسیب ببینند، روانشناسان می گویند: عموما این خانواده ها که روابط گرمی ندارند و پرخاش گری میکنند، به خواست و تصمیم خودشان بچه دار نشدهاند و برای آن برنامه ای نداشته اند. به نظرم تصمیم مهمی است که به عنوان تحصیلکرده های دانشگاهی که روحیه کارآفرینی هم دارند، این روحیه مولد بودن را به بچه های مان منتقل کنیم و بگوییم باید روی پای خودشان بایستند. به هر قیمت و سختی که شده است. همانطور که خودم هم کسب و کاری راه انداختم و با وجود سنگ اندازی ها پیش رفتم. باید این واقعیت را بپذیریم تا کشور رشد کند.
محمدی: به نظرم میزان هزینه ها بستگی به نوع و مدل تربیت دارد. وقتی در یک خانواده تعداد بچه ها زیاد باشد آنها بی نیاز از خیلی از وسایل و امکانات هستند. چون بچه ها با همدیگر بازی میکنند.
شکوری: توقع بچه ها خیلی به رفتار والدین با بچه ها بستگی دارد. بچه ای که تک فرزند است و تا سنین بالا همه امکانات خانه در اختیارش قرار گرفته، تبدیل به یک فرد پر خرج و پر توقع می شود که هرچقدر هم امکانات داشته باشد باز ناراضی است. اما وقتی بچه ها با یکدیگر هم بازی می شوند احساس خلا نمی کند تا به دنبال ابزاری باشند که شادی را برایشان به ارمغان بیاورد. با سبک تربیتی که رایج شده است، بچه ها خود محور و پر توقع بار می آیند و در آینده در جامعه به مشکل برمی خورند؛ اما بچه های خانواده های پر جمعیت یاد می گیرند تا با شرایط موجود کنار بیایند. البته معمولاً اسباب بازی جای هم بازی را نمی گیرد و نتیجه عکس دارد. خیلی ها فکر می کنند هر چه امکانات گسترده تری به بچههای شان بدهند در حق آنها لطف کرده اند در حالی که با این سبک تربیتی، بچه ها خودمحور و پرتوقع بار می آیند و در آینده در جامعه به مشکل برمی خورند؛ اما بچه های خانواده های پرجمعیت یاد می گیرند تا با شرایط موجود کنار بیایند. ما تصمیم گرفتیم به جای غر زدن درباره شرایط موجود، خودمان پای در مسیر تغییر بگذاریم و تا جایی که می شود شرایط نامناسب موجود برای فرزندآوری را به مسئولان گوشزد کنیم.
جباری: به لطف خدا ما برای رسیدن به اهداف مان دو روحیه را به صورت همزمان در خودمان تقویت کردیم؛ هم روحیه سازش گری داریم و از کمبودها و مشکلات ناامید و دلسرد نمی شویم و هم روحیه مطالبه گری داریم و خواسته های به حقمان را مطرح می کنیم. این مطالبه هم از خودمان است، هم از محیط و جامعه و مسؤولین. و این روحیه ای است که در دوران دانشجویی هم در ما تقویت شده است. تا جایی که شخصاً به دلیل احساس مسؤولیت نسبت به موضوعات مربوط به مادران و بانوان، فضای کار تخصصی بعد از پایان تحصیلم را در موضوعات مربوط به خانواده انتخاب کردم و معتقدم برای حل مشکلاتمان، خودمان باید دست به کار شویم نه اینکه همیشه از دیگران انتظار داشته باشیم.
حالا که قدم در این مسیر گذاشته اید می توانید بگویید مادر در جامعه ایرانی چه مشکلاتی دارد؟
شکوری: حداقل امکانات فیزیکی برای مادران در سطح شهر فراهم نیست، اگر بخواهیم با کالسکه بیرون برویم و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنیم، با مشکل مواجه می شویم. این یک بعد ساده از مشکلات است. از طرفی شرایط اولیه تحصیل در دانشگاه یا کار پاره وقت هم برای مادران فراهم نیست و اکثر افراد مجبور می شوند بین فرزند آوری یا کار و تحصیل یکی را انتخاب کنند. مهد کودک ها اکثرا قابل اعتماد نیستند و هزینه بالایی هم دارند. البته ما این شرایط را بدون تغییر نمی بینیم. اگر همه راه تک فرزندی را ادامه بدهند شاید کسی به این مشکلات فکر هم نکند. باید کسانی در این شرایط قرار بگیرند تا به فکر مشکلات بیفتند و از مسؤولین هم مطالبه کنند. تا این راه را خودمان نرویم، نمی توانیم از دیگران توقع داشته باشیم برای تغییر شرایط کاری کنند.
اکبری: ما این روحیه و نتایج آن را در دانشگاه تجربه کردیم. وقتی عده زیادی از دانشجویان تصمیم گرفتند که همزمان با تحصیل بچهدار شوند شرایط برای تشکیل مهدهای کودک ایجاد شد و در اطراف دانشگاه چندین مهد تاسیس شد.
چطور می شود با وجود بچه کار یا تحصیل کرد؟
محمدی: من به تازگی مشغول به کار شده ام و مرتبط با رشته دانشگاهیم فعالیت می کنم. البته شرایط برای کارم به راحتی فراهم نشد اما با وجود مشکلات، توانستم شغل ایده آلم را همزمان با انجام وظایف مادری پیدا کنم و برکاتش را هم حس می کنم. کارم به صورت پاره وقت است و پروژهام را در خانه انجام می دهم.
شکوری: مسلما شرایط آنچنان فراهم نیست، ما به دنبال راه هایی هستیم که افراد هم بچه داشته باشند هم بتوانند فعالیت های اجتماعی و علمی شان را ادامه دهند. مثلا الان خیلی از مؤسسات و دانشگاه ها، دوره های آموزشی آنلاین ارائه می دهند. یا کارهای مختلفی به صورت پاره وقت و با امکان دور کاری وجود دارد. البته با توجه به محدودیت زمانی من ترجیح دادم فعلا وقتم را صرف تحصیل و کسب مهارت های لازم برای فعالیت آینده ام کنم. تا وقتی بچه هایم بزرگ تر شدند با دست پر وارد فضای کارم شوم.
جباری: برای همراه کردن بچه داری با درس و کار باید راه های خلاقانه ای را دنبال کنیم که البته هنوز خیلی در جامعه ما مرسوم نشده و زیر ساخت هایش هم به طور کامل فراهم نیست. ما سعی می کنیم نگاه بلند مدت داشته باشیم؛ در کنار برنامه ریزی های کوتاه مدت برای کار و تحصیل در کنار فرزندان نوپا و کوچک، برنامه ریزی طولانی مدتی بکنیم برای وقتی که فرزندان مان از آب و گل درآمدند. در برنامه کوتاه مدت این برایمان مهم است که از فضاهای تخصصی جدا نشویم و ارتباط ولو حداقلی با محیط کار داشته باشیم تا بتوانیم در آینده دوباره به این فضا برگردیم؛ البته خودمان را هم آنقدر درگیر کار و درس در قالب های موجود نمی کنیم که نتوانیم فرزندان زیادی بیاوریم و برایشان وقت کافی بگذاریم.این نکته را هم لازم است بگویم که وقتی صحبت از خانواده های پرجمعیت می شود، تصور این است که مثلا 6 بچه کم سن و سال همزمان در خانواده وجود دارد. در حالیکه اگر بر اساس یک روال طبیعی بچه دار شویم، بعد از مدتی بچه های اولی بزرگتر و مستقل تر از بچه های آخری می شوند. این طور نیست که تعداد بیشتر فرزند باعث بشود تمام وقت مادر صرف فرزندانش شود، چون فرزندان بزرگتر به صورت غریزی در مسیر رسیدگی به بچه های کوچک تر با والدینشان همراه می شوند، البته رسیدگی مستقیم والدین هم لازم است اما بخش عمده ای از فعالیت های روزمره مثل رفع نیازهای تحصیلی و آموزشی و بازی و سرگرمی بچه های کوچک تر توسط فرزندان بزرگ تر انجام خواهد شد. من الان در جایی مشغول به کار هستم که برای مادران طراحی شده و شرایط حضور دخترم در کنار خودم در موقع کار را دارد و نوع بازسپاری پروژه ها به افراد هم متناسب با شرایط مادرهاست. همچنین قصد دارم دروسی که در آینده نیاز دارم را در طول مدت بچه داری به صورت غیر حضوری دنبال کنم که از سال تحصیلی پیش رو شروع می کنم.
بحث که به اینجا می رسد متفق القول می گویند: ما بروزات مردانه زنان امروز را برای کسب موفقیت نمی پسندیم، سال هاست در جامعه ما، فرهنگ قالبی شکل گرفته و ترویج می شود که به زنان می گوید شما برای اینکه به موفقیت برسید باید دقیقا همان کارهایی را انجام بدهید که مردها انجام می دهند و الگوی موفقیت زنان و مردان یکی شده است. ما تصمیم گرفتیم زن و مادر بودن مان را انکار نکنیم و در عین زن بودن و مادر بودن، به موفقیت خانوادگی و اجتماعی برسیم. ما نمی خواهیم الگوی موفقیت پوشالی که جامعه به ما تحمیل کرده است را بپذیریم و در واقع به دنبال خلق الگوهای جدیدی از موفقیت هستیم که تناقضی با غریزه مادری و زنانگی نداشته باشد. ما می خواهیم در حین زندگی و فرزندآوری و کار و تحصیل مان یک راه و روش جدید را ایجاد کنیم؛ مشکلات و موانع راه را پیدا کرده و برای حل آنها تلاش و مطالبه کنیم و این راه را به همه زنانی که دوست دارند هم مادر یک خانواده گرم باشند هم به فعالیت و نقش آفرینی اجتماعی بپردازند، معرفی کنیم.