هدف از روزهداری چیست؟ میتوان این سوال را با طرح سوالی کلیتر در خصوص هدف از خلقت جهان جست. با نظر به هدفمندی جهان است که میتوان گفت هدف از روزه در پس جهانی هدفمند نهفته است و در چارچوب جهانبینی توحیدی با روزهداری انسان به سوی هدف نهایی خلقت پیش میرود.
جهان از دیدگاه قرآنبسیاری از آیات در قرآن وجود دارد که خلقت زمین و آسمان، انسان و جانداران و در یک کلام جهان را هدفمند میداند. به بیان دیگر از نظر قرآن جهان موجودی هدفمند است. در این آیات انسان جویای حقیقت با جهانبینی توحیدی آشنا میگردد و رویکردی توحیدی به مسائل را در مییابد.
در آیه 38 سوره دخان میخوانیم: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ: و آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازى نیافریدهایم». مضمون این آیه خبر از آن میدهد که خداوند خلقت آسمانها و زمین را بیهوده نمیداند و این یعنی جهان دارای هدف است. مجمعالبیان در تفسیر این آیه مینویسد: ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان این پدیدههای عظیم و گسترده و پر راز و رمز است، همه را براساس حکمت و هدف آفریدیم و نه براساس بازى و بیهودگى و بىهدفى و به دور از حکمت و فرزانگى.
علامه طباطبایی نیز در ذیل این آیه معتقد است که این آیه دلالت بر این دارد که این جهان عبث نیست و ایشان در تفسیر المیزان مینویسد: اگر فرض کنیم ما وراى این عالم عالم دیگرى ثابت و دائم نباشد، بلکه خداى تعالى لا یزال موجوداتى خلق کند، و در آخر معدوم نموده، باز دست به خلقت موجوداتى دیگر بزند، باز همانها را معدوم کند این را زنده کند، و سپس بمیراند، و یکى دیگر را زنده کند، و همین طور الى الأبد این عمل را تکرار نماید، در کارش بازىگر و کارش عبث و بیهوده خواهد بود، و بازى عبث بر خدا محال است، پس عمل او هر چه باشد حق است، و غرض صحیحى به دنبال دارد. در مورد بحث هم ناگزیریم قبول کنیم که در ماوراى این عالم عالم دیگرى هست، عالمى باقى و دائمى که تمامى موجودات بدانجا منتقل مىشوند، و آنچه که در این دنیاى فانى و ناپایدار هست مقدمه است، براى انتقال به آن عالم و آن عالم عبارت است از همان زندگى آخرت.
جهان هدفمند در زندگی انسانآیات بسیاری در قرآن مبنی برای این که این جهان هدفمند است، وجود دارد و اینکه هدف از این جهان تعالی انسان است و پی بردن به این است که جهان دیگری وجود دارد. اما آنچه مهم است تاثیر آگاهی به هدفمندی جهان در زندگی انسان است. این نگاه قرآنی باعث میشود که کل حیات یک مومن در ذیل آن معنا یابد و فرد خود را در یک نقشه کلی از پیش تعیین شده بیاید.
امروزه بیهدفی به یکی از معضلات حیات بشری تبدیل شده است. انسانها به دنبال هدفهای جزیی هستند و فراموش کردهاند که برای چیزی به این جهان آمدهاند. افق کلیای وجود ندارد که انسان زندگی جزیی خود را در ذیل آن باز تعریف و بازشناسی کند.
مومن به جهان هدفمندانه مینگرد و خود را رها و بیمعنا در جهان معاصر نمیبیند. جهان پیرامون دارای هدف ارزشمندی خاصی برای انسان مییابد. امیدواری، حفاظت از طبیعت و احساس کرامت از نعمتهای بیکرانی که برای انسان خلق شده است میتواند از ویژگیهای نگاه هدفمند مومن به جهان باشد که منجر به حفظ و حراست از جهان پیرامونش شده و باعث میشود تا انسان مایوس نشده و از پس مشکلات بزرگ و کوچک زندگی برآید.
هدف روزه در پس جهان هدفمند به نظر میرسد سفرههای رنگین افطاری چندان با هدف روزه که درک وضع فقیران است سازگار نباشد. هدف از روزه نه صرفا عمل به تکلیف در ساعاتی معین که آماده سازی انسان برای حیاتی طیبه است، زندگانی که پیش و پس از افطار را شامل میشود. روزه در واقعیت امروز آن از حقیقتش که در قالب احادیث مربوط به این فریضه مهم اسلامی توصیه شده است فاصله فراوانی گرفته است.
علامه طباطبائی در ذیل آیه 185 سوره بقره مینویسد: اشتغال به روزه برای اظهار کبریائی حق تعالی است که قرآن را بر مسلمانان نازل کرد.
همچنین علامه طباطبائی در ذیل آیه 183 سوره بقره که در خصوص حکم روزه برای مسلمانان و دیگر ادیان است مینویسند: در آیه آمده است که امم قبل هم روزه واجب داشتهاند اما نمی خواهد بفرماید، روزه آنها مانند روزه مسلمانان است و نه می فرماید که همه آنها روزه داشتهاند، بلکه بطور کلی بعضی از آنها حکم روزه را داشته اند و منظور از آنها هم امتهای دارای ملت و شریعت است و در جمله (لعلکم تتقون) هم به علت تشریع حکم روزه تصریح شده است که همانا روزه برای کسانی است که اراده وصول به عالم طهارت و رفعت و کمال را دارند،پس باید نفس خود را از لذائذ جسمانی باز دارند و از وابستگی به مادیات خود را منزه کنند.
از این رو از آنجا که در جهانبینیهای دینی هدف از آفرینش تقرب الهی است و رابطه انسان و خالقش رابطهای مبتنی بر مفهوم میثاق بین خدا و انسان است که در قرآن نیز به آن تصریح شده است بر همین اساس نقشه راهی وجود دارد که انسان باید به آن تن دهد و با محدود کردن نفس و وابستگی چنانچه علامه عنوان کرده است به رستگاری برسد.
میثم قهوهچیان