به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «تنها ساعتی بعد از باخت بیرون از خانه پرسپولیس برابر تراکتورسازی، انتقادات از علی علیپور به اندازهای بالا گرفت که مهاجم سرخپوشان با انتشار مطالبی روی صفحه شخصیاش خواهان جدایی از این باشگاه شد. علیپور در تابستان چند پیشنهاد خارجی داشت و بهشدت پیگیر جداییاش از پرسپولیس بود اما باشگاه که نتوانسته بود مهدی طارمی را برگرداند، ترجیح داد علیپور را تحت هر شرایطی نگه دارد و حتی در این راه از وسوسه درآمد چند صد هزار دلاری هم چشمپوشی کرد.
علیپور اما فصل جدید را در غیاب تمرکز لازم شروع کرده است. او نه پیشفصل موفقی را پشت سر گذاشت و نه فعلا در دو بازی رسمی ابتدایی عملکرد قابل قبولی داشته است. مخصوصا زمانی که علیپور در دقایق آغازین بازی نتوانست از اشتباه محرز رشید مظاهری، دروازهبان تراکتور استفاده کند، خشم هواداران پرسپولیس به اوج رسید و بعد از بازی، آنها همین بازیکن را عامل اولین شکست فصلشان دانستند. علیپور هم که در دو سال گذشته جور غیبت طارمی را کشیده و با قرارداد پایین آقای گل تیمش بوده، لابد انتظار چنین رفتارهایی را نداشته و به سیم آخر زده است. حالا سوال اینجاست که آیا او حق دارد این قدر شاکی و عصبانی باشد؟
دایی، طارمی و دیگران
علی علیپور اولین بازیکن ایرانی نیست که طعم انتقاد گسترده هواداران خودی را میچشد. پیش از او، در همین پست مهدی طارمی هم با شرایط مشابهی مواجه شده بود. طارمی اعتقاد داشت بهعنوان آقای گل پرسپولیس شایسته آن همه اعتراض نیست اما هواداران جور دیگری فکر میکردند. در این مورد کار حتی به «هیس» نشان دادن طارمی رو به هواداران هم کشید. بعدتر هم که او از پرسپولیس رفت، رسما آمار گلزنی پایین گادوین منشا را به تمسخر گرفت تا روشن شود دلخوریهایش هنوز پابرجاست. این هر دو آقای گل اما، یک استاد بسیار بزرگتر دارند. اگر اینها آقای گل لیگ متوسط فوتبال ایران هستند، علی دایی بهعنوان آقای گل تاریخ مسابقات ملی جهان هم در طول دوران بازیاش هدف انتقادات بسیار زیادی بود. مخصوصا بعد از نمایش کمفروغ در جامجهانی 2006 که سیل پیامکهای انتقادی و طنزآمیز علیه دایی راه افتاد و چنان جو سنگینی درست کرد که شهریار بدون اعلام خداحافظی ناچار به بازنشستگی از مسابقات ملی شد. جالب است که آمار دایی با 109 گل زده در 149 مسابقه ملی به حسرت بسیاری از بزرگان فوتبال جهان تبدیل شده، اما او در ایران کماکان منتقدانی دارد که معتقدند دایی گلهایش را به تیمهای ضعیف آسیایی مثل گوام و مالدیو زده؛ انگار در اروپا تیمهایی مثل سنمارینو یا مالت و لوکزامبورگ نداریم!
تصور اشتباه فوتبالیستهای ایرانی
نکته مهمی که خیلی از فوتبالیستهای ایرانی فراموش میکنند، تبعات منفی و ناگزیر این حرفه است. آنها تصور میکنند همیشه باید در اوج محبوبیت باشند و مردم روزهای بدشان را هم به پاس روزهای خوبشان ببخشند؛ در حالی که چنین عرفی در فوتبال دنیا وجود ندارد. در این عرصه، نیش و نوش همنشین هستند و قرار نیست فوتبال همیشه روی خوبش را به ستارهها نشان بدهد. شما وقتی خوب باشی، مورد تمجید قرار میگیری و وقتی بد باشی، طوری نقدت میکنند که انگار هیچ خاطره خوشایندی برای مردم نساختهای.
حتی رونالدو هم «هو» میشود
گاهی صد سیو و کلینشیت یک دروازهبان هم با تنها یک اشتباه از سوی او به سادگی فراموش میشود. این موضوع در مورد مهاجمان حتی صادقتر هم هست. کافی است به یاد بیاورید ستاره درخشانی مثل کریستیانو رونالدو که به تنهایی بخش مهمی از تاریخ رئال مادرید را ساخته، وقتی چند هفته در ترکیب این تیم نمیتوانست گل بزند بهشدت از سوی هواداران حاضر در سانتیاگو برنابئو «هو» میشد. مساله اینجاست که رونالدو با هو شدن کنار میآید اما امثال طارمی و علیپور انتظار دارند آسمان همیشه برایشان آفتابی باشد! بخشی از انتقادات از ستارهها طبیعی است اما آنها باید یاد بگیرند حتی با اعتراضات غیر منطقی هم کنار بیایند. این قسمتی از حرفه آنهاست و تقلا برای گریز از آن، تنها میتواند وضع را بدتر کند.»