مقدمه
حضرت رقیه علیها السلام فرزند امام حسین علیه السلام امام سوم شیعیان است. این اثر در پی بررسی سرگذشت آن حضرت و ذکر نام ایشان به نام رقیه در منابع تاریخی است. هدف از این پژوهش، رسیدن به نتیجه ای روشن درباره زندگی و ذکر نام و ابعاد زندگی حضرت رقیه علیها السلام در منابع تاریخی است.
در پی این سؤال که «سرگذشت حضرت رقیه در منابع تاریخی چگونه آمده است؟» نام، نام مادر، محل ولادت، سن، زمان و مکان وفات و محل دفن ایشان در منابع تاریخی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
به نظر می رسد حضرت رقیه دختر ام اسحاق باشد که در سال پنجاه و هفت هجری در مدینه به دنیا آمده و در واقعه عاشورا چهارسال داشته و محل دفن ایشان در دمشق باشد.
درباره حضرت رقیه در ایام محرم و سال روز وفات ایشان صحبت می شود؛ چون در این باره به صورت جزئی در کتاب های مخصوص به امام حسین علیه السلام نوشته شده و از طرفی دشمنان اهل بیت علیهم السلام درباره دختر اباعبدالله شبهه هایی متعدد مطرح می کنند. این تحقیق بر آن شده است که بیانی روشن از سرگذشت آن حضرت ارائه دهد.
درباره این موضوع به طور عام در مقتل های مربوط به امام حسین علیه السلام از جمله مقتل ابو مخنف، لهوف سید بن طاووس و... مطالبی به صورت جزئی یافت می شود؛ اما به صورت خاص و مستقل، تألیفی درباره حضرت نوشته نشده است.
نام اصلی حضرت رقیه علیها السلام در منابع تاریخی
درباره نام آن حضرت، دو دسته منابع تاریخی وجود دارد:
1. دسته ای از منابع که به ذکر نام و سرگذشت ایشان نپرداخته اند عبارتند از: مقتل ابومخنف، نوشته لوط بن یحیی بن سعید؛ واقعه کربلا، نوشته علی نظری منفرد؛ سوگنامه لهوف، سید بن طاووس؛ امام حسین علیه السلام شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، نوشته محمدتقی جعفری تبریزی؛ جایگاه اهل بیت در جهان آفرینش، نوشته علی اکبر بابا زاده و اسرار خاندان آل محمد، نوشته سلیم بن قیس هلالی.
2. دسته ای دیگر که به سرگذشت ایشان به طور مختصر پرداخته اند. مطالب آن ها از قرار ذیل است:
الف) در برخی کتب تاریخی، برای امام حسین علیه السلام شش فرزند ذکر شده است و ترتیب این اسامی بدین قرار است: علی بن الحسین الاکبر، علی بن الحسین الاصغر، جعفر، عبدالله، سکینه، فاطمه.
شیخ مفید در الارشاد و ابن شهر آشوب در مناقب آورده اند:
و کان الحسین علیه السلام ستة اولاد: علی ابن الحسین الاکبر قتل مع ابیه بالطف...؛ (مفید، 1413: 2/135؛ ابن شهر آشوب، بی تا: 4/123)
و همانا برای حسین علیه السلام شش فرزند بود: علی بن الحسین اکبر که به همراه پدر در کربلا کشته شد....
ب) در دسته ای دیگر از منابع، تعداد فرزندان امام حسین علیه السلام را نُه تن ذکر کرده اند که درباره ذکر ترتیب این اسامی اختلاف است:
1. دسته ای نُه تن را این چنین نام برده اند: علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر، محمد، عبدالله، جعفر، زینب، سکینه و فاطمه (اربلی،1427: 2/25).
2. دسته ای دیگر از منابع نیز نُه فرزند را به این صورت نام برده اند: علی اکبر شهید، علی اوسط، علی اصغر، محمد، عبدالله، جعفر، سکینه، فاطمه، زینب (ابن شهر آشوب، 1376: 77).
ج) دسته ای دیگر از منابع ده نفر را به این ترتیب نام برده اند: علی اکبر، علی اصغر، عبدالله، جعفر، ابراهیم، محمد، فاطمه، سکینه، زینب، ام کلثوم. نیز می گویند: «از فرزندانش جز زین العابدین علیه السلام، فاطمه، سکینه و رقیه باقی نماندند» (ابن فندق، 1385: 1/349-350).
د) به جز این اسامی، فرزندان دیگری در برخی نقل های نادر، به امام حسین علیه السلام منسوب اند، از قبیل: عمرو (ابن حیون، 1409: 5/448؛ دینوری، 1368: 259-261)، ابوبکر[1] (ابن مهنا، 1379: 266)؛ زید و حمزه (ابن شهر آشوب،1376: 4/ 113). آیت الله ری شهری در این باره می نویسد:
احتمال تصحیف یا اشتباه با فرزندان امام حسن علیه السلام و نیز تعدد نام برخی فرزندان، بسیار است. (محمدی ری شهری، 1391: 1/ 149)
پس از تحقیق و بررسی به نظر می رسد نام اصلی حضرت، فاطمه بوده باشد؛ چون از یک سو امام حسین علیه السلام به نام های پدر و مادر خویش یعنی علی و فاطمه بسیار علاقه مند بود و همه فرزندان پسر خود را علی (علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر) و همه دختران خود را فاطمه نامید. از سوی دیگر، نام رقیه در منابع تاریخی بسیار به ندرت به چشم می خورد. از این رو نام دختر خردسال امام حسین علیه السلام فاطمه بوده و مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله تیمیه است؛ همچنان که اربلی می نویسد:
... و فاطمة بنت الحسین و امها ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمیه. (اربلی، 1427: 2/250)
شیخ عباس قمی می گوید:
... و فاطمه دختر حسین و مادرش ام اسحاق دختر طلحةبن عبدالله تیمیه. (قمی، 1379: 1/462)
شیخ مفید در الارشاد درباره مادر ایشان نوشته است که پیش تر همسر امام حسن مجتبی علیه السلام بود و پس از شهادت ایشان و به وصیت امام حسن علیه السلام به عقد امام حسین علیه السلام درآمد (مفید، 1413: 2/138).
ولادت حضرت
درباره سال و محل ولادت آن حضرت در منابع تاریخی چیزی به ثبت نرسیده است، مگر در یک مورد که ولادت ایشان را بین سال پنجاه و هفت و پنجاه و هشت هجری در مدینه ذکر کرده اند (ربانی خلخالی، 1379: 219).
سن حضرت
درباره سن حضرت نیز در منابع تاریخی اختلاف است:
1. برخی ایشان را سه ساله معرفی کرده اند (طریحی، بی تا: 136؛ شاه عبدالعظیمی، 1411: 179) و سال ولادت ایشان را سال پنجاه و هشت دانسته اند.
2. برخی ایشان را چهار ساله دانسته اند (طبری، 1426: 2/ 179) و بر این باورند که آن حضرت در سال پنجاه و هفت به دنیا آمده است.
پس از عماد الدین طبری در کتاب کامل بهایی، ملاحسین واعظ کاشفی در روضةالشهدا - که نسبت به کامل بهایی کتابی ضعیف تر است - مطالب طبری را با تفصیلی بیشتر مطرح می کند؛ اما همچنان نامی از کودک نمی برد و او را چهار ساله ذکر کرده و محل وفاتش را کوشک (کاخ) یزید می داند (واعظ کاشفی سبزواری، 1372: 87؛ محمدی ری شهری، 1391: 1/149).
با توجه به آن که منابع ذکر شده در مورد دوم قدیمی ترند و کامل بهایی مربوط به قرن هشتم و روضة الشهدا مربوط به قرن دهم هجری هستند، نتیجه می گیریم که حضرت در زمان وفات، چهار ساله بوده است.
ذکر نام رقیه در منابع تاریخی
درباره ذکر نام رقیه در منابع تاریخی چهار مورد وجود دارد:
1)در قرن دوم شخصی به نام سیف بن عمیره نخعی از اصحاب برجسته امام صادق و امام کاظم علیهما السلام قصیده زیبایی سروده است که در آن قصیده به طور صریح نام رقیه آمده است:
و سکینة عنها السکینة فارقت
لما ابتدیت.....
و رقیة رق الحسود لضعفها
و غدا لیعذرها الذی لم یعذر...[2]
2. صاحب کتاب انوار المجالس در بحث خرابه شام می گوید:
تذکرت غرباء خرابةالشام، او لم یکن اهل البیت الذین هم خیر الانام غرباء فی خرابه الشام؟ او لم تکن سکینه و رقیه طفلتی الحسین علیه السلام؟ (ارجستانی،1374: 160)
از غریبان خرابه شام به خاطرم رسید. مگر اهل بیت خیر الانام، در خرابه شام غریب نبودند؟یا سکینه و رقیه، طفل حسین نبودند؟
3) در کتاب الایقاد با صراحت نام کودک، رقیه و سن او سه ساله آمده است:
کان للحسین علیه السلام بنت صغیرة یحبها و تحبه، و قیل: کانت تسمی رقیه، و کان عمرها ثلاث سنین، و کانت مع الاسری فی الشام. (طبرسی، 1426: 2/179)
4) در کتاب شعشعة الحسینی چنین می خوانیم:
منقول است که طفلی از حضرت امام حسین علیه السلام در خرابه شام، از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت، و لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب یا سکینه بوده باشد. (یزدی خراسانی، بی تا: 2/171)
در ریاض الاحزان آمده است که نام آن دختر فاطمه بوده است (قزوینی، 1305: 306).
بیشتر منابع نام رقیه به نقل از کامل بهایی آورده اند؛ ولی بر اساس تحقیق نگارنده، در کتاب مذکور، نام رقیه وجود ندارد. متن کامل بهایی چنین ا ست:
در حاویه آمد که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هر کودکی را وعده ها می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته، بازمی آید. تا ایشان را به خانۀ یزید آوردند. دخترکی بود چهار ساله. شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود؛ از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد. خبر دادند که حال چنین است. آن لعین در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاوردند و در کنار او نهند. ملاعین سر بیاورند و در کنار آن دختر چهار ساله نهادند. پرسید: این چیست؟ ملاعین گفت: سر پدر توست. آن دختر بترسید و فریاد بر آورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق تسلیم کرد. (طبری، 1426: 2/179)
همچنین برخی منابع از ذکر نام رقیه در لهوف سید بن طاووس خبر داده اند، ولی تحقیقات نگارنده نشان می دهد این نام در متن عربی این کتاب نیست و تنها در ترجمه فارسی محمد طاهر دزفولی آمده است.
وفات حضرت
درباره وفات آن حضرت، همه منابع اتفاق نظر دارند و سال وفات ایشان را ماه صفر سال 61 هجری نوشته اند؛ اما این که در کدام روز از ماه صفر، محل اختلاف است:
1. دسته ای از منابع، روز وفات آن حضرت را پنجم صفر ذکر کرده اند (نیشابوری، 1389: 34).
2. دسته ای دیگر، ده صفردانسته اند (ربانی خلخالی، 1377: 219).
اما در منابع تاریخی معتبر، درباره تاریخ دقیق وفات آن حضرت به زمانی مشخص اشاره نشده است. بنابراین می توان گفت وفات ایشان در ماه صفر سال 61ق رخ داده، ولی درباره این که در کدام روز از ماه صفر، به سبب غیر معتبر بودن هر دو دیدگاه، تاریخ دقیقی در دست نیست.
محل وفات حضرت
درباره محل وفات آن حضرت دو دیدگاه وجود دارد:
1. برخی منابع، آن را خرابه شام ذکر کرده اند:
... منقول است که طفلی از حضرت امام حسین علیه السلام در خرابه شام، از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت. (یزدی خراسانی، بی تا: 2/171؛ ارجستانی، 1374: 161)
2. دسته ای دیگر از منابع، محل وفات ایشان را خانه یزید بیان کرده اند:
روایت شده که وقتی آل الله و آل رسول او در شهر شام بر یزید واردشدند، وی خانه ای را به آنها اختصاص داد و آنها در آن، به سوگواری پرداختند. (طریحی، بی تا: 136؛ طبری، 1426: 2/179)
به نظر می رسد از آن جایی که منابع ذکر شده در دیدگاه دوم _ به سبب قدمت _ معتبرند، وفات حضرت در خانه یزید رخ داده است.
چگونگی وفات حضرت
درباره چگونگی وفات نیز دو دیدگاه وجود دارد:
1. بلافاصله با دیدن سر بریدۀ پدر جان داد:
سری دید در آن طبق نهاده، آن سر را بر داشت و نیک در آن نگریست. سر پدر خود را بشناخت. آهی از سینه بر کشید و روی در روی پدر مالید و لب خود بر لب وی نهاد و فی الحال، جان شیرین بداد. (طریحی، بی تا: 136؛ واعظ کاشفی سبزواری، 1382: 389)
2. چند روز پس از دیدن سر بریدۀ پدر از دنیا رفت (طبری، 1426: 2/179).
منابع ذکر شده در هر دو دیدگاه مربوط به قرن ششم و هشتم هجری هستند؛ ولی از آن جا که منبع ذکر شده در دیدگاه دوم قدیمی ترند، باید پذیرفت که حضرت رقیه چند روز پس از دیدن سر بریدۀ پدر وفات کرده است.
بنابراین وفات آن حضرت، در ماه صفر سال 61 هجری، در خانه یزید و چند روز پس از دیدن سر بریدۀ پدربزرگوارش بوده است.
مدفن حضرت
نویسنده کتاب اعیان الشیعه درباره مدفن ایشان می نویسد:
رقیة بنت الحسین علیه السلام ینسب الیها قبر و مشهد مزور بمحلة العمارة من دمشق، الله اعلم؛ (امین، 1403: 7/ 34)
رقیه دختر حسین علیه السلام قبری به او منسوب است و مشهدی که در محلة العماره دمشق زیارتگاه است. خدا به درستی آن آگاه تر است.
نخستین سند در بارۀ قبر کنونی حضرت رقیه، به قرن دهم هجری بازمی گردد و مر بوط به کتاب تسلیةالمجالس است که در این باره به صراحت، نام رقیه را نیاورده است:
در شهر دمشق شام، در بخش شرقی مسجد اعظم شهر، خرابه ای را دیدم که در گذشته، مسجد بوده و بر سنگ نوشتۀ در آن، نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خاندانش و امامان دوازده گانه، نوشته شده بود و پس از آن، چنین نوشته بود: «این قبرخانم ملکه، دختر حسین بن امیرالمؤمنین علیه السلام است. (حائری کرکی،1383: 2/ 93)
منابع تاریخی که درباره مدفن آن حضرت مطالبی آورده اند، به ترتیب عبارتند از:
1. کتاب نور الابصار مربوط به قرن سیزدهم که در این باره نوشته است:
... برخی شامی ها به من خبر دادند که برای خانم رقیه، دختر امام علی _ کرّم الله وجهه _ در دمشق شام، آرامگاهی هست که زمانی به دیوارهای قبرش آسیب وارد شد. (شبلنجی، 1308: 195)
2. کتاب فارسی منتخب التواریخ، مربوط نیمه اول قرن چهاردهم، مزار ذکر شده در مورد اول را متعلق به رقیه بنت الحسین علیه السلام معرفی می کند (خراسانی، بی تا: 388).
بنابراین مدفن آن حضرت در شهر دمشق شام قرار دارد.
نتیجه گیری
این اثر پس از بررسی در منابع تاریخی به این نتیجه رسیده است که حضرت رقیه علیها السلام فرزند امام حسین علیه السلام امام سوم شیعیان، نامش فاطمه، مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله تیمیه بوده است. آن حضرت در سال 57 به دنیا آمده و در واقعه عاشورا چهار سال داشته است.
درباره نام رقیه در منابع تاریخی معتبر، ذکر این نام به چندین دهه پس از واقعه عاشورا برمی گردد. با توجه به تحقیقات نگارنده، نام رقیه در منابع تاریخی در چهار مورد ذکر شده است.
تاریخ وفات آن حضرت، ماه صفر سال 61 هجری قمری است. اما درباره روز آن، دو دیدگاه مطرح بوده که به دلیل غیرمعتبر بودن هر دو دیدگاه، تاریخ دقیقی از این روز در دست نیست.
درباره محل وفات ایشان، خانه یزید مورد قبول است و وفات آن حضرت چند روز بعد از دیدن سر بریده پدر اتفاق افتاده است. همه منابع تاریخی درباره مدفن حضرت اتفاق نظر دارند و آن را واقع در شهر دمشق شام می دانند.
منابع
- ابن حیون، نعمان بن محمد (1409ق)، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، قم، جامعه مدرسین.
- ابن زید بیهقی (ابن فندق) (1385ش)، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی (1376ق)، المناقب، نجف، المکتبة الحیدریة.
- ابن طاووس، علی (1385)، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات مؤمنین.
- ابن مهنا، احمد بن محمد (1379ش)، التذکرة فی الانساب المطهرة، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی (بی تا)، المناقب آل ابی طالب، بیروت، انتشارات دارالاضواء.
- ابومخنف، لوط بن یحیی بن سعید (1367ش)، مقتل ابی مخنف(وقعة الطف)، بی جا، مؤسسه نشر اسلامی.
- اربلی، علی بن ابی الفتح (1327ق)، کشف الغمة فی معرفة الائمه، نجف، المکتبة الحیدریه.
- ارجستانی، محمد حسین (1374ش)، انوار المجالس، تهران، اسلامیه.
- امین، سید محسن (1389ش)، تقویم شیعه، تهران، انتشارات دلیل ما.
- _________________ (1403ق)، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات.
- بابازاده، علی اکبر (1388ش)، جایگاه اهل بیت: در جهان آفرینش، قم، بی نا.
- بدوانی، عبدالقادر (1380ش)، منتخب التواریخ، بی جا، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- جعفری تبریزی، محمد تقی (1380ش)، امام حسین7 شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
- حائری، محمد مهدی (1383ش)، معانی السبطین: فی احوال الحسن و الحسین7، تهران، صبح صادق.
- حیدری قاسمی، محمد (1378ش)، کتاب شناسی عاشورا، تهران، انتشارات اطلاعات.
- خراسانی، ملا هاشم (بی تا)، منتخب التواریخ، تهران، انتشارات علمی اسلامیه.
- دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود (1368ش)، الأخبار الطوال، تحقیق: عبدالمنعم عامر، قم، انتشارات رضی.
- ربانی خلخالی، علی (1377ش)، ستاره درخشان شام، قم، مکتب الحسین7.
- شاه عبدالعظیمی، محمد علی بن محمد (1411ق)، الایقاد فی وفیات النبی و الزهراء و الائمة اجمعین، قم، منشورات فیروز آبادی.
- شبلنجی (مؤمن) (1308ش)، نور الابصار، قم، الشریف الرضی.
- طبری، حسن بن علی (1426ق)، کامل بهایی، ترجمه: محمد شعاع فاخر، قم، مکتبة الحیدریه.
- طریحی، فخرالدین (بی تا)، المنتخب، بیروت، بی نا.
- قزوینی، محمدحسن (1305ش)، ریاض الاحزان و حدائق الاشجان، تهران، بی نا.
- قمی، عباس (1338ش)، منتهی الامال، چاپ افست اسلامیه.
- ____________ (1379ش)، ترجمه نفس المهموم، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران.
- محمدی ری شهری، محمد و همکاران (1391ش)، شهادت نامه امام حسین7، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان (1413ق)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، انتشارات کنگره شیخ مفید.
- نظری منفرد، علی (1387ش)، واقعه کربلا، قم، انتشارات جلوه کمال.
- نیشابوری، عبدالحسین (1389ش)، تقویم شیعه، قم، انتشارات دلیل ما.
- واعظ کاشفی سبزواری، حسین (1382ش)، روضةالشهداء، قم، نوید اسلام.
- یزدی خراسانی، محمد جواد (بی تا)، شعشعة الحسینی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی.
پی نوشت ها
[1]. در سرالسةالعلویة (ص30) آمده است که وی در کودکی و پیش از شهادت پدر از دنیا رفته است.
[2]. آرامش از سکینه جدا شد؛ چون او از امام خود جدا گردید. حضرت رقیه کسی بود که حسودان برای ضعف و ناتوانیاش دل سوزاندند. این عده فردای قیامت مجبورند عذر خواهی کنند، هر چند هیچ عذری برای آنها وجود ندارد. حضرت ام کلثوم نیز هر لحظه صورت اشکآلودش را با پارچهای پاک میکند. من هیچگاه امکلثوم و سکینه و رقیه را فراموش نمیکنم که برای امام حسین با آه و ناله و حسرت گریه میکردند. ای سادات و مولای من! سیف بن عمیره بندۀ غلام حیدر قنبر است. (بدوانی، 1380: 1/ 388)