سرویس فرهنگ و هنر مشرق - سریال بوی باران از همان پخش قسمتهای نخست، با خیل انتقادات مردم در فضای مجازی و انتقادات رسانهای وابسته به گروههای سیاسی متنوع آغاز شد و به تدریج حجم انتقادات گسترده شد و شدت بیشتری یافت. خشونتی درجهبندی نشده که در متن این سریال وجود دارد، در رسانههای متنوعی دستمایه انتقاد قرار گرفت. سریال فاقد هرگونه هشدار برای درجهبندی بود و البته مرسوم است که در تلویزیونهای معتبر دنیا، سریالی که محتوای خشونت آمیز دارد، در ساعات میانه روز بازپخش نمیشود.
بیشتر بخوانید:
«بوی باران» فاتحهای بر اخلاق و خانواده ایرانی است
اگر زبان سریال فارسی نبود و بازیگران به زبان ترکی استانبولی سخن میگفتند، این سریال باورپذیرتر بود، چون هیچ ارتباطی به فرهنگ خاص ایرانی، حتی مدل عرفی آن نداشت. سریال کلاژی از چندین فیلم سینمایی، سریال ترکی، سریال هندی، از مدلهای مشابهی که در شبکههای ماهوارهای فارسی زبان کپی شده بود.
مسئله سریالسازی در سیما تبدیل به معضل بزرگی شده و هر بار سریال بیکیفیتی از یکی از شبکههای سیما پخش میشود، همین حواشی و انتقادات پررنگ میشود. در راستای آگاهی بخشی با گستره حواشی سریال بوی باران، باید کمی فراتر از نقد ساختاری، معضل سریال سازی در سیما را بررسی کرد و از نقد ساختاری مرسوم کمی فراتر رفت. چون این آخرین سریال بیکیفیتی نخواهد بود که تولید و عرضه خواهد شد. در واقع اگر از نقد ساختاری عبور کنیم و به نقد زیرساختی برسیم، بسیاری از آسیبهای مشابه در پیامد ساخت و تولید چنین سریالهایی مشخص خواهد شد.
آنچه که برای سازمان ممتاز صدا و سیما یک آسیب بزرگ است، حفظ ساختار معیوب تهیهکنندگان است. در شناخت این زیر ساخت باید به این موضوع توجه داشت که در حوزه سریال سازی ما با سه لایه سخت مواجه هستیم. لایه اول تهیه کنندگانی هستند که به صورت هستههای بسیار سخت سیطره عجیبی و طولانی بر سازمان صدا و سیما دارند. به عنوان نمونه، تهیه کننده سریال «بوی باران» محمدرضا تخت کشیان است. او بیش از 35 سال، یکی از تهیه کنندگان سریالهای الف و الف ویژه (با بودجههای میلیاردی) است. در واقع کمتر تهیهکننده دیگری این اعتبار را دارد که تهیه کننده سریالهای الف و الف ویژه سیما باشد. اما به صورت کلی اعتبار و شاخصه تهیهکنندگی میان چند نفر به صورت ثابت، سالهای متمادی تقسیم میشود.
تهیهکنندگان سیما حلقه و عده محدود و مشخصی هستند. اینکه ساختار و محتوای تولیدات سیما، تغییر نمیکند، دلیل واقعیاش حلقه مشخص تهیهکنندگان هستند. ساخت سریالهای تلویزیون میان مجید اوجی، محمود فلاح، محسن چگینی، سید محمد هاشمی اصل، داوود هاشمی، علی حجازی، محمد مسعود، اسماعیل عفیفه، رضا جودی، اکبر تحویلیان، ایرج محمدی، رامین عباسی زاده، مجید مولایی، مهران مهام، علی آشتیانی پور، آرمان زرینکوب، علی لدنی، «محمدرضا شفیعی – سعید پروینی» علیرضا سبط احمدی و... چند چهره جدیدالورود دیگر تقسیم میشود.
تلویزیون مدتهای طولانی است که با این چند چهره مشخص کار میکند و در نتیجه نویسندگانی که با دفاتر این تولید کنندگان همکاری میکنند گروههای ثابتی هستند. مثلا «عباس نعمتی» نویسنده سریال بوی باران، پای ثابت دفاتر تحویلیان، ایرج محمدی و مخصوصا دفتر تخت کشیان است. از 13 مرداد سال 1397 تا پایان سریال شهریور امسال، سه سریال با حضور عباس نعمتی پخش شد. سریال از یادها رفته که در دو فصل بیست و پنج قسمتی طراحی شده بود و در 30 قسمت پخش شد، سریال 65 پنج قسمتی بوی باران و سریال 17 قسمتی آرماندو . اگر به صورت واقعی و آنچه روی کاغذ وجود دارد، با یک جمعبندی سرانگشتی، عباس نعمتی 128 قسمت سریال برای تلویزیون، نوشته که طی یکسال اخیر پخش شده است. آیا اختصاص 135 شب (زمان پخش سریالها) از 365 روز سال، کمی انحصاری به نظر نمیرسد؟!
تهیهکننده سریال بوی باران، محمدرضا تختکشیان، یک سر امپراطوریاش را باید در تولید آثار نمایشی سیما جستجو کرد و سر دیگر آنرا در سینما. در سینما ایشان یکی از شرکای کمپانی پخش فیلمیران است. در واقع سایر دفاتر پخش سینمایی، در مقابل این دفاتر هیچ هستند. تخت کشیان، رسول صدر عاملی، علی سرتیپی و غلامرضا موسوی شرکای کمپانی 4 شراکتی فیلمیران هستند. در واقع مجاری مهم پخش در سینما در دستان محمدرضا تختکشیان است و از سوی دیگر نظام تولید بخشی از سریالهای تلویزیون را هدایت میکند. ممکن است در برخی سریالهای تلویزیون تولید و تهیه بر عهده او نباشد، اما سریالهای مهم سیما در دفتر او تولید شود. نکتهای که در بخشی از اعتراضات نسبت به سریال بوی باران منتشر شد، اعتراض به همین سازمانی است که به صورت حلقهای در سیما نظام تولید را در دست دارد و از دوره مدیریت لاریجانی پایههای خود را تقویت کردند و با مدیران همان دوران وارد این عرصه شدند و این نظام تهیه کنندگی و لیست مشخص مندرج و وابستگی آنها تغییر نکرده است.
درباره عباس نعمتی بیشتر بخوانید:
اما لایه بعدی که در تولیدات نمایشی انحصار بوجود آورده و پس از مدتی مرخصی در دوران محمد سرافراز با حمایت معاون سیما بازگشتهاند، گروه سیمافیلمیها با هدایت حسن اسلامیمهر هستند. قبل از معرفی گروه وابسته به حسناسلامیمهر باید به این نکته اشاره کنیم که فرزند او هم اکنون مشغول نگارش یک فیلمنامه مشترک با عباس نعمتی است.
گروه حسن اسلامیمهر عبارتند از «حسین رحیمزاده»، «مسعود ترقی جاه»، «مجیدرضابالا»، «عباس نعمتی»، «اکبر نبوی». اخیرا طی حکمی یک شورای بالادستی، فراتر از سیما فیلم با عنوان شورای غنیسازی فیلم و سریال توسط مرتضی میرباقری تشکیل شده که تمامی این افراد مذکور در آن حضور دارند. نکته قابل توجه حضور عباس نعمتی، به عنوان عضو ناظر در تمامی شوراهای مذکور است. در واقع او از یک طرف عضو ناظر است، از سوی دیگر نویسنده و از سوی دیگر ناظر بر نگارش فیلمنامه توسط گروه نویسندگان. کافیست به تیتراژ، سه سریال آرماندو، ازیادهارفته و بوی باران توجه کنیم.
نکته قابل توجه دیگر این است که اعضای ناظر بر این شورا مثل اکبر نبوی و مجیدرضابالا که در فاجعه تولید فیلم «یک خانواده محترم» مشارکت داشتهاند، بیش از 30 سال است که در شوراهای نظارتی بر فیلمنامه سریالهایی که ساخته میشود نظارت دارند؟
به هر حال سریال بوی باران را افراد نام برده شده، مطالعه کردهاند و جملگی رای به ساخته شدن آن دادهاند. آیا وقت آن نرسیده که آقایان ناظر مثل مسعود ترقیجاه، مجید رضابالا، اکبر نبوی و حسن اسلامیمهر برای همیشه بازنشسته شده و فرصت ورود برای نیروهای جوان فراهم شود. اگر این ساختار باقی بماند همچنان تولید سریالهایی از این دست ادامه خواهد داشت. البته لایه مهم، مجموعه مدیرانی است که از این افراد، همچنان حمایت میکنند که امید به اصلاح این ساختار همچنان وجود دارد.