خدمت به زائران اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) در راه پیمایی پرشکوه اربعین یکی از جلوه های زیبای معنوی را پدید آورده است. حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار موکب داران عراقی فرمودند: «شما کرامت اسلامی و کرامت عربی را در رفتار خودتان و اعمال خودتان نشان داده اید و همه به عشق سیّدالشهدا (سلام الله علیه) است، به عشق حسین بن علی است؛ از روی عشق و علاقه ای که به امام حسین دارید، پای زائر امام حسین را شست و شو می دهید، بدن او را در خستگی های شدید کمک می کنید، مالش می دهید، به او غذا می دهید، به او جای خواب می دهید، چون زائر حسین است.» در این یادداشت مسأله ی ثواب الهی خدمت به زوار سیدالشهدا را در احادیث معصومان و سیره علما بررسی کرده است.
اهمیت زیارت اربعین
هر ساله هم زمان با بیستم ماه صفر، در اربعین سید و سالار شهیدان خیل عاشقان حسینی خود را از هر سو به سمت دیار عاشقان، کربلای معلای کشانده و با امام خویش تجدید بیعت می کنند و آمادگی خویش را برای مبارزه در راه خدا اعلام میدارند. «حضور این جمعیت عظیم از نقاط مختلف دنیا با وجود تهدیدهای تروریستی، پدیده ای عظیم و نشان دهنده ی اوج گرفتن تفکر مبارزه در راه خدا و آمادگی عمومی و همگانی در این راه است.»[1] در اسلام وقتی مسئله ای به عنوان علامت و شعار و پرچم دین قلمداد می شود، اهمیتش صد چندان می شود. امروزه اربعین نمادی است برای تبلیغ سیدالشهدا (علیه السّلام) و تبلیغ دین و فداکاری و از خودگذشتگی و «اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید.»[2] «شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعه اى بود که در یک جا و در یک مکان زندگى نمی کرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانههاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همه ى اینها را به هم وصل می کرد. آن رشته چه بود؟ رشته ى اطاعت و فرمانبَرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام؛ همهى این رشته ها به آنجا متّصل می شد؛ قلبى بود که به همه ى اعضا فرمان می داد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبَرى آنها به حساب، فریاد زدن شان از روى دستور، سکوت شان بر طبق نقشه، همه چیزشان با حساب. فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می دیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را می دیدند، امّا یک کنگره ى جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه (علیهمالسّلام). این کنگره ى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است... سرزمینى که خود آن سرزمین خاطره انگیز است؛ سرزمین خاطره ها است؛ خاطره هاى با شکوه، خاطره هاى عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشته شدگان راه خدا.»[3]
نماد شیعه
شیخ طوسی در کتاب شریف مصباح المتهجد نقل می کند که از امام عسکرى (علیه السّلام) روایت شده است که فرمودند: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانه روز، به دست کردن انگشترى دردست راست، برآمدن پیشانى از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمنالرحیم در نماز و خواندن زیارت اربعین. شیخ سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام على ولى الله و حبیبه، السلام على خلیل الله و نجیبه، السلام على صفى الله و ابن صفیه... این مطلبى است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم درباره اربعین آورده است. طبعاً بر اساس اعتبارى که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می خوانده اند و اگر می توانسته اند مانند جابر بر مزار امام حسین (علیه السلام) گرد آمده و آن امام را زیارت می کردند. توصیه به پیادهروی برای زیارت امام حسین (علیه السّلام) و تعدد روایات در این زمینه آن قدر فراوان بوده که آیتالله اصطهباناتی کتابی در این خصوص به اسم «نورالعین فی المَشی الی زیاره الحسین علیه السلام» یعنی نور دیدگان برای پیاده روی بسوی زیارت سیدالشهدا دارند و به ذکر پاداش این حرکت در روایات می پردازند. در این میان همواره افرادی بوده و هستند که با از خود گذشتگی راه زیارت دیگران را هموار کرده، خود را از لقاء ظاهری به حرم محبوب محروم کرده و خدمت به زائرین و راهیان در این مسیر را انتخاب می نمایند. تفاوتی هم نمی کند، گروهی با انفاق و بذل از اموال - هرچند به حسب ظاهر ناچیز- ، طائفه ای با بذل از وقت و آبرو، بخشی با خرج کردن از خود در این راه قدم برداشته اند. و مگر می شود در آستان مقدس اهلبیت (علیهمالسلام) خدمتی کرد و دیده نشد!! یکی از علما نقل می کرد که یک سال تابستان به اتفاق امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و چند تن از روحانیان به مشهد مشرف شدیم، در مشهد برنامه مان چنین بود که بعد از ظهرها پس از کمی استراحت، به طور دسته جمعی به حرم می رفتیم و بعد از زیارت و نماز و دعا به خانه برمی گشتیم. ما می دیدیم که امام دعا را خیلی مختصر می خواندند و تنها به منزل برمی گشتند و ایوان منزل را آب و جارو می کردند، فرش پهن می کردند، سماور را روشن می کردند و چایی را آماده می کردند، و وقتی ما از حرم برمی گشتیم برای مان چای می ریختند. یک روز من از ایشان سؤال کردم این چه کاری است که شما می کنید؟ حضرت امام فرمودند: من ثواب این کار را کمتر از آن زیارت و دعا نمی دانم.[4]
طلب مغفرت امام صادق (علیه السلام)
از حضرت امام صادق (علیه السّلام) منقول است که برای زائران قبر حضرت حسین (علیه السّلام) و کسانی که در این مسیر خود را به زحمت انداخته و احیانا! متحمل هزینه شده، خدمتگذاری زائران کرده و از اموال خویش انفاق کرده اند، طلب استغفار نموده و می فرمایند:...اغفِر لی ولِإِخوانی ولِزُوّارِ قَبرِ أبی عَبدِ اللَّهِ الحُسَینِ علیه السلام، الَّذینَ أنفَقوا أموالَهُم ، وأشخَصوا أبدانَهُم رَغبَةً فی بِرِّنا ، ورَجاءً لِما عِندَکَ فی صِلَتِنا.[5] خدایا... من و برادران و زائرین قبر پدرم حسین علیه السّلام را بیامرز، آنان که اموالشان را انفاق کرده و بدن های شان را به سختی انداخته، به خاطر اشتیاق در نیکى به ما و امید به پاداش هایى که در دوستى و پیوند با ما نزد توست. در نگاه کلی خدمت گزاری به بندگان خدا زیربنای ادیان الهی، به ویژه دین مبین اسلام است. اصولاً بدون همیاری و همکاری، بسیاری از اهداف اجتماعی ادیان الهی به سرانجام نخواهد رسید. از اینرو ادیان تلاش نموده که روحیه خدمت به خلق در جامعه رواج یابد و در ازای آن نوید پاداش های عظیمی داده شده است.
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) می فرمایند: دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ نیکى وجود ندارد: ایمان به خدا و سود بخش بودن براى بندگان خدا و دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ بدى وجود ندارد: شرک به خدا و زیان رساندن به بندگان خدا.[6]همچنین ائمه معصومین علیهم السلام خدمت به خلق را همسان با مجاهد فی سبیل الله دانسته: انَّ المُسلمَ اِذا جاءَ اَخُوهُ المُسلمُ فَقامَ مَعَهُ فی حاجَةٍ کانَ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ عزَّوَجَلَّ؛ مسلمانی که به دیدار برادر مسلمانش رود و برای برآوردن حاجتش برخیزد و در پی برآوردن حاجت وی تلاش کند، همچون مجاهد در راه خداوند است.[7] نه تنها ائمه هدی که علمای بزرگ و رهبران دینی هم لساناً و عملا خود پیشگام این مساله بوده چنانچه حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در وصیت نامه اخلاقی و عرفانی مهمی که به فرزند بزرگوارشان مرحوم حاج سید احمد آقا نوشته اند، در این باره می فرمایند: «پسرم! ما که عاجز از شکر او و نعمت های بی منتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان، خدمت به حقّ است؛ چه که همه از اویند.» همچنین رهبر معظم انقلاب خدمتگزاری به خلائق را مایه مباهات خویش دانسته و میفرمایند «حقیقتاً خدمت گار مردم بودن، افتخار است؛ ...بزرگان اهل معرفت ما به شاگردان خود، به دست پروردگان خود همیشه سفارش مى کردند که در کنار ذکر و عبادت و خشوع و توسل و تذکر، به مردم خدمت کنند؛ گاهى این را ترجیح مى دادند بر عبادات فردى؛ این مقرِب الىالله است.»[8]
خدمت به زوار اربعین، نشانی از تقوای قلوب
یکی از بهترین عرصه های خدمتگزاری به بندگان خدا، و بلکه خدمت برتر و بالاتر، خدمت به مهمانان پروردگار و زائران اماکن شریفی است که خداوند جایگاه آنها را رفیع گردانیده است[9] و به عنوان نماد و شعائرالله[10] مطرح گردیده اند. چرا که طبق نصوص قرآن، تعظیم و حرکت در جهت بزرگداشت شعائر الهى امرى مهم و مطلوب تلقی گردیده که از دل هاى با تقوا برخواهد آمد.[11] با کمی تأمل درمییابیم که وقتی خدمت به بندگان خدا آنچنان که گفته شد اهمیت داشته و در پیشگاه الهی عظیم به حساب می آید، خدمت به بندگانی که در مسیر احیای شعائر الهی قدم می گذارند به طریق اولی ارزش بیشتری داشته و نزد رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) اجر آن بیشتر خواهد بود و در زمانه ما بی تردید خادمان و خدمت گزاران به زائران اربعین امام حسین (علیه السّلام) در شمار این تکریم کنندگان قرار خواهند گرفت و این نشانه ای است از تقوای قلوب.
برطرف شدن گرفتاری ها
خدمتگزاران مسافران و زائران امام حسین (علیه السّلام) علاوه بر آنکه در شمار تکریمکنندگان شعائر الهی بوده، از آن جهت که به مسافران در راه خدا نیز یاری میرسانند مشمول وعدهی رسول ختمی (صلّیاللهعلیهوآله) نیز قرار خواهند گرفت که فرمود: مَنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مُسَافِراً فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ ثَلاثاً وَ سَبْعِینَ کُرْبَةً؛ هر کس به مؤمن مسافری کمک کند، خداوند ٧٣ گرفتاری او را برطرف میسازد. خدمت به مسافران تا جایی اهمیت دارد که در سیره خود اهل بیت (علیهم السلام) نیز این جریان به چشم میخورد. در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) داریم که حضرت امام سجاد (علیه السّلام) با کاروانی به سفر حج میرفت که او را نشناسند و با آنان شرط می کرد که به عنوان خادم آنان با آنها همراه گردد و کارهایی که می تواند، برای آنان انجام دهد. یک بار با عده ای سفر رفت. یک نفر از آنان حضرت را شناخت و فوری نزد کاروانیان رفت و گفت: «آیا این مرد را می شناسید؟» گفتند: «نه» . گفت: «این شخص علیبن الحسین علیهماالسلام است». با شتاب نزد امام (علیه السّلام) رفتند و دست و پایش را بوسیدند و گفتند: ای فرزند پیامبر میخواهی که ما به آتش جهنم گرفتار شویم؟ اگر در گفتار و رفتار ما نسبت به شما بی ادبی سر میزد تا آخر عمر بیچاره می شدیم؛ چه باعث شد که شما خود را معرفی نکنید؟ حضرت در پاسخ فرمود: إِنِّی کُنْتُ سَافَرْتُ مَرَّةً مَعَ قَوْمٍ یَعْرِفُونَنِی فَأَعْطَوْنی بِرَسُولِ اللهِ مَا لا أَسْتَحِقُّ فَأَخَافُ أَنْ تُعْطُونی مِثْلَ ذَلِکَ. یک بار در سفری با مردمی که مرا می شناختند به مسافرت رفتم. ولی آنان بهخاطر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) چنان با من رفتار کردند که خود را مستحق آن نمیدیدم. ترسیدم شما هم آنگونه با من رفتار کنید. لذا از آن پس دوست دارم ناشناس به مسافرت بروم.
شهادت در رکاب سیدالشهدا
سخن از کرامت اهلبیت گفتن زیره به کرمان بردن است و قطره از اقیانوسی نوشیدن، امامان شیعه آنقدر کریمانه برخورد کرده اند که دادن جرعه آبی هم در وسعت نگاه آنان گم نخواهد شد و پاداشی عظیم بسان شهادت در رکاب سیدالشهدا (علیه السّلام) را برای آن سامان داده اند. مدائنی نقل می کند که امام معصوم فرمود: مَنْ سَقَى یَوْمَ عَاشُورَاءَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام کَانَ کَمَنْ سَقَى عَسْکَرَ الْحُسَیْنِ ع وَ شَهِدَ مَعَهُ.[12] کسى که روز عاشوراء نزد قبر مطهّر امام حسین علیه السّلام کسى را آب دهد مانند کسى است که لشکریان امام حسین علیه السّلام را آب داده و در رکاب حضرت شهید شده باشد.
بهره مندی از خدمتگزاران بهشتی
در این دیار فانی به هر مقدار که به جمعیتی از مسلمانان خدمت کنیم، در قیامت که همه محتاج محشور می گردیم خادمانی ابدی هستند که جزای این خدمت دنیوی بحساب میآیند و چه معامله ای برتر از این!! سَمِعْتُ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : أَیُّمَا مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْماً مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ إِلاَّ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدَّاماً فِی اَلْجَنَّةِ[13] شنیدم امیر المؤمنین(علیه السّلام) که مىفرمود: رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) فرموده است: هر مسلمانى که از جماعتى از مسلمین خدمتگزارى کند، خداوند به تعداد آنها در بهشت به او خدمتگزار دهد.
ورود به بهشت
میزان این خدمتگزاری هم با مقیاسهای بشری و دنیایی سنجیده نخواهد شد تا این مقدار که خدمت به بندگان خدا و بالاخص زائرین در لسان روایات آنچنان اهمیت دارد که حتی برداشتن شاخهی خاری از میانه راه آنها مخفی نمانده و جزای آن ورود به بهشت است. قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : دَخَلَ عَبْدٌ اَلْجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کَانَ عَلَى طَرِیقِ اَلْمُسْلِمِینَ فَأَمَاطَهُ عَنْهُ؛[14]بنده اى بهشتى گردید بخاطر برداشتن شاخۀ خارى از سر راه مسلمانان.
هر درهم، هزار درهم
در روایتی ثواب انفاق هر درهم در راه زیارت قبر حسین بنعلی (علیه السّلام) برابر با هزار درهم قلمداد شده است. هشام بن سالم نقل می کند که مردى محضر مبارک امام صادق علیه السّلام مشرف شد و به آن جناب عرض کرد: اى پسر رسول خدا! آیا پدر بزرگوار شما زیارت می شود؟ حضرت فرمودند: بله و علاوه بر آن نزد آن جناب نماز نیز خوانده شود ولى باید توجه داشت که نماز را پشت قبر بخوانند و بر آن مقدّم نشوند. ... عرض کرد: کسى که در راه سفر متحمّل هزینه شده و در نزد قبر مطهّر انفاق نموده و از اموالش خرج کند چه اجر و ثوابى دارد؟ حضرت فرمودند: در مقابل هر درهمى که انفاق و خرج کرده هزار درهم برایش منظور مىشود.[15]
هر درهم، ده هزار درهم
پسر سنان-یکی از راویان حدیث شیعه- خدمت امام صادق (علیه السّلام) شرفیاب شده سؤال می کند: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ أَبَاکَ کَانَ یَقُولُ فِی اَلْحَجِّ یُحْسَبُ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَمَا لِمَنْ یُنْفِقُ فِی اَلْمَسِیرِ إِلَى أَبِیکَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ. فدایت شوم پدر بزرگوارتان راجع به حجّ مى فرمودند: در مقابل هر درهمى که شخص انفاق مىکند هزار درهم منظور مى شود. اکنون بفرمائید: چه اجر و ثوابى است براى کسى که در سفر زیارت پدرتان حضرت امام حسین علیه السّلام انفاق نماید؟ حضرتشان در پاسخ میفرمایند: یَا اِبْنَ سِنَانٍ یُحْسَبُ لَهُ بِالدِّرْهَمِ أَلْفٌ وَ أَلْفٌ حَتَّى عَدَّ عَشَرَةً وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ اَلدَّرَجَاتِ مِثْلُهَا وَ رِضَا اَللَّهِ خَیْرٌ لَهُ وَ دُعَاءُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ دُعَاءُ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْأَئِمَّةِ خَیْرٌ لَهُ. اى پسر سنان در مقابل هر درهمى که شخص انفاق کند هزار و هزار... و همین طور شمردند تا به ده هزار رسید، منظور مى گردد و به همین مقدار درجه اش را بالا مى برند و رضایت و خشنودى حق تعالى از وى و دعاء حضرت محمّد (صلّیاللهعلیهوآله) و امیرالمؤمنین و حضرات ائمه (علیهم السّلام) براى او بهتر از آن مى باشد.[16] به راستی کدام معامله دنیوی است که ده هزار برابر سود داشته باشد و ده هزار مرتبه درجه اخروی انسان را بالا برد و رضایت و خرسندی پروردگار عالمیان و دعای مستجاب پیامبر خوبی ها، مولی الموحدین و اهلبیت (علیهمالسلام) را در پیش داشته باشد؟! و در آخر:
گر بود عمر به میخانه روم بار دگر/به جز از خدمت رندان نکنم کار دگر[17]
پی نوشت ها
[1] دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی استانهای آذربایجانشرقی و قم با رهبر انقلاب 1396/08/22
[2] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1368/06/29
[3] گزیده ای از بیانات در مسجد امام حسن مجتبی (علیه السلام) 1352/12/24
[4] حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی؛ در رثای نور؛ (24 تیر 1368)، ص 13
[5] الکافی، ج 4 ص 582، ح 11
[6] خَصلَتان لَیسَ فَوْقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ الایمانُ بِاللهِ والنَّفعُ لِعبادِ الله و خَصلَتان لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شیءٌ الشِّرکُ باللهِ والضَّرُّ لِعبادِ الله. (تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، ج 1، ص 35)
[8] بیانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالى 25/ 07/ 1391
[9] فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (سوره مبارکه نور، آیه 36)
[10] شعائرالله به معنای نشانه ها و علامت های خداوند است و در آیات متعددی از قرآن بیان گردیده است. همه احکام و دستورهاى خداى متعال؛ عبادت هایى که آشکارا و به صورت جمعى برگزار مى شود، مانند حج؛ نمازهای جماعت، زیارت اربعین و ... می تواند در شمار شعائر الله به حساب آید.
[11] سوره مبارکه حج، آیه 32
[12] کامل الزیارات، ج1، ص192
[13] الکافی ، ج 2 ، ص 207
[15] کامل الزیارات ، جلد 1 ، صفحه 128؛ «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ رَجُلاً أَتَاهُ فَقَالَ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ هَلْ یُزَارُ وَالِدُکَ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ وَ یُصَلَّى عِنْدَهُ وَ یُصَلَّى خَلْفَهُ وَ لاَ یُتَقَدَّمُ عَلَیْهِ قَالَ فَمَا لِمَنْ أَتَاهُ قَالَ اَلْجَنَّةُ إِنْ کَانَ یَأْتَمُّ بِهِ قَالَ فَمَا لِمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ قَالَ اَلْحَسْرَةُ یَوْمَ اَلْحَسْرَةِ قَالَ فَمَا لِمَنْ أَقَامَ عِنْدَهُ قَالَ کُلُّ یَوْمٍ بِأَلْفِ شَهْرٍ قَالَ فَمَا لِلْمُنْفِقِ فِی خُرُوجِهِ إِلَیْهِ وَ اَلْمُنْفِقِ عِنْدَهُ قَالَ اَلدِّرْهَمُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ وَ ذَکَرَ اَلْحَدِیثَ بِطُولِهِ»
[16] کامل الزیارات، ج 1، ص 128