عادل یراقی، با فعالیت در کلاسهای فیلمسازی عباس کیارستمی بهصورت حرفهای وارد وادی سینما شد. خودش میگوید که کیارستمی ابتدا جلب بازیگریاش شده است. کیارستمی با دیدن بازی یراقی در فیلمهای کوتاهش، طرح اولیه «آشنایی با لیلا» Meeting Leila را به او پیشنهاد میدهد، به این شرط که خودش در نقش مرد ظاهر شود.
یراقی به همراه کیارستمی، ایده اولیه را به فیلمنامه درمیآورند و به فیلم «آشنایی با لیلا» میرسند. فیلمی که حتی اگر ندانید یکسر آن عباس کیارستمی بوده است، بهاحتمالزیاد از دیدنش شگفتزده خواهید شد.
همچنین بخوانید:
فیلم بهمن – شکستن امواج
«آشنایی با لیلا» قصه پیچیدهای ندارد. همهچیز درنهایت سادگی و ایجاز اتفاق میافتد و این خودش یکی از برجستهترین نکات مثبت فیلم است. «آشنایی با لیلا» بیآنکه تلاش زیادی بکند، بیآنکه به پلان سکانسهای طولانی و دوربین روی دست روی بیاورد، بیننده را متقاعد میکند که باید این فیلم را جدی بگیرد.
روایت اصلی
نادر ایده پرداز یک شرکت تبلیغاتی است که بهشدت به سیگار وابسته است. او عقیده دارد کشیدن سیگار به ایده پردازی او کمک میکند. لیلا تستر یک شرکت اسانس عطر است و از حس بویایی فوقالعادهای برخوردار است. نادر و لیلا باهم آشنا میشوند. تنها شرط لیلا برای ازدواج با نادر ترک سیگار برای همیشه است. نادر شرایط مالی خوبی ندارد و برای ادامه به کار به سیگار نیازمند است او میبایست بین لیلا و سیگار یکی را انتخاب کند.
ایجاز در روایت
روایت «آشنایی با لیلا» با یک پیرنگ عاشقانه و لحنی طنز به بیننده عرضه میشود. اولین سکانس فیلم، نادر (عادل یراقی) را نشان میدهد که با صدای زنگ گوشیاش از خواب بیدار میشود. دست او از زیر پتو خارج میشود و به دنبال چیزی میگردد. درست وقتیکه بیننده فکر میکند توانسته گوشی موبایل را پیدا کند تا زنگ گوشخراشش را خاموش کند، نادر گوشی را کنار میگذارد و به جستجوی کورمالکورمالش ادامه میدهد. نادر پاکت سیگار را برمیدارد و بین خوابوبیداری یک نخ سیگار روشن میکند. در ادامه نادر به حمام میرود و در نمایی جالب او را میبینیم که تمامصورتش کفی است و سیگاری بین لبهایش دارد.
در سکانس اول، یراقی با قرار دادن یک گوشی موبایل در کنار پاکت سیگار و تأکید بر این دو عنصر تصویری، بیننده را با فضای اصلی قصهاش آشنا میکند. او با تأکید بر سیگار بهعنوان جزئی جداییناپذیر از زندگی نادر، در همان چند دقیقه ابتدایی فیلم «آشنایی با لیلا»، با استفاده از عناصر تصویری، شخصیت نادر را برای بیننده ترسیم میکند.
ایجازی که در ابتدا اشاره کردیم، در سکانس آشنایی نادر و لیلا به اوج خود میرسد. در یک روز برفی، در یک چهارراه، دو فولکس رنگی در میان زمینه سیاهوسفید در کنار هم قرار میگیرند. عصبانیت لیلا از خراب شدن ناگهانی ماشینش و اصرار نادر برای گرفتن شماره او، لحن طنز فیلم را به بیننده منتقل میکند. درعینحال، یک نوع فانتزی عاشقانه که با تصاویر ناب و قاببندیهای زیبا ساختهشده است، پیرنگ اصلی روایت را کمکم به عمل میآورد. یراقی در همین سکانس، با تأکید بر شباهتهای لیلا و نادر، زمینه آشنایی و دوستی این دو را میچیند و بعد بیآنکه وارد ملودرامهای عاشقانه شود و پرگویی کند، قصهاش را شروع میکند.
در سکانس بعدی «آشنایی با لیلا»، نادر در کلینیک ترک سیگار بستری است. درحالیکه لیلا برای عیادت او آمده است، بیننده متوجه میشود که فاصله زمانی گذشته و حالا نادر و لیلا در شرف ازدواج هستند. یراقی در سکانسهای مرکز ترک، به نادر فرصت میدهد تا خودش را کاملتر به بیننده معرفی کند. شخصیت نادر با یک شوخطبعی ذاتی پرداختشده که بیننده را جذب میکند و گفتگوی او و پرستار را جذاب میکند. بیننده از خلال گفتگوها، نهتنها شخصیت نادر را میشناسد که میتواند خود را برای یکی از غیرعادیترین داستانهای سینمایی که تاکنون دیده است آماده کند.
باورپذیری و ورود به متن زندگی کاراکتر اصلی
یراقی در قسمتهایی هم ایجاز را کنار میگذارد و وارد جزئیات زندگی نادر میشود. او نادر را در محل کارش نشان میدهد. نادر را نشان میدهد که ماشینش خرابشده است، یا در یک فروشگاه میخواهد زیرسیگاری بخرد. همراهی نادر و لیلا در سکانسهایی در ماشین یا مسافرت هم، شاید بار روایی نداشته باشد و قصه را پیش نبرد، اما بیننده را وارد رابطه نادر و لیلا میکند.
او که شروع این رابطه را نپرداخته است، با نشان دادن زمانهایی که این دو کنار یکدیگر قرار میگیرند، بیننده را متقاعد میکند که ناظر یک رابطه واقعی است.
سکانس پایان فیلم «آشنایی با لیلا»، هم جذابیت بصری و روایتی زیادی دارد. نادر نزدیکی اذان صبح برای کشیدن سیگار از خانه خارج میشود. سیگاری را روشن میکند و چند پک میزند و بعد از خداحافظی از کارگرانی که کنار آتششان ایستاده بود، به راهش ادامه میدهد. نادر از سیگار، یا زندگی گذشته خود خداحافظی میکند و مسیر جدیدی را شروع میکند. بیننده نمیداند که نادر سر قولش به لیلا خواهد ماند یا نه. اما حرکت نادر در مسیر نور کمجان آفتاب در حال طلوع، نشان میدهد که او آماده است حداقل فعلا به قولش عمل کند.
قصه ای ساده و در عین حال پیچیده
یراقی، تمرکز روایتش را بر درگیری نادر با سیگار میگذارد. حضور لیلا در خانه او برای پیدا کردن سیگارهای مخفیشده، جروبحثهای این زوج پیرامون ترک سیگار و ماجرای نادر در بهشتزهرا برای سیگار کشیدن، همه روایت را به سمتی میبرند که انگار قصهای درباره سیگار میبینیم.
اما «آشنایی با لیلا» از تبدیلشدن به یک درام آموزشی و اخلاقی فاصله زیادی دارد. «آشنایی با لیلا» با دو کاراکتر اصلیاش و ترسیم روابط این دو در آستانه ازدواج یک واکاوی روانشناختی در بطن قصه سادهاش دارد.
در تمام فیلم، نادر را بیشتر در تنهایی میبینیم. تنهایی که زندگی او قبل از لیلا را ساخته است. نادر به سرکار میرود، برای خرید میرود و در تمام این مدت به دنبال سیگار کشیدن است. از سوی دیگر، حضور لیلا در کنار او، همیشه با جروبحث همراه است. برای بیننده «آشنایی با لیلا» شکی باقی نیست که نادر، لیلا را دوست دارد. نادر در میان یک بحران کاری است، شرایطش بههمریخته است و ترک سیگار اوضاع را برای او بغرنجتر کرده است. اما این تنها مشکل او نیست.
با آنچه بیننده از زندگی شخصی نادر دستگیرش میشود، به نظر میرسد که او سالها تنها زندگی کرده است. تنهایی که به آن خو گرفته و میداند چگونه باید از آن لذت ببرد. حالا لیلا وارد زندگی او شده است. نادر لیلا را دوست دارد، اما انگار تنهاییاش را بیشتر دوست دارد.
در متن این روایت است که سیگار میشود زندگی که نادر آن را میشناسد و به آن چنگ میزند تا از تغییر جلوگیری کند. نادر در تنهاییاش، بهراحتی سیگار میکشد. اما سیگار کشیدن فقط نشانهای از این است که نادر مانند همه انسانها در تنهایی خودش است. خودش، بیآلایش، بیآنکه مجبور باشد به میل کسی زندگی کند یا کسی را راضی کند. اما حضور لیلا همه اینها را به هم میریزد. نادر، لیلا را دوست دارد، اما لیلا به معنی تغییر است. یک تغییر بزرگ که معلوم نیست نادر برای پذیرفتن آن آماده باشد.
یراقی در تمام فیلم «آشنایی با لیلا»، از سیگار کشیدن نادر میگوید. اما حتی در یک سکانس نشانی از مضرات سیگار بر سلامتی نادر به بیننده نمیدهد. سیگار فقط قسمتی از شخصیت و هویت نادر را تشکیل میدهد. هویتی که با ورود لیلا به زندگی نادر، ممکن است تغییر یابد.
درنهایت، «آشنایی با لیلا» یک فیلم ساده و بیتکلف است. عادل یراقی بااینکه بازیگر حرفهای نیست، اما خوب از پس نقش نادر برمیآید و فراز و نشیبهای کمدی و جدی نقش را به نمایش میگذارد. لیلا حاتمی، بازی متفاوتی ارائه نمیدهد، اما در مقابل یراقی زوجی دوستداشتنی میسازد. «آشنایی با لیلا»، درنهایت سادگی، یک درام عاشقانه جذاب است که در دام ملودرامهای عاشقانه و احساسی نمیافتد و با لحن شوخوشنگش تجربهای دلچسب برای مخاطب رقم میزند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
107