ماهان شبکه ایرانیان

فوق لیسانس‌ها پیک موتوری می‌شوند!

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آفتاب یزد، بر اساس آمار وزارت کار 85 درصد شغل‌های کشور تناسبی با تحصیلات دانشگاهی ندارد و از سوی دیگر قریب به 40‌درصد از فارغ‌التحصیلان جامعه از امکان اشتغال برخوردار نیستند. فاجعه مدرک تحصیلی و بیکاری در ایران امروز به یک درد جانکاه برای بسیاری از خانواده‌ها مبدل شده است. هر چقدر مدرک تحصیلی بالاتر بیکاری هم دامنه‌دارتر.

واقعیت ملموس این است که آمار بیکاری در حال افزایش است و این در حالی است که هزاران جوان فارغ التحصیل بیکار به دنبال ورود به بازار کار هستند، اما متاسفانه به دلیل بالا بودن تقاضا در بازار کار، اکثر جوانان فارغ التحصیل از صف کار جا مانده و شغل مناسبی پیدا نمی‌کنند.

بیشتر کارفرماها حتی حاضر نیستند به افراد دارای مدارک خیلی بالا شغل موقتی بدهند چون کارفرما می‌گوید توقع این افراد زیاد است، دانش شان هم زیاد است و حق و حقوق خود را می‌دانند در نتیجه گرفتاری درست می‌کنند. این اظهارات در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد تحصیلکرده‌ها از سر ناچاری در مشاغل خدماتی هم حاضرند مشغول به کار شوند.

> کی گفته مهارت نداریم؟

بسیاری از دانشجویان در حالی فارغ التحصیل می‌شوند که به گفته مسئولان هیچ مهارتی برای ورود به بازار کار ندارند و در حال حاضر نیز حدود 80 درصد از متقاضیان نیروی کار مربوط به فارغ التحصیلان دانشگاهی است.

هرچند مسئولان، فقدان مهارت را عامل اصلی بیکاری فارغ التحصیلان عنوان می‌کنند، ولی وقتی پای حرف بیکاران تحصیلکرده می‌نشینی می‌گویند، هم مدرک داریم، هم مهارت ولی کار نیست. قراردادهای موقت، حقوق پایین و عدم بیمه مشکلات اصلی آنهاست.

این افراد هرگز حاضر نیستند با حقوق‌های پائین کار کنند و حتی یکی از همین فارغ التحصیلان بیکار می‌گفت: با این دستمزدهای پائین اگر چندین سال هم کار کنند خرج پول‌هایی که در دوران تحصیل خرج کرده اند در نمی‌آید!

موارد متعددی بوده است که افراد فارغ التحصیل حتی با وجود مهارت نتوانسته اند مشغول به کار شود. مثلا یکی از این افراد می‌گوید: بعد از اینکه فارغ التحصیل شدم شغل مناسبی پیدا نکردم برای همین تصمیم گرفتم که زبان انگلیسی و عربی را برای ترجمه به خوبی یاد بگیرم. متاسفانه با اینکه این زبان‌ها را هم به خوبی یاد گرفتم، باز هم نتوانستم در جایی مشغول به کار شوم. زیرا که هر سازمان یا شرکتی که می‌رفتم یا رزومه ام

را ارسال می‌کردم می‌گفتند که سابقه کاری نداری و من را استخدام نمی‌کردند چون سابقه کار می‌خواستند و سابقه کار هم بدون استخدام و مشغول به کار شدن به دست نمی‌آید.

> درس بخوانیم که بیکار نباشیم

جمشید فهیمی‌کارشناس ارشد علوم اجتماعی در خصوص رابطه بیکاری و مدرک تحصیلی بالا می‌گوید:‌ طبق گزارش مرکز آمار 38 درصد جمعیت بیکار کل کشور را فارغ التحصیلان آموزش عالی تشکیل می‌دهند و بر همین اساس به نظر می‌رسد بیکاری جمعیت فارغ التحصیل روز به روز بدتر هم می‌شود و طبق مطالعاتی که بنده اخیرا انجام دادم مستند به گزارش‌های رسمی‌بسیاری از دانش آموختگان مقطع لیسانس چون نمی‌توانند وارد بازار کار شوند، به ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا می‌پردازند تا از این طریق اوقات بیکاری خود را سپری کنند و هم در امید یافتن کاری بهتر باشند اما در نهایت آنچه نصیب آنها می‌شود بیکاری است که شانس ورود آنها به بازار کار را بیشتر کاهش می‌دهد.

> ظهور قارچ گونه دانشگاههای تولید مدرک

وی در خصوص علل افزایش فارغ التحصیلان بیکار در کشور گفت:‌ما در سال‌های اخیر با رشد قارچ گونه دانشگاه‌هایی مواجه شدیم که استانداردهای لازم کیفی و کمی‌آموزش و پژوهش را نداشتند و متاسفانه خروجی چنین امری موجی از فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار است که توقع پشت میز نشینی و درآمد آنچنانی در ماه دارند.

این کارشناس علوم اجتماعی درباره ماهیت دانشگاههای بی کیفیتی که طی سالهای اخیر ظهور کردند خاطر نشان کرد:‌ به خاطر اینکه بسیاری از دستگاه‌های دولتی در سال‌های قبل یک شبه مجوز تاسیس دانشگاه را گرفتند و تولید کننده فارغ التحصیل شدند همین امر موجب شد تا دانشگاه‌های برتر نتوانند کارکرد خود را به خوبی ایفا کنند.

فهیمی‌عملکرد دانشگاهها در بیرون دادن خروجی‌های فارغ التحصیل را بسیار سرهم بندی شده دانست و گفت: بسیاری از این دانشگاه‌ها که در شهرستان‌ها تاسیس شده است استاد خوب ندارند و در همه مقاطع حتی ارشد و دکترا فارغ التحصیلان ضعیف به کشور تحویل می‌دهند نکته جالب اینکه این فارغ التحصیلان از دولت توقع شغل خوب دارند اما مشاغل خوب در چنبره زد و بند‌ها و پارتی بازی‌ها نصیب تعداد بسیار معدودی از فارغ التحصیلان می‌شود.

> منافع دانشگاه داران به خطر نیفتد!

وی مقاومت برخی مسئولان در قبال برچیده شدن دانشگاههای بی کیفیت کشور را سوال برانگیز دانست و گفت:‌ چندی قبل که قرار شد برخی اقدامات برای برچیده شدن این دانشگاههای بی‌کیفیت صورت بگیرد ،برخی از نمایندگان مجلس مقاومت کرده و همکاری لازم را انجام ندادند چون برخی از آنها سمت‌هایی در این دانشگاهها دارند و حتی از بابت تدریس پول خوبی می‌گیرند در نتیجه منافعشان به خطر می‌افتد.

بررسی‌های بیشتر حاکی است با محاسبه تاخیر چند ساله اغلب کارجویان فارغ التحصیل با مدارک بالا برای ورود به بازار کار از زمان آغاز تحصیلات عالیه تا تاخیر‌های پس از فارغ التحصیلی یک فرد دارای مدرک کارشناسی بین 2تا 4 سال از عمر خود را باید صرف رزومه نویسی‌های مختلف و تلاش برای پیدا کردن شغل کند که این مسئله موجب نوعی انباشت تقاضا در بازار کار به ویژه در مورد فارغ التحصیلان دانشگاهی می‌شود در نتیجه شاهد نرخ بیکاری 10 برابری فارغ التحصیلان دانشگاهی نسبت به دیپلمه‌ها و لیسانس‌ها هستیم.

با این حال گرچه صف‌های کنکور همچنان پرحجم و مافیای کنکور از اشتیاق جوانان برای ورود به دانشگاهها نهایت استفاده را می‌برد اما واقعیت این است که مدارک دانشگاهی هرگز با نیاز بازار کار همخوانی ندارد و در حال حاضر شاهد هستیم بسیاری از فارغ التحصیلان رشته علوم انسانی یا بیکارند یا به شغل‌های کاذب و بدون مرتبط با تحصیل شان مشغول هستند. در رشته‌های ریاضی البته وضع بدتر است و همین شرایط در خصوص رشته‌های هنر ساری و جاری است.

> دور باطل برای استخدام

برخی از فارغ التحصیلان که سعی می‌کنند از روند قانونمند به شغل برسند با درهای بسته عجیبی روبرو می‌شوند مثلا یک فارغ التحصیل در رشته روابط بین الملل که برای استخدام به یکی از وزارتخانه‌های مرتبط مراجعه کرده بود با انبوه شرایطی روبرو شد که دارا بودن آن بسیار سخت می‌نمود.

وی در این باره می‌گوید:‌ بار اول رزومه ناکافی را بهانه کردند ،سپس مهارت در تحلیل و سابقه پژوهشی را بهانه کردند سال بعد مراجعه کردم گفتند شرایط عوض شده و بار دیگر در آزمون شرکت کردم که قبول شدم و در آزمون عملی فاقد صلاحیت شناخته شدم و وقتی نومیدانه برای بار آخر اقدام کردم تنها ساعتی از باز شدن صفحه ثبت نام اینترنتی نگذشته بود که با عبارت " ظرفیت تکمیل است " مواجه شدم !

> رشته‌های نون و آبدار نصیب ما نمی‌شود

پای درد دل برخی فارغ التحصیلان بیکار که می‌نشینیم، می‌گویند عمدا در رشته‌های بیخود کارخانه‌های تولید مدرک با هزینه گزاف راه انداخته اند اما در رشته‌های پولساز مثل پزشکی یا وکالت سهمیه‌ها را به قدری افزایش داده اند که افراد عادی به ندرت می‌توانند در این رشته‌ها قبول شوند.

رضا از جمله این فاغ التحصیلان می‌گوید:‌ تقصیر خود ماها هم هست که پول و عمر خود را صرف رشته‌های بی معنی و فاقد بازار کار می‌کنیم.

وی می‌گوید:‌ دانشگاههای آزاد و غیرانتفاعی تا می‌توانستند مردم را تیغ زدند و مدرک دست آنها دادند ولی وقتی پای شغل میان باشد بحث مهارت و صلاحیت‌های مختلف را مطرح می‌کنند در نتیجه به جز برخی خودی‌ها هیچ‌کس نمی‌تواند در مشاغل خوب و نان و آبدار مشغول به کار شود.

فقط کافی است صبح یک روز کاری سری به یکی از خیابانهای وسط شهر یا حتی بالای شهر بزنید، با انبوهی از موتوری‌ها مواجه می‌شوید که در قالب پیک یا کارپرداز در خیابانها و پیاده رو‌ها جولان می‌دهند. حتی مدرک و سواد تحصیلی بالای بیشتر آنها موجب نمی‌شود که آنها قدری قانون را رعایت کنند.

>عاقبت تحصیل با اعمال شاقه!

فردی با مدرک دکتری پیک موتوری است و حتی یک جوان با مدرک مهندسی در ساندویچی فلافل درست می‌کند. طبق آمار تامل‌برانگیز فرماندار تهران 844 راننده سرویس مدرسه لیسانس هستند و تعدادی هم فوق‌لیسانس و دکتری!

فرهادی، فرماندار تهران اخیرا گفته: 844 نفر از رانندگان لیسانس دارند و رانندگان دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا نیز در این حوزه خدمت می‌کنند و این رانندگان تحت نظارت فرمانداری و دیگر دستگاه‌های ذیربط فعالیت می‌کنند.

نوید فوق لیسانس کامپیوتر که خیلی هم عصبانی است، می‌گوید: ‌برای کلاس توجیهی سرویس مدرسه کله صبح از خانه بیرون زدم و به زمین و زمان گلایه کردم که چرا باید بعد از عمری درس خواندن سرویس مدرسه شوم.

وی می‌گوید: نمی‌توانند برای جوان‌ها شغل درست کنند مدام دانشگاه تاسیس می‌کنند و از آنها پول می‌گیرند تا مدرک بی ارزش بدهند.

این انتقادی است که بیشتر بیکاران دارند . آنها می‌گویند متولیان امر چون توان تامین کار و شغل برای جوانان را نداشتند عقل‌های خود را روی هم ریختند و گفتند با تاسیس دانشگاه آزاد (شما بخوانید دکان کاسبی ! ) سر بیکاران را چند سالی به تحصیل گرم می‌کنیم تا ببینیم چه خواهد شد ! بعد دیدند کاسبی زیر تابلوی دانشگاه پر درآمدتر از ذوب آهن و پتروشیمی‌است در هر ده و روستای دور افتاده یک دانشگاه زدند و حتی چوپانان هم لیسانس و فوق لیسانس گرفتند . با تاسیس دانشگاه‌های غیر انتفاعی (صد در صد انتفاعی)

تقریبا همه اقشار ملت بدون داشتن سواد کامل خواندن و نوشتن مدارک دکترا گرفتند !

اظهار نظر‌های خشمگینانه برخی جوانان جویای کار نیز در فضای مجازی قابل تامل است . در جایی نوشته بود: اگرچه دانشگاه‌هایی که ایجاد کردند از نظر کیفی سطحی برابر دوم دبستان را دارند اما از نظر سود آوری با بزرگ ترین دانشگاه‌های جهان برابری می‌کند و علاوه بر آن برای دختران و پسران و دامادها و برادران و اقوام موسسین هم تولید شغل‌های دوم و سوم شده و دختران آنها استاد دانشگاه و پسرانشان با حقوق‌های چند میلیونی رئیس و مدیر بخش‌های مختلف دانشگاه هستند !

برخی دیگر می‌گویند: اگر چه این دانشگاه‌ها برای موسسین آن ثروت و مکنت و برای فرزندان آنها شغل و مقام آورد اما نتیجه اش برای جوانانی که وقت خود و پول خانواده را حرام گرفتن مدارک بی ارزش این دانشگاه‌ها کردند و لیسانس و فوق لیسانس و دکترا گرفتند پوچ بود و به قول فرماندار تهران باید بروند راننده سرویس مدارس شوند !

> مشاغل عجیب برای تحصیلکرده‌ها

درد دل‌های فارغ التحصیلان بیکار کم نیست و آنها از سر ناخوشی و پس از ناتوانی در رسیدن به شغل‌هایی که برای آن نقشه‌ها کشیده بودند اکنون تندتر از همیشه لب به انتقاد می‌گشایند. شخص دیگری می‌گفت:‌ الان وضع طوری شده که شاگرد ساندویچی‌ها و دستفروش‌های داخل مترو و متکدیان اکثرا لیسانس و دکترا دارند ، حداقل از این به بعد رشته‌های دانشگاهی را عوض کنید و لیسانس شوفری تاکسی، فوق لیسانس رانندگی سرویس مدارس و فلافل فروشی و دکترای دستفروشی و تکدی گری به مردم بدهید تا در جامعه کاربری داشته باشد !

براساس این ارزیابی‌ها عاقبت درس خواندن در این کشور و پایان تحصیلات دانشگاهی استخدام در ساندویچی و شاگرد کبابی شدن ، یا پیک موتوری و راننده سرویس مدرسه شدن است و البته مشاغل خوب و سطح بالا هم نصیب سوگلی‌های آقایان می‌شود !

خلاف اینگونه ارزیابی‌ها هم البته وجود دارد و برخی که از وضع موجود راضی هستند، می‌گویند چه اشکالی دارد که در جامعه ما حتی پیک موتوری‌ها و فلافلی‌ها تحصیلکرده باشند؟ این افراد می‌گویند: جامعه‌ اگر مثبت فکر کنیم می‌بینیم از حیث تحصیلات دانشگاهی مملکت چنان پیشرفت کرده که بیکارانش هم دکتر و مهندس هستند و این خودش یک مزیت است.

> پز مدرک کافی است؟

برخی از کارشناسان معتقدند که مدرک‌گرایی باعث‌شده فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نتوانند نقش‌آفرینی مثبت و سازنده‌ای را در بازار کار کشور ایفا کنند. به‌واقع در شرایطی که بخش قابل توجهی از متقاضیان تحصیل، به مدرک به‌عنوان یک پرستیژ اجتماعی نگاه می‌کنند و از سوی دیگر براساس یک قاعده نانوشته، به مدارک دانشگاهی، از منظر پرستیژ نگریسته می‌شود در نتیجه میل و رغبت عمومی‌جامعه به دریافت مدرک دانشگاهی سوق پیدا می‌کند.

کارشناسان معتقدند که نیروی کار در گذشته آنچنان که باید مورد احترام قرار نگرفته و ناخودآگاه این ذهنیت و تلقی را در اذهان و افکار عمومی‌ایجاد نموده که گویی برای برخورداری از منزلت و احترام، لزوما باید موفق به کسب مدرک دانشگاهی شد. کشور چین نمونه و الگویی از احترام به نیروی کار به‌شمار می‌رود، به‌واقع در کشور‌های آسیایی در حال رشد ، به ضریب بهره‌وری و کار افراد توجه می‌شود و آنچه که مهم است به خروجی و بازدهی افراد در صحنه‌های تولیدی و اقتصادی معطوف می‌شود و این الگویی است که می‌تواند با پیروی سازنده و عقلانی از آن در صحنه‌های اقتصادی و اجتماعی کشور نیز جاری و ساری شود. به‌واقع تا زمانی که این ذهنیت در افکار عمومی‌بخش قابل توجهی از جوانان رسوب کرده که برای برخوردارشدن از پرستیژ و احترام باید لزوما موفق به کسب مدرک دانشگاهی شد، شاهد پیامدهای مخرب پدیده بیکاری یا مدرک‌گرایی خواهیم بود.

> نمره مردودی همه دولتها در کارآفرینی؟

کارشناسان حوزه کسب و کار نظر دیگری دارند. آنها می‌گویند نه این دولت و نه دولتهای قبلی در زمینه مدیریت بنگاههای اقتصادی و کسب و کار موفقیت لازم را نداشته اند چرا که مشکل اصلی در این بخش، درک نادرست از مسئله و بعد راهکارهای غلط است.

علل بیکاری و رکود اقتصادی در حوزه مالی و کسب و کار بی برنامگی دولتهاست و ضعف سازمانهای دولتی به عنوان بزرگترین مانع توسعه اقتصادی و تحقق اشتغال ، گسترش رانت و بی برنامگی در آزمون‌های استخدامی‌خود دلیل روشنی بر شکست سیاست دولتها در ایجاد شغل برای جوانان است.

از سوی دیگر نگاهی به کارنامه دولتها در چند دهه اخیر نشان می‌دهد موضوع کسب و کار و حل آن در کشور در بدو امر راهکار بسیار شفاف و مشخصی دارد که در صورت حرکت در مسیر درست می‌تواند در جهت حل مسئله موثر واقع شود. با این حال به نظر می‌رسد تمام دولتها یک نگرش را دنبال می‌کنند که خود باعث ایجاد بروکراسی بیشتر و گشایش منافذ رانت است و آن تکرار خطای وام دادن برای ایجاد شغل به جای وام برای توسعه شغل است که به نظر می‌رسد جز هدر دادن سرمایه ملی و صدمه زدن به رشد و توسعه خلاقانه نتیجه دیگری در بر ندارد .

بررسی‌ها نشان می‌دهد ایجاد مشاغل خرد گسترده و مدیریت نشده که بیش از 89 درصد اقتصاد کشور را شامل شده راه اشتباه و پرهزینه‌ای بوده که دولتهای پس از انقلاب به نحوی این سیاست را دنبال کردند، این در حالی است که سازمانهای ناکارآمد مشکل اقتصاد کشور است که هیچ دولتی پس از انقلاب راهکاری عملی برای آن نداشته و در نتیجه بیش از 90 درصد اقتصاد کشور در بخش دولتی است که طبعا از بستر چنین روندی، اشتغال غیردولتی و خصوصی برای به کارگیری خیل فارغ التحصیلان کشور دورنمایی دست نیافتنی پیدا می‌کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان