به گزارش ایسنا، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، لیلا کفاشزاده، مسوول دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه و کارشناس این پرونده با اعلام این خبر گفت: قصه «مهمانهای ناخوانده»، قصهای قدیمی است که سینه به سینه توسط مادربزرگها یا دایهها برای کودکان روایت شده است.
او با اشاره به جمعآوری و چاپ قصهی «مهمانهای ناخوانده» در دهه 30 توسط «مهدی صبحی» گفت: این قصه برای اولینبار در سال 1345 توسط «فریده برجام» بازنویسی و در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان چاپ شد.
وی با بیان این که فریده فرجام این قصه را در دهه 20 و در دوران کودکی خود از دایهاش شنیده بود، ادامه داد: فرجام بعدها که به عنوان کار حرفهای به دنبال بازنویسی این قصه بود شاهدهای مختلف آن را به دست آورد و با یک نگاه پژوهشی قصه را بازنویسی کرد.
کفاشزاده در ادامه با اشاره به این که قصه «مهمانهای ناخوانده» علاوه بر اینکه یکی از قصههای قدیمی فولکلور محسوب میشود، نخستین کتاب کودک چاپ کانون نیز هست، به چاپ این اثر به صورت کتاب و لوح فشرده توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد وگفت: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، طرحی به نام «هفت موزه، هفت قصه» را با قصه «مهمانهای ناخوانده» در هفت موزه قصهگویی کرده است.
او با تاکید بر اینکه در این طرح سعی شد تا داستان با مشارکت کودکان و در موزهها به شکلهای گوناگون ارائه شود، از موزههای «صلح»، «فرش»، «رضا عباسی»، «مقدم»، «ملی ایران» «آبگینه و سفالینههای ایران» و «باغ نگارستان» به عنوان موزههای مشارکت کننده در این طرح نام برد.
این کارشناس کودک قصه «مهمانهای ناخوانده» را قصهای مبتنی بر ارتباط انسان و حیوانات و فوایدی که حیوانات برای انسان دارند، دانست و گفت: دوستی شخصیتهای متضاد مثل سگ و گربه در کنار هم مفهوم صلح را از راه قصهگویی به کودکان میآموزند و والدین و حتی مربیان از راه روایت و قصهگویی میتوانند مفهوم صلح و دوستی و پذیرش تفاوتها را به کودکان بیاموزند.
او مهماننوازی مادربزرگ را از دیگر وِیژگیهای این قصه دانست و افزود: مهماننوازی میتواند به طور مستقل یک اثر ناملموس برای فرهنگ ایرانی محسوب شود. آداب مهماننوازی و خواباندن مهمان در خانهای که برای خود صاحبخانه نیز جای کافی ندارد، دقیقا منطبق با فرهنگ مردم ایران است و این قصه به خوبی این ویژگی را ارائه میدهد که همچنان نیز جاری و ساری است.
وی مهماننوازی را بخشی از هویت جامعه ایرانی دانست و گفت: حتی در سالهای گذشته اصطبلی برای اسبهای مهمانها وجود داشت و زنان خانه همیشه مقداری غذا را بیشتر میپختند تا اگر مهمانی سر زده به خانه آنها آمد بتوانند از او پذیرایی کنند.
کفاشزاده بیان کرد: قصه «مهمانهای ناخوانده» نه تنها بر اصل مهمانپذیری تاکید دارد بلکه مفهوم ناخوانده بودن مهمان را نیز در بر دارد.
او با اشاره به این که حیوانات در این قصه از قبل با پیرزن آشنا نبودند و آشنایی بعدا رخ داد، گفت: این قصه میتواند به خوبی مفهوم مدیریت بحران را به کودکان بیاموزد و موضوع پناهجویی که پدیده سالهای اخیر است را به طور غیر مستقیم به آنها آموزش دهد. از سوی دیگر مفهوم پناه آوردن از مفاهیم معنوی پنهان در فرهنگ ایرانی است که با جوانمردی پاسخ داده میشود.
مسئول دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، آشتی با محیط زیست، ترویج فرهنگ صلح، ارتباط بین نسلی و همزیستی مسالمت آمیز را از دیگر وجوه این اثر ناملموس عنوان کرد.
او با بیان این که این قصه بار ها و بار ها در همهی استانهای کشور در مدارس، مهد کودکها، مراکز فرهنگی گوناگون نقل شده است، گفت: بهروز غریبپور استاد نمایش عروسکی در دهه 60 نمایش عروسکی این قصه را به روی صحنه آورد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب صوتی و بریل این قصه را تولید و آن را به زبان کردی و در خارج از مرز به زبان کرهای چاپ کرد.
کارشناس پرونده ثبت قصه «مهمانهای ناخوانده» افزود: بن مایه اصلی این قصه دوستی و صلح و ارتباط بین نسلی است. شخصیت محوری این قصه مادر بزرگ است و حیوانات در حکم فرزندان و نوه های او تنهای اش را پر می کنند.
او بیان کرد: با بسط و نقل این قصه در جامعه میتوان به شکلهای گوناگون نمایشی و روایی به نسل بعدی آموزش داد که چگونه باید مفاهیم فرهنگی را از نسل گذشته گرفته و به آیندگان منتقل کنند. ثبت این قصه کمک میکند تا به کودکان بیاموزیم چگونه در کشوری با تنوع قومی زندگی کنند و تفاوتهای قومی را به عنوان یک برتری و نه یک نقطه ضعف بپذیرند.
وی با بیان این که با ثبت و معرفی قصه «مهمانهای ناخوانده» به جامعه می توان الگوی مناسبی برای ارتباط و وفاق ملی ارائه داد، گفت: موضوع مهمان در فرهنگهای شرقی به ویژه فرهنگ ایرانی از جایگاه خاصی برخوردار است. بنا بر فرهنگ ایرانی مهمان عزیز خداست و حرمت مهمان واجب است و تا زمانی که شخصی در جایگاه مهمان قرار گرفته باشد از امنیت و احترام برخوردار است. از همین رو این قصه بخش مهمی از فرهنگ شفاهی این کشور را با خود به نسل بعد منتقل می کند.
براساس این گزارش؛ داستان «مهمان ناخوانده»، زندگی پیرزنی را روایت میکند که در یک شب بارانی در خانه کوچکش پذیرای حیواناتی میشود که از باران خیس شده و جایی برای پناه بردن ندارند. حیوانات یکی یکی به شکل تکرار شوندهای در خانه پیرزن را میزنند و او به رغم داشتن خانهای کوچک، با مهربانی همه آنها را فقط برای یک شب جا میدهد. اگرچه صبح روز بعد پیرزن انتظار داشت حیوانات آنجا را ترک کنند ولی آنها دلشان میخواست در خانه مادر بزرگ بمانند. به همین دلیل هر کدام با صدای مخصوص خودشان فوایدی را که ممکن بود برای پیرزن داشته باشند میخوانند و او را راضی میکنند، تا برای همیشه پیش او بمانند.