ماهان شبکه ایرانیان

گزارشی از نمایش نقاشی‌های حسن روح‌الامین در برلین و پاریس؛

کشتی نجات به اروپا رفت

احوالاتی که انسان در زمان کشیدن این وقایع دارد، امور شخصی است. یعنی شاید اصلا نشود توضیحش داد. دلم هم نمی‌خواهد کسی از این احوالات سوال کند یا درباره‌اش توضیح بدهم.

به گزارش مشرق، «دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد...» جمله‌ای که بالا سر کانال ارتباطی حسن روح‌الامین با مخاطبانش جای گرفته است؛ جمله‌ای که نشان می‌دهد گستره فعالیت‌های حرفه‌ای این نقاش جوان ایرانی قرار است برای چه عقیده و تا چه حد و مرزی باشد. به گفته خودش برای حسین(ع) برای حسین(ع) برای حسین(ع)... . این روزها حسن روح‌الامین، قاب‌های نقاشی‌اش را به کشورهای اروپایی برده است. برپایی گالری و کارگاه‌های نقاشی به همت او و همراهانش در چند شهر از کشورهای فرانسه، ایتالیا و آلمان کافی بود تا مفاهیم عاشورایی از قاب نقاشی‌های روح‌الامین پرواز کنند و به جان مخاطبان خارج‌نشین بنشینند. به همین بهانه گزارش امروزمان را به این جوان ایرانی اختصاص دادیم.

حسن روح‌الامین کیست؟

متولد 64 است. نقاشی‌هایش همیشه حال‌وهوای عاشورا دارد. روح‌الامین از طریق برادرش به هنر نقاشی گروید و در هنرستان هنرهای زیبای تهران مشغول به تحصیل شد. او فارغ‌التحصیل دانشکده هنر دانشگاه شاهد و پایان‌نامه‌اش حول موضوع عاشورای حسینی است، به همین دلیل بیشترین تابلوهایی که تاکنون کشیده، مفاهیم عاشورایی دارند. آثار روح‌الامین رئالیستی و از فضای فیگوراتیوهای کلاسیک و باروک و نورپردازی‌های اعصار گذشته بهره‌ برده ‌است.

شیوه هنرمندی او برای انتقال مفاهیم عاشورایی و مذهب شیعه، خیلی زود او را مشهور کرد. یا ساقی‌العطاشا، لا فتی الا علی، قاهرالعدو، آخرین سرباز لشکر، علی‌اکبر(ع)، ویرانه شام، اول مظلوم، شیرین‌تر از عسل، علقمه، آتش پرستارم شده، آیا تو برادر منی، عرش بر زمین افتاد و بهانه خلقت از جمله آثار این نقاش جوان است.
 خیلی‌ها درباره او و سبک نقاشی‌اش صحبت کرده‌اند؛ مثلا محمدحسین رجبی، پژوهشگر تاریخ اسلام می‌گوید: «حسن روح‌الامین نابغه این عصر است و استعداد خود را در خدمت معرفی اهل‌بیت(ع) قرار داده و این توفیق نصیب همگان نمی‌شود.» آریا عظیمی‌نژاد، موسیقیدان می‌گوید: «روح‌الامین برادری است که نگاهش در خلق هنر عاشورایی بسیار شبیه من و نگاهش در خلق آثار عاشورایی بسیار خاص و ستودنی است.»

نقاشی‌های تاثیرگذار

«مثل خیلی از مردم که با اهل‌بیت(ع) نسبت دینی، عقیدتی و عاطفی برقرار کرده‌اند، با ائمه رابطه‌ای از این جنس دارم. نسبت به ایشان احساس دین و وظیفه می‌کنم. شیعه هستم و هنر نمی‌کنم برای امام حسین(ع) کاری می‌کنم. ما باید برای اهل‌بیت(ع) احساس وظیفه کنیم. خیلی‌ها از بنده بابت این کارها تعریف می‌کنند. از مردم تشکر می‌کنم، ولی به هیچ‌وجه نباید از این تعریف‌ها خشنود شوم. به نظرم برای نقاش بهتر این است که از این تکبر فاصله بگیرد و در خلوت به فکر کارهای بهتر باشد.» این حرف‌های حسن روح‌الامین است که در یکی از گفت‌وگوهایش در مورد چرایی کشیدن این مدل از نقاشی گفته و بعد هم می‌گوید احوالات شخصی و دغدغه‌های شخصی باعث شده تا این مدل نقاشی را برای کار انتخاب کند.

خودش در مورد احوالاتش هنگام طراحی و نقاشی گفته است: «احوالاتی که انسان در زمان کشیدن این وقایع دارد، امور شخصی است. یعنی شاید اصلا نشود توضیحش داد. دلم هم نمی‌خواهد کسی از این احوالات سوال کند یا درباره‌اش توضیح بدهم، اما درباره فرآیند به تصویر کشیدن این صحنه‌ها، مقاتل و روضه‌ها باید دقیق و ظریف بود و به جزئیات توجه کرد. مقاتل را می‌خوانم و در جلسات روضه حضور پیدا می‌کنم. برایم مهم است کار دقیق و نزدیک‌ترین صورت به روایت‌هایی باشد که از کودکی شنیده‌ و دنبال کرده‌ایم. در کنار اینها تاریخ را هم باید مطالعه کرد. اگر کسی به این جزئیات توجه نکند، معلوم می‌شود کارش تصنعی است.»

استقبال در کشورها

روح‌الامین این روزها در اروپا است؛ کلاس و نمایشگاه دارد، اما استقبال از کارهای او به سال‌های قبل‌تر برمی‌گردد؛ به زمانی که نمایشگاهش را از عراق شروع کرد و بعد از اینکه با استقبال مواجه شد، آلمان و بعد هم فرانسه و بلژیک مقصد بعدی آثار او بود. اثر او با نام «بهانه خلقت» با موضوع تولد فاطمه زهرا(س)، اسفند1396 در خانه فرهنگ ایران در پاریس رونمایی شد و بعد هم از آنجا به بروکسل پایتخت بلژیک رفت. نکته جالب در نمایشگاه‌های خارجی حسن روح‌الامین، استقبال کسانی است که از مفاهیم و روایات شیعه بی‌خبرند. شاید تلقی اولیه این باشد که نقاشی‌های روح‌الامین از ماجراهایی می‌گوید که فقط برای شیعیان قابل‌باور است، اما در حقیقت این آثار دریچه‌ای هستند برای ورود مفاهیمی از خاک و آیین ایران شیعه به قلب مخاطبانی که در آن سوی مرزها زندگی می‌کنند. یکی از نقاشی‌هایی که در همین نمایشگاه‌های اخیر یعنی پاریس و رم عرضه و با استقبال روبه‌رو شد، روایت مشهور شیعه را به تصویر کشیده بود؛ روایت راهبی که سر امام حسین(ع) را از لشکریان ابن‌زیاد گرفت و یک شب با خود به کلیسا برد و... . طرح و رنگی که برای این نقاشی کشیده شده بود، برای مخاطبانش کنجکاوی‌برانگیز بود. در نمایشگاه، کنار این قاب نقاشی با انگلیسی، همان واقعه تعریف شده بود. روح‌الامین در کانال تلگرامی‌اش به این اشاره کرده است که پنج تابلوی نقاشی با عنوان (کشتی نجات) در کلیسای گسه (kirchgasse) در برلین به نمایش درآمد. او در مورد تابلوی «دیرراهب» گفته است: «در این کلیسا میهمان کشیش (کریستوف هارتمن) بودیم. این بار به‌جای راس مقدس سیدالشهدا(ع)، چندین نفر از محبان اباعبدالله(ع) میهمان یک کلیسا بودند، کشیش این کلیسا محراب عبادتگاه خود را جایگاه نصب تابلوی دیر راهب کرد.»در بالا تصاویری از استقبال مخاطبان خارجی از نقاشی‌های عاشورایی «کشتی نجات» را ببینید.

ماجرای کشیشی که نمی‌خواست تابلو در کلیسا نصب شود

روح‌الامین چند خطی برایمان از اوضاع و احوال برپایی نمایشگاه و کارگاه‌هایش در اروپا نوشته است. شاید برای شما هم این اتفاق جذابیت داشته باشد که اروپایی‌ها در مواجهه با تابلوهای او چه حسی داشتند و چه گفته‌اند. روح‌الامین برایمان از نمایش تابلوی نقاشی «دیر راهب» در کلیسای برلین گفته است:
«به نظرم یکی از جذابیت‌های این سفر که در ذهن خودم نقش بست و ماندگار شد، صحبت‌های کشیش مسیحی بود. او قرار بود در مورد نقاشی‌ها برای حاضران صحبت کند و تابلوها در کلیسایشان نصب شود. روز قبل از اینکه بخواهیم نمایشگاه را برپا کنیم، کشیش مخالفت می‌کرد و می‌گفت: «می‌خواهم برنامه را به هم بزنم.» همراه با دوستانم رفتیم و با او صحبت کردیم که ما چقدر به هم نزدیک هستیم و این نقاشی‌هایی که قرار است در اینجا به نمایش گذاشته شود، در مورد مسائلی است که شما هم آن را قبول دارید و بالاخره بعد از صحبت کردن، موافقت کرد و با روی باز پذیرفت و حتی گفت: «دفعات دیگر هم حتما میزبان شما در این مجموعه خواهیم بود.» البته فکر می‌کنم دلیل مخالفتش، نفوذ بیش از حد یهودی‌ها در برلین بود. در جای دیگری هم گفته بود: «تا به‌حال در این کلیسا، هیچ تصویری به نمایش درنیامده و این اولین بار است که نمایش تصویر داریم.» و نکته جالب‌تر اینجا بود که کشیش، محراب خودش را هم به تابلوی «دیر راهب» اختصاص داد.
در نمایشگاه برلین، یک معلم مسیحی آمد و گفت: «حسی که من از این نمایشگاه دارم، حسی معنوی همراه با حزن است. هر روز به کلیسا می‌آیم، اما حسی که امروز دارم، یک احساس برافروخته و معنوی‌تری نسبت به گذشته است و خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم و با این مکتب که شما از آن نقاشی کشیدید و دوست دارم بیشتر با شما آشنا شوم و از این مکتب بدانم.»

حرف‌های مشابه این معلم مسیحی زیاد بود، مردها و زن‌هایی که برای بازدید می‌آمدند و می‌خواستند از نقاشی‌ها بپرسند و اینکه چه چیزی باعث شده تا من این تابلوها را بکشم یا اینکه از زمان کشیدن تابلوها سوال می‌کردند. بیشتر کسانی که به این نمایشگاه یا کارگاه می‌آمدند، کنجکاو دانستن بودند و نگاه مطالعاتی داشتند، برای همین سعی کردیم در کنار نقاشی‌ها توضیحاتی هم به زبان انگلیسی بدهیم تا کمی به سوال‌هایشان جواب داده باشیم. مثلا بچه‌هایی که به نمایشگاه می‌آمدند، بعد از دیدن نقاشی‌ها از توضیحات‌شان عکس می‌گرفتند تا در فرصتی دیگر مطالعه کنند. با اینکه پیش از این هم در کشورهای مختلف نمایشگاه داشتم، اما این کنجکاوی در مورد شنیدن قصه‌های هر تابلو برای من جذابیت داشت، چون برای کسانی که بازدید می‌آمدند، جذاب بود. بعد از آلمان در رم ایتالیا هم از روز شنبه (6 مهر) نمایشگاه و کارگاه خواهم داشت و امیدوارم اینجا هم مثل برلین آلمان نمایشگاه خوبی باشد.»

*فرهیختگان

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان