آنت موسسیان ؛کارشناس و مربی پیش از دبستان
رشد اجتماعی کودکان بیانگر آن است که تا چه حدود روابط و رفتار اجتماعی را درک و عمل میکنند. برای رسیدن به این هدف فرد باید بکوشد علایق دیرین و ناموفق خود را تغییر دهد. دوستان جدیدی برگزیند و از رفتارهای تازه و موثر پیروی کند. فرد اجتماعی تنها آن کسی نیست که بخواهد با دیگران کار کند و فعالیت داشته باشد و از پیشرفتهای فکری و اجتماعی آنها بهرهمند شود. هیچ کودکی یعنی با رفتار مطلوب و نا مطلوب بهدنیا نمیآید.
کودک برای آنکه بتواند با افراد جامعه خود سازگار شود باید چیزهای بسیاری بیاموزد و با نکتهها و رمزهایی آشنا گردد. این امر وقتی امکانپذیر خواهد بود که بتوانیم با تدارک یک رشته فعالیتهای اجتماعی در مسیر رشد فرصتهایی برای او فراهم آوریم تا با افراد مختلف تماس حاصل کند.
برای پیشرفت رشد اجتماعی کودکان باید از طرح و برنامههای خاصی بهره گرفت. رفتارهای اجتماعی کودکان از سن 3 تا 6 سالگی کودکان افرادی غیر اجتماعی هستند و بهتدریج به افراد اجتماعی تبدیل میشوند. در این مدت کوتاه میآموزند چگونه با دیگران سازگاری داشته باشند و در بازیهای گروهی شرکت و همکاری کنند.
نتیجه این شرکت فعالانه آن است که کودکان هنگام ورود به دبستان آمادگی بیشتری داشته باشد.
تشویقهای اطرافیان فرصتهایی که برایشان در تماس با افراد مختلف فراهم میشود، بیگمان در رشد اجتماعی آنان تاثیر فراوانی دارد.
انواع رفتارهای اجتماعی
کودک براثر روابط و بر خوردهای متوالی با کودکان و بزرگسالان در جریان انواع رفتارهای اجتماعی قرار میگیرد که در مراحل بعدی زندگی برایش بسیار ارزشمند هستند.
چون کودک هنگام شیرخوارگی موجودی درمانده و ناتوان است وبه مراقبت و پرستاری نیاز دارد، در نتیجه موجودی خودمدار بار میآید .
اما در اثر بازی با کودکان دیگر، یعنی از راه مشارکت در فعالیتهای آنان و دادن و گرفتن اسباب بازی در اندک زمانی روح سازگاری با زندگی گروهی در او پدیدار میشود.
کودک از راه تقلید کردار، گفتار و هیجانهای همبازیهایش میکوشد خود را به شکل آنان درآورد و مطابق با الگوی قابل قبول گروه خود رفتار کند.
کودک نسبت به ستایش و سرزنشی که در پیش دیگران از او میشود، خواه در حضور کودکان باشد یا بزرگسالان، حساسیت فراوانی نشان میدهد.
پرخاشگری
با وجود آنکه کودکان خردسال میل زیادی به بازی کردن با کودکان دیگر دارند، مجادله با یکدیگر یکی از ویژگیهای روانی آنهاست.
علت اصلی این امر آن است که هنوز نمیتوانند با هم همکاری کنند پرخاشگری کودکان به شکلهای مختلف ظاهر میشود، مثل خراب کردن، برداشتن اسباب بازی یکدیگر، جیغ کشیدن، فریاد به راه انداختن، هل دادن و...
دعوای کودکان معمولا زیاد طول نمیکشد و همین که دعوای آنان به پایان میرسد، دوستیشان دوباره ادامه دارد.
در واقع دوستی و دشمنی کودکان دوش به دوش هم پیش میرود. کودکان حتی با بهترین و صمیمیترین دوستان خود هم دعوا میکنند.
منفیگری
گاه کودک در مقابل قدرت و اراده بزرگسالان از خود مقاومت نشان میدهد. اینگونه رفتار را که لجاجت مینامند، تربیت و اداره کودک را با دشواری مواجهه میسازد. سرسختیهای کودک در سن سه سالگی به اوج خود میرسد.
در این سن کودکان آنقدر لجاجت و مقاومت نشان میدهند که یک رفتار طبیعی تلقی میشود. اما پس از چهار سالگی سرسختی آنان کاهش مییابد این تغییر روش شاید به آن علت باشد که نفوذ اجتماعی در کودک تاثیر میکند. یا از راه تجربه میآموزد که تبعیت از بزرگترها منافع او را بیشتر تامین میکند.
منفیگری نتیجه اوضاع و احوالی است که در محیط اطراف کودک فراهم آمده است و موقعی حادث میشود که کودک از قوانین و مقررات حاکم در خانه سرپیچی کند و درخواست بزرگترها را برای انجام وظایف خود نادیده بگیرد.
علت منفیگری کودک اغلب آن است که اولیاء و مربیان انضباط بسیار سختی را به کودک تحمیل میکنند یا در قبال رفتار طبیعی و کودکانهاش روشی نابخشودنی و انعطافپذیر، در پیش میگیرند.
رقابت
از ویژگیهای رقابت آن است که فرد حس برتری جویی دارد و میخواهد مقامی والاتر از دیگران داشته باشد.
این رفتار به علت آنکه میان افراد به وجود میآید، نوعی رفتار اجتماعی محسوب میشود. در کودکان رقابت معمولا از سن سه سالگی آغاز میشود، اما شیوههای رفتار دیگران به خصوص تقلید در آنها تاثیر فراوانی دارد. در چهار سالگی بیشتر رقابت در کودکان دیده میشود.
آنها برای کسب اهمیت و برتری با یکدیگر رقابت میکنند. این حالت را میتوان از خودستایی کودکان مشاهده کرد.
ادعا میکنند که اسباب بازی آن از همه بهتر است و فقط به خودشان تعلق دارد. در پنج سالگی که کودکان اجتماعیتر شدهاند و بیشتر با هم به فعالیت میپردازند، رقابت کاملا محسوس است.
در صورتی که شرایط لازم برای رقابت را از نظر دور نداریم، در پرورش رشد اجتماعی کودک نتایج خوبی به دست میآوریم.
همکاری
در دو یا سه سالگی کودک موجودی خودمدار و پیکارجوست. بنابراین مشکل است که او را وا داریم در بازی با کودکان دیگر همکاری کند.
در سه الی چهار سالگی همکاری میان کودکان افزایش مییابد. کودک هرچه بیشتر با کودکان دیگر تماس داشته باشد و با آنان بازی کند، زودتر راه همکاری را فرا میگیرد.