به گزارش ایسنا بیش از سه ماه از آغاز جنگ تحمیلی میگذشت. نیروی هوایی کشور بعثی عراق که خود را در برابر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عاجز میدید، در اقداماتی ناجوانمردانه اقدام به حمله به مناطق مسکونی و مردم بی دفاع کشورمان کرده بود.
باید چارهای اندیشیده میشد و پاسخی قاطع به حملات نیروی هوایی عراق داده میشد بنابراین تیزپروازان ارتش ارتش در این راستا عملیاتی را طراحی کردند. این عملیات هوایی با هدف شهرکوت، چاههای نفت 99، کارخانه تانک سازی عراق طراحی و اجرا شد.
نیروی زمینی عراق به پیشروری خود ادامه میداد. کارخانه تانک سازی با تعمیر و نوسازی و ساخت تجهیزات جدید (البته بخصوص تعمیرات تانک) نقش عمدهای در تجهیز و نوسازی نیروی زمینی داشت. از سوی دیگر «چاههای نفت 99 عراق» واقع در استان «کوت»، به عنوان یکی از شریانهای اصلی صدور نفت عراق براساس اطلاعاتی که به دست آمده بود از مجموعه مهمترین چاههای نفت عراق بود؛ برای همین این تصمیم گرفته شد که در یک حمله برق آسا، هر دو هدف نابود شوند.
عملیات طرحریزی میشود
کارهای ابتدایی انجام پذیرفت. مسیر پروازی رفت و برگشت، موانع و استحکامات دشمن مشخص شد. تمامی شاخصهای پروازی از قبیل کوههای مرتفع، درههای عمیق و پستی بلندیها، یک به یک بر روی نقشه علامت گذاری شدند.
فاصله نقاط از یکدیگر، سرعت جنگندهها، ارتفاع آنها، فاصله مبدا تا هدف، میزان سوخت مصرفی برای رفت و برگشت و نوع بمبها نیز در اسرع زمان مشخص شد. همچنین محلی ایستایی برای هواپیمای سوخترسان مشخص شد که در آن محل تانکر سوخترسان گردش کند تا در صورت کمبود سوخت جنگندهها، به یاری آنها بشتابد. همچنین پایگاههای کمکی برای فرود اضطراری نیز مشخص شد و آنها در جریان این عملیات قرار گرفتند.
در اتاق بریفینگ عملیات تشریح میشود
یک روز پیش از عملیات، در اتاق بریفینگ (تشریح عملیات) فرمانده دسته عملیاتی شروع به توضیح آن کرد و قرار شد تا عملیات با چهار فروند جنگنده بمب افکن انجام بپذیرد. بمب افکنها در قالب دو گروه دو فروندی، با فاصله زمانی مشخص از پایگاه به پرواز در آیند و هر کدام از دو جهت مختلف وارد خاک عراق میشوند و اهداف را بمباران کنند.
با توجه به حساسیت بمباران چاههای نفت، قرار میشود که هر دو گروه ابتدا به سمت چاهها پرواز کنند و هرگروهی که زودتر به چاهها رسید، آنجا را بمباران کنند و سپس به گروه دیگر اطلاع دهند تا آنها به سمت شرق استان «کوت» رفته و کارخانه تانک سازی در مجاورت پایگاه هوایی این شهر را بمباران کنند.
همچنین مقرر شد هواپیماها بعد از رسیدن به هدف، از روی آن رد شوند و بعد از گردش به سمت ایران و در راه بازگشت اهداف را بمباران کنند و مسیر را تا مرز ادامه دهند. قرار شد بعد از پایان عملیات یک فروند هواپیمای شناسایی نیز به محل اعزام شده و از محل عکس برداری کند.
مقرر شد گروه اول بعد از به پرواز درآمدن از طریق جنوب اهواز و عبور از فراز «هورالهویزه»، وارد خاک عراق شوند و گروه دوم نیز از مسیر شمال و با عبور از فراز کوهستانها و ارتفاعات «دهلران» خود را به هدف برسانند و آن را منهدم کنند. مسیرهای تعیین شده برای هر گروه، از ویژگیهای خاصی برخوردار بودند.
مسیر هر دو گروه با سختیها زیاد همراه بود
مسیر گروه اول از روی نیزارها میگذشت که این باعث میشد تا نیمی از مسیر از دید رادارها و ضدهوایی دشمن در امان باشند، اما مشکل این بود که امکان داشت پرندگان بر اثر غرش هواپیما از میان نیزارها به پرواز درآیند و با هواپیما برخورد کنند. در آن سرعت بالا و آن ارتفاع، برخورد پرنده با هواپیما مثل برخورد گلوله ضدهوایی با جنگنده بود.
سوابق هم نشان میداد که خلبانان ما، قبلاً هم با این مشکل رو به رو شده بودند؛ نکته دیگر این بود که بعد از گذشتن از روی نیزارها، هواپیما به علت وسعت دید و مسطح بودن زمین، در هنگام ورود به خاک عراق در دید رادارهای دشمن قرار میگرفت.
مسیر گروه دوم عبور از لابه لای کوهستانهای صعبالعبور و درههای عمیق بود که این یک مزیت بود ولی به دلیل اینکه بعد از خارج شدن از کوهستانها در رینگ (دایره) پدافندی دشمن قرار میگرفت، برای خلبان خطرآفرین بود. ولی به هر قیمتی باید این عملیات انجام میشد. اولین گروهی که به چاهها میرسید، بعد از بمباران هدف گروه دیگر را مطلع و خود بلافاصله با تمام سرعت به طرف ایران حرکت میکرد. سرانجام کار بریفینگ تمام شد و به تمامی سوالات خلبانان پاسخ داده شد و مقرر شد که عملیات با حفظ اصول حفاظتی، در بامداد روز بعد انجام شود.
جنگندهها پروازمی کنند و عملیات آغاز میشود
صبح زود، چهار فروند جنگنده بمب افکن فانتوم مسلح در سکوت کامل رادیویی به پرواز درآمدند و بعد از لحظاتی به دو دسته دو فروندی تقسیم شده و هرکدام مسیر پیش بینی شده خود را پیش میگیرند. هر دو گروه به محض قرار گرفتن در مسیر پروازی، ارتفاع خود را کم کرده و با سرعت 450 نات (حدود 900 کیلومتر) به سمت مرز به پیش میروند. از لابه لای قلل پر برف و درههای عمیق و وارد خاک عراق میشوند. گروه دوم در لحظه عبور متوجه یک لشکر زرهی عراق میشوند ولی به خاطر اینکه دشمن از حضور آنها مطلع نشود و آنها بتوانند هدف اصلی را نابود کنند، به راه خود ادامه میدهند. در همین زمان نیروهای زرهی دشمن به دلیل مشاهده هواپیماها در ارتفاع کم، به سمت آنها شلیک میکنند که خوشبختانه هواپیماها آسیبی نمیبینند.
هر دو گروه با سرعت از سمت جنوب و شمال شرق به سمت بغداد پیش میروند. در همین لحظات ورود هواپیماهای ایرانی به پدافند بغداد اطلاع داده میشود و به یک بار سدی از آتش آسمان را فرا میگیرد و آسمان پر از گلوله ضدهوایی میشود؛ ولی این نمیتواند خللی در انجام این عملیات بزرگ ایجاد کند و هواپیماها با تماس رادیویی با یکدیگر، با توکل بر خداوند متعال پیش میروند.
گروه اول چاههای نفت را به آتش میکشد
گروه دوم در چند مایلی چاههای نفت قرار داشت که گروه اول زودتر به آنجا رسیده و آن را در هم میکوبد. قارچ سیاه رنگی از دود به آسمان برمیخیزد. گروه اول موفق شده بود چاههای نفت 99 را منهدم کرده و آنجا را به آتش بکشد. حجم آتش به حدی بود که حتی از آسمان شهر دزفول نیز قابل مشاهده بود.
فرمانده گروه اول سریعاً موضوع را به فرمانده گروه دوم سروان «جدیدی» اطلاع میدهد و میگوید مأموریت اول با موفقیت انجام شد، لزومی ندارد که شما به سوی هدف بیایید، به سمت هدف دوم حرکت کنید. سروان جدیدی هم به اطلاع شماره 2 سروان «آرام» میرساند. در این لحظات به لحاظ سرعت بالا، گروه دوم نیز برفراز چاههای نفت رسیده بود. زبانههای آتش تا ارتفاع 50 پایی بالا میآمد. هر دو هواپیما گروه دوم گردش کرده و مسیر خود را به سمت پایگاه هوایی کوت تغییر میدهند.
آتش دشمن لحظهای قطع نمیشد و امان را از خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گرفته بود. در همین موقع چندین موشک به سمت هواپیماها شلیک میشود و با مهارت خلبانان و استفاده از تاکتیکهای مناسب، موشکها منحرف میشود. در نزدیکی پایگاه هوایی کوت هر دو جنگنده گردشی سریع میکنند تا به شکلی قرار گیرند که در راه بازگشت به ایران هدف را بمباران کنند. جنگندهها برای اینکه بتوانند این کارخانه را در راه بازگشت بمباران کنند، باید از کنار پایگاه هوایی کوت میگذشتند. این پایگاه هوایی لانه زنبور دیگری بود. سایتهای موشکی «سام 2 و3 و 6» و همچنین توپهای 23 میلیمتری ضدهوایی مستقر در اطراف آن خطری جدی به حساب میآمد.
گروه دوم به کارخانه تانک سازی میرسد
با نزدیک شدن هواپیماها به این پایگاه، پدافند آتش سختی به سوی آنها میگشاید ولی خوشبختانه علیرغم اصابت چندین گلوله ضد هوایی به زیر بدنه هواپیما، جنگندهها موفق میشوند به سلامت از کنار آن عبور کنند. فرمانده دسته پرواز در این هنگام آخرین گردش را انجام میدهد و خود را آماده بمباران اهداف میکند. در این لحظه هدف کاملاً در دید قرار دارد. یک ساختمان عظیم با سقفی قرمز رنگ که نظیر آن در کارخانه ایران خودرو نیز بود. سروان جدیدی لیدر گروه دوم، در رادیو هواپیما اعلام میکند شماره 2 (سروان آرام) هدف را میبینی؟ و بعد از تأیید شماره 2 فرمان حمله به آن را صادر میکند. هواپیمای شماره 2 حدود یک مایل از شماره 1 فاصله میگیرد تا در هنگام رها ساختن بمب از جانب شماره 1 در معرض ترکش بمبهای هواپیمای وی قرار نگیرد.
کارخانه تانکسازی و هلی کوپترهای جنگی، نابود میشوند
هواپیمای شماره 1 با شیرجهای بدون نقصف بمبهای خود را بر روی هدف رها میکند. سقف کارخانه تانک سازی مانند فیلمهای سینمایی از جا کنده شده و در هوا تکه تکه میشود. ساختمان اصلی کاملاً منهدم میشود. شماره 2 قسمتی دیگر را برای بمباران انتخاب کرده و به سمت آن شیرجه میرود که ناگهان در قسمتی از کارخانه متوجه دو فروند هلی کوپتر جنگی عراق از نوع «میل» میشود که قصد پرواز و درگیری داشتند. شماره 2 بلافاصله تصمیم خود را عوض میکند با روشن کردن دوربین فیلمبرداری هواپیما، به سمت هلی کوپترها شیرجه رفته و بمبهایش را بر روی آنها رها میکند. هواپیمای شماره 2 با آنکه مجاز به گردش به سمت کارخانه نبود، با گردشی سریع سعی میکند از انهدام هلی کوپترها مطمئن شود. کارخانه و هلی کوپترها در آتش میسوختند. سپس بلافاصله گردش کرده و با لیدر تماس میگیرد و وقایع اتفاق افتاده را اطلاع میدهد.
فرمانده دسته پروازی با شنیدن این خبر ندای «الله اکبر» سر داد. دیگر احتیاج به استفاده از هواپیمای شناسایی و عکس برداری نبود. دود ناشی از سوختن چاههای نفت و کارخانه، فضای آسمان را دود آلود کرده بود و از فاصله دور آتش قابل رؤیت بود.
پاسگاه مرزی هم هدف قرار میگیرد
گروه دوم بعد از بمباران کارخانه تانک سازی راه خود را به سمت ایران پیش گرفته بودند ولی یک مشکل وجود داشت و آن هم سوخت هواپیما بود که به دلیل طی مسافت اضافی، به میزان قابل توجهی کم شده بود. هر دو جنگنده با اصلاح سمت خود ارتفاع را کم کرده و با سرعت 1100 کیلومتر به سمت ایران حرکت میکنند.
در بین راه باید از استان «العماره» میگذشتند. آنجا یک پارچه آتش پدافند بود. آنها میخواستند به هر قیمتی مانع از عبور هواپیماها شوند. ولی با لطف خداوند و مهارت خلبانان موفق میشوند به مرز برسند. با رسیدن به مرز، هواپیماها به یک پاسگاه مرزی میرسند. هواپیمای شماره 2 بلافاصله به سمت آن شیرجه میرود و پاسگاه را به مسلسل میبندد. در انجام این کار شماره 2 افراط میکند و تا حدی به سمت زمین پیش میرود که هواپیما درحال برخورد کردن با برجک پاسگاه قرارمی گیرد. این کار با اعتراض شدید شماره 1 (فرمانده دسته) مواجه میشود و شماره 1 میگوید ما باید طبق نقشه عمل کنیم و مجاز به این کار نیستیم. که شماره 2 با عذرخواهی قول میدهد که دیگر از برنامه خارج نشود.
عملیات با نهایت موفقیت به پایان میرسد
در نهایت با گذشتن از مرز، هواپیماها به سلامت در پایگاه مبدأ به زمین مینشینند و حماسهای دیگر ثبت میشود. در یک عملیات جسورانه ضربه سختی بر پیکره نیروهای دشمن وارد میشود و هر چهار هواپیمای ایران نیز با سلامت به زمین مینشینند. پس از ظهور و چاپ عکسها و فیلمهای گرفته شده توسط سروان آرام (شماره 2 گروه 2)، تصاویر زیبایی از سوختن کارخانه و هلی کوپترها بدست میآید.