نشست امسال در ارمنستان برگزار شد و رهبران کشورهای روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان به این کشور آمدند. البته در نشست یک روزه شورای عالی اقتصادی اوراسیا، رئیسجمهوری ایران و نخستوزیر سنگاپور نیز حضور داشتند. مذاکرات بر سر امضای توافقنامه تجارت آزاد بین سنگاپور و اتحادیه اقتصادی اوراسیا تنها پس از دو سال به نتیجه رسید و این توافقنامه امضا شد. نخست وزیر سنگاپور از سفر به ارمنستان بسیار راضی بود و در سخنان خود پس از امضای توافقنامه تجارت آزاد گفت: «از اینکه سنگاپور و پنج عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا تفکرات مشابه دارند و به چندجانبهگرایی و تجارت آزاد پایبند هستند خوشحالم. این توافقنامه فرصتهای جدید برای همکاریهای آینده به وجود خواهد آورد.»
رئیسجمهوری ایران نیز که در نشست سال گذشته توافقنامهای مشابه با این اتحادیه امضا کرده بود، از فرصت پیش آمده استفاده کرد تا به انتقاد از تحریمهای اقتصادی آمریکا بپردازد و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را عاملی برای کاهش سلطه آمریکا در تجارت جهانی توصیف کرد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه نیز در نشست امسال ضمن اشاره به پنجمین سالگرد بنیانگذاری اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نسبت به پیشرفت همکاریها و رونق اقتصادی کشورهای عضو ابراز خوشبینی کرد. اما صرفنظر از این سخنان خوشبینانه، اقتصاددانها درباره افق اتحادیه اقتصادی اوراسیا چندان خوشبین نیستند، به این معنا که معتقدند تحقق منافع در نظر گرفته شده برای این اتحادیه بسیار دشوار است و نیز تردیدهای گوناگونی در زمینههای مختلف درباره انگیزههای شکلگیری این اتحادیه وجود دارد. یکی از مهمترین علل این بدبینی، نقش روسیه در اتحادیه یاد شده است. این باور وجود دارد که ولادیمیر پوتین قصد دارد از این اتحادیه به عنوان رقیب اتحادیه اروپا استفاده کند و از پیشروی این اتحادیه به سمت شرق بهویژه کشورهای آسیای مرکزی جلوگیری کند. در سی سال اخیر شرایط اقتصادی پنج عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا بسیار تغییر کرده و برخی از کشورهایی که اقتصادی با منابع درآمدی متنوعتر دارند، بهویژه ارمنستان پیوندهای گستردهای با اتحادیه اروپا ایجاد کردهاند.
یک نکته مهم این است که ضروری است سازوکاری برای تضمین اجرای برنامههایی که برای کشورهای عضو سودمند باشد ایجاد شود. شعارهای جذاب از جمله یکپارچگی بیشتر بین اعضا، حرکت به سمت رونق اقتصادی و... تا زمانی که در عمل سودی برای این کشورها نداشته باشد، بیفایده است. وضعیت اقتصادی اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا چندان امیدبخش نیست و آنها به عواملی برای حرکت سریعتر به سمت رونق نیازمند هستند. اگر حضور در این اتحادیه بتواند به این حرکت کمک کند، میتوان به پایداری آن امیدوار بود. موضوع مهم دیگر این است که حضور در این اتحادیه باید منافعی بالاتر از حضور در اتحادیههای دیگر در بر داشته باشد. بدون تردید در آینده تضاد منافع پدیدار خواهد شد و کشورهای عضو باید بر مبنای منابع ملی خود درباره گسترش روابط تجاری با دیگر کشورها تصمیمگیری کنند. اگر حضور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا منافع قابلملاحظهای در بر نداشته باشد تصمیمگیری دشوار خواهد شد.
سومین موضوع مهم این است که روسیه باید ترتیبی دهد تا اتهام منتقدان مبنی بر استفاده ابزاری مسکو از اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای مقابله با غرب و احیای هژمونی روسیه رد شود. تردیدی وجود ندارد که افزایش یکپارچگی اقتصادی بین اعضا و پیوستن دیگر کشورها به آن در آینده، اهداف مختلف از جمله اهداف استراتژیک سیاسی روسیه را نیز تامین میکند. اما ضروری است نگرانیها درباره اهداف احتمالی روسیه رفع شود. نکته دیگر اینکه اتحادیههای مشابه با سابقه طولانی از جمله اتحادیه اروپا اخیرا با مشکلات جدیدی مواجه شدهاند و ادامه حیات آنها مورد تهدید قرار گرفته است. هیچ تضمینی وجود ندارد که اتحادیه اقتصادی اوراسیا با چنین مشکلاتی مواجه نشود. ضروری است برنامهریزیها در حوزههای مختلف به شکلی باشد که این گونه مشکلات به حداقل برسد.