به گزارش ایسنا، حکایت اتفاقاتی که در تیم ملی امید افتاده، آدم را یاد سرزمین عجایب میاندازد. البته در این بین مشخص نیست که چه کسی را میتوان به عنوان شخصیت آلیس این سرزمین در نظر گرفت، زیرا از یک طرف براساس صحبتهای فرهاد مجیدی، سرمربی مستعفی امیدها، او با ماجراهای عجیب و غریب زیادی دست و پنجه نرم کرده که منجر به جداییاش از تیمملی امید شده و از طرف دیگر، بازیکنان تیمملی امید هستند که قرار است در بلبشوی به وجود آمده، معجزه کنند و با نجات از این سرزمین عجایب به المپیک 2020 بروند.
اما چرا میتوانیم به تیمملی امید بگوییم سرزمین عجایب؟ فرهاد مجیدی در صحبتهایش موارد عجیب و دردناکی از وضعیت تیمملی امید مطرح کرد که خبر از دخالت عجیب اعضای کمیته فنی فدراسیون فوتبال، مدیر تیمهای ملی و مدیرفنی تیمملی امید در حیطه اختیارات سرمربی وقت امیدها میدهد و بنوعی مدیریت خالهبازی مدیران در فوتبال را تداعی میکند.
یکی از مهمترین مواردی که مجیدی از ابتدای حضورش در تیمملی امید بر آن تاکید داشت، به خدمت گرفتن دستیار خارجی بود. او درباره این موضوع صحبتهای قابل توجهی را افشا کرد که پس از عدم موافقت محمدرضا ساکت، مدیر تیمهای ملی برای به خدمت گرفتن دستیار خارجی با حقوق 7 هزار دلار در ماه – حتی با وجود پیشنهاد مجیدی مبنی بر پرداخت حقوق دستیار خارجی از حقوق خودش – اعضای کمیته فنی، خودشان را برای دستیاری در تیمملی امید معرفی کردند.
سرمربی وقت تیمملی امید در این باره گفت که ابتدا مرتضی محصص، فریدون معینی را برای دستیاری به او معرفی کرده و در ادامه اکبر محمدی به مجیدی اعلام کرده که اگر میخواهد به المپیک برود، باید محصص را به عنوان دستیارش انتخاب کند. این در حالی است که هیچ کدام از این افراد، رزومهای در بحث مربیگری ندارند و مشخص نیست که با چه تصوری خودشان را در حد و اندازههای طلسمشکن صعود به المپیک دیدهاند! البته ماجرای دستیار به کمیته فنی ختم نشد و محمدرضا ساکت، علیرضا امامیفر که مدتی به عنوان دستیار ویلموتس در تیمملی بزرگسالان فعالیت کرده بود را برای حضور در تیمملی امید معرفی کرد اما فرهاد مجیدی همه این گزینهها را رد کرد.
فرهاد مجیدی در ادامه صحبتهای درباره اتفاقات عجیب در تیمملی امید به دخالتهای عجیب استیلی اشاره کرد. او مدعی شد که استیلی به عنوان مدیرفنی هنگام تمرینات، بازیها و انتخاب بازیکنان مداخله میکرده است. برای مثال استیلی در بازی ازبکستان بدون هماهنگی با مجیدی به بازیکن نیمکتنشین گفته که خودش را برای حضور در زمین آماده کند. یا در زمان تمرین به میان بازیکنان رفته و به آنها نکات فنی گفته و در اتفاق عجیبتر، بدون حضور فرهاد مجیدی برای بازیکنان جلسه فنی و آنالیز برگزار کرده است.
دخالتهای استیلی در بحث بازیکنان دعوت شده به تیمملی امید هم بود به طوری که وقتی فرهاد مجیدی برای بازی دوستانه با ازبکستان به فدراسیون فوتبال اسامی را اعلام کرده، به مجیدی گفتند که نمیتوانند برای برخی از بازیکنان ویزا بگیرند زیرا بر اساس لیستی که استیلی به آنها اعلام کرده بود، از قبل برای بازیکنان ویزا گرفتند.
البته به جز دخالتهای استیلی، سنگاندازیهایی هم از سوی محمدرضا ساکت صورت میگرفته است. برای مثال ساکت به عنوان مدیر تیمهای ملی اجازه حضور به عارف آغاسی در تیم تحت هدایت مجیدی را نداده اما بلافاصله پس از استعفای مجیدی، آغاسی بلافاصله به تیمملی امید دعوت شد.
عدم مدیریت ماجرا توسط مهدی تاج آن هم با اشراف به همه این اتفاقات نیز از دیگر گلایههای مجیدی بود که تلخترین موضوع این گره کور مدیریتی در تیم ملی و شاید هم در مجموعه فدراسیون فوتبال باشد.
در هر صورت اینها تنها اتفاقاتی بود که مجیدی از آنها پرده برداشت اما ممکن است اتفاقات عجیب دیگری هم رخ داده باشد که امکان افشا شدن آن وجود ندارد. موضوع واضح در ماجرای تیمملی امید، ناتوانی فدراسیون فوتبال در مدیریت مهمترین تیمملی در این برهه زمانی است؛ فدراسیونی که ادعای پنج ستاره بودن میکند اما تیمملی امیدش محلی برای عقدهگشایی برخی افراد شده که سمتها را بین خودشان تقسیم کنند.
مسئولان فوتبال ایران در این سالها نشان دادند که شعار دهندههای خوبی هستند. اتفاقات لیگ برتر و جام حذفی که حتی منجر به فوت یک کودک هم شد، گواه بر این موضوع است و اکنون وضعیت عجیب و غریب تیمملی امید نشان میدهد که فوتبالیها ترک عادت نکردهاند.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا بازیکنان تیمملی امید در میان بیکفایتی مسئولان فوتبال ایران میتوانند معجزه کنند و به المپیک برسد یا نه.