دو هفته پیش، پس از آنکه معلوم شد ترامپ چنین تقاضایی از رئیسجمهوری اوکراین کرده است نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد تحقیقات رسمی درباره موضوع استیضاح آغاز شده است و رئیسجمهوری به سوءاستفاده از جایگاه خود برای اثرگذاری بر انتخابات ریاستجمهوری سال آینده این کشور متهم است. البته در ماههای اخیر اقدامات ترامپ نارضایتیهای مختلفی در بین دموکراتها، مردم و حتی برخی جمهوریخواهان پدید آورده است. دموکراتها در ادامه راه تحقیقات درباره ترامپ با دو گزینه مواجه بودند: تمرکز بر تمامی اقدامات فسادآلود و موارد عدم شایستگی او برای ادامه حضور در سمت ریاستجمهوری یا تمرکز بر موضوع ترامپ و اوکراین.
اگر گزینه نخست انتخاب شود، شاید مدتهای طولانی زمان نیاز باشد تا تلاشهای دموکراتها به نتیجه برسد. دموکراتها گزینه دوم را انتخاب کردند. من معتقدم میتوان به یک سناریوی سوم هم فکر کرد یعنی انتخاب هر دو گزینه. منظور، دنبال کردن تحقیقات و روند استیضاح برمبنای درخواست ترامپ از رئیسجمهوری اوکراین و همزمان، بازگذاشتن تحقیقات درباره دیگر موارد اقدامات فسادآلود رئیسجمهوری است. و اگر لازم شد باید ترامپ بارها استیضاح شود. در هیچ جای قانون اساسی استیضاح بیش از یکبار رئیسجمهوری منع نشده است.
واقعیت این است که ترامپ و اعضای دولت او به هر روش ممکن در حال مانعتراشی در مسیر تحقیقات هستند و از ارائه مدارک مورد درخواست یا دادن شهادت اجتناب میکنند. در بسیاری از موارد دموکراتها مجبور شدهاند اعضای دولت را بهدلیل همین مانعتراشیها به دادگاه بکشاند. اما روندهای حقوقی رسیدگی به این دعاوی و صدور حکم اگر نه سالها، ماهها طول میکشد. پرونده اوکراین به وضوح نشان میدهد ترامپ هیچ ارزشی برای قانون و رویههای آن قائل نیست. او با تحت فشار قرار دادن اوکراین برای تحقیق درباره جو بایدن و پسرش، عملا از قدرت و جایگاه خود سوءاستفاده کرده است و نکته نگرانکنندهتر این است که اگر آن افشاگر موضوع را علنی نکرده بود، هیچ کس از آن مطلع نمیشد. این احتمال مطرح است که ترامپ اقدامات مشابه متعددی انجام داده باشد.
ابتدای هفته پای یک افشاگری دیگر به پرونده اوکراین باز شد. او نهتنها اطلاعات و مدارک جدید در اختیار دارد، بلکه تمامی سخنان افشاگر اول را تایید میکند و مارک زید، وکیل مدافع افشاگر اول اعلام کرده، وکالت دومین افشاگر را نیز بر عهده دارد. اصلا بعید نیست بر تعداد افشاگرها افزوده شود و این به آن معناست که موارد نقض قانون از سوی ترامپ محدود نیست. با پدید آمدن یک افشاگر، افشاگرهای دیگر نیز جرات پیدا میکنند واقعیتها را بیان کنند و میتوان انتظار داشت در آینده بر تعداد آنها افزوده شود. تحقیقات مربوط به استیضاح ترامپ حتی پس از مورد اوکراین باید ادامه پیدا کند تا نهتنها پروندههای مورد بررسی در دادگاه به نتیجه برسد، بلکه زمینه برای ارائه اطلاعات جدید از سوی افشاگرهای دیگر و بررسی فوری آنها در چارچوب استیضاح فراهم شود.
مجلس سنا در کنترل جمهوریخواهان است و پیشبینی میشود تمامی تلاشها برای استیضاح و برکناری ترامپ محکوم به شکست خواهد بود. هفته قبل میچ مک کونل، رهبر اکثریت جمهوریخواه در مجلس سنا گفته بود این مجلس در صورتی که استیضاح به تصویب مجلس نمایندگان برسد، چارهای جز بررسی رسمی موضوع ندارد. اما از لحن و محتوای سخنان او چنین بر میآید که سنا تمایلی به تحقق اهداف دموکراتها یعنی استیضاح و برکناری ترامپ ندارد. در واقع جمهوریخواهان به موضوع استیضاح توجه خواهند کرد، اما آن را جدی تلقی نمیکنند. من معتقدم باید مجلس سنا و جمهوریخواهان را بهطور مکرر درگیر موارد مختلف استیضاح کرد تا آنها مجبور شوند با رای خود از اشتباهات ترامپ دفاع کنند. به این ترتیب نهتنها اقدامات فسادآلود ترامپ و عدم شایستگی او برای قرار داشتن در مسند ریاستجمهوری آمریکا کاملا آشکار خواهد شد، بلکه رای دهندگان با حزب جمهوریخواه و جهتگیریهای این حزب آشناتر میشوند. این روند باید تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال آینده ادامه پیدا کند. برخی نگران این هستند که تنها یک مورد استیضاح، در انتخابات سال آینده به نفع ترامپ تمام شود.
اما اگر در حوزههای مختلف بر مبنای افشاگریها و اقدامات ترامپ، پروندههای استیضاح علیه او تشکیل شود، شرایط فرق خواهد کرد. ترامپ و ماشین پروپاگاندای او در فاکس نیوز به هر روش ممکن میخواهند در انتخابات سال آینده پیروز شوند. ترامپ بدون یک نزاع واقعی و شدید از صحنه قدرت خارج نمیشود و اقدامات علیه او باید همهجانبه، فراگیر و همیشگی باشد. به باور من دموکراتها باید بر موضوعی بسیار بنیادیتر تمرکز کنند، یعنی قدرت حقیقت. در هر آنچه که در واشنگتن رخ میدهد سیاست دخیل است و استیضاح نیز چنین است. اقدام دموکراتها یعنی آغاز تحقیقات استیضاح یک عمل سیاسی است؛ اما فراسوی این جنبه، یک حقیقت غیرسیاسی نیز وجود دارد: تمامی فسادهای سیاسی، سوءاستفاده از قدرت، توطئهها، پنهانکاریها و تلاشها برای فریب و گمراه کردن مردم اشتباه است و ترامپ باید برای تمامی این اقدامات پاسخگو باشد.
برخی از طرفداران ترامپ هرگز به انجام این اقدام از سوی او باور پیدا نخواهند کرد، اما بسیاری از آمریکاییها فرق بین درست و غلط را میدانند و آشکار شدن اشتباهات بزرگ و کوچک ترامپ بر رای آنها اثر خواهد گذاشت. ترامپ برای تمامی اقداماتی که علیه منصب ریاستجمهوری و مردم آمریکا انجام داده مستحق استیضاح است و این به آن معناست که تحقیقات استیضاح نباید به دوره زمانی تا انتخابات ریاستجمهوری یا رویههای حقوقی محدود باشد. باید دید ترامپ با اقدامات خود چه رویههای اشتباه و فسادآلودی را ایجاد کرده و چه سنتهای غلطی را از خود به جای گذاشته است.
او در برابر روند تحقیقات سنگاندازی کرده و تلاش کرده کنگره را از انجام وظایف خود باز دارد. او باید به خاطر تکتک این اقدامات پاسخگو باشد. او از قدرت و جایگاه خود بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا سوءاستفاده کرده و با قانونشکنی به فعالیتهای خود ادامه داده است. او باید بفهمد که نمیتواند به کنگره بیاعتنا باشد. تمامی این اقدامات میتواند سنتهای غلطی را بهوجود آورد و اگر او بهطور کامل پاسخگوی اعمال خود نباشد ممکن است در آینده روسای جمهوری بعدی همین رویه را دنبال کنند. موضوع اوکراین به یک مورد شفاف از رویههای ترامپ تبدیل شده و مردم کاملا آن را درک میکنند؛ اما بسیاری دیگر از اقدامات فسادآلود ترامپ هم باید مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال مانعتراشی در برابر اجرای عدالت تا در تاریخ ثبت شود و روسای جمهوری بعدی بدانند که باید در مقابل هر اقدام اشتباه خود پاسخگو باشند. معتقدم ترامپ باید هرچند بار که لازم است استیضاح شود تا فساد بهطور کامل افشا شود. تنها از این طریق میتوان مطمئن شد سنت اشتباه از او به جا نخواهد ماند.