به گزارش ایسنا، برندگان نوبل 2018 و 2019 در ماه دسامبر با حضور در محل آکادمی سوئد مدال نوبل ادبیات را دریافت خواهند کرد و به سخنرانی خواهند پرداخت.
در زیر مصاحبه رسمی و کوتاه سایت جایزه نوبل با دو برگزیده نوبل ادبیات را میخوانید:
چنین جوایزی به ما نوعی خوشبینی میبخشد
«اولگا توکارچوک» نویسنده 56ساله لهستانی در اولین مصاحبه رسمی با سایت بنیاد نوبل از اهمیت جایزه نوبل ادبیات 2019 به عنوان نمادی از امید برای کسانی صحبت کرد که نگران بحران دموکراسی در اروپای مرکزی هستند. او زمانی خبر برنده شدن نوبل ادبیات 2018 را دریافت کرد که مشغول رانندگی در کشور آلمان در تور معرفی نسخه آلمانی کتاب «اسفار یعقوب» بود.
- چگونه خبر کسب جایزه را شنیدید؟
- در یک شرایط جالب، چرا که همانطور که گفتم در جاده بودم و مشغول رانندگی در آلمان که آنها 15 دقیقه قبل از اعلام برندگان با من تماس گرفتند و من بسیار شگفتزده شدم. هنوز هم بسیار شگفتزدهام و نمیتوانم واژگان درستی برای ابراز احساساتم پیدا کنم. خیلی خوشحال هستم و افتخار میکنم که در کنار «پیتر هاندکه» این جایزه را کسب کردهام چرا که هر دو ما از اروپای مرکزی هستیم و این برای من واقعا معنادار است.
- فکر میکنید چه وجه تمایزی میان نوشتههای اروپای مرکزی و سایر نقاط به عنوان مثال غرب اروپا وجود دارد؟
- این موضوعی بسیار طولانی است، اما در حال حاضر فکر میکنم که ما در اروپای مرکزی مشکلاتی درباره دموکراسی داریم. ما در تلاش هستیم تا راه خودمان را برای مدیریت کردن این مشکلات پیدا کنیم و فکر میکنم چنین جوایز ادبی به طریقی به ما نوعی خوشبینی میبخشد که ما نیز چیزی برای گفتن به جهان داریم و هنوز فعالیم و این توانایی را داریم که خودمان را ابراز کنیم و چیزی عمیق برای گفتن به تمام دنیا داریم. امیدوارم و این موضوع برای من بسیار خاص است. بسیار مفتخرم که من و «پیتر هاندکه» اولین کسانی هستیم که پس از بحران در آکادمی سوئد، موفق به کسب نوبل ادبیات میشویم و این نیز برای من بسیار معنادار است. بسیار متشکرم.
بیشترین آرامش را زمان نوشتن دارم
«پیتر هاندکه» نویسنده اتریشی نیز در گفتوگوی کوتاه و رسمی با سایت نوبل پس از کسب جایزه نوبل ادبیات 2019، ضمن صحبت کردن درباره آثارش، از حس آزادی غیرقابل وصف پس از شنیدن خبر دریافت جایز و نیاز به یک دگردیسی دیگر در خودش صحبت کرد.
- شما گفتهاید که دریافت جایزه نوعی حس آزادی به شما داده است. میتوانید این حس را بیشتر توضیح دهید؟
- نمیتوانم آن را توضیح دهم؛ یک حس آزادی بود که پیشتر تجربه نکرده بودم. به نوعی حسی عرفانی و فکر میکنم این حس آزادی من نبود، یک حس آزادی از بیرون بود. نمیدانم. یک نوع آزادی کاملا بیمعنی و پوچ.
- کمیته نوبل ادبیات در توصیف دلیل اعطای نوبل ادبیات 2019 به کاوش و اکتشاف شما در حاشیه و پیرامون اشاره کرده است. آیا فکر میکنید این جایی است که احساس میکنید وجود دارید؟
- همه چیز خلق میشود که نابود شود و فکر میکنم به عنوان یک کاوشگر حاشیهها احساس خوبی دارم. این روزها و در این سن و سال احساس میکنم باید به نوعی یک دگردیسی داشته باشم، همانطور که همه نویسندگان باید این تغییر بزرگ را داشته باشند و با آن زندگی کنند. هیچ ایدئولوژیای از حاشیه وجود نداشت ... من آن را سر جایم احساس میکنم و می خواستم آن را به دیگران نیز بگویم.
- به نظر میرسد شما در نقطه مقابل برخی از دیدگاههای عموما تثبیتشده قرار دارید؟
- بله این ماهیت من است. اما برخی اواقات نیز در مسیر عموم افراد زندگی میکنم و شبیه افراد دیگر هستم. اما نمیتوانم خودم را تعریف کنم و از این موضوع که حتی نمیتوانم تعریقی حتی از آثارم داشته باشم واقعا خوشحال هستم. اما متاسفانه مردم این پرسش را زیاد مطرح میکنند.
- شما نویسنده پرکاری بودهاید و در بسیاری از ژانرها نوشتهاید و مشخصا از فرآیند نوشتن لذت میبرید. آنچه بیشترین لذت را از را برایتان به همراه دارد چیست؟
- روپاپردازی ... پیش از آنکه شروع به نوشتن کنم. روپا ردازی درباره کتاب، درباره سفر و عظیمت. برخی مواقع در پایان روزها و زمانی که روز را به پایان بردهام تمام چیزهایی که نوشتهام به شکل دریایی عجیب به سمت من بازمیگردد. این احساس بسیار خوبی است. برخی مواقع نوشتن همانند یک موج به سمت من بازمیگردد ... موجی از خوشبختی. برخی مواقع و نه همیشه!
- آیا این چیزی است که در پی دست یافتن به آن هستید؟
- منصف بودن ... منصف بودن. شما نمیتوانید به خود دستور دهید که عادل و منضف باشید اما بعد از مدتی متوجه میشوید که آنچه انجام دادهاید عدالت بوده است. پس از آنکه کار را انجام دادید و در حین و فرآیند آن.
- میتوانید بگویید کدام یک از آثارتان این احساس را به بهترین شکل ممکن به شما میدهد؟
- من کتابهای خودم را نمیخوانم اما برخی مواقع که ویرایش جدیدی از آنها منتشر میشود آنها را باز میکنم و احساس میکنم زندگی نویسندهشان آنقدرها ناامیدکننده و بد نبوده است. بسیاری از جملاتم را فراموش میکنم. برخی مواقع خوانندگان آثارم درباره چیزهایی در کتابم به من میگویند که اصلا به یاد نمیآورم و از شنیدنشان حیرتزده میشوم. آنها نقل قولی از کتاب من میاورند و من میگویم این برای من نیست و به یاد نمیآورم که آن را نوشته باشم. اما در ذهنم بسیار باهوش هستم و آرام. بیشترین آرامش را زمانی دارم که در حال نوشتن هستم.