جام جم: اعضای باند جنایتکاران افغــــــان کــــــه قتـــلهای سریالی در پایتخت را کلید زده بودند، دیروز در حالی در دادگــــاه پـــــای میــــــز محاکمه قرار گرفتند که قتل هولناک فوتبالیست عضو تیم سایپا هم در پرونده آنها ثبت شده است. دو عضو این باند قبل از محاکمه در درگیری با پلیس و در زندان جان باخته بودند.
از سال 94 رسیدگی به پرونده شاکیان متعدد مبنی بر کلاهبرداری عدهای که به عنوان فروشنده سکه یا اشیای عتیقه آنها را پای معامله کشاندند؛ در دستور کار پلیس قرار گرفت.
شیوه کلاهبرداری به این صورت بود که اعضای باند به طعمه خود میگفتند مقداری گنج و عتیقه پیدا کرده و قصد فروش آن را دارند، اما، چون افغان هستند کسی به آنها اعتماد نمیکند و با جلب اعتماد، طعمه را با مقدار زیادی پول سر قرار میکشاندند و بعد از سرقت پولها پا به فرار میگذاشتند.
مردهای که زنده شد
این در حالی بود که همزمان با طرح این شکایتها جسد مرد 31 سالهای که به طرز هولناکی به قتل رسیده بود در ساختمان نیمه کارهای در میدان هروی پیدا شد که هیچ اطلاعی از عاملان جنایت در دست نبود. برادر مقتول نیز در کنار او به شدت آسیب دیده و به کما رفته بود.
در همین حال، خبر پیدا شدن اجساد دو قربانی دیگر در ساختمان نیمهکاره دیگری این بار در قیطریه تهران به اطلاع پلیس رسید و ماموران بعد از حضور در محل و بررسی صحنه جرم اجساد را به سردخانه پزشکی قانونی منتقل کردند. اما چند ساعت بعد پزشکان پرشکی قانونی مشاهده کردند پای یکی از قربانیان در حال تکان خوردن است و با برگشت ضربان قلب قربانی، او را به بیمارستان منتقل کرده و احیا کردند. احیای دوباره آن مرد جوان که یوسف نام دارد پرده از راز جنایت هولناک باند تبهکار برداشت.
یوسف در توضیح حادثه گفت: «من دهیار یک روستا در نزدیکی نوشهر بودم و پیمانکاران پروژهای در روستا، کارگران افغانی را میآوردند و با آنها کار میکردند. دوستم که مقتول پرونده است و 34 سال داشت، راننده لودر یکی از پروژهها بود. روزی به من گفت یک کارگر افغان چاه کن به من گفته به همراه داییاش مقدار زیادی سکه عتیقه در چاه پیدا کردهاند.
میخواهد آن را به فردی بفروشد و به ما پیشنهاد داده آن را بخریم. من هم قبول کردم برای خرید عتیقهها همراه دوستم سر قرار با مردان افغان برویم. آنها ما را به یک ساختمان نیمه کاره کشاندند. به محض رسیدن ما به سمتمان هجوم آوردند و دست و پایمان را بستند و در همان حال به بدن ما چاقو میزدند. یک فرز برقی هم دستشان بود که میگفتند میخواهیم با این شما را تکه تکه کنیم. من دیگر چیزی نفهمیدم.»
با اطلاعاتی که یوسف در اختیار ماموران قرار داد، ردیابی تماس متهمان آغاز شد و دو متهم در حالی که در مرحله به دام انداختن طعمهای دیگر بودند تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر شدند. یکی از متهمان سعی داشت با استفاده از قمه هرطور شده از چنگ قانون فرار کند و در تلاش برای زخمی کردن مامور پلیس، مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفت و جان خود را از دست داد. اما متهمان دیگر دستگیر شدند. هر چند یکی از آنها در زندان جان خود را از دست داد و پرونده با چهار متهم باقی ماند.
در تحقیقات اولیه مشخص شد، امید دربندی بازیکن تیم جوانان سایپا که سال 92 ربوده شده و به قتل رسیده بود نیز از قربانیان این باند جنایتکار بوده است. امید که در آستانه اخذ مدرک فوق لیسانس بود توسط گروگانگیران ربوده شده و جسد او در چاهی در کهریزک کشف شده بود.
انکار در دادگاه
بنابراین پرونده با حضور چهار متهم و سه وکیل راهی دادگاه کیفری یک استان تهران شد و صبح دیروز در شعبه چهارم رسیدگی شد. درابتدای جلسه دادگاه، اولیایدم هر سه مقتول یک به یک در جایگاه حاضر شده و تقاضای اشد مجازات را برای متهمان پرونده کردند.
سپس متهم ردیف اول به نام بشیر که متهم به مشارکت در قتل عمدی و سرقت است در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: من اتهامات خودم را قبول ندارم. هیچ گناهی نکردهام و در قتلها دخالتی نداشته ام.
آن روز وقتی به ساختمان نیمه کاره در میدان هروی رفتم دوستانم مرا با چوب کتک زدند و با چاقو تهدیدم کردند که اگر کمکشان نکنم مرا میکشند. برای همین مجبور شدم دستان ناصر و یوسف را ببندم. اما هیچ ضربهای به آنها نزدم. متهم درباره تماس با خانواده جوان فوتبالیست هم گفت: من با خانواده آنها تماسی نگرفتم. فقط در دو سرقت همراه دوستانم بودم که آن هم با ارعاب و تهدید آنها بود.
متهم ردیف دوم به نام مراد هم در دفاع از خود گفت: من یک کارگر ساده بودم و هفت بچه قد و نیم قد دارم. دوستانم به من گفتند اگر کمکشان کنم پول خوبی میدهند، اما من نمیدانستم آنها قرار است چه کار کنند. یکدفعه دیدم به آن دو برادر حمله کردند. البته همه ضربهها را جمیل به دو برادر زد.»
متهم دیگر نیز در دفاع از خود گفت: من حتی با این افراد حاضر در دادگاه هم جرم هم نیستم. من در قتلها هیچ نقشی نداشتم.
متهم ردیف چهارم هم اتهام خود را انکار کرد.
پس از دفاعیات متهمان قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.