روزنامه ایران: از اوایل امسال تعداد زیادی از اتباع کشورهای سوریه، ترکیه و عراق با مراجعه به پلیس از سرقت پولهای خود توسط مأموران قلابی خبر دادند. بهدنبال اعلام این شکایتها بلافاصله کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند.
سرهنگ کارآگاه داود فرد، جانشین پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: با شروع تحقیقات مشخص شد عدهای با معرفی خود بهعنوان مأمور سوار بر خودروهای پژو 405، پرشیا و پراید و با همراه داشتن تجهیزات پلیسی مانند بیسیم و دستبند در خیابان راه را بر اتباع خارجی سد کرده و به بهانه اینکه مظنون به عضویت در گروهک داعش هستید یا ارز قاچاق همراه دارید از آنها سرقت میکردند. در ادامه 7 عضو این باند در مخفیگاهشان در تهران و البرز شناسایی و بازداشت شدند. متهمان در بازجوییها به 20 فقره سرقت به ارزش 15 میلیارد ریال اعتراف کردند.
جانشین پلیس آگاهی پایتخت خاطرنشان کرد: متهمان اهل طایفه فیوج بوده و تبحر خاصی در صحبت کردن به چند زبان خارجی از جمله فرانسوی، انگلیسی و عربی داشته و یکی از متهمان در کشور ترکیه و بقیه در داخل کشور سابقه سرقت دارند.
گفتگو با سر دسته باند
سردسته باند متخصص کف زنی و سرقت است یک بار در ترکیه دستگیر شده، اما پس از آزادی کارش را در ایران ادامه داد تا این بار به اتهام 20 فقره سرقت دستگیر شد. وی در گفتگو با خبرنگار «ایران»، از سرقتهای تخصصیشان گفت.
چطور سرقتها را انجام میدادید؟
در مقابل هتلها، سفارتخانهها یا بازار، اتباع خارجی را شناسایی کرده و با نشان دادن کارت شناسایی جعلی خودمان را مأمور معرفی میکردیم. در بازرسی بدنی یا بازرسی از کیفشان ارزهایی که به همراه داشتند را سرقت میکردیم. اما در بعضی از سرقتها نیز آنها را سوار ماشین میکردیم و پس از طی مسافتی در محلی خلوت وسایلشان را سرقت میکردیم. گاهی هم به بهانه بررسی واقعی بودن ارزهایشان کف زنی میکردیم.
کف زنی را از چه کسی یاد گرفتی؟
کف زنی در طایفه ما موروثی است. از 8 سالگی یاد گرفتم. در چشم برهم زدنی پولها را در دست گرفته و تعدادی از آنها را کف میرفتیم.
در کشورهای خارجی هم این کار را انجام میدادی؟
فقط در کشورهای اروپایی و البته امریکا.
سابقه دستگیری در ترکیه هم داری؟
من ساکن استانبول هستم. همسرم اهل آنجاست. 30 سال پیش وقتی 15 سالم بود عاشق او شدم پدرش صاحب هتلی بود که من و خانوادهام در آنجا اقامت داشتیم. سنت طایفه ما این است که اگر بخواهیم با دختری ازدواج کنیم باید او را بدزدیم. من هم این کار را کردم، اما در مرز ایران ما را دستگیر کردند. با این حال بالاخره ازدواج کردیم و من ساکن ترکیه شدم. من به بیشتر کشورهای دنیا سفر کردم و زبانهای زیادی را هم بلدم.
با پولهای سرقتی چه میکردی؟
هتل خریدم. پسر بزرگم این هتل را در ترکیه اداره میکند و پسر کوچکم هم در حال تحصیل است، اما اجازه ندادم آنها وارد سرقت شوند.
با اعضای باند چگونه آشنا شدی؟
همه اهل یک طایفه و فامیل هستیم و همدیگر را میشناسیم.