به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، خاورمیانه همواره بهانهای برای تجربه سطحی از آشوب و ناامنی را داشته و شاید بتوان گفت که یکی از انگشتشمار مناطق بحرانخیز در سطح بینالمللی است که اعضای اصلی آن هیچگاه حاضر به پذیرش نقش یکدیگر چه در موضعگیریهای شفاهی و چه در میدان عمل نشدند و همین اصرار بر تامین یکجانبه منافع به خصوص با توهم خرید امنیت از بازیگران فرامنطقهای، اوضاع منطقه را به سمت حدی از تنش و بیثباتی سوق داده که امروز شاهد آن هستیم. جدا از آنکه ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور مهم منطقهای در حاشیه خلیجفارس، بهانههای تاریخی برای رقابت با یکدیگر دارند اما نزدیکی این دو همواره خط قرمز بازیگران فرامنطقهای و البته متحد عبری امریکا در این منطقه بوده است. در حالی که ایران همواره اولویت رابطه را به همسایگان بخشیده اما در آن سوی میدان، عربستان سعودی به خصوص در دوره ولیعهدی محمد بن سلمان با لنز بدبینی به ایران نگاه کرده و در نتیجه توهم دشمنپنداری ایران، دست به دامان ایالات متحده امریکا در مرحله نخست و برخی کشورهای اروپایی مانند بریتانیا در مرحله بعد برای تبدیل کردن شبهجزیره سعودی به انباری از تسلیحات و تجهیزات امریکایی و اروپایی شده است.
همزمان ریاض ماجراجوییهایی را به امید مقابله با آنچه نفوذ ایران در منطقه میداند، آغاز کرده که در هیچکدام از این پروندهها تاکنون بهرهای نصیب سعودی نشده است. در یک سال و نیم اخیر مجموعهای از تحولات، زنگهای خطر را در ریاض به صدا درآورده است: در حالی که عربستان به اعتراف ملک سلمان از زمان حمله سعودی و متحدانش به یمن تاکنون 286 مرتبه با موشک بالستیک و 289 مرتبه با پهپاد هدف حمله قرار گرفته، ریاض در جستوجوی پاسخ این سوال است که چرا میلیونها دلار هزینه نظامی این کشور که بخش اعظمی از آن به جیب امریکا رفته از پس تامین امنیت این کشور برنیامده است. در اصلیترین این حملات که در نیمه سپتامبر صورت گرفت، تاسیسات نفتی آرامکو چندین بار هدف حملات موشکی متناوب از سوی
انصار الله یمن قرار گرفت. در تحولی مرتبط، امریکای ترامپ حاضر نیست برای آنچه عربستان سعودی دفاع از خود میداند عملا پا به میدان منازعه محدود یا نامحدود نظامی بگذارد. در نتیجه میتوان گفت که افزایش ضریب آسیبپذیری سعودی به اضافه پرهیز امریکا از اقدام نظامی به نفع عربستان علیه ایران یا نیروهایی در منطقه که ریاض آنها را نیروهای نیابتی تهران میداند، دو دو تا چهار تای سعودیها را بر هم ریخته و ریاض به دنبال راهی برای فرار از مخمصه در یمن و کاهش تنش با تهران است. در چنین فضایی، امارات متحده عربی به عنوان اصلیترین متحد عربستان در پروندههای مهم منطقهای از سوریه تا یمن و از قطر تا ایران سعی در معکوس کردن مسیر تنشی دارد که این دو کشور در مواجه با ایران رفتهاند. رسانههای منطقهای بسیاری در چند هفته اخیر گزارشهای تحلیلی با محوریت عزم عربستان برای کاهش تنش با ایران را منتشر کردهاند که در تازهترین این موارد، خلیج آنلاین که رسانهای نزدیک به قطر به حساب میآید، نوشت: عربستان و امارات با توجه به منافع خود و عدم شفافیت موضعگیری امریکا به ویژه در شرایط حساس منطقه، موضع خود را در قبال ایران تغییر دادند و راه دیگری در پیش گرفتند به گونهای که امارات ترجیح داد، توافق با ایران را برگزیند و در مقابل، عربستان سعودی از موضع پیشین خود در قبال ایران کوتاه آمد. با وجود آنکه عربستان، ایران را به اجرای عملیات «تروریستی» در خلیج فارس متهم میکند اما توافقی کامل میان امارات و ایران وجود دارد و دیدارهای فشردهای میان این دو کشور برگزار شده همچنین چند توافق به امضای دو طرف رسیده است.
خلیجآنلاین در ادامه مینویسد: ایران و امارات در ابتدای ماه آگوست سال 2019 تفاهمنامهای در زمینه گسترش همکاریها امضا کردند که هدف آن حفاظت از امنیت مرزهای دریایی بود. همزمان با حضور نظامیان امریکایی در عربستان سعودی، موضع این کشور درباره تنش با ایران تا حدودی تغییر کرده تا جایی که برخی از خبرها از وساطت میان عربستان و ایران حکایت داشت که عربستان نیز به آنها عکسالعمل نشان داد. ملک سلمان در سخنرانی اخیر که تاریخ آن به هفته قبل بازمیگردد همزمان با طرح اتهامهایی علیه ایران اما از کاهش تنش تهران و ریاض استقبال کرد.
پیامهای غیرمستقیمی که ایران از عربستان سعودی دریافت میکند، متفاوت است. از یک سو برخی واسطههای منطقهای میان ایران و عربستان سعودی، پذیرش بررسی طرح صلح هرمز از سوی عربستان را نشانه مثبتی میدانند و همزمان از استقبال سعودی از برخی طرحهای منطقهای برای گفتوگو با ایران خبر میدهند اما همزمان چهرههایی چون عادل الجبیر که تریبون ایرانستیزی را در اختیار دارند از تشدید فشار بر ایران با ابزار تحریم توسط امریکا استقبال کرده و اتهامهای خود درباره فعالیتهای منطقهای ایران را تکرار میکنند. در چنین فضایی عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری روز دوشنبه با اصحاب رسانههای داخلی و خارجی در پاسخ به سوالی درباره ادعاهای اخیر عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجه عربستان علیه ایران با بیان اینکه آقای عادل الجبیر هر از گاهی سخنانی بر زبان میآورد که خیلی با واقعیتها و سیاستهایی که در دولت عربستان علیه ما اتخاذ و اعمال میشود، همخوانی ندارد، گفت: شرط و شروطهایی که آقای الجبیر مطرح میکنند، مبنا ندارد و اینکه ایران خواهان گفتوگو با بازیگران منطقهای و منطقه با ثبات و امن است نباید سایرین را به این توهم دچار کند که برای تهران شرط و شروط تعیین کنند. ایران همسایگان خودش را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، اولویت اصلی سیاست خارجی خود میداند و در عمل هم نشان دادیم که این اولویت تا چه حد جدی است. ایران خواهان رابطه خوب بر اساس حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر است.
تلاش برای تخریب اندک فضای مثبت موجود
حتی اگر تمام گزارههای رسانهای قید شده درباره عزم سعودی برای قرار گرفتن در مسیر کاهش تنش با تهران صحیح باشد باز هم نمیتوان از آن با عنوان شکل گرفتن اراده سیاسی در محمد بن سلمان برای پایان دادن به اختلافها با تهران یاد کرد و باید اعتراف کرد که تهران و ریاض برای کاهش تنش در مرحله نخست به برداشتن گامهای کوچک تدریجی اعتمادساز نیاز دارند. با این همه همین جرقههای کوچک رسانهای کافی بود تا بازی رسانهای برای تحت تاثیر قرار دادن فضای مثبت به وجود آمده، آغاز شود. هر چند که امریکای ترامپ تمایلی به قرار گرفتن در موقعیت توسل به گزینه نظامی علیه ایران به اصرار عربستان ندارد اما هر گونه قرار گرفتن عربستان در مسیر کاهش سریع تنش با تهران را در مخالفت با سیاست فشار حداکثری و تلاش برای اجماعسازی علیه ایران در سطح بینالمللی میداند. همزمان دونالد ترامپ به انتخابات 2020 نزدیکتر میشود و البته که هیچ اقدامی نباید منجر به کاسته شدن از حجم خریدهای نظامی ریاض از واشنگتن در سالی که رییسجمهور به ویترین پیروزی اقتصادی نیاز دارد، بشود.
در چنین شرایطی خبرگزاری رویترز در تازهترین گزارش اختصاصی تلاش کرده، بنزین بر آتش تنش میان تهران و ریاض بریزد و در گزارشی به نقل از منابع آگاه ایرانی، سعی در به ظن خود مستندسازی حمله ایران به تاسیسات نفتی آرامکو در ماه سپتامبر داشت. هر چند که انصارلله یمن مسوولیت این حملات را برعهده گرفت اما عربستان سعودی از نخستین ساعات، ایران را متهم شماره یک حمله به تاسیسات نفتی خود دانست و هنوز هم رد این اتهامزنی در سخنان اخیر ملک سلمان و دیگر مقامهای سعودی دیده میشود. ایران در طول چند ماه گذشته همواره دست داشتن در این حمله را رد کرده است. با این همه رویترز در گزارشی که روز گذشته منتشر کرد، ادعا کرده که برخی مقامهای نظامی ایران پیشنهاد اقدام نظامی علیه عربستان سعودی به تلافی کنارهگیری امریکا از برجام و بازگشت تحریمهای هستهای را داده بودند. براساس متن این گزارش که بیشتر به گمانهزنی رسانهای تا گزارشی مبتنی بر واقعیات شبیه است 4 ماه پیش از آنکه تاسیسات نفتی آرامکو در سعودی هدف قرار بگیرد، مقامهای امنیتی ایران در یک جلسه فوق محرمانه درباره راههای پیش روی ایران برای تلافی اقدامهای ضد ایرانی امریکا شرکت کردند.
خبرگزاری رویترز که به خبرسازی علیه ایران شهرت دارد، ادعا کرده که در این جلسه مقامهای رده بالای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت داشتند. نهادی که رویترز در این گزارش آنها را هدایتکننده برنامه توسعه موشکی ایران خوانده است. این خبرگزاری بدون ارایه تاریخ دقیق این جلسه صرفا ادعا کرده که این جلسه در ماه مه در تهران برگزار شده و محور اصلی بحث هم یافتن راهی برای تنبیه امریکا به دلیل کنارهگیری از توافق هستهای و بازگرداندن تحریمهای هستهای ایران بوده است.
این خبرگزاری انگلیسی ادعا کرده که در این جلسه یکی از سرداران نظامی اعلام کرده، وقت آن فرا رسیده که شمشیرها را درآورده و به آنها درس عبرتی بدهیم. رویترز ادعا کرده که 4 منبع مطلع از این جلسه این اظهارات را در گفتوگو با این خبرگزاری تایید کردهاند. به ادعای رویترز سایر مقامهای حاضر در این جلسه که این خبرگزاری آنها را متعلق به طیف تندروها در ایران خوانده، خواهان حمله به اهداف عالی در عربستان سعودی به شمول پایگاههای نظامی این کشور شدهاند. در نهایت خروجی این جلسه طرحی بوده که در آن نباید رویارویی مستقیم صورت میگرفت چراکه ایرانیها اعتقاد داشتند این اقدام میتواند با پاسخ کوبنده امریکا روبهرو شود. رویترز ادعا کرده که در این جلسه قرار شده، تاسیسات نفتی عربستان هدف قرار بگیرد. رویترز در ادامه تاکید کرده که محتوای این گزارش به تایید 3 مقام ایرانی آشنا به این جلسه و یک مقام ایرانی که به نهادهای تصمیمگیرنده در ایران نزدیک است، رسیده است.
این خبرگزاری در ادامه تاکید کرده که هیچ مقام امنیتی در ایران حاضر نشده به درخواست این رسانه انگلیسی برای تایید این گزارش پاسخ بدهد و البته به نقل از علیرضا میریوسفی، مسوول بخش رسانهای نمایندگی ایران در نیویورک نوشته که او در پاسخ به سوالهای رویترز تمام این ادعاها را با گفتن «نه، نه، نه هیچ کدام صحت ندارد» رد کرده است.
عربستان و بیاعتمادی به حمایت امریکا
ظهور نشانههای عزم سعودی برای کاهش تنش با تهران به محور تحلیلهای بسیاری در چند هفته اخیر تبدیل شده است. جیمز دُرسی از تحلیلگران مسائل منطقه نگاهی متفاوت به احتمال نزدیکی ایران و عربستان دارد و در Modern Diplomacy در این باره مینویسد: تلاشهای سعودی برای پایان دادن به جنگ یمن که گفته میشود به امید کانالسازی برای گفتوگو با ایران صورت میگیرد، میتواند شکافی در سیاست فشار حداکثری امریکا علیه ایران باشد. سعودیها امیدوار هستند که میانجیگرهای عمان و بریتانیا میان حوثیها و ریاض بتواند به احیای روند گفتوگو میان این دو تبدیل شود. محمد بن سلمان برادر کوچکتر خود یعنی خالد بن سلمان را مسوول یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ یمن کرده و میتوان گفت که این اقدام در راستای بازطراحی سیاست خارجی سعودی است. بازتعریف سیاست خارجی عربستان سعودی چند محور خواهد داشت: اتخاذ سیاست خارجی محتاطانهتر همچنین سیاست دفاعی که چندجانبهگرایی در آن جای بیشتری داشته باشد. این در حالی است که عربستان در چند سال گذشته همواره سیاست یکجانبهگرایانهای را در سیاست خارجی در پیش گرفته بود. بازگشت به سیاست خارجی محتاطانه در حقیقت ابزاری است که سعودی برای احیای وجهه خود به آن نیاز دارد چراکه این کشور در سال 2020 رهبری گروه 20 را برعهده خواهد گرفت و همزمان باید وجهه بینالمللی خود را که در نتیجه جنگ یمن و قتل جمال خاشقجی ایجاد شده بود، ترمیم کند. یک مقام امریکایی که در سیاستگذاریهای این کشور در منطقه خلیج فارس دخالت دارد در این باره میگوید: حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس را به این نتیجه رسانده که تشدید تنش میان ایران و امریکا میتواند آنها را به هدفی برای تلافی تبدیل کند آن هم در منطقهای که امریکا میگوید، تامین امنیت آن به من ارتباطی ندارد.
نویسنده این مطلب در بخشهایی از آن مینویسد: کاهش تنش میان ایران و عربستان سعودی حتی در صورت وقوع همزمانی میتواند از ضمانت کافی یا ثبات برخوردار باشد که شکاف میان ایران و امریکا هم در مسیر ترمیم قرار بگیرد. همزمان یکی دیگر از عواملی که میتواند دوام این کاهش تنش را تضمین کند، رسیدن به درک منطقهای میان بازیگران درباره عدم توسل به خشونت علیه یکدیگر است. در چنین شرایطی باید چارچوبی منطقهای شکل بگیرد که ایران را شامل شده و به بستری برای معماری جدید چندجانبه امنیتی در منطقه تبدیل شود. حمایت سعودی و امارات از کمپین فشار حداکثری امریکا علیه ایران قطعا تضعیف خواهد شد اگر تلاشهای کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کاهش تنش در منطقه به خصوص با تهران ادامه پیدا کند. اگر در چند ماه آتی پروسه صلح در یمن و گفتوگوی کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایران آغاز شود باید انتظار کاسته شدن از ضریب تاثیرگذاری سیاست فشار حداکثری امریکا را داشت.
در مقابل این دیدگاه «جیمز دُرسی» برخی تحلیلگران مانند سیدحسین موسویان، تحلیلگر ارشد مسائل منطقه اعتقاد دارند که عربستان سعودی تا زمانی که امیدوار به تاثیرپذیری ایران از سیاست فشار حداکثری امریکا باشد با این کشور پای میز مذاکره نخواهد نشست. باید دید در چند ماه آتی مجموعه تحولات منطقهای و فرامنطقهای، ایران و عربستان را به سمت تحقق کدام یک از این تحلیلها پیش میبرد.