ماهان شبکه ایرانیان

انتشار گفتم اعتماد نکنید! و ۳ کتاب دیگر

کتاب‌های «گفتم اعتماد نکنید!»، «مگر چشم تو دریاست!»، «گرامافون» و «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه» منتشر شده‌اند.

انتشار گفتم اعتماد نکنید! و 3 کتاب دیگر

به گزارش ایسنا، کتاب «گفتم اعتماد نکنید!: باخوانی مستند و جامع بیانات، تدابیر و نقدهای مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هسته‌ای دولت اعتدال» کاری از دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی در 416 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 35 هزار تومان در نشر شهید کاظمی عرضه شده است.

«تحلیل کلان از شرایط کنونی کشور و انقلاب»، «دو نگاهِ کلان برای حل مشکلات اقتصادی کشور»، ««تحریم؛ از تهدید تا فرصت»، «نقد رویکردهای کلان و عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی؛ تصور غلط «امکان آشتی با آمریکا»»، «تدابیر مقام معظم رهبری در حوزه «سیاست خارجی، مذاکرات هسته‌ای و برجام»»، «تدبیر پس از مذاکرات: بیان ضعف‌های برجام، تجربه‌ها و درس‌های برجام» و «پرده آخر: پیش‌بینی افول آمریکا» فصل‌های این کتاب هستند.

در نوشته پشت جلد کتاب  می‌خوانیم: درباره آمریکا هم از چند سال قبل و در مذاکرات هسته‌ای هم در جلسات خصوصی و هم در جلسات عمومی مکرر به مسئولان می‌گفتم به آمریکایی‌ها اعتمادی ندارم و شما هم به قول و حرف و لبخند و امضای آن‌ها اعتماد نکنید. اکنون نتیجه این شد که مسئولانی که آن روزها مذاکره می‌کردند، خودشان می‌گویند آمریکا غیرقابل اعتماد است. باید از اول این ر ا تشخیص می‌دادند و بر این مبنا حرکت می‌کردند. (رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوای ارتش با فرمانده کل قوا 97/11/19)

 همچنین «مگر چشم تو دریاست!: روایت مادر شهیدان محمد، عبدالحمید، رضا و نصرالله جنیدی»  نوشته جواد کلاته عربی در 270 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و بهای 30 هزار تومان در نشر یادشده راهی بازار شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: توی آخرین دست‌نوشته‌اش در همان سررسید، خیلی بدخط نوشته: «بسم‌الله الرحمن الرحیم. اصلا نمی‌توانم دیگر از امروز حرف بزنم. شاید به مغرم فشار بیاورم و {بتوانم} از دلم حرف بزنم. امروز 79/6/26 یعنی نزدیک سالگرد شهدا که از ...» دو سه کلمه هم نوشته که معلوم نیست چه است، اما مشخص است آخرین جمله‌هایی که می‌خواسته بنویسد، ناتمام مانده و انگار دیگر توانسته حتی حرف‌های دلش را هم بنویسد. خدا می‌داند توی دلش چه می‌گذشته آن لحظه. سررسید را که نگاه می‌کردم، صفحه قبل از این مطلب آخری، شعری را ناقص نوشته بود که کاملش را از بچه‌ها پرسیدم، «شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت، به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت/ بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت»

دیگر کتاب منتشرشده در نشر شهید کاظمی، «گرامافون»  نوشته علی مرادخانی است که در 242 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و بهای 25 هزار تومان به چاپ رسیده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: عاشق که انقدر پفکی نمی‌شه! پسر یه دل‌درد معمولی گرفتی داری زمین و زمانو فحش می‌دی. غربت و آوارگی  اول راه عشقه، عشق غصه داره، درد داره، بدنامی داره، تنهایی داره، دل‌ گنده می‌خواد، جیگر شیر می‌خواد، وگرنه که ایناهاش! راه برگشت، برگرد برو خونه‌تون.

ولی اگه می‌خوای بری این راهو، جونتو بگیر تو دست و برو، دختر شاه پریون عطر سیب سرخو از ده فرسخی می‌فهمه. مثل رعنا، رعنا هم از ده فرسخی فهمید کی راست راستکی عاشقه...

همچنین چاپ دوم «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه» (خاطرات خبرنگار عرب از سفر 1996 به شهرهای صهیونیست‌نشین و مسلمان‌نشین فلسطین اشغالی) به روایت عاطف حزین با ترجمه وحید خضاب در 192 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 20 هزار تومان در نشر یادشده در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: روزی خواهد آمد که من آن صبح مارس 1996 را فراموش کرده باشم؟ محال است.

هیچ‌وقت عادت نداشتم که دوشنبه‌ها، زود به محل کارم در نشریه «اخبار الیوم» بروم. آن روز هرچه تلفن کنار تختم زنگ زد، گوشی را برنداشتم. ولی وقتی تلفن همین‌طور زنگ زد، تصمیم گرفتم صبحم را با دادن چند بد و بیراه شروع کنم. پشت خط، «محمد عمر» بود، همکارم، تازه کلی هم سرزنشم کرد که چرا دیر جواب داده‌ام. آخرش هم گفت استاد «محمد طنطاوی»، سردبیر نشریه، می‌خواهد درباره موضوع مهمی با من حرف بزند.

وقتی خط را به سردبیر وصل کردند، بیش از چند کلمه صحبت نکرد: «پاسپورتت آماده است؟ خب، پس همین الان بیا دفتر چون باید یه سفر بری اسرائیل. خداحافظ!»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان