خبرآنلاین: بعد از یک هفته از شروع آشوبهای خیابانی اشرار، پس از طرح سهمیهبندی بنزین مردم به میدان آمده و از نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند. به همین مناسبت خط حزبالله در سخن هفته دویست و دوازدهمین شماره خود با تیتر «دشمن تودهنی خورد»، به بررسی شکست آشوبگران پرداخته است.
در این مطلب آمده است:
اوایل مهرماه امســال، روزنامــه لبنانی «االاخبار» گزارشی را منتشــر کرد که موضوع آن افشای طرح هفتـه جدید آمریکاییها و ســعودیها به منظــور ایجاد «آشوب» در ایران بود. این طرح البته بخشی از یک طرح کلیتر به نام «چارچوب شراکت راهبردی قرن بیست و یکم بین ایالات متحده و پادشــاهی عربی سعودی» بود که در جریان سفر ترامپ به ریاض، در بهار 96 مطرح شده بود. در مقدمه این طرح چنین آمده: «این سند، اهداف مذکور در طرح پیشنهادی پادشاهی عربی سعودی را در چارچوب اجرای شراکت راهبردی قرن بیست و یکم بین ایالات متحده و عربستان سعودی را با ابعاد سیاســی، امنیتــی و اقتصادی آن بــه تفصیل بیــان میکند، به طوری که به تحقق برنامهی انتخاباتی رئیس جمهور دونالد ترامپ منجر شود».
طرح عنکبوت و نمرود، برای ناامن سازی ایران
طبق گزارش االاخبار، این سند دارای دو طرح موازی برای مقابله با ایران به نام هــای «عنکبوت» و «نمرود» بــود. هدف نهایی، اما یک چیز بود: بی ثبات کردن و ناامن ســازی فضای داخل ایران تا پایینترین حد ممکن، و به موازات آن، تلاش برای تبدیل کردن ایران به یک رژیم مطیع و وابســته. الاخبار در ادامه مینویسد که سه هدف بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت برای آن در نظر گرفته شده است: در بلندمدت هدف اصلی تغییر نظام است، در میان مدت بی ثبات کردن کشور، و در کوتاه مدت که سقف آن دوازده ماه در نظر گرفته شده است، «ارسال پیام به سران رژیم ایران است مبنی بر اینکه تاوان دخالت هایشان در منطقه را خواهند داد». مطابق این طرح، دو اقدام ملموس و اساسی باید علیه ایران انجام بگیرد: اول «فشــار اقتصادی بر مردم ایران»، که شامل تضعیف اقتصاد داخلی، افزایش تورم، بیکاری، رکود، گرانی و... است، و دوم «فشار سیاسی بر نظام سیاسی ایران» از طریق سلب مشروعیت از آن در داخل کشور، با توسل به راههای گوناگون. آشوبهایی که هفتهی گذشــته در کشور انجام شد، در حقیقت بخشی از پروژهی مذکور بود که اگرچه شروع آن از عراق و لبنان بود، اما قرار بود به مانند زنجیرهای به هم پیوسته، به ایران رسیده و کار را یک سره کند. دشمن که مترصد ایجاد فضایی برای کشاندن آشــوبها به ایران بود، به محض اعلام خبر طرح سهمیه بندی بنزین، از ظهر جمعه در نقاطی محدود درگیری آغاز شــد و به سرعت در روز شــنبه بخشهای زیادی از کشــور را فرا گرفت. توطئهی طراحی شده میتوانست ایران را هم مانند عراق و لبنان تا چندین هفته به درازا بکشاند. اما چرا اینگونه نشد؟ چرا توطئهای با این ابعاد پیچیده، ظرف چند روز برچیده شد؟ بی تردید دو علت اساسی دارد:
اول نقش بی بدیل مدیریت رهبر انقلاب
کمتر از 24 ساعت از وقوع آشوب در ایران، رهبر انقلاب شجاعانه وارد میدان شدند و برخلاف تحلیل بسیاری از افراد و جریانهای سیاســی- اجتماعی، حمایت خود را از مصوبهی سران قوا اعلام کردند. اگر غیر از این بود، و این پیام به آشوبگران مخابره میشد که بین حاکمیت سیاسی، دوگانگی وجود دارد، بی تردید دامنهی اغتشاشات و آشوبها تا همین امروز ادامه یافته بود. در هر کشوری که تصویر اختلاف و تفرقه میان حاکمیت بازنمایی شد، فضا برای ایجاد آشوب توسط اغتشاشگران بیشتر فراهم شده است.
آنان به خوبی دریافتند که مسئولان کشورشان دارای صدای واحد نیستند و میتوانند از این شرایط استفاده کنند. رهبر انقلاب، اما با هوشیاری و بصیرت کامل از شــرایط به وجود آمده، تصویر «حاکمیت یکپارچه» را به آشــوبگران داخلی، و البته رهبران اصلی آشوب در خارج از کشور نشان دادند و همین هم موجب شــد، که تنها یک روز بعــد از اعلام این موضع، از جمعیت اغتشــاشگران بــه طرز قابل ملاحظهای کاسته شود.
دوم، حضور به موقع مردم در میدان
اگر رهبر انقـلاب، اقدامات خود را به نحو احســن انجام میدادند، اما مردم، برای دفاع از نظام به میدان نمیآمدند، باز هم یقینا این آشوب، به این زودیها تمام نمیشــد. در حقیقت حضور هوشمندانه و به موقع مردم، مکمل رفتار شــجاعانهی رهبر انقلاب بود. گرچه این موضوع اتفاق جدیدی نیست و افکار عمومی جهان، بارهــا در صحنههای مختلف، چون آشــوب دی ماه 96 و فتنههای 78 و 88 آن را دیده اســت، اما به تعبیر رهبر انقلاب، این ماجرا بار دیگر قدرت و عظمت مردم ایران را نشان داد: «بنده اصرار دارم کههمه آحاد ملت به ایــن اقتدار و عظمت خودشان توجه داشته باشند. یک توطئهی عمیق، وسیع بسیار خطرناکی که آن همه هم پول خرجش شــده بود - چقدر پول خرج کــرده بودند - چقدر زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی، در یک فرصتی این حرکت تخریب و تحریق و آدمکشی و شــرارت و مانند اینها را انجام بدهند و به مناسبت قضییهی بنزین فکــر کردند که حالا این فرصت برایشان پیدا شده و لشکر خودشــان را وارد میدان کردند، {لکن} این حرکت به وســیلهی مردم نابود شد. بله، نیروی انتظامی، بسیج، سپاه، دیگران در آن چند روز وارد میدان شــدند و در مواجه هی سخت، کار خودشان را، وظیفهی خودشــان را انجام دادند، لکن کاری که ملت در این یک هفته کردند، خیلی بالاتر بود، خیلی مهمتر بــود از هر حرکت میدانی؛ {یعنی} این کاری که از زنجان و تبریز شــروع شد، بعد به همهی شهرهای کشور بلکه حتی شنیدم به بعضی از روستاها رســید، آخر هم پریروز در تهران ِ این حرکت به این عظمت انجام گرفت. دشمن - آن دشمن اصلی، نه این آدمهای پست و حقیر و کوچک - یعنی استکبار جهانی، صهیونیسم جهانی، آنهایی که نشسته اند پشــت مانیتورهای اساسی سیاسی خودشان و دارند دنیا را مراقبت میکنند، میفهمند که این حرکت یعنی چه؛ آنها تو دهنی میخورند، آنها وادار به عقب نشینی میشوند در مقابل حرکت عظیم ملت ایران. خدا را سپاس گزاریم، خدا را شاکریم و از ملت ایران سپاسگزار و شاکریم؛ و شکر این حقیر قیمتی ندارد، ارزشی ندارد، خدای متعال انشاءالله شاکر این حرکت عظیم مردمی هســت و خواهد بود. «98/9/6»