اصطلاح صلاحیت از دیرباز در فرهنگ عمومی شرط تصاحب مسئولیت بوده است. از همین رو وقتی کسی برای منصب یا کاری معرفی می شد، اولین پرسش این بود که آیا شخص صلاحیت های لازم برای این مسئولیت یا کار را دارد یا نه؟ احراز صلاحیت یا به زبان امروزی شایستگی دغدغه همه کسانی است که بخواهند مسئولیت را به کسی بدهند. پدر و مادر برای همسری فرزندان یا دیگر مسئولیت های اجتماعی تلاش می کنند تا چنین صلاحیت ها و شایستگی هایی را برای آنان ایجاد و بستر مناسب تحقق آن را فراهم آورند. اجتماع بزرگ یعنی نظام اجتماعی سیاسی دولت نیز تلاش می کند تا با آموزش و پرورش چنین صلاحیت هایی را ایجاد کند؛ زیرا عقل سلیم به این نتیجه رسیده که اجتماعی می تواند تمدن ساز باشد و پیشرفت هایی داشته باشد که افراد اجتماع از صلاحیت های لازم برای مناصب و مسئولیت های گوناگون برخوردار باشند.
البته آموزش و تربیت افراد شایسته تنها یک بخش از فرآیند تمدن سازی و اجتماع سالم را تشکیل می دهد؛ زیرا بخش دیگر که بسیار مهم تر و اساسی تر است، احراز شایستگی برای هر مسئولیتی و نصب شایستگان در جایگاه خاص خودشان است؛ زیرا حتی اگر شایستگان و افراد دارای صلاحیت با تعلیم و تربیت، پرورش یافته باشند، اما در جایگاه خودشان قرار نگیرند، بلکه افرادی دیگر در جایگاه ایشان قرار گیرند که شایستگی آن منصب و مسئولیت را ندارند، در عمل این جامعه نه تنها به پیشرفت نمی رسد، بلکه یکی از علل و عوامل سقوط را فراهم می آورد؛ زیرا امیرمومنان علی(ع) می فرماید: یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ تقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ؛ چهار عامل باعث شکست دولت ها می شود: ضایع کردن اصول و مسائل راهبردی، سرگرم شدن به فروع و مسائل غیراولویت دار و بی اهمیت یا کم اهمیت، بکار گماردن آدم های پست و ناشایسته سالاری، کنار گذاردن انسان های فاضل و ترک شایسته سالاری. (غررالحکم، ص 342، ح 7835)
از نظر آموزه های قرآن، شایستگان و صالحان کسانی هستند که از ویژگی های خاصی برخوردار باشند؛ زیرا در یک نظام اسلامی بدون وجود این صلاحیت ها که صالحان از آن برخوردار هستند نمی توان امید داشت که نظام سیاسی موفق و کارآمدی وجود داشته باشد. خدا در قرآن به صراحت حکومت مصلح جهانی و آخر زمانی را متصف به حکومت صالحان می کند و می فرماید: و به تحقیق در زبور پس از ذکر یعنی تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح و شایسته ما به ارث می برند. (انبیاء، آیه 105) باید یادآور شد که مراد از ذکر در آیه همان کتاب تورات است؛ پس خدا اول در کتاب تورات و سپس در کتاب زبور و در نهایت در قرآن به این نکته توجه می دهد که وراثت زمین و حکومت و حاکمیت آن متعلق به صالحان است که چنین شاخص هایی را دارند که در بخش بعدی بدان ها اشاره می شود. (مجمع البیان، ج 7 – 8، ص 106؛ الکشّاف، ج 3، ص 138)
صالح از ریشه صلح و صلاح، ضد فساد و جنگ، به کسی گفته می شود که همواره در کار نیک و نیکی است و از فساد و جنگ پرهیز می کند.
از نظر قرآن، صالحان کسانی اند که در علم و ایمانشان به خدا و آنچه از نزد خدا آمده و نیز در صداقت، شهادت و توبه آنان خللی وارد نشده باشد و تمام عمر خود را در طاعت خدا بگذرانند و اموالشان را در راه رضای او صرف کنند. (روح المعانی، ج 4، جزء 5، ص114) صالحان در بالاترین مرتبه ایمان قرار دارند؛ زیرا اینان با آزمون های بسیار ایمان خویش را در عمل به اثبات رسانده اند و جزو صالحین قرار گرفته اند که مقامی برتر در میان اهل ایمان است. (عنکبوت، آیه 9؛ انبیاء، آیات 72 و 75)
به هر حال، کسانی شایستگی مسئولیت را در یک نظام اسلامی دارا هستند که به مقام صالحان رسیده باشند (انبیاء، آیه 105) و کسی که در این سطح از ایمان قرار نگرفته است، شایستگی ندارد تا در یک نظام اسلامی مسئولیت های خطیر آن را به عهده گیرد؛ زیرا هر گونه فقدان ویژگی های صالحان در این افراد مسئول به معنای ناشایسته سالاری به جای شایسته سالاری است؛ یعنی اگر در نظام های سیاسی غیر اسلامی، شاخص های شایسته سالاری اموری است که فلسفه و سبک زندگی آن نظام سیاسی تحمیل می کند، در نظام اسلامی شاخص های شایسته سالاری تحقق عنوان صالح است که صلاحیت مسئولیت را برای او فراهم می آورد.
مهم ترین شاخص های صالحان
در آیات قرآن، شاخص هایی برای صالحان بیان شده است که اگر در کسی تحقق یابد، شایستگی پذیرش مسئولیت ها را در یک نظام اسلامی دارا خواهد بود؛ زیرا نظام اسلامی، نظام شایسته سالاری در قالب عنوان «صالحان» به معنا و مفهوم قرآنی آن است و اگر کسی این شاخص های صالحان را نداشته باشد، در حقیقت فاقد شاخص های مسئولیت در یک نظام اسلامی است و نمی تواند در این مسئولیت ها و مناصب قرار گیرد. بر این اساس احراز شایستگی برای تحقق شایسته سالاری در یک نظام اسلامی به معنای احراز شاخص های مشخص شده برای صالحان از نظر قرآن است. (انبیاء، آیه 105) از مهم ترین شاخص ها، ویژگی ها و فضایل صالحان از نظر قرآن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- ایمان: ایمان برتر یکی از اصلی ترین شاخص های صالحان است. این ایمان به خدا و روز قیامت موجب می شود تا عملی را به گونه ای شایسته و صالح انجام دهند. (آل عمران، آیه 114؛ عنکبوت، آیه 9) کسی که در سطح عالی ایمان قرار ندارد، شایستگی ندارد تا در یک نظام اسلامی مسئولیت و منصبی را به عهده گیرد؛ زیرا نمی تواند در شرایط سخت و بحرانی مسئولیت خطیر خویش را به خوبی انجام دهد یا در برابر وسوسه ها و فتنه ها به سبب فقدان بصیرت ممکن است، تاب تحمل خویش را از دست بدهد و مثلا دست به اختلاس بزند و در بیت المال و مسئولیت حقوقی خیانت ورزد. در حالی که صالحان با ایمان قوی هرگز گرفتار «غل» و خیانت نمی شوند و قدرت و ثروت هنگفت، ایشان را فریب نمی دهد.
2- بندگان خاص خدا: همه هستی برای بندگی و عبودیت خدا آفریده شده و انسان می بایست این بندگی را به اراده و اختیار آزاد داشته باشد و در چارچوب قوانین اسلامی بندگی کند. (ذاریات، آیه 56؛ بقره، آیه 21) از نظر قرآن صالحانی شایسته منصب در نظام اسلامی هستند که در مقام بندگی به بندگی خاص برسند و مشرف به عنوان «عبادی الصالحون» شوند. (انبیاء، آیه 105) دستیابی به این شاخص تنها با ایمان و اعمال صالح مبتنی بر قوانین اسلامی خواهد بود. (نمل، آیه 19)
3- شکرگزاری: صالحان شایسته مناصب در نظام اسلامی، کسانی هستند که نسبت به قدرت و اقتدار و تمکنی که خدا به ایشان داده است، همه گونه شاکر خدا هستند. این شکرگزاری افزون بر زبانی و قلبی، به شکل عملی خودنمایی می کند؛ زیرا شکر عملی به معنای استفاده درست و مناسب از هر نعمت از جمله قدرت سیاسی و مناصب اجتماعی است که اهداف و فلسفه سیاسی را تامین می کند. در حقیقت به کارگیری قدرت و ثروت اجتماعی برای تحقق فلسفه وجودی نظام سیاسی مانند تامین امنیت و آرامش و آسایش و سعادت دنیوی و اخروی مردم از مصادیق شکر عملی است. به عبارت دیگر هر کسی در هر منصب و مسئولیتی که قرار دارد اهداف و کارویژه آن را تحقق بخشد، شاکر به شکر عملی است. شاخص مهم در احراز صلاحیت در نظام اسلامی همین شکر عملی است که باید در صاحب منصبان تحقق داشته باشد. (سباء، آیه 13؛ نمل، آیه 19)
4- امر به معروف و نهی از منکر: از دیگر شاخص های شایسته سالاری در نظام اسلامی، این است که صاحب منصان می بایست اهل امر به معروف و نهی از منکر باشند. پس نه تنها خود عامل به معروف و تارک منکر هستند، بلکه در قبال اجتماع متعهد هستند تا هنجارها را تشویق بلکه به عنوان حق ولایت عمومی، امر کنند و از ناهنجاری ها و ضد ارزشی ها نهی کنند. باید توجه داشت که امر و نهی از مصادیق ولایت عمومی است که صاحب منصبان به سبب حضور در مناصب قدرت و حاکمیت نظام اسلامی می بایست بیش از دیگران به این مسئولیت بها داده و از ولایت برای مقاصد الهی بهره گیرند و به این فریضه اهتمام ورزند. (آل عمران، آیه 114؛ حج، آیه 41)
5- پرهیز از ترک اولی: چنانکه گفته شد، صالحان از نظر قرآن در برترین درجه ایمانی قرار دارند. از همین رو در زندگی خویش هیچ گناهی نمی کنند و حتی ترک اولی ندارند و هرگز به خود اجازه نمی دهند تا بدون رضایت مندی خدا کاری را انجام دهند و پیش از موافقت الهی از اقدام به کاری یا ترک کاری خودداری می کند؛ آنان همواره گوش به فرمان هستند و از کوچک ترین احتمال خطا و اشتباه پرهیز می کنند و در هرکاری که گمان می کنند بر خلاف شریعت یا رضایت الهی است احتیاط می کنند. (قلم، آیات 48 تا 50)
6- توبه و انابه: صالحان شایسته در نظام اسلامی همان طوری که از هر خطا و گناهی پرهیز کردند، اهل انابه به سوی خدا هستند و از خدا می خواهند تا ایشان را در کارهایشان موفق داشته و شرایطی را فراهم آورد که خطا و گناهی را مرتکب نشوند و اگر به هر دلیلی خطا و گناهی مرتکب شدند به سرعت اعتذار می جویند و به درگاه خدا توبه و استغفار می کنند تا از آثار خطا و اشتباه در امان مانند و به اجتماع و مردم آسیبی نرسد. (توبه، آیات 24 و 25).
7- سرعت در کار خیر: مسئولان در نظام اسلامی می بایست اهل عمل جهادی و مدیریت جهادی باشند و در هر کار خیری که وارد می شوند با سرعت و پیشتازی انجام دهند؛ زیرا صالحان از نظر قرآن این دسته افراد هستند
(آل عمران، آیه 114) و آنان می توانند مسئولیت ها را در نظام اسلامی در اختیار داشته باشند. (انبیاء، آیه 105)
8- صبر و حلم: صالحان مردمانی صابر و حلیم هستند. (رعد، آیات 23 و 24؛ انبیاء، آیات 85 و 86، صافات، آیات 100 و101) بنابراین، احراز چنین صلاحیت ها برای مسئولان نظام اسلامی لازم و ضروری است؛ اما همان طوری که صاحبان مناصب در همه چیز می بایست برترین ها باشند، همچنین مسئولان نظام اسلامی برای تحقق اهداف و ایجاد تمدن اسلامی جهانی می بایست فراتر از صبوری در مقام حلم و بردباری قرار گیرند و فشارهای سهمگین درونی و بیرونی را تحمل کنند. از همین رو قرآن در تبیین شاخص صالحان به حلم و بردباری افزون بر صبر توجه می دهد و مدیران و مسئولان نظام اسلامی را دارای این شاخص برمی شمارد. برهمین اساس حضرت ابراهیم(ع) خواهان این است که جانشین وی که از فرزندان اوست، دارای چنین شاخصی باشد. (صافات، آیات 100 و 101)
9- شجاعت: مدیریت جهادی نیازمند شجاعت است. صلاحیت مسئول در نظام اسلامی زمانی احراز می شود که شاخصه شجاعت را داشته باشد؛ زیرا بدون شجاعت نمی تواند تصمیمات سخت را در شرایط سخت و بحرانی عملیاتی کند و جزم اندیشه ای را به شکل عزم عملی به اجرا در آورد. از نظر قرآن، صالحان به سبب ولایت الهی و توجه به آن، از شجاعت لازم برای برخورد با هرگونه امر ضد الهی از شرک و غیرشرک بهره مند هستند و در برابر فشارها مقاومت می ورزند و از هیچ توطئه ای نمی هراسند. (اعراف، آیات 195 و 196)
10- قیام: یکی از مهم ترین شاخصه های صالحان صلاحیت دار برای مناصب در نظام اسلامی، قیام به امرالله است که شامل قیام به عدالت و مانند آن است. اینان همان طوری که نماز را اقامه می کنند، «قوامین بالقسط» هستند و امر الهی را در اجتماع اقامه می کنند. (آل عمران، آیات 113 و 114) باید یاد آور شد که در مورد «أمّه قائمه» در آیه یاد شده احتمالاتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه مقصود از آن، قیام به طاعت خدا و امر الهی است. (مجمع البیان، ج 1 – 2، ص 816) پس بر اساس یک برداشت که شواهد بسیاری برای آن است، صالحان شایسته برای مناصب در نظام اسلامی می بایست اهل «قیام» باشند که فلسفه انزال کتب و ارسال رسولان است. (حدید، آیه 25) این قیام می بایست با اقامه نماز (حج، آیه 41) و عدالت در سطح «مقوم» و «ملکه» باشد که در آیه به عنوان «قوامین بالقسط» بیان شده است. (مائده، آیه 8)
11- آسان گیری: از دیگر شاخص های صالحان، عدم سخت گیری نسبت به مردم در کارها و مسائل آنان است. (قصص، آیه 27) بنابراین، صاحبان مناصب در نظام اسلامی می بایست اهل سختگیری نسبت به همکاران به ویژه در بیت المال و آسان گیری نسبت به مردم باشند که در دعای امام زمان(ع) به عنوان «علی الامراء بالعدل و الشفقه» بیان شده است.
12- تخصص: از دیگر شاخص های صاحب منصبان شایسته در نظام اسلامی، داشتن تخصص در زمینه مسئولیت ها است، به طوری که اگر کسی صاحب تخصص نباشد، حق ندارد در جایگاه و منصب قرار گیرد. این همان علم مدیریت اقتصادی و مانند آن است که شخص می بایست دارای آن باشد. (یوسف، آیه 55)
13- امانتداری: هر مسئولیتی از جمله مسئولیت خلافت الهی در زمین، امانتی از سوی خدا است که باید آن را مراعات کند. ولایت الهی که در ولایت نظام سیاسی خودنمایی می کند، از جمله امانت های الهی است. (احزاب، آیه 72) بر همین اساس صالحان شایسته کسانی هستند که امین هستند و در امر مسئولیت های خویش خیانت نمی ورزند. (یوسف، آیه 55؛ قصص، آیه 26)
* آثار شایسته سالاری
از نظر آموزه های قرآن، عمل به شایسته سالاری و انتخاب مسئولان صالح برای مناصب آثار و برکاتی برای فرد و اجتماع دارد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- مشروعیت نظام اسلامی: نظام اسلامی زمانی مشروعیت می یابد که فلسفه و سبک زندگی اسلامی را تحقق بخشد و تمدن اسلامی را در چارچوب آموزه های اسلامی و قوانین آن ایجاد کند. وقتی صالحان شایسته در مناصب قرار گیرند، این هدف برآورده می شود. البته باید توجه داشت که از نظر قرآن، کسی که صلاحیت ندارد نمی تواند در مناصب نظام اسلامی قرار گیرد و انتخاب و یا جلوس شخصی ناشایسته به معنای فقدان مشروعیت اوست(انبیاء، آیه 105)
2- فقدان مقبولیت سیاسی: مقبولیت سیاسی در گرو کارآمدی نظام سیاسی است. وجود افراد ناصالح در مناصب به معنای ناکارآمدی آن نظام است و موجب می شود تا نظام اسلامی مقبولیت خود را به سبب ناکارآمدی و عدم تحقق فلسفه وجود نظام سیاسی از دست بدهد. (حج، آیه 41)
3- بهره مندی از امدادهای الهی: ولایت الهی که در ولایت صالحان خودنمایی می کند موجب می شود تا خدا فراتر از نصرت به نظام اسلامی و صاحب منصبان آن توجه کند و از جایی که گمان نمی رود به آنان یاری و امداد برساند؛ چنانکه این مساله در واقعه طبس و بسیاری از جنگ های صدر اسلام اتفاق افتاد. (اعراف، آیه 196)
4- بهره مندی از فضل خاص الهی: نظام اسلامی با حضور شایستگان از فضل الهی بهره مند می شود؛ زیرا حکومتی است که منعم علیهم بر آن حاکمیت دارد. (نساء، آیات 69 و 70)
5- برخورداری از رحمت خاص الهی: همچنین نظام اسلامی با حضور صالحان شایسته مناصب الهی از رحمت خاص الهی در دنیا و آخرت سود می برد و به طور طبیعی کسانی که با آنان هستند نیز بهره مند از رحمت خاص الهی می شوند و سعادت را برای خویش رقم می زنند. (انبیاء، آیات 75 و 76؛ غافر، آیات 8 و 9)